احساسات و هیجانات راهنمای شما هستند
بسیاری از مردم از احساسات و هیجانات خود شناخت ناچیزی دارند. اغلب فکر میکنند احساسات یعنی فقط غم، شادی، استرس، خشم، ترس و عشق، در حالیکه احساسات ما دنیا و کارکرد وسیعی دارند. شما چقدر با احساسات خود آشنا هستید؟ آیا وقتی از شما سوال میکنند «حالت چطور است؟» میگویید «نمیدانم!» یا «عصبانی هستم!» یا «خوشحالم!» یا حتی «یطوری هستم!» ؟ آیا زیر مجموعههای احساسات خود را میشناسید؟ آیا در لحظه میتوانید تشخیص دهید که چه احساسات و هیجاناتی دارید؟ آیا با مفهوم شدت احساس آشنا هستید؟
بسیاری از مردم نه تنها احساسات خود را نمیشناسند، بلکه نمیدانند که چطور با احساسات خود رفتار کنند.
بسیاری از مردم از احساسات و هیجانات خود شناخت ناچیزی دارند. اغلب فکر میکنند احساسات یعنی فقط غم، شادی، استرس، خشم، ترس و عشق، در حالیکه احساسات ما دنیا و کارکرد وسیعی دارند. شما چقدر با احساسات خود آشنا هستید؟ آیا وقتی از شما سوال میکنند «حالت چطور است؟» میگویید «نمیدانم!» یا «عصبانی هستم!» یا «خوشحالم!» یا حتی «یطوری هستم!» ؟ آیا زیر مجموعههای احساسات خود را میشناسید؟ آیا در لحظه میتوانید تشخیص دهید که چه احساسات و هیجاناتی دارید؟ آیا با مفهوم شدت احساس آشنا هستید؟
بسیاری از مردم نه تنها احساسات خود را نمیشناسند، بلکه نمیدانند که چطور با احساسات خود رفتار کنند. خیلیها احساسات خود را سرکوب و خفه میکنند، خیلیها از احساسات خود فرار میکنند و خیلیها آن را انکار و تظاهر به نبودن آنها میکنند. هر یک از شما باید به این آگاهی و توانایی برسید که احساس خود را احساس و تجربه کنید. اغلب مردم به محض اینکه متوجه هیجانی در خود میشوند یا میخواهند آن را برای همیشه حفظ کنند یا میخواهند فورا آن را تغییر داده و از شر آن خلاص شوند. این واکنشها بدترین نوع واکنش در مقابل احساسات هستند. گاهی باید به احساسات توجه کنیم و گاهی باید حواس خود را پرت کنیم، اما تشخیص این موقعیتها بسیار مهم است. احساسات و هیجانات، اطلاعات بسیار ارزشمندی را از وضعیت و حالتان به شما میدهند. بنابراین، برای پیشبرد زندگی لازم است که شناخت صحیح و کافی نسبت به احساسات و هیجانات خود پیدا کنید.
هیچ زمانی نیست که شما خالی از هیجان یا احساس باشید، بنابراین، همیشه شما حداقل یک احساس خاص درون خود دارید. بعضیها گمان میکنند که هیجانات منفی نباید وجود داشته باشند و همین باور باعث میشود که واکنشهای نامناسبی را در مقابل احساسات خود بروز دهند. نکته مهم این است که شما یاد بگیرید چطور از هیجانات منفی خود بهطور صحیح استفاده کنید. بنابراین، چیزی با عنوان «نباید باشد!» در بحث هیجانات وجود ندارد. هیجانات ما هستند، چه بخواهیم و چه نخواهیم. تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که آنها را خوب بشناسیم و مدیریت کنیم. هیجانات ما محرک و انگیزههای رفتاری ما هستند. برای اینکه بتوانیم رفتارهای خود را کنترل کنیم، اولین قدم اشراف بر هیجانات خود است. به همین دلیل است که شناخت هیجانات اهمیت بسزایی دارد. این هیجانات اطلاعات مهمی را از دلایل بیماریها و ابتلا به بیماریهای احتمالی در آینده به ما میدهند.
آنها از کمبودها و اختلالات شخصیتی ما نیز اطلاعات مهمی به ما میدهند. این هیجانات و احساسات سیستم هدایتکننده هستند اما فراموش نکنید که گاهی احساسات ما هشدارهای کاذبی به ما میدهند. مثلا زمانی که ما تجربه بدی از اتفاقاتی خاص در گذشته در زندگی خود داریم، هر بار که به شرایط شبیه به آن موقعیتها بر میخوریم احساسات به ما هشدار میدهند، اما این هشدارها میتوانند کاذب باشند. مثلا در گذشته، فردی با قد کوتاه، پوستی سبزه و چشمانی سبز به ما آسیب زده باشد، وقتی در آینده فردی با چنین ویژگیهای ظاهری را میبینیم ممکن است مضطرب شویم. آیا این اضطراب قطعا صحیح است؟ مسلما خیر! در این شرایط ممکن است که احساسات ما فقط تداعی شده باشند. بنابراین، مسیر شناخت احساسات پیچوخمهای خاص خود را دارد.
گاهی احساسات ما اطلاعاتی از پروندههای باز گذشته به ما میدهند. مثلا احساس غم همیشگی، اضطراب مزمن، حس افسردگی و... این نوع احساسات به ما نشان میدهند که پروندههایی از اتفاقات گذشته هنوز درون ما باز است که بار عاطفی خود را حفظ کرده است. در این صورت باید به گذشته بازگردیم و آن پروندهها را ببندیم، البته با کمک یک متخصص! سر شاخه احساسات ما یعنی احساس عشق، غم، خشم، ترس، شرم، زیرمجموعههای زیادی در خود دارند. مثلا عشق شامل شادی، سرور، ذوق، شوق، سرزندگی و... است. یا غم شامل یاس، ناکامی، رنجش، تنهایی، سردرگمی و.. است. احساس خشم شامل تنفر، برآشفتگی، انزجار، تحریکپذیری و... است. همینطور دیگر احساسات اصلی ما نیز شامل زیر مجموعه احساسات هستند. احساسات خود را بشناسید و آنها را تجربه کنید. از فرار از آنها یا انکار و سرکوبشان دوری کنید. این نوع واکنشها به سیستم روان شما آسیب میزنند و احساسات ناخوشایند را در شما قویتر میکنند.
ارسال نظر