واکاوی
دست روی دست گذاشتهایم
حقیقتا خیلی ننگآور و باعث تاسف است که پس از ۱۷سال مشروطیت و آن همه قربانیها که در راه آزادی داده شده مجبور شویم که در عوض اصلاحات اساسی از نقض قانون اساسی و اجرا نشدن سایر قوانین شکایت کنیم. از زمان ورود به تهران متوجه شدهام که به اساس و ارکان قانونی این مملکت حمله میشود و این در حالی است که جلسات گرانبهای مجلس تمام صرف جزئیات شده است. ترتیبات حالیه بنده را حق میدهد که نسبت به اوضاع حاضره بدبین و ظنین باشم. شاه به خارجه سفر کرده است، مجلس شورای ملی بیتفاوت به امور نشسته است و با اینکه مردم تمام امید خود را به این مجلس بستهاند، ما بدون پروا و بیخیال دست روی دست گذاشتهایم.
حقیقتا خیلی ننگآور و باعث تاسف است که پس از 17سال مشروطیت و آن همه قربانیها که در راه آزادی داده شده مجبور شویم که در عوض اصلاحات اساسی از نقض قانون اساسی و اجرا نشدن سایر قوانین شکایت کنیم. از زمان ورود به تهران متوجه شدهام که به اساس و ارکان قانونی این مملکت حمله میشود و این در حالی است که جلسات گرانبهای مجلس تمام صرف جزئیات شده است.
ترتیبات حالیه بنده را حق میدهد که نسبت به اوضاع حاضره بدبین و ظنین باشم. شاه به خارجه سفر کرده است، مجلس شورای ملی بیتفاوت به امور نشسته است و با اینکه مردم تمام امید خود را به این مجلس بستهاند، ما بدون پروا و بیخیال دست روی دست گذاشتهایم. روزی به خود میآییم و متوجه میشویم که هیچ اثری از آزادی و قانون اساسی بر جای نمانده است... نمایشاتی میشود که خیلی اسباب وحشت و پریشانی و نگرانی است. عملیات نظامی میشود که به نظر بنده ممکن است در آتیه خیلی نزدیک برای مملکت و ملت خطراتی را متوجه سازد. بدون مجوز قانونی جراید را میبندند و مدیران آنها را توقیف و شکنجه میکنند. قانون اساسی اعمال را تقسیم و هر وزیری را در کار خود مسوول کرده است. این لاقیدی در مراعات اصول قوانین اساسی است که اتصالا درمملکت باعث تولید قیامها و نهضتها میشود.
چرا خیابانی علیه دولت مرکزی قیام کرد؟ چرا وی یکی از مشهورترین قیامهای تبریز را رهبری کرد؟ وی به عنوان شهروندی تابع قانون در مقابل غدر و خیانت سران مملکتی در تهران (در زمان کابینه وثوقالدوله؛ کابینهای که توافقنامه انگلیس - ایران را به امضا رسانید) به پا خاست و بر آن بود که دولت را وادار به پیروی از قانون کند. به نظر میرسد که این قیامها سران مملکتی را از خواب گران بیرون نیاورد! وضعیت شرمآور کنونی سرآغاز قیامهای متعددی خواهد شد که در آینده سراسر این مملکت را فراخواهد گرفت. این مملکت در جزرومد انقلابهای متعدد دفن خواهد شد. مردمی که آزادی خود را به بهای جان خود به دست آوردهاند، هرگز اجازه نخواهند داد که زیر بار استبداد بروند.
بنابراین دولت میبایست حکومت نظامی را از مرکز و سایر نقاط کشور مرتفع گرداند. عواید دولتی باید از هر منبعی که باشد توسط مامورین مالیه به خزانه دولت وارد و از آنجا مطابق تصویب مجلس به مصارف برسد. کنترل امور وزارت مالیه میبایست از تسلط وزارت جنگ خارج شود. تبریز همواره مهد آزادی بوده است. ولی اکنون به جولانگه مرتجعین تبدیل شده است. حکومت نظامی با شدت و حدّت فراوان بر این استان وضع شده است.
اجتماع آزادیخواهان متفرق میشود و آزادی بر باد فنا رفته است. نسل آینده ما را تقبیح کرده و به ریش ما خواهند خندید. مملکت ما وضع غریبی به خود گرفته است که هیچ نمیتوان آن را به یکی از اشکال حکومتی دنیا تشبیه کرد. تا زمانی که پایتخت مملکت در آشوب و بینظمی غوطهور است، در سایر نقاط نیز پیشرفتی حاصل نخواهد شد.»
منبع: سخنرانی موتمنالتجار، نماینده تبریز در مجلس شورای ملی، روزنامه ستاره ایران، ۵ آبان ماه ۱۳۵۱
ارسال نظر