کیارستمی؛پرچم ایران را در ادوار جشنواره کن بالا نگه داشت
حکایت نخل دلربا!
محبوبیت جشنواره فیلم کن در ایران از نکات بسیار جالب پیرامون سینما به شمار میرود. این محبوبیت علاوه بر علاقهمندان سینما در میان فیلمسازان ایرانی نیز به همان شدت مشهود است. آنچه در ادامه میآید بررسی حضور فیلمهای ایرانی در ادوار شصت و هشت گانه این جشنواره سینمایی است و البته نه بررسی حضور سینماگران ایرانی در این جشنواره، که میدانیم کن در این ایام هرساله میزبان بسیاری از سینماگران ایرانی است که بیحال و هوای جنوب فرانسه سالشان تحویل نمیشود! سینمای ایران برای نخستین بار با فیلم یک نویسنده به کن راه پیدا کرد.
محبوبیت جشنواره فیلم کن در ایران از نکات بسیار جالب پیرامون سینما به شمار میرود. این محبوبیت علاوه بر علاقهمندان سینما در میان فیلمسازان ایرانی نیز به همان شدت مشهود است. آنچه در ادامه میآید بررسی حضور فیلمهای ایرانی در ادوار شصت و هشت گانه این جشنواره سینمایی است و البته نه بررسی حضور سینماگران ایرانی در این جشنواره، که میدانیم کن در این ایام هرساله میزبان بسیاری از سینماگران ایرانی است که بیحال و هوای جنوب فرانسه سالشان تحویل نمیشود! سینمای ایران برای نخستین بار با فیلم یک نویسنده به کن راه پیدا کرد.این نویسنده که از دوستان صادق هدایت بود و سالها است که ساکن فرانسه است کسی نیست جز مصطفی فرزانه. او در 1961 با فیلم کوتاه «کورش کبیر» در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه کن نخستین حضور سینمای ایران را در این جشنواره رقم زد. پس از آن یک ایرانی دیگر که البته این بار نه ساکن فرانسه بلکه زاده آن کشور بود، بازهم در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه کن حضور یافت. احمد فاروقی قاجار از نوادگان احمدشاه قاجار بود که در پاریس زاده شده و در رشته سینما در آمریکا و فرانسه به تحصیل خود ادامه داده بود. فاروقی مدتی نیز در استودیوی
فاکس مشغول به کار بود تا اینکه با سفر به ایران بخت خود را در فیلمسازی آزمود و نخستین فیلم خود را با عنوان «تهران امروز» ساخت. فاروقی پس از آن فیلم «طلوع فجر» را کارگردانی کرد و این فیلم را به جشنواره کن فرستاد. فیلم فاروقی در 1964 در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه کن به نمایش درآمد و البته با استقبال نیز مواجه شد. فیلم «طلوع فجر» در این دوره توانست جایزه «شورای عالی تکنیک» را از آن خود کند تا به این ترتیب سینمای ایران دومین حضور خود در کن را با جایزه همراه ببیند. پس از موفقیت فیلم فاروقی سینمای ایران 6 سال نمایندهای در کن نداشت تا در آغاز دهه 70 میلادی داریوش مهرجویی با «گاو» راهی کن شد.
در دهه 80 میلادی و در حالی که جشنواره کن در اوج اعتبار و محبوبیت قرار داشت، سینمای ایران نمایندهای شایسته در این جشنواره نداشت و تنها دو فیلم «دفاع از خلق» ساخته رافق پوریا و «خواستگاران» ساخته قاسم ابراهیمیان که هردو در آمریکا تولید شده بودند، توانستند نام خود را در تاریخ حضور فیلمسازان ایرانی در حاشیه این جشنواره ثبت کنند. اما آغاز دهه 90 همراه بود با حضور دوباره سینمای ایران در کن با فیلم «در کوچههای عشق» به کارگردانی خسرو سینایی. اما سال 1992 را باید آغاز موفقیتهای سینمای ایران در کن دانست. جایی که عباس کیارستمی با «زندگی و دیگر هیچ» توانست جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه و همچنین جایزه روسلینی را در کن به خود اختصاص دهد. در این دوره در بخش دو هفته کارگردانان نیز نخستین فیلم مجید مجیدی به نام «بدوک» به نمایش درآمد. یکسال پس از موفقیت چشمگیر کیارستمی در کن این کارگردان ایرانی به عنوان داور این جشنواره انتخاب شد. این اتفاق نشان داد که از این پس تنها ایرانیان نبودند که چشم به کن داشتند، بلکه مسوولان کن نیز سینمای ایران را رصد میکردند. کیارستمی یکسال پس از داوری در کن «زیر درختان زیتون» را به کن فرستاد تا این فیلم نخستین فیلم ایرانی حاضر در بخش مسابقه اصلی کن لقب بگیرد.
در اوایل دهه هفتاد شمسی اما جشنواره کن با یک پدیده دیگر از سینمای ایران مواجه شد. این پدیده کسی نبود جز دستیار سالهای گذشته عباس کیارستمی و کارگردان فیلم «بادکنک سفید» یعنی جعفر پناهی. این فیلم توانست جایزه دوربین طلایی، جایزه منتقدین بینالمللی و همچنین جایزه بهترین فیلم بخش دو هفته کارگردانان کن را نصیب خود کند.
کیارستمی توانست بازهم در تاریخ سینمای ایران و تاریخ حضور فیلمهای ایرانی در کن نام خود را در میان اولینها و البته برترینها قرار دهد.«طعم گیلاس» در سال ۱۹۹۷ نخستین فیلم ایرانی بود که طعم نخل طلا را چشید. در همین سال همچنین کارگردان قدیمی سینمای ایران، امیر نادری که جلای وطن کرده و در آمریکا به کار خود ادامه می دهد، با فیلم «ای بی سی منهتن» در بخش دو هفته کارگردانان کن حضور داشت.پس از این موفقیت کیارستمی در کن بود که تا مدتها نگاه جشنوارههای مختلف سینمایی دنیا به فیلمهای ایرانی تغییر کرد و استقبال از نمایندگان سینمای ایران در جشنوارههای مختلف باعث به وجود آمد مبحثی در سینمای ایران تحت عنوان «سینمای جشنوارهای» شد.
در سال 2000سمیرا مخملباف توانست جایزه ویژه هیات داوران کن را برای فیلم «تخته سیاه» به خود اختصاص دهد و در همین سال بهمن قبادی دیگر کارگردان جوان ایرانی نیز با فیلم «زمانی برای مستی اسبها» در کن خوش درخشید و جایزه دوربین طلایی فیپرشی و سینمای هنر و تجربه را ازآن خود کرد. در این سال همچنین عباس کیارستمی با فیلم «ایبیسی آفریقا» در بخش خارج از مسابقه و رضا میرکریمی با فیلم «زیر نور ماه» و علی محمد قاسمی با فیلم کوتاه «غریبه و بومی» دیگر میهمانان ایرانی کن بودند. میرکریمی با دومین فیلمش توانست جایزه بهترین فیلم هفته منتقدان را کسب کند.
ریاست هیات داوران بخش دوربین طلایی کن در سال ۲۰۰۵ به عباس کیارستمی رسید و در همین سال نیکی کریمی فیلم «یک شب» را در بخش نوعی نگاه و محمد رسولاف «جزیره آهنی» را دربخش ۱۵ روز کارگردانان داشتند. در این دوران بود که فیلمهای ایرانی راه یافته به کن از تواناییهای کافی برخوردار نبودند و حضور فیلمی چون «یک شب» نیکی کریمی در کنار چند فیلم دیگر به وضوح تاییدی بر این مدعا بود.
نگاه جشنوارهای بسیاری از کارگردانان ایرانی به سینما به نوعی با سیاستهای جدید کن هماهنگ نبود و از طرفی عدم حضور و موفقیت فیلمهای ایرانی در کن در این دوران را نمیتوان دلیلی بر ناتوانی سینمای ایران دانست و در این دام افتاد که از کن بهعنوان مقیاس تعیین خوب یا بد بودن فیلمها استفاده کرد.
اما با این همه افت کیفی تولیدات سینمای ایران در این دوران روز به روز آشکارتر میشد و این امر قابل انکار نبود. در سال 2006 سینمای ایران نمایندهای در کن نداشت و سالی پس از آن به مناسبت شصتمین دوره برگزاری کن عباس کیارستمی به همراه بسیاری از کارگردانان شهیر جهان فیلمهای کوتاهی به همین مناسبت تولید کردند. فیلم سه دقیقهای کیارستمی در این بخش «گریهها» نام داشت. از نکات قابل توجه این دوره حضور نیکی کریمی به عنوان داور بخش سینه فونداسیون و فیلمهای کوتاه در جشنواره کن بود!
سال ۲۰۱۰عباس کیارستمی این بار با نخستین فیلم غیر ایرانی خود که با بازی ژولیت بینوش در ایتالیا ساخته شده بود تحت عنوان «کپی برابر اصل» در حالی به کن راه یافت که فیلم «شیرین» او را مسوولان کن در سال ۲۰۰۸ برای حضور در جشنواره نپذیرفته بودند.
سال 2013 سینمای ایران به نوعی با یک فیلم غیرایرانی در کن مورد توجه واقع شد. اصغر فرهادی تازهترین ساخته خود تحت عنوان «گذشته» را در کن داشت که برخلاف تصورات تنها جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره را گرفت و خود فرهادی به دلیل قانون فستیوال کن که به هر فیلمی یک جایزه بیشتر نمیدهد، از بردن جایزه بیبهره ماند. در همین سال آناهیتا قزوینیزاده، فیلمساز ایرانی مقیم آمریکا، برنده جایزه اول فیلمهای کوتاه «سینه فونداسیون» کن شد. قزوینیزاده از شاگردان کارگاه فیلمسازی عباس کیارستمی بود.
در دوره قبل این جشنواره نیز هیچ فیلمی از سینمای ایران نتوانست جایی در میان آثار بخشهای مختلف «کن» داشته باشد تا نصیب سینمای ایران از شصت و هفتمین دوره جشنواره کن تنها حضور عباس کیارستمی و لیلا حاتمی در میان هیات داوران این جشنواره باشد. اما در دوره شصت و هشتم تنها نماینده ایران در فستیوال کن فیلم «ناهید» ساخته آیدا پناهنده بود که در بخش نوعی نگاه پذیرفته شد و توانست جایزه آینده درخشان این بخش را برای کارگردانش به ارمغان بیاورد و به عنوان آخرین فیلمی لقب بگیرد که در فستیوال کن برای سینمای ایران افتخار آفریده است.
در دهه 80 میلادی و در حالی که جشنواره کن در اوج اعتبار و محبوبیت قرار داشت، سینمای ایران نمایندهای شایسته در این جشنواره نداشت و تنها دو فیلم «دفاع از خلق» ساخته رافق پوریا و «خواستگاران» ساخته قاسم ابراهیمیان که هردو در آمریکا تولید شده بودند، توانستند نام خود را در تاریخ حضور فیلمسازان ایرانی در حاشیه این جشنواره ثبت کنند. اما آغاز دهه 90 همراه بود با حضور دوباره سینمای ایران در کن با فیلم «در کوچههای عشق» به کارگردانی خسرو سینایی. اما سال 1992 را باید آغاز موفقیتهای سینمای ایران در کن دانست. جایی که عباس کیارستمی با «زندگی و دیگر هیچ» توانست جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه و همچنین جایزه روسلینی را در کن به خود اختصاص دهد. در این دوره در بخش دو هفته کارگردانان نیز نخستین فیلم مجید مجیدی به نام «بدوک» به نمایش درآمد. یکسال پس از موفقیت چشمگیر کیارستمی در کن این کارگردان ایرانی به عنوان داور این جشنواره انتخاب شد. این اتفاق نشان داد که از این پس تنها ایرانیان نبودند که چشم به کن داشتند، بلکه مسوولان کن نیز سینمای ایران را رصد میکردند. کیارستمی یکسال پس از داوری در کن «زیر درختان زیتون» را به کن فرستاد تا این فیلم نخستین فیلم ایرانی حاضر در بخش مسابقه اصلی کن لقب بگیرد.
در اوایل دهه هفتاد شمسی اما جشنواره کن با یک پدیده دیگر از سینمای ایران مواجه شد. این پدیده کسی نبود جز دستیار سالهای گذشته عباس کیارستمی و کارگردان فیلم «بادکنک سفید» یعنی جعفر پناهی. این فیلم توانست جایزه دوربین طلایی، جایزه منتقدین بینالمللی و همچنین جایزه بهترین فیلم بخش دو هفته کارگردانان کن را نصیب خود کند.
کیارستمی توانست بازهم در تاریخ سینمای ایران و تاریخ حضور فیلمهای ایرانی در کن نام خود را در میان اولینها و البته برترینها قرار دهد.«طعم گیلاس» در سال ۱۹۹۷ نخستین فیلم ایرانی بود که طعم نخل طلا را چشید. در همین سال همچنین کارگردان قدیمی سینمای ایران، امیر نادری که جلای وطن کرده و در آمریکا به کار خود ادامه می دهد، با فیلم «ای بی سی منهتن» در بخش دو هفته کارگردانان کن حضور داشت.پس از این موفقیت کیارستمی در کن بود که تا مدتها نگاه جشنوارههای مختلف سینمایی دنیا به فیلمهای ایرانی تغییر کرد و استقبال از نمایندگان سینمای ایران در جشنوارههای مختلف باعث به وجود آمد مبحثی در سینمای ایران تحت عنوان «سینمای جشنوارهای» شد.
در سال 2000سمیرا مخملباف توانست جایزه ویژه هیات داوران کن را برای فیلم «تخته سیاه» به خود اختصاص دهد و در همین سال بهمن قبادی دیگر کارگردان جوان ایرانی نیز با فیلم «زمانی برای مستی اسبها» در کن خوش درخشید و جایزه دوربین طلایی فیپرشی و سینمای هنر و تجربه را ازآن خود کرد. در این سال همچنین عباس کیارستمی با فیلم «ایبیسی آفریقا» در بخش خارج از مسابقه و رضا میرکریمی با فیلم «زیر نور ماه» و علی محمد قاسمی با فیلم کوتاه «غریبه و بومی» دیگر میهمانان ایرانی کن بودند. میرکریمی با دومین فیلمش توانست جایزه بهترین فیلم هفته منتقدان را کسب کند.
ریاست هیات داوران بخش دوربین طلایی کن در سال ۲۰۰۵ به عباس کیارستمی رسید و در همین سال نیکی کریمی فیلم «یک شب» را در بخش نوعی نگاه و محمد رسولاف «جزیره آهنی» را دربخش ۱۵ روز کارگردانان داشتند. در این دوران بود که فیلمهای ایرانی راه یافته به کن از تواناییهای کافی برخوردار نبودند و حضور فیلمی چون «یک شب» نیکی کریمی در کنار چند فیلم دیگر به وضوح تاییدی بر این مدعا بود.
نگاه جشنوارهای بسیاری از کارگردانان ایرانی به سینما به نوعی با سیاستهای جدید کن هماهنگ نبود و از طرفی عدم حضور و موفقیت فیلمهای ایرانی در کن در این دوران را نمیتوان دلیلی بر ناتوانی سینمای ایران دانست و در این دام افتاد که از کن بهعنوان مقیاس تعیین خوب یا بد بودن فیلمها استفاده کرد.
اما با این همه افت کیفی تولیدات سینمای ایران در این دوران روز به روز آشکارتر میشد و این امر قابل انکار نبود. در سال 2006 سینمای ایران نمایندهای در کن نداشت و سالی پس از آن به مناسبت شصتمین دوره برگزاری کن عباس کیارستمی به همراه بسیاری از کارگردانان شهیر جهان فیلمهای کوتاهی به همین مناسبت تولید کردند. فیلم سه دقیقهای کیارستمی در این بخش «گریهها» نام داشت. از نکات قابل توجه این دوره حضور نیکی کریمی به عنوان داور بخش سینه فونداسیون و فیلمهای کوتاه در جشنواره کن بود!
سال ۲۰۱۰عباس کیارستمی این بار با نخستین فیلم غیر ایرانی خود که با بازی ژولیت بینوش در ایتالیا ساخته شده بود تحت عنوان «کپی برابر اصل» در حالی به کن راه یافت که فیلم «شیرین» او را مسوولان کن در سال ۲۰۰۸ برای حضور در جشنواره نپذیرفته بودند.
سال 2013 سینمای ایران به نوعی با یک فیلم غیرایرانی در کن مورد توجه واقع شد. اصغر فرهادی تازهترین ساخته خود تحت عنوان «گذشته» را در کن داشت که برخلاف تصورات تنها جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره را گرفت و خود فرهادی به دلیل قانون فستیوال کن که به هر فیلمی یک جایزه بیشتر نمیدهد، از بردن جایزه بیبهره ماند. در همین سال آناهیتا قزوینیزاده، فیلمساز ایرانی مقیم آمریکا، برنده جایزه اول فیلمهای کوتاه «سینه فونداسیون» کن شد. قزوینیزاده از شاگردان کارگاه فیلمسازی عباس کیارستمی بود.
در دوره قبل این جشنواره نیز هیچ فیلمی از سینمای ایران نتوانست جایی در میان آثار بخشهای مختلف «کن» داشته باشد تا نصیب سینمای ایران از شصت و هفتمین دوره جشنواره کن تنها حضور عباس کیارستمی و لیلا حاتمی در میان هیات داوران این جشنواره باشد. اما در دوره شصت و هشتم تنها نماینده ایران در فستیوال کن فیلم «ناهید» ساخته آیدا پناهنده بود که در بخش نوعی نگاه پذیرفته شد و توانست جایزه آینده درخشان این بخش را برای کارگردانش به ارمغان بیاورد و به عنوان آخرین فیلمی لقب بگیرد که در فستیوال کن برای سینمای ایران افتخار آفریده است.
ارسال نظر