چرا صاحبان کسبوکار از تعطیلات سال نو متنفرند؟
مترجم: مریم رضایی کسبوکار کوچکی را اداره میکنید؟ مطمئنا از نظر شما هم آخرین ماه سال، ماهی پر از هیجان، شادی و جنبوجوش است. هر وضعیتی که داشته باشید، نمیتوانید نسبت به حال و هوای این ماه سال بیتفاوت بمانید. همه افراد روزهای قبل از تعطیلات سال نو را دوست دارند؛ حداقل این چیزی است که بقیه حس میکنند. اما اگر بهعنوان صاحب یک کسبوکار در حال درونی خود عمیق شوید، پشت لبخندی که ممکن است روی لبتان باشد و آرزوی سلامتی و تبریکهایی که برای همکاران خود دارید، احساس شما متفاوت است. این احساس، ترس است.
مترجم: مریم رضایی کسبوکار کوچکی را اداره میکنید؟ مطمئنا از نظر شما هم آخرین ماه سال، ماهی پر از هیجان، شادی و جنبوجوش است. هر وضعیتی که داشته باشید، نمیتوانید نسبت به حال و هوای این ماه سال بیتفاوت بمانید. همه افراد روزهای قبل از تعطیلات سال نو را دوست دارند؛ حداقل این چیزی است که بقیه حس میکنند. اما اگر بهعنوان صاحب یک کسبوکار در حال درونی خود عمیق شوید، پشت لبخندی که ممکن است روی لبتان باشد و آرزوی سلامتی و تبریکهایی که برای همکاران خود دارید، احساس شما متفاوت است. این احساس، ترس است. برای یک صاحب کسبوکار، تعطیلات نوعی ترس به همراه دارد و شاید بدترین نگرانیهای مالی شما را موجب شود. این موضوع را تایید میکند و میدانید دلیل آن چیست.
تعطیلات یعنی زمان پرداخت پاداش، عیدی، افزایش حقوق و ارزیابی کارمندان. هر سال در چنین موقعی اکثر کارفرمایان شروع به ارزیابی عملکرد کارمندان میکنند و پاداشهایی که باید پرداخت شود و میزان افزایش حقوق در سال آینده را مورد بررسی قرار میدهند. ممکن است برخی کارفرمایان به چارچوبهای قانونی اکتفا نکرده و برای تشکر از کارمندان خود، پرداختهای ویژهای داشته باشند (البته شاید الان خود را به دلیل ایجاد چنین سنتی در شرکتتان سرزنش میکنید). مطمئنا برای کارمندانتان ارزش قائل هستید. اما اکنون فقط شاهد این هستید که بودجه قابل توجهی را باید صرف این کار کنید.
تعطیلات یعنی از زیر کار در رفتن. از نیمه دوم آخرین ماه سال به نظر میرسد همه چیز تق و لق باشد. خیلی از کارمندان برای رسیدگی به کارهای خود مرخصیهای روزانه و ساعتی میگیرند. حتی وقتی در دفتر کار حضور دارند، حواسشان جای دیگری است. همه فقط برای تمام کردن روز کاری سر کار میآیند و پیشرفت چندانی حاصل نمیشود. در این دوره زمانی، ذهن بیشتر افراد درگیر خانهتکانی و خرید و حتی گشتزنی اینترنتی برای پیدا کردن محصولات حراجی است. واقعیت این است که هفته آخر سال یعنی همه چیز تعطیل. هر کاری کنید نمیتوانید کارمندانتان را مجبور کنید 8 ساعت کامل کار کنند. حتی نمیتوانید پیگیر کار مشتریان و تامینکنندگان خود باشید. معمولا در این دوره از سال قراردادی بسته نمیشود، تلفنها پاسخ داده نمیشوند و این جمله را خیلی میشنوید: «بهتر است این کار را به بعد از تعطیلات موکول کنیم.» بعد از تعطیلات هم معمولا دو هفته طول میکشد تا همه چیز به جای خود برگردد. رکودی که قبل و بعد از تعطیلات ایجاد میشود، هزینهبر است.
تعطیلات یعنی کار زیاد. درست است که برخی از ما در روزهای پایانی سال دچار رکود کاری میشویم، اما این موضوع برای همه انواع کسبوکار درست نیست. بسیاری از صاحبان کسبوکار، به خصوص خردهفروشیها، در این دوره از سال وقت نفس کشیدن هم ندارند. بنابراین تعطیلات برای آنها یعنی ساعات کاری طولانی، رفتوآمد زیاد و انبوهی از مشکلات: نیامدن یکی از کارمندان، ساعات کاری طولانی، محاسبه فروش و سود و سپس قطع ناگهانی همه اینها با شروع اولین روز تعطیلات. پس از آن باید منتظر بنشینید تا رکود تعطیلات و روزهای بعد از آن تمام شود؛ روزهایی که کمی نگرانکننده هستند.
تعطیلات یعنی هدیه برای مشتری. ممکن است کسبوکار شما به نوعی باشد که ارائه یک محصول یا خدمات خوب کافی نباشد و مجبور شوید هدیهای نیز برای مشتریان خود در نظر بگیرید. این هدایا میتوانند کارت پستال، شکلات یا سررسید و امثال اینها برای مشتریان صمیمی و دوستان کاری شما را شامل شود. میدانید اگر کسی را از قلم بیندازید او را ناراحت میکنید. همچنین باید حواستان جمع باشد که هدیهای به نام یک شخص را به فرد دیگری نفرستید که موجب آزرده خاطر شدن او شوید. در کنار هزینه هدایایی که باید بپردازید، هزینه و زمانی را هم باید صرف بستهبندی، برچسب و یادداشتگذاری، پست و غیره کنید. تمرکز برای انجام درست این کارها در کنار مشغلههای آخر سال میتواند استرس زیادی به همراه داشته باشد.
تعطیلات یعنی تعطیلی بچهها. مدارس معمولا چند روز زودتر از تعطیلات رسمی تق و لق میشوند و این یعنی بعد از یک روز کاری طاقتفرسا در روزهای آخر سال وارد خانه شوید و با منظره وحشتناکی از انواع لباس و اسباببازی و شلوغ کردن کودکانتان که تکلیفی به جز تماشای باب اسفنجی ندارند، مواجه شوید.
تعطیلات یعنی ناتوانی برای تصمیمگیریهای سخت. معمولا روزهای قبل از تعطیلات دوست ندارید کسی را اخراج کنید. در این دوره از سال نمیتوانید مذاکرهکننده مصممی باشید. معمولا مجبور میشوید سخاوتمندانهتر رفتار کنید و محتاطتر باشید. این یعنی همه کارهایی که انجام میدهید تا کارفرمای موفق و مصممی باشید، تا چند هفته باید به تعویق بیفتد. کارفرمایان باهوش، هیچ گاه در این دوره زمانی تصمیمهای بلندمدتی نمیگیرند.
تعطیلات یعنی یک حس افسردهکننده. این حس ممکن است هیچ ارتباطی به این نداشته باشد که سال را چطور تمام کردید، چقدر سختکوش بودید و چقدر اهدافتان را محقق کردید. سال به پایان رسیده و سال جدیدی قرار است آغاز شود. و ممکن است فقط به اندازه آخرین کاری که انجام دادهاید، احساس خوبی داشته باشید. قرار است همه چیز از ابتدا آغاز شود: جلسات بیشتر، سفارشهای بیشتر، دوندگیهای بیشتر، مشکلات بیشتر، دردسرهای بیشتر و مسائلی از این دست. این تفکرات ممکن است افسردگی زودگذری را برای شروع سال جدید برای صاحبان کسبوکار به همراه داشته باشد.
به دلیل همه آنچه گفته شد، بیشتر صاحبان کسبوکار احتمالا تعطیلات سال نو شگفتآوری نخواهند داشت.
تعطیلات یعنی زمان پرداخت پاداش، عیدی، افزایش حقوق و ارزیابی کارمندان. هر سال در چنین موقعی اکثر کارفرمایان شروع به ارزیابی عملکرد کارمندان میکنند و پاداشهایی که باید پرداخت شود و میزان افزایش حقوق در سال آینده را مورد بررسی قرار میدهند. ممکن است برخی کارفرمایان به چارچوبهای قانونی اکتفا نکرده و برای تشکر از کارمندان خود، پرداختهای ویژهای داشته باشند (البته شاید الان خود را به دلیل ایجاد چنین سنتی در شرکتتان سرزنش میکنید). مطمئنا برای کارمندانتان ارزش قائل هستید. اما اکنون فقط شاهد این هستید که بودجه قابل توجهی را باید صرف این کار کنید.
تعطیلات یعنی از زیر کار در رفتن. از نیمه دوم آخرین ماه سال به نظر میرسد همه چیز تق و لق باشد. خیلی از کارمندان برای رسیدگی به کارهای خود مرخصیهای روزانه و ساعتی میگیرند. حتی وقتی در دفتر کار حضور دارند، حواسشان جای دیگری است. همه فقط برای تمام کردن روز کاری سر کار میآیند و پیشرفت چندانی حاصل نمیشود. در این دوره زمانی، ذهن بیشتر افراد درگیر خانهتکانی و خرید و حتی گشتزنی اینترنتی برای پیدا کردن محصولات حراجی است. واقعیت این است که هفته آخر سال یعنی همه چیز تعطیل. هر کاری کنید نمیتوانید کارمندانتان را مجبور کنید 8 ساعت کامل کار کنند. حتی نمیتوانید پیگیر کار مشتریان و تامینکنندگان خود باشید. معمولا در این دوره از سال قراردادی بسته نمیشود، تلفنها پاسخ داده نمیشوند و این جمله را خیلی میشنوید: «بهتر است این کار را به بعد از تعطیلات موکول کنیم.» بعد از تعطیلات هم معمولا دو هفته طول میکشد تا همه چیز به جای خود برگردد. رکودی که قبل و بعد از تعطیلات ایجاد میشود، هزینهبر است.
تعطیلات یعنی کار زیاد. درست است که برخی از ما در روزهای پایانی سال دچار رکود کاری میشویم، اما این موضوع برای همه انواع کسبوکار درست نیست. بسیاری از صاحبان کسبوکار، به خصوص خردهفروشیها، در این دوره از سال وقت نفس کشیدن هم ندارند. بنابراین تعطیلات برای آنها یعنی ساعات کاری طولانی، رفتوآمد زیاد و انبوهی از مشکلات: نیامدن یکی از کارمندان، ساعات کاری طولانی، محاسبه فروش و سود و سپس قطع ناگهانی همه اینها با شروع اولین روز تعطیلات. پس از آن باید منتظر بنشینید تا رکود تعطیلات و روزهای بعد از آن تمام شود؛ روزهایی که کمی نگرانکننده هستند.
تعطیلات یعنی هدیه برای مشتری. ممکن است کسبوکار شما به نوعی باشد که ارائه یک محصول یا خدمات خوب کافی نباشد و مجبور شوید هدیهای نیز برای مشتریان خود در نظر بگیرید. این هدایا میتوانند کارت پستال، شکلات یا سررسید و امثال اینها برای مشتریان صمیمی و دوستان کاری شما را شامل شود. میدانید اگر کسی را از قلم بیندازید او را ناراحت میکنید. همچنین باید حواستان جمع باشد که هدیهای به نام یک شخص را به فرد دیگری نفرستید که موجب آزرده خاطر شدن او شوید. در کنار هزینه هدایایی که باید بپردازید، هزینه و زمانی را هم باید صرف بستهبندی، برچسب و یادداشتگذاری، پست و غیره کنید. تمرکز برای انجام درست این کارها در کنار مشغلههای آخر سال میتواند استرس زیادی به همراه داشته باشد.
تعطیلات یعنی تعطیلی بچهها. مدارس معمولا چند روز زودتر از تعطیلات رسمی تق و لق میشوند و این یعنی بعد از یک روز کاری طاقتفرسا در روزهای آخر سال وارد خانه شوید و با منظره وحشتناکی از انواع لباس و اسباببازی و شلوغ کردن کودکانتان که تکلیفی به جز تماشای باب اسفنجی ندارند، مواجه شوید.
تعطیلات یعنی ناتوانی برای تصمیمگیریهای سخت. معمولا روزهای قبل از تعطیلات دوست ندارید کسی را اخراج کنید. در این دوره از سال نمیتوانید مذاکرهکننده مصممی باشید. معمولا مجبور میشوید سخاوتمندانهتر رفتار کنید و محتاطتر باشید. این یعنی همه کارهایی که انجام میدهید تا کارفرمای موفق و مصممی باشید، تا چند هفته باید به تعویق بیفتد. کارفرمایان باهوش، هیچ گاه در این دوره زمانی تصمیمهای بلندمدتی نمیگیرند.
تعطیلات یعنی یک حس افسردهکننده. این حس ممکن است هیچ ارتباطی به این نداشته باشد که سال را چطور تمام کردید، چقدر سختکوش بودید و چقدر اهدافتان را محقق کردید. سال به پایان رسیده و سال جدیدی قرار است آغاز شود. و ممکن است فقط به اندازه آخرین کاری که انجام دادهاید، احساس خوبی داشته باشید. قرار است همه چیز از ابتدا آغاز شود: جلسات بیشتر، سفارشهای بیشتر، دوندگیهای بیشتر، مشکلات بیشتر، دردسرهای بیشتر و مسائلی از این دست. این تفکرات ممکن است افسردگی زودگذری را برای شروع سال جدید برای صاحبان کسبوکار به همراه داشته باشد.
به دلیل همه آنچه گفته شد، بیشتر صاحبان کسبوکار احتمالا تعطیلات سال نو شگفتآوری نخواهند داشت.
ارسال نظر