خوششانسترین مسافر هواپیمای ایران ۱۴۰:
از این به بعد سوار هواپیما نمیشوم
شاهدحلاجنیشابوری «محمد عابدزاده» و همسرش «مریم رهنما» را شاید بتوان خوششانسترین بازماندگان سانحه هواپیمای تهران-طبس دانست، چرا که در بین سرنشینان این پرواز مرگبار کمترین صدمات را دیدهاند و ممکن است تا به حال مرخص شده باشند، البته محمد این را یک معجزه میداند و میگوید: «خدا را به خاطر اینکه فرصت زندگی دوباره به او داده است شاکر است. » محمد و همسرش پس از سقوط هواپیما خود را از میان آتش و دود بیرون کشیدهاند و دقایقی بعد به درمانگاه ساها برده شدند تا اقدامات درمانی برای سوختگیها و صدمات وارده انجام شود.
شاهدحلاجنیشابوری «محمد عابدزاده» و همسرش «مریم رهنما» را شاید بتوان خوششانسترین بازماندگان سانحه هواپیمای تهران-طبس دانست، چرا که در بین سرنشینان این پرواز مرگبار کمترین صدمات را دیدهاند و ممکن است تا به حال مرخص شده باشند، البته محمد این را یک معجزه میداند و میگوید: «خدا را به خاطر اینکه فرصت زندگی دوباره به او داده است شاکر است.» محمد و همسرش پس از سقوط هواپیما خود را از میان آتش و دود بیرون کشیدهاند و دقایقی بعد به درمانگاه ساها برده شدند تا اقدامات درمانی برای سوختگیها و صدمات وارده انجام شود. در ادامه با محمد 32 ساله که این حادثه را با گوشت و پوست خود احساس کرده در مورد چیزهایی که در هنگام سقوط هواپیما دیده و جزئیات درمانش گفتوگو کردیم که میخوانید:
دلیل سفر شما به طبس چه بود؟
من اصلا محل زندگی و شغلم طبس است اما به واسطه اینکه دانشجوی دکترای مدیریت صنعتی هستم معمولا سفرم به این صورت است که به تهران میآیم و از تهران با قطار یا هواپیما به تبریز میروم، ولی این سفر سفر کاری بود و کنفرانس مدیریت بود.
پس شما دائم در این مسیر در رفتآمد بودهاید و از جزئیات پروازها خبر دارید.
بله، در مسیر پروازی تهران طبس فقط همین شرکت هواپیمایی و فقط همین یک هواپیما سرویس میداد و من به واسطه اینکه دانشجوی دکترای مدیریت صنعتی تبریز هستم مرتب با این هواپیما سفر میکردم، هر بار که سوار این هواپیما شده بودم در ردیفهای جلو که نزدیک موتور بود صدا و لرزش خیلی شدیدی هنگام پرواز ایجاد میشد، اما این بار موقعی که هواپیما تیک آف کرد دیدم که صدا کم شد صدای گوشخراشی که واقعا همیشه آزار دهنده بود و حتی میدیدم که دوستان حفاظت پرواز گوشی یا دستمال کاغذی یا پنبه در گوششان میگذاشتند که صدا اذیتشان نکند؛ من هم هر چند باری که با این هواپیما سفر کرده بودم اگر در ردیفهای 3 تا 6 که تقریبا مقابل موتور هواپیما است مینشستم صدای به شدت آزاردهندهای را میشنیدم و برای رهایی از آن هدفون درگوشم میگذاشتم. از قضا در این پرواز هم من و همسرم در ردیف 6 نشسته بودیم و من متوجه شدم وقتی که تیک آف کرد صدا ناگهان کم شد، به همین خاطر از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم که موتور سمت خودمان در قسمت چپ کار میکند و ملخ آن میچرخد اما ملخ سمت راست هیچ حرکتی ندارد. در ذهنم داشتم این را آنالیز میکردم که من که این همه با این هواپیما سفر کردهام چرا متوجه این نشدهام که یک وقتهایی پره هواپیما نمیچرخد یا شاید هم الان مشکلی دارد که اینطور شده است، همین که یک لحظه احساس کردم که یک مشکل یا نقص فنی ممکن است در هواپیما ایجاد شده باشد مصادف شد با اینکه هواپیما تغییر جهت داد و به لاین پروازی خودش به سمت طبس رفت، به محض اینکه هواپیما شروع کرد به چرخش متوجه شدم که تعادلش را از دست داد.
وقتی متوجه شدید که شرایط عادی نیست چه کردید؟
آن موقع من سریع دستانم را دور همسرم حلقه کردم که مانع از آن شوم که ضربهای به او بخورد یا پرت نشود و خواست خدا بود هنگامی که هواپیما زمین خورد در یک قسمت جنگل مانندی بود و با چندین درخت برخورد کرد و این درختها شتاب هواپیما را گرفت و دقیقا بال سمت راست هم که موتورش از کار افتاده به زمین کشیده شده بود و شکسته بود و لحظهای که هواپیما روی زمین متوقف شد من چون حدود 9-8 سال قبل یک تجربه تصادف در اتوبوس را هم داشتم یک لحظه همان حالت برایم تداعی شد و با وجود چند ضربه شدیدی که به سرم خورده بود، دیدم حالم خوب است و زنده هستم، خیلی سریع دست و پایم را جمع کردم و دیدم که در جایی که بال هواپیما شکسته شکافی در بدنه ایجاد شده است و آدم میتواند خودش را از آن بیرون بکشد. سریع به همسرم گفتم کمربندت را باز کن حالا لطف خدا هم شامل حالمان شد. همزمان شعلههای آتش هم شروع شده بود و از پایین پای سمت راستم که باک بنزین قرارداشت و فضایی که روی بال سمت راست بود شروع به آتش گرفتن کرده بود من حتی مجبور شدم صندلیها را روی آتش بخوابانم که بتوانیم رد شویم.
چه مقدار صدمه دیدید؟
فقط در حین اینکه میخواستیم پایین بپریم مچ پای همسرم مقداری ضرب دید و من چون سمت راستم شعلههای آتش بود صورت و بازوی راستم مقدار سوختگی سطحی پیدا کرد.
یعنی الان هر دو مرخص شدهاید و در منزل هستید؟
همسرم به خاطر کوفتگیهای ناشی از سانحه در بیمارستان حضرت رسول تحت مراقبت است و قرار است تا فردا مرخص شود و من هم قسمتی از آرنجم سوختگی شدیدتر و عمیقتری دارد که احتمالا فردا یک عمل جراحی ترمیمی روی آن انجام میشود و فکر میکنم تا یکی، دو روز دیگر در بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری بستری خواهم بود.
تا به حال چه مراحلی برای درمانتان انجام شده است؟
از زمانی که از پای هواپیما نجات پیدا کردیم اولین کاری که اتفاق افتاد این بود که دوستان صنایع هوایی ساها ما را که کنار فنس دیوار سازمان صنایع هوایی افتاده بودیم به بهداری ساها رساندند.
چند نفر از پرسنل خدماتی بودند. ما آن طرف فنس افتاده بودیم و آنها فنس را بلند کردند و ما از زیر فنس رد شدیم تا نزدیک هواپیما نباشیم، دوستانی که برای کمک به ما آمده بودند لطف کردند من و همسرم را با ماشین شخصی به بهداری ساها رساندند. برایمان کمپرس یخ گذاشتند و مسکن تزریق کردند تا درد و سوزشی که داشتم کم شود بعد هم من را به بیمارستان سوانح سوختگی منتقل کردند و همسرم را هم به بیمارستان حضرت رسول بردند. بعد از پذیرش در بیمارستان سوانح سوختگی شستوشو و پانسمان و کارهای دیگر برایم انجام شد و از دیروز نماینده دادستان و پلیس آگاهی آمدهاند اظهارات ما را ثبت کردهاند و دوستان صنایع دفاع و خود آقای وزیر هم لطف کردند و آمدند پیگیر کار ما بودند و حتی همسر من که در بیمارستان حضرت رسول بستری است تا شب اول اتاقی به او اختصاص نداده بودند و در اورژانس بستری بود که وقتی موضوع را مطرح کردم خود آقای وزیر تماس گرفتند و دستوراتی دادند که مقداری شرایط و امکانات بهتری برای همسرم فراهم شد. شکر خدا ماجرا این است که از یک ماجرای عجیب و غریب نجات پیدا کردیم که فکر نمیکنم هر چهار، پنج سال یکبار هم در سوانح هوایی باشند کسانی که بتوانند نجات پیدا کنند، فکر میکنم معجزه شده است به همین خاطر خیلی در بند اینکه بعد چه میشود نیستم و خدا را شاکرم به خاطر اینکه حداقل لطفی به من و همسرم داشته است و فرصت زندگی دوباره را برایمان فراهم کرده است.
آیا وقتی شما از هواپیما بیرون آمدید انفجار هم داشت؟
بله، اول من از هواپیما بیرون آمدم و پشت سر من همسرم پایین پرید. یک آقا هم در حالی که یک بچه دو، سه ساله را بغل کرده بود، از هواپیما پایین پرید، من دست همسرم را گرفتم و از هواپیما دور کردم و یک لحظه گفتم برگردم اگر فرد دیگری پایش گیر کرده یا به هر شکلی میتوان او را نجات داد به او کمک بکنم؛ اما وقتی من به سمت هواپیما برگشتم، شعله از تمام اطرف هواپیما زبانه کشید و آتش سوزی شدیدی شد و به فاصله یکی دو دقیقه انفجار باکها اتفاق افتاد.
در برخی اخبار آمده که مسافران از نقص فنی هواپیما اطلاع داشتهاند و با این وجود سوار شدهاند، شما این را تایید میکنید؟
نه اصلا. هواپیمایی سپاهان در روزهایی که برنامه پرواز تهران_ طبس وجود داشت- یعنی یکشنبهها و سهشنبهها- برنامهاش به این شکل است که مثلا ساعت ۷ از اصفهان میپرد و یک پرواز اصفهان_ تهران انجام میدهد و بعد از تهران مسافران را سوار میکند و به طبس میرود معمولا هم پرواز تهران طبس ساعت ۹ صبح انجام میشود و یازده، یازده و نیم هم پرواز برگشتش از طبس به تهران انجام میشود. روز یکشنبه هم به همین شکل بود و هواپیما صبح یک پرواز اصفهان- تهران را انجام داده بود و اصلا برخلاف خیلی از مواقع که معمولا این پرواز نیم ساعت، یک ساعت تاخیر داردما خیلی سر موقع سوار هواپیما شدیم و همه تشریفات پرواز انجام شد و ما سوار شدیم و اصلا نشانهای مبنی بر نقص فنی وجود نداشت و اینکه مسافران از نقص هواپیما اطلاع داشتند شایعه است.
رفتار کادر پرواز چطور بود؟ استرس داشته باشند، هیجانی در چهرهشان باشد.
اصلا، کادر پرواز به ما خوشآمدگویی کردند و ما سر جایمان نشستیم، کمربندهایمان را بستیم هواپیما تیک آف کرد؛ اما اینکه خیلیها میگویند چرا کادر پرواز عکسالعملی در هنگام سقوط نشان ندادند یا به مسافران اعلام نکردند که هواپیما دچار نقص فنی شده است به این دلیل بود که تمام فاصله زمانی که هواپیما از روی باند بلند شد تا لحظهای که سقوط کرد، حداکثر سه دقیقه بوده است و اصلا مهلت این نشد که کسی بخواهد عکسالعملی نشان دهد یا برای وضعیت فوقالعاده واکنشی نشان دهد.
در اخبار آمده که شما قبل از سقوط بیرون پریدید، چند متری زمین بودید که بیرون پریدید؟
من تعجب میکنم، روز حادثه از حفاظت اطلاعات فرودگاه بهعنوان تحقیق فنی از ما فیلم گرفتند؛ ولی در گزارشی که پخش شده است گفته شده که ما در هوا و وقتی که بال هواپیما شکسته و پیش از سقوط بیرون پریدهایم. احتمالا فردی که چنین خبری را تنظیم کرده است فیلمهای اکشن و هالیوودی زیاد میدیده است؛ اما ماجرا اینطور نبوده است و همانطور که گفتم در حقیقت ما خودمان را از لاشه هواپیما بیرون کشیدیم و از آن قسمت لبه که در واقع کف هواپیما است و بهخاطر سقوط کج شده بود و نهایت ارتفاع یکی دو متری با زمین داشت به پایین پریدیم.
با توجه به اتفاقی که برایتان افتاده باز هم سوار هواپیما میشوید؟
نه، واقعا با این شرایط ترجیح میدهم با قطار یا حتی ماشین شخصی خودم سفر کنم و توانش را ندارم اینکه دوباره سوار هواپیما شوم.
البته دوشنبه از فرمانداری طبس زنگ زدند که ما هماهنگ کردهایم یک هواپیما هم جنازهها و هم بازماندهها را منتقل کند و اگر کسی خواست به طبس بیاید ما با این هواپیما منتقلش کنیم، گفتم اجازه بدهید زخمهای پرواز این دفعه خوب بشود تا بعد باز به فکر این بیفتیم که دل و جرات پیدا کنیم دوباره سوار هواپیما شویم.
دلیل سفر شما به طبس چه بود؟
من اصلا محل زندگی و شغلم طبس است اما به واسطه اینکه دانشجوی دکترای مدیریت صنعتی هستم معمولا سفرم به این صورت است که به تهران میآیم و از تهران با قطار یا هواپیما به تبریز میروم، ولی این سفر سفر کاری بود و کنفرانس مدیریت بود.
پس شما دائم در این مسیر در رفتآمد بودهاید و از جزئیات پروازها خبر دارید.
بله، در مسیر پروازی تهران طبس فقط همین شرکت هواپیمایی و فقط همین یک هواپیما سرویس میداد و من به واسطه اینکه دانشجوی دکترای مدیریت صنعتی تبریز هستم مرتب با این هواپیما سفر میکردم، هر بار که سوار این هواپیما شده بودم در ردیفهای جلو که نزدیک موتور بود صدا و لرزش خیلی شدیدی هنگام پرواز ایجاد میشد، اما این بار موقعی که هواپیما تیک آف کرد دیدم که صدا کم شد صدای گوشخراشی که واقعا همیشه آزار دهنده بود و حتی میدیدم که دوستان حفاظت پرواز گوشی یا دستمال کاغذی یا پنبه در گوششان میگذاشتند که صدا اذیتشان نکند؛ من هم هر چند باری که با این هواپیما سفر کرده بودم اگر در ردیفهای 3 تا 6 که تقریبا مقابل موتور هواپیما است مینشستم صدای به شدت آزاردهندهای را میشنیدم و برای رهایی از آن هدفون درگوشم میگذاشتم. از قضا در این پرواز هم من و همسرم در ردیف 6 نشسته بودیم و من متوجه شدم وقتی که تیک آف کرد صدا ناگهان کم شد، به همین خاطر از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم که موتور سمت خودمان در قسمت چپ کار میکند و ملخ آن میچرخد اما ملخ سمت راست هیچ حرکتی ندارد. در ذهنم داشتم این را آنالیز میکردم که من که این همه با این هواپیما سفر کردهام چرا متوجه این نشدهام که یک وقتهایی پره هواپیما نمیچرخد یا شاید هم الان مشکلی دارد که اینطور شده است، همین که یک لحظه احساس کردم که یک مشکل یا نقص فنی ممکن است در هواپیما ایجاد شده باشد مصادف شد با اینکه هواپیما تغییر جهت داد و به لاین پروازی خودش به سمت طبس رفت، به محض اینکه هواپیما شروع کرد به چرخش متوجه شدم که تعادلش را از دست داد.
وقتی متوجه شدید که شرایط عادی نیست چه کردید؟
آن موقع من سریع دستانم را دور همسرم حلقه کردم که مانع از آن شوم که ضربهای به او بخورد یا پرت نشود و خواست خدا بود هنگامی که هواپیما زمین خورد در یک قسمت جنگل مانندی بود و با چندین درخت برخورد کرد و این درختها شتاب هواپیما را گرفت و دقیقا بال سمت راست هم که موتورش از کار افتاده به زمین کشیده شده بود و شکسته بود و لحظهای که هواپیما روی زمین متوقف شد من چون حدود 9-8 سال قبل یک تجربه تصادف در اتوبوس را هم داشتم یک لحظه همان حالت برایم تداعی شد و با وجود چند ضربه شدیدی که به سرم خورده بود، دیدم حالم خوب است و زنده هستم، خیلی سریع دست و پایم را جمع کردم و دیدم که در جایی که بال هواپیما شکسته شکافی در بدنه ایجاد شده است و آدم میتواند خودش را از آن بیرون بکشد. سریع به همسرم گفتم کمربندت را باز کن حالا لطف خدا هم شامل حالمان شد. همزمان شعلههای آتش هم شروع شده بود و از پایین پای سمت راستم که باک بنزین قرارداشت و فضایی که روی بال سمت راست بود شروع به آتش گرفتن کرده بود من حتی مجبور شدم صندلیها را روی آتش بخوابانم که بتوانیم رد شویم.
چه مقدار صدمه دیدید؟
فقط در حین اینکه میخواستیم پایین بپریم مچ پای همسرم مقداری ضرب دید و من چون سمت راستم شعلههای آتش بود صورت و بازوی راستم مقدار سوختگی سطحی پیدا کرد.
یعنی الان هر دو مرخص شدهاید و در منزل هستید؟
همسرم به خاطر کوفتگیهای ناشی از سانحه در بیمارستان حضرت رسول تحت مراقبت است و قرار است تا فردا مرخص شود و من هم قسمتی از آرنجم سوختگی شدیدتر و عمیقتری دارد که احتمالا فردا یک عمل جراحی ترمیمی روی آن انجام میشود و فکر میکنم تا یکی، دو روز دیگر در بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری بستری خواهم بود.
تا به حال چه مراحلی برای درمانتان انجام شده است؟
از زمانی که از پای هواپیما نجات پیدا کردیم اولین کاری که اتفاق افتاد این بود که دوستان صنایع هوایی ساها ما را که کنار فنس دیوار سازمان صنایع هوایی افتاده بودیم به بهداری ساها رساندند.
چند نفر از پرسنل خدماتی بودند. ما آن طرف فنس افتاده بودیم و آنها فنس را بلند کردند و ما از زیر فنس رد شدیم تا نزدیک هواپیما نباشیم، دوستانی که برای کمک به ما آمده بودند لطف کردند من و همسرم را با ماشین شخصی به بهداری ساها رساندند. برایمان کمپرس یخ گذاشتند و مسکن تزریق کردند تا درد و سوزشی که داشتم کم شود بعد هم من را به بیمارستان سوانح سوختگی منتقل کردند و همسرم را هم به بیمارستان حضرت رسول بردند. بعد از پذیرش در بیمارستان سوانح سوختگی شستوشو و پانسمان و کارهای دیگر برایم انجام شد و از دیروز نماینده دادستان و پلیس آگاهی آمدهاند اظهارات ما را ثبت کردهاند و دوستان صنایع دفاع و خود آقای وزیر هم لطف کردند و آمدند پیگیر کار ما بودند و حتی همسر من که در بیمارستان حضرت رسول بستری است تا شب اول اتاقی به او اختصاص نداده بودند و در اورژانس بستری بود که وقتی موضوع را مطرح کردم خود آقای وزیر تماس گرفتند و دستوراتی دادند که مقداری شرایط و امکانات بهتری برای همسرم فراهم شد. شکر خدا ماجرا این است که از یک ماجرای عجیب و غریب نجات پیدا کردیم که فکر نمیکنم هر چهار، پنج سال یکبار هم در سوانح هوایی باشند کسانی که بتوانند نجات پیدا کنند، فکر میکنم معجزه شده است به همین خاطر خیلی در بند اینکه بعد چه میشود نیستم و خدا را شاکرم به خاطر اینکه حداقل لطفی به من و همسرم داشته است و فرصت زندگی دوباره را برایمان فراهم کرده است.
آیا وقتی شما از هواپیما بیرون آمدید انفجار هم داشت؟
بله، اول من از هواپیما بیرون آمدم و پشت سر من همسرم پایین پرید. یک آقا هم در حالی که یک بچه دو، سه ساله را بغل کرده بود، از هواپیما پایین پرید، من دست همسرم را گرفتم و از هواپیما دور کردم و یک لحظه گفتم برگردم اگر فرد دیگری پایش گیر کرده یا به هر شکلی میتوان او را نجات داد به او کمک بکنم؛ اما وقتی من به سمت هواپیما برگشتم، شعله از تمام اطرف هواپیما زبانه کشید و آتش سوزی شدیدی شد و به فاصله یکی دو دقیقه انفجار باکها اتفاق افتاد.
در برخی اخبار آمده که مسافران از نقص فنی هواپیما اطلاع داشتهاند و با این وجود سوار شدهاند، شما این را تایید میکنید؟
نه اصلا. هواپیمایی سپاهان در روزهایی که برنامه پرواز تهران_ طبس وجود داشت- یعنی یکشنبهها و سهشنبهها- برنامهاش به این شکل است که مثلا ساعت ۷ از اصفهان میپرد و یک پرواز اصفهان_ تهران انجام میدهد و بعد از تهران مسافران را سوار میکند و به طبس میرود معمولا هم پرواز تهران طبس ساعت ۹ صبح انجام میشود و یازده، یازده و نیم هم پرواز برگشتش از طبس به تهران انجام میشود. روز یکشنبه هم به همین شکل بود و هواپیما صبح یک پرواز اصفهان- تهران را انجام داده بود و اصلا برخلاف خیلی از مواقع که معمولا این پرواز نیم ساعت، یک ساعت تاخیر داردما خیلی سر موقع سوار هواپیما شدیم و همه تشریفات پرواز انجام شد و ما سوار شدیم و اصلا نشانهای مبنی بر نقص فنی وجود نداشت و اینکه مسافران از نقص هواپیما اطلاع داشتند شایعه است.
رفتار کادر پرواز چطور بود؟ استرس داشته باشند، هیجانی در چهرهشان باشد.
اصلا، کادر پرواز به ما خوشآمدگویی کردند و ما سر جایمان نشستیم، کمربندهایمان را بستیم هواپیما تیک آف کرد؛ اما اینکه خیلیها میگویند چرا کادر پرواز عکسالعملی در هنگام سقوط نشان ندادند یا به مسافران اعلام نکردند که هواپیما دچار نقص فنی شده است به این دلیل بود که تمام فاصله زمانی که هواپیما از روی باند بلند شد تا لحظهای که سقوط کرد، حداکثر سه دقیقه بوده است و اصلا مهلت این نشد که کسی بخواهد عکسالعملی نشان دهد یا برای وضعیت فوقالعاده واکنشی نشان دهد.
در اخبار آمده که شما قبل از سقوط بیرون پریدید، چند متری زمین بودید که بیرون پریدید؟
من تعجب میکنم، روز حادثه از حفاظت اطلاعات فرودگاه بهعنوان تحقیق فنی از ما فیلم گرفتند؛ ولی در گزارشی که پخش شده است گفته شده که ما در هوا و وقتی که بال هواپیما شکسته و پیش از سقوط بیرون پریدهایم. احتمالا فردی که چنین خبری را تنظیم کرده است فیلمهای اکشن و هالیوودی زیاد میدیده است؛ اما ماجرا اینطور نبوده است و همانطور که گفتم در حقیقت ما خودمان را از لاشه هواپیما بیرون کشیدیم و از آن قسمت لبه که در واقع کف هواپیما است و بهخاطر سقوط کج شده بود و نهایت ارتفاع یکی دو متری با زمین داشت به پایین پریدیم.
با توجه به اتفاقی که برایتان افتاده باز هم سوار هواپیما میشوید؟
نه، واقعا با این شرایط ترجیح میدهم با قطار یا حتی ماشین شخصی خودم سفر کنم و توانش را ندارم اینکه دوباره سوار هواپیما شوم.
البته دوشنبه از فرمانداری طبس زنگ زدند که ما هماهنگ کردهایم یک هواپیما هم جنازهها و هم بازماندهها را منتقل کند و اگر کسی خواست به طبس بیاید ما با این هواپیما منتقلش کنیم، گفتم اجازه بدهید زخمهای پرواز این دفعه خوب بشود تا بعد باز به فکر این بیفتیم که دل و جرات پیدا کنیم دوباره سوار هواپیما شویم.
ارسال نظر