آیا شنونده خوبی در مذاکرات هستید؟
علت اینکه بیشتر مردم بهتر گوش نمیدهند این است که نمیخواهند این کار را بکنند. فقط میخواهند حرف بزنند. بهتر است بدانید که گوش کردن به زحمتش میارزد، پس باید این کار را انجام دهید. بیشتر آدمها خود را شنوندگان خوبی میدانند، یک جورهایی یعنی شنونده خوب نبودن، ایراد شخصیتی محسوب میشود. اینکه فرهنگ ما عموما به خوب گوش دادن اهمیت میدهد و آن را ویژگی مثبتی میداند باعث تعجب بیشتر است. چون مردم برای بهتر گوش دادن هیچ گونه تلاشی نمیکنند. هیچکس نمیگوید: «حالم بههم میخورد که شخص ایکس همیشه خوب به حرفهایم گوش میدهد.
علت اینکه بیشتر مردم بهتر گوش نمیدهند این است که نمیخواهند این کار را بکنند. فقط میخواهند حرف بزنند. بهتر است بدانید که گوش کردن به زحمتش میارزد، پس باید این کار را انجام دهید.
بیشتر آدمها خود را شنوندگان خوبی میدانند، یک جورهایی یعنی شنونده خوب نبودن، ایراد شخصیتی محسوب میشود. اینکه فرهنگ ما عموما به خوب گوش دادن اهمیت میدهد و آن را ویژگی مثبتی میداند باعث تعجب بیشتر است. چون مردم برای بهتر گوش دادن هیچ گونه تلاشی نمیکنند. هیچکس نمیگوید: «حالم بههم میخورد که شخص ایکس همیشه خوب به حرفهایم گوش میدهد.»قاعده کلیاش این است که باید بیشتر از ۵۰ درصد اوقات گوش کنید. اگر ۵۰ درصد یا بیشتر صحبت میکنید، زیاد حرف میزنید و به اندازه کافی گوش نمیدهید.
مکانیزم دفاعی: مانعی بر سر خوب گوش دادن
تهمتهایی از قبیل«تو به حرف من گوش نمیدهی» فراوانند. متاسفانه تعدادی از موانع موجود بر سر راه شنیدن کموبیش دیر یا زود در مورد همه صدق میکند. یکی از دلایل خوب گوش نکردن مردم در طول مذاکره کاملا روان شناختی است. بهطور کلی آدمها نمیخواهند خبر بدی دریافت کنند. بعضیها این مساله را راجع به اطرافیان خود با تمسخر ابراز میکنند: «تو به حرف من گوش نمیدهی، فقط همان چیزی را میشنوی که دلت میخواهد بشنوی.» سخنانی از این دست تقریبا همیشه چندین حقیقت را در خود دارند. در واقع هر کسی کمابیش اخبار بد را غربال میکند. حیوانات از سیستم دفاعی درونی حیرتانگیزی برخوردارند. یکی از مهمترین مکانیزمها شنیدن صدای خطر در حال نزدیک شدن است. حیوان قادر است شکارچی، آتش و حتی توفانی را که نزدیک میشود حس کند، حیوانات باید علائم اخطاردهنده را بشنوند و مراقب خود باشند. گرچه انسانها بسیاری از سیستمهای دفاعی مفید خودشان را در مقابل خطر حفظ کردهاند. مواردی چون عقب کشیدن بدن، پلک زدن و جمع کردن بدن، اما آنها یکی از مهمترین مهارتها یعنی توانایی شنیدن را از دست دادهاند. ظاهرا ما خیلی ساده به این نتیجه رسیدهایم که نشنیدن صدای خطر
بسیار بهتر از شنیدن آن و در نتیجه عکسالعمل نشان دادن است. مکانیسم دفاعی نشنیدن یا خود را به نشنیدن زدن شاید اثرات روانی خوبی داشته باشد، اما میتواند ما را دچار مشکلات بیرونی بسیاری کند. به نظر میرسد در این مورد حیوانات پیشرفتهتر از انسان هستند. فقط وقتی صدای خطر را در یک مکالمه تجاری بشنوید، میتوانید مانع آن شوید و آن را درست ارزیابی کنید. فقط در این شرایط است که میتوانید با آن مبارزه کنید. در واقع اگر حدس میزنید که خطر در حال نزدیک شدن است، باید خود را وادار به جستوجویی عمیقتر کنید.
یکی از زیانبارترین راههای گوش دادن در موقعیتهای شغلی و شخصی گوش دادن با روشی است که من آن را روش «بله اما» میدانم. این وضع زمانی ایجاد میشود که شما در مقابل گفتههای دیگران حالت دفاعی میگیرید و اولین پاسخی که از دهان تان خارج میشود «بله اما» است. به صحبتهای هر کسی که گوش میدهید، اعم از مشتری، رئیس یا همسرتان، باید پاسخ خودکار «بله اما» را کنترل کنید. این پاسخها در شنونده حالتی تدافعی ایجاد میکند. باید اول بگویید: «شنیدم، میفهمم» و سپس پس از مکثی طولانی بگویید: «مساله این است که.» و بعد توضیح دهید به این ترتیب نتایج بهتری به دست میآورید.
ضعف اعتماد به نفس: مانعی بر سر خوب گوش دادن
بیشتر کسانی که به جای گوش دادن زیاد صحبت میکنند، این کار را بهدلیل عصبی بودن انجام میدهند. زیاد حرف زدن غالبا ناشی از دلشورههای معمول یا نوعی پوشش بر روی آنها است.
دلشوره، قاتل خوب شنیدن است. این احساس باعث میشود که ذهن شنونده درحالیکه طرف مقابل صحبت میکند به دنبال پاسخ، اظهار عقیده، نقل قول یا روایت فلان ماجرا باشد و به این طرف و آن طرف بپرد. ذهن در حال جنبش از دهان در حال جنبش بیشتر میتواند مانع شنیدن شود.
عموما افرادی که زیاد صحبت میکنند، حتی به سخنان خودشان هم گوش نمیدهند. وسط صحبت شان بپرید و بخواهید حرفشان را تکرار کنند. خواهید دید که به خاطر نمیآورند. آنها حرف میزنند ولی گوش نمیدهند حتی به خودشان.مشغولیت ذهنی هنگام گفتوگو یک عارضه جانبی بسیار بد نیز دارد. وقتی مشغولیت ذهنی دارید گوینده سکوت شما را به معنای گوش دادن و توجه تلقی میکنند، اما وقتی نظر شما را راجع به حرفهایش جویا میشود، شما پاسخی ندارید بدهید چون گوش ندادهاید. شما در این مواقع میگویید: «نظری ندارید» یا حتی بدتر میگویید: «هوم؟» یا بدتر ازآن یک اظهارنظر بیربط میکنید. در چنین مواقعی طرف گفتوگوی شما ارزیابی نادرستی از ضریب هوشی شما میکند و شما را کم هوش میپندارد.
متوجه باشید که این دلشورهها یا مشغولیتهای ذهنی برایتان گران تمام میشود، اگر این دلشوره باعث شود وقتی که باید گوش کنید کنترل کلام از دست تان خارج شود، ممکن است شغل، قرارداد و حتی دوستیهایتان را از دست بدهید. پس مراقب باشید.
ارسال نظر