تحلیل گاردین از فاجعه سیزدهم نوامبر پاریس
شهر توریستی تروریستها
پاریس تبدیل به هدف نخست تروریستها شده است. اینکه چرا پاریس به نقطهای توریستی برای تروریستها تبدیل شده است، پرسش مهمی است که باید به آن پاسخ داد. درست در اوایل سال جاری بود که القاعده به مجله افراطی شارلی ابدو حمله کرد. در همان زمان آلارمهای خطر برای پاریس به صدا در آمده بود و به نظر میرسید که این شهر هدف نخست تروریستها خواهد شد.
حالا باز هم وحشتی در پاریس رخ داده است. اجسادی که در خیابانها افتاده بودند شمرده شدند. دوستان و خانوادهها تماسهایی حاکی از همدردی میگیرند و این در حالی است که ترس در میان مردم گسترده شده است.
حالا باز هم وحشتی در پاریس رخ داده است. اجسادی که در خیابانها افتاده بودند شمرده شدند. دوستان و خانوادهها تماسهایی حاکی از همدردی میگیرند و این در حالی است که ترس در میان مردم گسترده شده است.
پاریس تبدیل به هدف نخست تروریستها شده است. اینکه چرا پاریس به نقطهای توریستی برای تروریستها تبدیل شده است، پرسش مهمی است که باید به آن پاسخ داد. درست در اوایل سال جاری بود که القاعده به مجله افراطی شارلی ابدو حمله کرد. در همان زمان آلارمهای خطر برای پاریس به صدا در آمده بود و به نظر میرسید که این شهر هدف نخست تروریستها خواهد شد.
حالا باز هم وحشتی در پاریس رخ داده است. اجسادی که در خیابانها افتاده بودند شمرده شدند. دوستان و خانوادهها تماسهایی حاکی از همدردی میگیرند و این در حالی است که ترس در میان مردم گسترده شده است. صحنهای رقتانگیز بهتازگی منتشر شده است که در آن مردم پاریس برای گرامیداشت کشتهشدگان خود گرد هم آمدهاند اما هشداری اشتباهی موجب میشود ترس دوباره بر آنها حاکم شود و مردم پا به فرار بگذارند. پاریس از این پس صحنههایی مشابه بسیار خواهد دید. زیرا امنیت این کشور زیر سوال رفته است و اعتماد مردم فرانسه نسبت به تامین امنیت خود دچار خدشه شده است.
ملتی در وحشت است. سالی که با تراژدی شارلی ابدو شروع شد با حادثهای جدید و البته دراماتیکتر به پایان میرسد. با فاش شدن جنبههای جدیدی از این تیراندازی و انفجار واضح است که این حملات در خاطره مردم و جمهوری فرانسه حفظ خواهد شد. در واقع، این حادثه نقطه عطفی در انسجام اجتماعی اروپا خواهد بود. رزیدنت اولاند وضعیت اضطراری اعلام کرده است؛ آخرین باری که چنین وضعیتی اعلام شد به شورشهای سال 2005 در حومه پاریس باز میگردد زمانی که خشونت میان جوانان عمدتا مسلمان که از نسل دوم بودند و نیروهای پلیس فرانسه در گرفت. اما کلمه «وضعیت اضطراری»، در حافظه تاریخی فرانسه، به جنگ الجزایر در دهه 60 و کودتای نظامی مربوط است که در آن زمان انجام شده بود.
صحنههای این حادثه در پاریس همچون صحنه جنگ است و در آینده هم به همین شکل به یاد آورده خواهد شد. این زخم عمیق بوده و یکی از سوالها این خواهد بود که این اتفاق چگونه رخ داد؟ گافهای امنیتی کجا بود؟ انتظار تبعات سیاسی آن وجود دارد: دستاویز جبهه ملی فرانسه، گروه راست افراطی، در مورد آنچه، خواهد بود؟ پس از شارلی ابدو، مانوئل والس، نخستوزیر فرانسه، در برابر پارلمان اعلام کرد که کشور «در جنگ است.» او افزود که فرانسه «در جنگ با اسلام نیست» و این پیامی به جمعیت مسلمان فرانسه- بزرگترین جمعیت در اروپا- بود. اما این سخنان کار چندانی برای رفع تنشی که میان این اجتماعات به وجود آورده بود نکرد و نخواهد کرد. برخی میگویند داعش هوشمندانه پاریس را هدف نخست خود قرار داده است. او شکافهای قومیتی و مذهبی را نشانه رفته است.
البته خیلی زود است که به دلیل واقعی این کار پی ببریم. اما یکی از رسانهها اعلام کرد که مهاجم پیش از گشودن آتش فریاد میزد: «این به جبران سوریه است.» اولاند هم در مصاحبه خود با تلویزیون ملی کشورش از «تروریستهایی» سخن گفت که آنها را میشناسد ودر این رابطه تاکید کرد که «میدانیم این افراد که هستند.» این حمله به خوبی برنامهریزی شده بود؛ همگی در یک شب و در مناطق مختلفی که مردم تجمع کرده بودند. سالن موسیقی باتاکلان شوک دیگری ناشی از حمله بود که تعداد کشتهها در آن، آنجا را به مکانی تاریخی تبدیل خواهد کرد. حضور اولاند در بازی فوتبال فرانسه- آلمان هم نمادین بود. تاثیر روانشناختی این حادثه ترسی بود که در میان ملت افکند و اثرات آن پایدار خواهد بود.
متخصصان امنیتی پس از شارلی ابدو هشدار داده بودند که تهدیدات بیشتری در راه است و عاملان این تهدیدهای خشن با داعش یا گروههایی از این دست در ارتباطند. اما هیچکس احتمال حملهای به این وسعت را در پایتخت فرانسه نمیداد. فرانسه سالها بهعنوان قدرتی نظامی عمیقا در کشورهایی که وهابیت در آنها جریان دارد مشارکت کرده است: عمدتا در آفریقای ساحل از ژانویه 2013 آنگاه که عملیاتی را در مالی شروع کرد که در آن زمان شامل دولتهای همسایه آفریقایی میشد. چند هزار نیروی فرانسوی در آن مناطق در حال عملیات هستند. از سال 2014 این کشور عضوی از ائتلاف ضدداعش در عراق بوده است. امسال هم حضور نظامی خود در فرانسه را بیشتر کرد و اعزام ناو شارل دوگل به خلیجفارس نشانهای از این حضور نظامی است.
فرانسه یکی از کشورهای اروپایی است که داعش از آن به استخدام نیرو میپردازد و این عضوگیری بیشتر شامل فرانسویهای تحصیل کرده و زاده این کشور است که تغییر دین داده و به سوریه رفتهاند. رادیکالسازی آنلاین هم در حال افزایش است. این جذب نیرو عمدتا از میان خیل بیکاران بهویژه در حومه شهرها و با استفاده از تبعیضنژادی علیه اعراب و آفریقاییها انجام میشود. مسلمانان در فرانسه اکنون از این موضوع به شدت میترسند که با تعصب و ترور ارتباط داده شوند. گروههای پوپولیست راست افراطی بر آتش این بحران میدمند. پس از شارلی ابدو هزاران نفر از سربازان فرانسوی به سراسر کشور اعزام شدند تا امنیت مراکز، نهادها، مدارس و ایستگاههای قطار و ... را تضمین کنند.
در ماه ژانویه، تروریستهایی که شارلی ابدو و سپس مغازه کوشر را هدف قرار دادند، روزنامهنگاران، پلیس و یهودیان را کشتند حملات خود را در مدت زمانی 3 روزه انجام دادند. دولت فرانسه باید این پیام را بفرستد که کسانی که میخواهند وحدت ملی و انسجام ملی ما را هدف قرار دهند و باعث شکاف و گسست در کشور شوند بیتردید راه به جایی نخواهند برد. به هر روی، اگر پاسخی محکم به این حادثه داده نشود نوبت به سایر کشورهای اروپایی خواهد رسید.
اکنون آتشی که از خاورمیانه بلند شده میرود که دامان اروپا را هم بگیرد. بسیاری این حادثه را یادآور 11 سپتامبر آمریکا میدانند. در همین ارتباط ممکن است گفته شود چون اولاند گفته در شرایط جنگی به سر میبریم پای ناتو هم به میان بیاید. تصمیم مسوولان فرانسوی میتواند راه مبارزه با تروریستها را در آتیهای نزدیک مشخص سازد.
حالا باز هم وحشتی در پاریس رخ داده است. اجسادی که در خیابانها افتاده بودند شمرده شدند. دوستان و خانوادهها تماسهایی حاکی از همدردی میگیرند و این در حالی است که ترس در میان مردم گسترده شده است. صحنهای رقتانگیز بهتازگی منتشر شده است که در آن مردم پاریس برای گرامیداشت کشتهشدگان خود گرد هم آمدهاند اما هشداری اشتباهی موجب میشود ترس دوباره بر آنها حاکم شود و مردم پا به فرار بگذارند. پاریس از این پس صحنههایی مشابه بسیار خواهد دید. زیرا امنیت این کشور زیر سوال رفته است و اعتماد مردم فرانسه نسبت به تامین امنیت خود دچار خدشه شده است.
ملتی در وحشت است. سالی که با تراژدی شارلی ابدو شروع شد با حادثهای جدید و البته دراماتیکتر به پایان میرسد. با فاش شدن جنبههای جدیدی از این تیراندازی و انفجار واضح است که این حملات در خاطره مردم و جمهوری فرانسه حفظ خواهد شد. در واقع، این حادثه نقطه عطفی در انسجام اجتماعی اروپا خواهد بود. رزیدنت اولاند وضعیت اضطراری اعلام کرده است؛ آخرین باری که چنین وضعیتی اعلام شد به شورشهای سال 2005 در حومه پاریس باز میگردد زمانی که خشونت میان جوانان عمدتا مسلمان که از نسل دوم بودند و نیروهای پلیس فرانسه در گرفت. اما کلمه «وضعیت اضطراری»، در حافظه تاریخی فرانسه، به جنگ الجزایر در دهه 60 و کودتای نظامی مربوط است که در آن زمان انجام شده بود.
صحنههای این حادثه در پاریس همچون صحنه جنگ است و در آینده هم به همین شکل به یاد آورده خواهد شد. این زخم عمیق بوده و یکی از سوالها این خواهد بود که این اتفاق چگونه رخ داد؟ گافهای امنیتی کجا بود؟ انتظار تبعات سیاسی آن وجود دارد: دستاویز جبهه ملی فرانسه، گروه راست افراطی، در مورد آنچه، خواهد بود؟ پس از شارلی ابدو، مانوئل والس، نخستوزیر فرانسه، در برابر پارلمان اعلام کرد که کشور «در جنگ است.» او افزود که فرانسه «در جنگ با اسلام نیست» و این پیامی به جمعیت مسلمان فرانسه- بزرگترین جمعیت در اروپا- بود. اما این سخنان کار چندانی برای رفع تنشی که میان این اجتماعات به وجود آورده بود نکرد و نخواهد کرد. برخی میگویند داعش هوشمندانه پاریس را هدف نخست خود قرار داده است. او شکافهای قومیتی و مذهبی را نشانه رفته است.
البته خیلی زود است که به دلیل واقعی این کار پی ببریم. اما یکی از رسانهها اعلام کرد که مهاجم پیش از گشودن آتش فریاد میزد: «این به جبران سوریه است.» اولاند هم در مصاحبه خود با تلویزیون ملی کشورش از «تروریستهایی» سخن گفت که آنها را میشناسد ودر این رابطه تاکید کرد که «میدانیم این افراد که هستند.» این حمله به خوبی برنامهریزی شده بود؛ همگی در یک شب و در مناطق مختلفی که مردم تجمع کرده بودند. سالن موسیقی باتاکلان شوک دیگری ناشی از حمله بود که تعداد کشتهها در آن، آنجا را به مکانی تاریخی تبدیل خواهد کرد. حضور اولاند در بازی فوتبال فرانسه- آلمان هم نمادین بود. تاثیر روانشناختی این حادثه ترسی بود که در میان ملت افکند و اثرات آن پایدار خواهد بود.
متخصصان امنیتی پس از شارلی ابدو هشدار داده بودند که تهدیدات بیشتری در راه است و عاملان این تهدیدهای خشن با داعش یا گروههایی از این دست در ارتباطند. اما هیچکس احتمال حملهای به این وسعت را در پایتخت فرانسه نمیداد. فرانسه سالها بهعنوان قدرتی نظامی عمیقا در کشورهایی که وهابیت در آنها جریان دارد مشارکت کرده است: عمدتا در آفریقای ساحل از ژانویه 2013 آنگاه که عملیاتی را در مالی شروع کرد که در آن زمان شامل دولتهای همسایه آفریقایی میشد. چند هزار نیروی فرانسوی در آن مناطق در حال عملیات هستند. از سال 2014 این کشور عضوی از ائتلاف ضدداعش در عراق بوده است. امسال هم حضور نظامی خود در فرانسه را بیشتر کرد و اعزام ناو شارل دوگل به خلیجفارس نشانهای از این حضور نظامی است.
فرانسه یکی از کشورهای اروپایی است که داعش از آن به استخدام نیرو میپردازد و این عضوگیری بیشتر شامل فرانسویهای تحصیل کرده و زاده این کشور است که تغییر دین داده و به سوریه رفتهاند. رادیکالسازی آنلاین هم در حال افزایش است. این جذب نیرو عمدتا از میان خیل بیکاران بهویژه در حومه شهرها و با استفاده از تبعیضنژادی علیه اعراب و آفریقاییها انجام میشود. مسلمانان در فرانسه اکنون از این موضوع به شدت میترسند که با تعصب و ترور ارتباط داده شوند. گروههای پوپولیست راست افراطی بر آتش این بحران میدمند. پس از شارلی ابدو هزاران نفر از سربازان فرانسوی به سراسر کشور اعزام شدند تا امنیت مراکز، نهادها، مدارس و ایستگاههای قطار و ... را تضمین کنند.
در ماه ژانویه، تروریستهایی که شارلی ابدو و سپس مغازه کوشر را هدف قرار دادند، روزنامهنگاران، پلیس و یهودیان را کشتند حملات خود را در مدت زمانی 3 روزه انجام دادند. دولت فرانسه باید این پیام را بفرستد که کسانی که میخواهند وحدت ملی و انسجام ملی ما را هدف قرار دهند و باعث شکاف و گسست در کشور شوند بیتردید راه به جایی نخواهند برد. به هر روی، اگر پاسخی محکم به این حادثه داده نشود نوبت به سایر کشورهای اروپایی خواهد رسید.
اکنون آتشی که از خاورمیانه بلند شده میرود که دامان اروپا را هم بگیرد. بسیاری این حادثه را یادآور 11 سپتامبر آمریکا میدانند. در همین ارتباط ممکن است گفته شود چون اولاند گفته در شرایط جنگی به سر میبریم پای ناتو هم به میان بیاید. تصمیم مسوولان فرانسوی میتواند راه مبارزه با تروریستها را در آتیهای نزدیک مشخص سازد.
ارسال نظر