تبعات ایجاد آرامستان در داخل شهر
حسین حاتمینژاد
استاد دانشگاه تهران، نایب رئیس انجمن برنامهریزی شهری ایران و دبیر اتحادیه انجمنهای جغرافیایی ایران
در گذشته آرامستانها داخل شهرها ایجاد میشدند و در بسیاری از شهرهای دنیا نیز این روال وجود داشت؛ گاهی هم اگر آرامستانها خارج از شهر بود، توسعه شهرها باعث شده، شهرها قبرستانها را دربرگیرد مانند آرامستان گلشور که امروزه به محدوده شهری مشهد پیوسته و به پارکی تبدیل شده است. اگر به نقشه پاریس توجه کنید، میبینید دور تا دور این شهر پر از آرامستان است و چند قبرستان معروف هم داخل این شهر وجود دارد بنابراین وجود قبرستان در داخل شهر ممکن است در تمام دنیا مرسوم باشد.
استاد دانشگاه تهران، نایب رئیس انجمن برنامهریزی شهری ایران و دبیر اتحادیه انجمنهای جغرافیایی ایران
در گذشته آرامستانها داخل شهرها ایجاد میشدند و در بسیاری از شهرهای دنیا نیز این روال وجود داشت؛ گاهی هم اگر آرامستانها خارج از شهر بود، توسعه شهرها باعث شده، شهرها قبرستانها را دربرگیرد مانند آرامستان گلشور که امروزه به محدوده شهری مشهد پیوسته و به پارکی تبدیل شده است. اگر به نقشه پاریس توجه کنید، میبینید دور تا دور این شهر پر از آرامستان است و چند قبرستان معروف هم داخل این شهر وجود دارد بنابراین وجود قبرستان در داخل شهر ممکن است در تمام دنیا مرسوم باشد.
حسین حاتمینژاد
استاد دانشگاه تهران، نایب رئیس انجمن برنامهریزی شهری ایران و دبیر اتحادیه انجمنهای جغرافیایی ایران
در گذشته آرامستانها داخل شهرها ایجاد میشدند و در بسیاری از شهرهای دنیا نیز این روال وجود داشت؛ گاهی هم اگر آرامستانها خارج از شهر بود، توسعه شهرها باعث شده، شهرها قبرستانها را دربرگیرد مانند آرامستان گلشور که امروزه به محدوده شهری مشهد پیوسته و به پارکی تبدیل شده است.اگر به نقشه پاریس توجه کنید، میبینید دور تا دور این شهر پر از آرامستان است و چند قبرستان معروف هم داخل این شهر وجود دارد بنابراین وجود قبرستان در داخل شهر ممکن است در تمام دنیا مرسوم باشد. همچنین اگر به صدر اسلام هم برگردیم، به لحاظ دینی وجود آرامستان در داخل شهرها مشکلی ندارد؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که از این مسأله شاید هزاران سال میگذرد و امروزه که امکانات بهداشتی، علمی و ... وجود دارد، بهتر است آرامستانها خارج از شهر ایجاد شود. مسلمانان براساس آموزههای اسلامی، اموات را دفن میکنند و این امر اثرات مثبت بسیاری دارد؛ اما کجا باید این مردگان را دفن کرد؟ افزایش جمعیت و گسترش شهرها و تغییرات مختلف از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و ... دست به دست هم میدهد تا به ما این نکته را دیکته کند که از هرگونه بارگذاری جدید در گرههای شهری خودداری کنیم برای مثال اگر خیابان پرستار مشهد به لحاظ ترافیکی منطقه پرترددی است، نباید گره جدیدی در آنجا ایجاد شود بلکه باید به دنبال عدمتمرکز و تفرق کاربریهای بسیار شلوغ و مزاحم شهری بود.
آرامستانها یکی از کاربریهای مزاحم شهری است که اثرات منفی زیستمحیطی به جای میگذارد، از این منظر که ممکن است آلودگیهای ناشی از شستشوی اموات یا تغییر شکل فیزیولوژیک جنازه به لایههای زیرین خاک نفوذ کرده و آبهای زیرسطحی را آلوده کند؛ در پرانتز این نکته را میتوان ذکر کرد که هر یک لیتر شیرابه زباله معمولا چهار هزار لیتر معادل چهار مترمکعب از آبهای زیرزمینی را آلوده میکند و بنابراین به لحاظ زیست محیطی ایجاد آرامستان در مرکز شهر اقدام اشتباهی است. نکته دیگر اثرات روحی و روانی است که ایجاد این آرامستان در مرکز شهر دارد؛ برخی مکانها مانند حرم مطهر رضوی مکان مقدسی محسوب میشود و دفن اموات در این مکان به دلیل فضای معنوی خاص و نورپردازیهای موجود به لحاظ روحی مشکلی را ایجاد نمیکند اما احداث یک قبرستان در مرکز شهر اقدامی عبث، بیهوده و ضدقوانین شهرسازی است. آرامستانها باید متعدد و خارج از شهر باشند؛ با گسترش شهرها و تبدل آنها به کلانشهر باید دسترسی آسان به آرامستان برای تمام مردم وجود داشته باشد؛ ضمن اینکه در ایجاد این آرامستانها باید قواعد شهرسازی از قبیل شیب توپوگرافی، جهت باد، نوع مالکیت، ویژگیهای اکولوژیک، بافت خاک و ... رعایت شود.
به شهر باید مانند یک موجود زنده نگاه کرد؛ همانطورکه آسیب یک قسمت از بدن، بر کارکرد تمام بدن اثر منفی برجای میگذارد، تعریف کاربری نادرست در یکی از مناطق شهری هم به همینگونه خواهد بود؛ یکی از دلایل آلودگی هوا عدمبرنامهریزی صحیح و علمی کاربری اراضی است؛ معمولا برای کاربری اراضی برنامه درستی وجود ندارد و بیشتر به تأمین منافع مادی توجه میشود و بنابراین آثار سوء این کاربریهای نادرست که زندگی مردم را به خطر میاندازد، مغفول میماند؛ مرگ افراد بر اثر آلودگی هوا به دلیل ندانمکاریها در این زمینه است؛ تعریف این کاربریهای اشتباه باعث افزایش میزان وقوع جرم و جنایت، خودکشی، اعتیاد، طلاق و بهطورکلی افزایش آسیبهای اجتماعی خواهد شد و از طرف دیگر تبدیل کاربریهای زنده به کاربریهای مرده آثار سوء و منفی بر روابط اجتماعی دارد و سرزندگی، شادابی، تعلق مکانی و ... را در بین ساکنان کاهش خواهد داد. یکی از اهداف برنامهریزی شهری زیبایی شهر و سلامتی ساکنان است و این امر با نوع کاربریها در ارتباط است؛ مردم مشهد در مقایسه با مردم سایر شهرهای کشور نسبتا افسردهتر هستند و باید به دنبال ایجاد کاربریهای شاد، نورپردازیهای صحیح و طراحیهای مثبت باشیم؛ نباید با ایجاد آرامستان نزدیک مکانهایی که قرار است مردم فعالیت روزانه داشته باشند، باعث ایجاد حس رخوت، سستی، ناتوانی و ناامیدی در افراد شد؛ در حال حاضر دنیا به سمت خلق شهرهای شاد میرود؛ باید روحیه مردم ارتقاء یابد. باید با طراحی خوب شهری، اصلاح مدلها و الگوهای کاربری اراضی به دنبال افزایش شادمانی مردم شهر بود چراکه هر چقدر روحیه مردم ارتقا یابد، کاربری اقتصادی افزایش مییابد و با شکوفا شدن اقتصاد، افزایش آمار ازدواج را خواهیم داشت و در نتیجه میزان جرم و جنایت کاهش خواهد یافت زیرا مجموعه این موارد در یک چرخه به هم متصل و مرتبط هستند. نگارنده به همان اندازه که با بلندمرتبهسازی در اطراف حرم امام رضا(ع) مخالف و معتقد است باید دید و منظر بارگاه مطهر رضوی حفظ شود و ارزشهای گردشگری آن منطقه کاهش نیابد، به همان اندازه هم با ایجاد آرامستان در اطراف حرم به شدت مخالف است.
استاد دانشگاه تهران، نایب رئیس انجمن برنامهریزی شهری ایران و دبیر اتحادیه انجمنهای جغرافیایی ایران
در گذشته آرامستانها داخل شهرها ایجاد میشدند و در بسیاری از شهرهای دنیا نیز این روال وجود داشت؛ گاهی هم اگر آرامستانها خارج از شهر بود، توسعه شهرها باعث شده، شهرها قبرستانها را دربرگیرد مانند آرامستان گلشور که امروزه به محدوده شهری مشهد پیوسته و به پارکی تبدیل شده است.اگر به نقشه پاریس توجه کنید، میبینید دور تا دور این شهر پر از آرامستان است و چند قبرستان معروف هم داخل این شهر وجود دارد بنابراین وجود قبرستان در داخل شهر ممکن است در تمام دنیا مرسوم باشد. همچنین اگر به صدر اسلام هم برگردیم، به لحاظ دینی وجود آرامستان در داخل شهرها مشکلی ندارد؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که از این مسأله شاید هزاران سال میگذرد و امروزه که امکانات بهداشتی، علمی و ... وجود دارد، بهتر است آرامستانها خارج از شهر ایجاد شود. مسلمانان براساس آموزههای اسلامی، اموات را دفن میکنند و این امر اثرات مثبت بسیاری دارد؛ اما کجا باید این مردگان را دفن کرد؟ افزایش جمعیت و گسترش شهرها و تغییرات مختلف از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و ... دست به دست هم میدهد تا به ما این نکته را دیکته کند که از هرگونه بارگذاری جدید در گرههای شهری خودداری کنیم برای مثال اگر خیابان پرستار مشهد به لحاظ ترافیکی منطقه پرترددی است، نباید گره جدیدی در آنجا ایجاد شود بلکه باید به دنبال عدمتمرکز و تفرق کاربریهای بسیار شلوغ و مزاحم شهری بود.
آرامستانها یکی از کاربریهای مزاحم شهری است که اثرات منفی زیستمحیطی به جای میگذارد، از این منظر که ممکن است آلودگیهای ناشی از شستشوی اموات یا تغییر شکل فیزیولوژیک جنازه به لایههای زیرین خاک نفوذ کرده و آبهای زیرسطحی را آلوده کند؛ در پرانتز این نکته را میتوان ذکر کرد که هر یک لیتر شیرابه زباله معمولا چهار هزار لیتر معادل چهار مترمکعب از آبهای زیرزمینی را آلوده میکند و بنابراین به لحاظ زیست محیطی ایجاد آرامستان در مرکز شهر اقدام اشتباهی است. نکته دیگر اثرات روحی و روانی است که ایجاد این آرامستان در مرکز شهر دارد؛ برخی مکانها مانند حرم مطهر رضوی مکان مقدسی محسوب میشود و دفن اموات در این مکان به دلیل فضای معنوی خاص و نورپردازیهای موجود به لحاظ روحی مشکلی را ایجاد نمیکند اما احداث یک قبرستان در مرکز شهر اقدامی عبث، بیهوده و ضدقوانین شهرسازی است. آرامستانها باید متعدد و خارج از شهر باشند؛ با گسترش شهرها و تبدل آنها به کلانشهر باید دسترسی آسان به آرامستان برای تمام مردم وجود داشته باشد؛ ضمن اینکه در ایجاد این آرامستانها باید قواعد شهرسازی از قبیل شیب توپوگرافی، جهت باد، نوع مالکیت، ویژگیهای اکولوژیک، بافت خاک و ... رعایت شود.
به شهر باید مانند یک موجود زنده نگاه کرد؛ همانطورکه آسیب یک قسمت از بدن، بر کارکرد تمام بدن اثر منفی برجای میگذارد، تعریف کاربری نادرست در یکی از مناطق شهری هم به همینگونه خواهد بود؛ یکی از دلایل آلودگی هوا عدمبرنامهریزی صحیح و علمی کاربری اراضی است؛ معمولا برای کاربری اراضی برنامه درستی وجود ندارد و بیشتر به تأمین منافع مادی توجه میشود و بنابراین آثار سوء این کاربریهای نادرست که زندگی مردم را به خطر میاندازد، مغفول میماند؛ مرگ افراد بر اثر آلودگی هوا به دلیل ندانمکاریها در این زمینه است؛ تعریف این کاربریهای اشتباه باعث افزایش میزان وقوع جرم و جنایت، خودکشی، اعتیاد، طلاق و بهطورکلی افزایش آسیبهای اجتماعی خواهد شد و از طرف دیگر تبدیل کاربریهای زنده به کاربریهای مرده آثار سوء و منفی بر روابط اجتماعی دارد و سرزندگی، شادابی، تعلق مکانی و ... را در بین ساکنان کاهش خواهد داد. یکی از اهداف برنامهریزی شهری زیبایی شهر و سلامتی ساکنان است و این امر با نوع کاربریها در ارتباط است؛ مردم مشهد در مقایسه با مردم سایر شهرهای کشور نسبتا افسردهتر هستند و باید به دنبال ایجاد کاربریهای شاد، نورپردازیهای صحیح و طراحیهای مثبت باشیم؛ نباید با ایجاد آرامستان نزدیک مکانهایی که قرار است مردم فعالیت روزانه داشته باشند، باعث ایجاد حس رخوت، سستی، ناتوانی و ناامیدی در افراد شد؛ در حال حاضر دنیا به سمت خلق شهرهای شاد میرود؛ باید روحیه مردم ارتقاء یابد. باید با طراحی خوب شهری، اصلاح مدلها و الگوهای کاربری اراضی به دنبال افزایش شادمانی مردم شهر بود چراکه هر چقدر روحیه مردم ارتقا یابد، کاربری اقتصادی افزایش مییابد و با شکوفا شدن اقتصاد، افزایش آمار ازدواج را خواهیم داشت و در نتیجه میزان جرم و جنایت کاهش خواهد یافت زیرا مجموعه این موارد در یک چرخه به هم متصل و مرتبط هستند. نگارنده به همان اندازه که با بلندمرتبهسازی در اطراف حرم امام رضا(ع) مخالف و معتقد است باید دید و منظر بارگاه مطهر رضوی حفظ شود و ارزشهای گردشگری آن منطقه کاهش نیابد، به همان اندازه هم با ایجاد آرامستان در اطراف حرم به شدت مخالف است.
ارسال نظر