آینده اقتصادی هوش مصنوعی
تاکنون از ابعاد مختلفی به بحث هوش مصنوعی پرداخته شده است اما این مقوله کمتر از نظر اثرات آن بر رشد اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد. براساس برخی تحقیقات صورت گرفته اقتصاددانان اعتقاد دارند که هوش مصنوعی پتانسیل لازم برای دوبرابر کردن تولید ناخالص داخلی ۱۲ کشور توسعه یافته را تا سال ۲۰۳۵ یعنی کمتر از ۲۰ سال آینده دارد. بررسیها نشان میدهد استفاده از هوش مصنوعی قادر است بهرهوری نیروی کار را در بعضی زمینهها تا ۴۰ درصد افزایش دهد که رقم قابل توجهی است. به همین دلیل است که هوش مصنوعی را عامل اصلی رشد اقتصادی در آینده میدانند.
تاکنون از ابعاد مختلفی به بحث هوش مصنوعی پرداخته شده است اما این مقوله کمتر از نظر اثرات آن بر رشد اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد. براساس برخی تحقیقات صورت گرفته اقتصاددانان اعتقاد دارند که هوش مصنوعی پتانسیل لازم برای دوبرابر کردن تولید ناخالص داخلی ۱۲ کشور توسعه یافته را تا سال ۲۰۳۵ یعنی کمتر از ۲۰ سال آینده دارد. بررسیها نشان میدهد استفاده از هوش مصنوعی قادر است بهرهوری نیروی کار را در بعضی زمینهها تا ۴۰ درصد افزایش دهد که رقم قابل توجهی است. به همین دلیل است که هوش مصنوعی را عامل اصلی رشد اقتصادی در آینده میدانند.
در یک مدلسازی جدید، رشد اقتصادی کشورها با در نظر گرفتن شرایط فعلی، در مقایسه با رسوب دانش ناشی از بهکارگیری هوش مصنوعی در صنعت و تکنولوژی بررسی شده است. این مدلسازی نشان میدهد در ۱۸ سال آینده بیش از نیمی از محصولات دنیا تنها در ۱۲ کشور تولید خواهد شد. به عبارت دیگر، این کشورها رشد تولید ناخالص داخلی بسیار بالایی را در مقایسه با سایر کشورها تجربه خواهند کرد و نبض اقتصادی دنیا را در دست خواهند گرفت. در این میان ایالات متحده آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد دنیا و بهواسطه سرمایهگذاری مناسب در زمینه هوش مصنوعی، بیشترین منفعت ممکن را خواهد برد. این مدل پیشبینی میکند رشد سالانه آمریکا از حدود ۳ درصد در سالهای اخیر، به ۶/ ۴ درصد در سال ۲۰۳۵ افزایش یابد. همچنین رشد سالانه بریتانیا نیز از ۵/ ۲ درصد به ۹/ ۳ درصد ارتقا خواهد یافت و ژاپن در سال ۲۰۳۵ پتانسیل این را دارد که نرخ رشد خود را تا سه برابر افزایش دهد، رشدی که از کانال ایجاد ارزش افزوده ناخالص میسر خواهد شد. در این میان کشورهایی چون فنلاند، سوئد، هلند، آلمان و استرالیا نیز رشد اقتصادی خود را تا دوبرابر میزان فعلی افزایش خواهند داد.
درحالیکه در بسیاری از کشورها بهرهوری به دلایل مختلفی در حال کاهش است و در آینده نیز خطر پیری جمعیت کشورهای زیادی را تهدید میکند، دولتها باید در نظر داشته باشند که عدم سرمایهگذاری مناسب در آموزش، تکنولوژی و زیرساختهای صنعتی در دو دهه آینده تاثیرات منفی جبرانناپذیری بر اقتصاد آسیبپذیر آنها خواهد گذاشت. هوش مصنوعی پتانسیل بسیار بالایی برای ایجاد رونق اقتصادی دارد. اقتصاددانان تاثیر این شاخه از علم را بر بازار کسب و کار آینده در سطح بسیار بالایی ارزیابی میکنند. هوش مصنوعی تمامی ابعاد تجارت و کسبوکار شامل تولید، نحوه فروش و ابداعات مستمر را تحت سلطه خود خواهد گرفت. ریشه اصلی پتانسیل نهفته در هوش مصنوعی در این نکته نهفته است که فعالیتهای روزمره نیروی کار در آینده توسط ماشینآلات و تجهیزات مکانیکی انجام خواهد شد و نقش نیروی کار بهجای انجام چنین فعالیتهایی به سمت تلاش برای ابتکار و خلق تکنولوژیهای جدید در سیستم اقتصادی تغییر شکل خواهد یافت.
به بیان دیگر، تحت این شرایط نیروی کار زمان لازم برای ایجاد ابتکارات فناورانه در زمینههای مختلف را خواهد داشت، تکنولوژیهایی که هریک در حقیقت سهمی از بازارهای جهانی را نصیب کشور ایجادکننده آن خواهد کرد و براساس آنها فرآیندهایی به وجود میآید که صرف وقت و هزینه نیروی کار در مواردی مانند تولید را به جای ماهها و سالها، در کسر ناچیزی از زمان میسر میکند. این همان مجرای اصلی تغییر رویکرد در بهکارگیری نیروی کار در آینده اقتصادی دنیا و انقلاب تکنولوژیکی است. پیشبینیها بیانگر این است که با بهکارگیری این رویه، اطلاعات مورد نیاز بیش از ۶ میلیون فعالیت اقتصادی از طریق هوش مصنوعی بهصورت روزانه تجزیه و تحلیل خواهد شد، اطلاعاتی که در واقع کسبوکارهای بزرگ را قادر میسازد تا بهراحتی رفتار متقاضیان، نیازها و عادات مصرفی آن را پیشبینی کرده و سازگار با آن به ارائه محصولات بپردازند.
در حال حاضر یکی از بزرگترین دغدغه کشورهای پیشرفته، چگونگی تعیین چارچوب مناسب برای سرمایهگذاری و توسعه هوش مصنوعی است. این کشورها در پی یافتن سازوکاری مناسب برای جلوگیری از اثرات جانبی نامناسب هوش مصنوعی هستند. اثراتی مانند بروز پدیده بیکاری ناشی از جایگزینی تکنولوژی بهجای نیروی کار. اما آنچه مشخص است این موضوعی است که سرمایهگذاری در این حوزه عواید اقتصادی بیشماری را نصیب این کشورها خواهد کرد. رشد تکنولوژی با کاهش هزینه تولید و افزایش چشمگیر بهرهوری ثروت اقتصادی را با خود به همراه خواهد آورد. از طرف دیگر به لحاظ استراتژیک سلطه غولهای اقتصادی بر بازارهای مختلف جهانی قدرت مانور این کشورها در تعاملات سیاسی و اقتصادی را به مراتب افزایش خواهد داد. تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته نشان میدهد در صورت غفلت سایر کشورها، آینده اقتصادی به این صورت خواهد بود که در کشورهای پیشرفته وضعیت رفاهی مردم در سطح بالایی قرار خواهد گرفت، انواع امور مصرفکنندگان در بهترین شکل ممکن و با کیفیت بالا صورت خواهد گرفت و کسب وکارهای موجود در این کشورها بازاری به وسعت مابقی کشورهای دنیا خواهد داشت.
در این میان با افزایش بهرهوری، تقاضا برای مواد خام اولیه کاهش قابلملاحظهای خواهد داشت و کشورهایی که اقتصاد آنها متکی به منابع طبیعی است بیشترین ضرر ممکن را تجربه خواهند کرد. امروزه تحریمهای اقتصادی در حال تغییر شکل از صادرات محصولات فیزیکی به تحریم نرمافزارها و اپلیکیشنهای حیاتی برای انجام امور است. با پیشبینیهای انجام شده بهنظر میرسد تا سال ۲۰۳۵ بسیاری از کشورها بهدلیل فقدان تکنولوژی در عرصههای مختلف تبدیل به وابسته صرف به اقتصادهای توسعه یافته در این زمینه شوند. با توجه به این موارد، لزوم توجه به پژوهشها و طرحهای علمی در توسعه تکنولوژی کشورهای در حال توسعه امری در خور توجه است. برای مثال سنگاپور با سرمایهگذاری عظیم در زمینه هوش مصنوعی پیشبینی میکند بتواند در سال ۲۰۳۵ رشد تولید ناخالص داخلی خود را به میزان دو برابر افزایش دهد. افزایش سهم کشورها در تولیدات در حقیقت به مثابه از دست رفتن سهم کشورهای دیگر از بازار جهانی و افزایش وابستگی سیاسی و اقتصادی آنها خواهد بود.
ارسال نظر