حمیدرضا موحدی زاده روزهای پایانی خرداد سال 1394 را توأم با بیم و امید برای امروز و فردای ایران اسلامی و فرزندانمان سپری می‌کنیم. فصل بهار با همه زیبایی‌ها و طراوتش به سرعت جای خود را به گرمای تابستان می‌دهد. دولت یازدهم برآمده از آراء میلیونی مردم ایران در حماسه سیاسی 24 خرداد 1392، در میانه راه ناهموار اما عزت‌آفرین خود قرار گرفته است. چشم‌های نگران مردم البته با هزاران امید به گشایش هسته‌ای در عرصه بین‌المللی و بازگشت رونق اقتصادی و تولید در عرصه داخلی دوخته شده است. مخالفان توافق هسته‌ای ایران و کشورهای 1+5 در هر دو سوی ماجرا بنا به علل آشکار و پنهان، تلاش می‌کنند این توافق به سرانجام خوشی نرسد. اقتصاد کشور از وابستگی به نفت از یک سو و میراث به جا مانده از سوء‌مدیریت دولت قبلی از سوی دیگر رنج می‌برد و با عارضه فساد و اختلاس‌های میلیاردی ناشی از آن دست و پنجه نرم می‌کند. دولت روحانی با مردان برتجربه و دوراندیش اقتصادی‌اش در دو سال گذشته توانسته است نرخ تورم را از 43درصد به 15درصد کاهش و نرخ رشد اقتصادی را از زیر صفر به بالای 4درصد افزایش دهد، لیکن چرخ‌های عظیم سرمایه‌گذاری، اشتغال، مسکن و تولید هم چنان دچار رکود و بی‌رمقی است. کمبود شدید منابع آبی، مصرف و برداشت بی‌رویه آب، تداوم خشکسالی و بی‌مبالاتی رؤسای دولت سابق در دادن مجوزهای حفر چاه‌های عمیق و ... آینده آب شرب و کشاورزی ایران را به خطر جدی افکنده است.
اطراف کشور عزیزمان ایران در تب و تاب و آتش خشونت و افراط‌گرایی هراس‌انگیز مذهبی می‌سوزد و به تعبیر مقام معظم رهبری صدای پای جنگ‌های خانمان‌سوز نیابتی در مرزهای غرب و شرق ایران را می‌توان شنید. راه‌حل اساسی کاهش این خطر منطقه‌ای، توجه به موقع به خواسته‌های مردم سوریه و عراق و در نتیجه خلع سلاح جریان‌های افراطی نظیر القاعده، طالبان، بوکوحرام، داعش و... در سوار شدن بر امواج نارضایتی مردمان آسیب‌دیده مناطق جنگ‌زده و بمباران شده است.اینک پرسش اساسی آن است که برای برون‌رفت از شرایط مخاطره‌انگیز کنونی و مسدود شدن راه پیشروی خشونت‌گرایی حرفه‌ای، اولویت بخشیدن به حل و فصل مناقشه هسته‌ای ایران و غرب ضروری است و یا اینکه مؤلفه‌های مدیریت اقتصادی، وفاق و آشتی ملی می‌تواند کارساز باشد؟ در پاسخ به این دغدغه می‌توان «راهبرد خطوط موازی» را مطرح نمود. این راهکار عملیاتی بر چهار پایه استوار است:

پایه اول: دستیابی به توافق جامع و پایدار هسته‌ای
برخی از تحلیل‌گران سیاست بین‌المللی بر این عقیده‌اند که این توافق باید حداکثر تا مهلت 10 تیر 1394 حاصل و به سرانجام برسد، زیرا متغیرهایی در هر دو طرف وجود دارند که در صورت طولانی شدن فرآیند مذاکرات، به دلایل مشخص و بعضاً ابهام‌انگیز تمایلی به پایان خوش هسته‌ای و به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی اتمی ایران ندارند. شاید این دیدگاه متأثر از زیاده‌خواهی غرب، سوء‌ظن شدید بین ایران و آمریکا، اخلال‌گری اسرائیل و به خطر افتادن منافع و ثروت‌های انبوه ناشی از تحریم‌ها باشد. این مهم از طریق آینده‌نگری، اجماع ملی و «استراتژی نرمش قهرمانانه» امکان‌پذیر است.

پایه دوم: تحرک بخشیدن به سیاست
و اقتصاد داخلی
نظریه ای مبتنی بر اینکه «سیاست خارجی دنباله و ادامه سیاست داخلی کشورهاست» توصیه می‌کند که دولت تدبیر و امید به موازات پیگیری توافق هسته‌ای، باید عزم خود را برای بهبود بخشیدن به اوضاع داخلی از نظر اصلاح رویکرد و عملکرد نظام اداری و سیاسی، مدیریت منابع رو به افول آب‌های سطحی و زیرزمینی، حفظ محیط‌زیست و... جزم نموده و مانع آفت انفعال و خطر بازگشت سیاست‌های نابخردانه افراطی و ماجراجویانه شود. این مهم از طریق تحقق بخشیدن به وعده‌های انتخاباتی آقای دکتر حسن روحانی رئیس‌جمهوری محبوب ایران در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تأمین آزادی، امنیت و حقوق شهروندان، اقلیت‌های مذهبی و قومی و بهره‌گیری از سرمایه‌ها و منابع انسانی و مدیریتی در سیستم‌های اجرایی دولت امکان‌پذیر است.

پایه سوم: فعال نمودن دیپلماسی منطقه‌ای
و اعتمادسازی
تجارب دولت‌های سازندگی و اصلاحات، هم چنین طرح دولت اعتدال مبنی بر «جهان عاری از خشونت» اثبات می‌کند که دستگاه دیپلماسی نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل اشتغال فراوان در مذاکرات هسته‌ای، نباید از فرصت‌ها و ظرفیت‌های خود در حل و فصل صلح‌آمیز مسائل درهم‌تنیده شده سوریه، عراق، یمن، افغانستان و... غافل شود. این مهم از طریق تعامل و گفت‌وگو، دیدن منافع و حقوق طرف‌های درگیر در منطقه، به جای عمیق‌تر شدن زخم‌های ناشی از جنگ، افراط‌گرایی و خشونت و ایفای نقش سازنده ایران و تداوم روابط متقابل با عربستان و ترکیه امکان‌پذیر است.

پایه چهارم: حفظ و پویایی سرمایه
و امید اجتماعی
مهمترین عامل در تداوم ثبات و امنیت موجود در جامعه و کشور ما شناسایی و نگهداشت منابع، سرمایه و امید اجتماعی است.
بی شک با روی کارآمدن دولت جدید، بارقه و نسیم بهاری ۲۴خرداد ۱۳۹۲ در دل‌های مردان، زنان و جوانان ایرانی شروع به وزیدن کرده است و ادامه کارایی و پشتوانه اجتماعی نظام و دولت در پاسخگویی به نیازهای نسل‌های جدید و تحصیل‌کرده در رسیدن به اشتغال، سلامت، تفریح، ازدواج، مسکن و امید به زندگی نهفته است. این مهم از طریق بسترسازی دولت برای برگزاری انتخابات آزاد، بانشاط، رقابتی و سالم در هفتم اسفند۱۳۹۴، به منظور تحقق خواست اکثریت مردم ایران در تشکیل مجلس کارآمد، با اخلاق و معتدل امکان پذیر است.
پرواضح است پیمودن موفق این مسیر از سوی مقامات عالی نظام، دولت، نهادهای نظامی و امنیتی و مردم، سخت و دشوار اما امکان‌پذیر است. شرط لازم آن هوشمندی، وجود عزم و اراده ملی و شرط کافی آن حمایت عملی از اقدامات و سیاست‌های خردمندانه توأم با عقلانیت و اعتدال دولت و برداشتن موانع از سر راه پیشرفت کشور و آینده‌نگری است.