تنوع حیات در کره خاکی و خطرات انسان برای آن
معجزه ای به نام زمین
آناهیتا جمشیدنژاد
Anahita. jamshidnezhad@gmail. com
بخش نخست
زندگی، این معجزه خداوند در جهان حدود چهار میلیارد سال قبل به وجود آمد. ما انسانها دویست هزار سال پیش به وجود آمدیم. با این حال توانستهایم تعادل طبیعت را به هم بزنیم؛ تعادلی که برای حیات زمین بسیار ضروری است. میخواهیم این داستان عجیب را که مربوط به ماست برایتان شرح دهیم. آنگاه تصمیم بگیرید که چه کنید. در ابتدا، سیاره ما چیزی به غیر از یک مجموعه بینظم از آتش نبود که پس از به وجود آمدن خورشید شکل گرفته بود.
Anahita. jamshidnezhad@gmail. com
بخش نخست
زندگی، این معجزه خداوند در جهان حدود چهار میلیارد سال قبل به وجود آمد. ما انسانها دویست هزار سال پیش به وجود آمدیم. با این حال توانستهایم تعادل طبیعت را به هم بزنیم؛ تعادلی که برای حیات زمین بسیار ضروری است. میخواهیم این داستان عجیب را که مربوط به ماست برایتان شرح دهیم. آنگاه تصمیم بگیرید که چه کنید. در ابتدا، سیاره ما چیزی به غیر از یک مجموعه بینظم از آتش نبود که پس از به وجود آمدن خورشید شکل گرفته بود.
آناهیتا جمشیدنژاد
Anahita.jamshidnezhad@gmail.com
بخش نخست
زندگی، این معجزه خداوند در جهان حدود چهار میلیارد سال قبل به وجود آمد. ما انسانها دویست هزار سال پیش به وجود آمدیم. با این حال توانستهایم تعادل طبیعت را به هم بزنیم؛ تعادلی که برای حیات زمین بسیار ضروری است. میخواهیم این داستان عجیب را که مربوط به ماست برایتان شرح دهیم. آنگاه تصمیم بگیرید که چه کنید. در ابتدا، سیاره ما چیزی به غیر از یک مجموعه بینظم از آتش نبود که پس از به وجود آمدن خورشید شکل گرفته بود. ابری که از ذرات غبار به هم چسبیده به وجود آمد؛ شبیه به بسیاری از خوشههای مشابه که در کهکشان بود. امروزه آتشفشانهای جدید در حال گسترش چشمانداز ما هستند و به ما یادآوری میکنند که زمین ما در زمان تولد خود چگونه بوده است.
مواد مذاب از اعماق زمین بسیار سریع به بیرون میریزند. این مواد سفت شده و ترک میخورند یا بهصورت یک پوسته نازک پخش میشود. قبل از آنکه کاملا به حالت سکون قرار گیرد این حلقههای دود که از اعماق زمین پیچ خوردهاند و بیرون میآیند، گواه وجود جو اولیه زمین هستند. جوی خالی از اکسیژن، جوی متراکم و پر از بخار آب که پر از دیاکسیدکربن است. اما این سیاره آیندهای استثنایی داشت که آب برایش رقم زده بود. در فاصله مشخصی از خورشید نه خیلی دور و نه خیلی نزدیک زمین میتوانست آب را بهصورت مایع در خود حفظ کند. بخار آب، متراکم گشته و بهصورت بارانهای پیدرپی و سیلآسا درآمد و رودخانهها به وجود آمدند. رودخانهها به کره زمین شکل دادند. با همدیگر برخورد کردند. از درهها گذشتند و به سوی پائینترین مکانها روی زمین حرکت کردند تا اقیانوسها را به وجود آورند. مواد معدنی را از سنگها جدا کردند و به تدریج آب شیرین اقیانوسها که با آغشته شدن به نمک، سنگین شد. مسیرهایی که آب پیموده است مانند رگهای یک بدن و شاخههای یک درخت و عروق یک گیاه است که زمین را احیا میکند. مواد معدنی و فلزات حتی از خود زمین تاریخچه دورتری دارند. آنها جادوکنندهاند. چرا که باعث رنگآمیزی زمین میشوند. قرمزی از آهن و سیاهی از کربن. رنگ آبی از مس، رنگ زرد از گوگرد.
ما از کجا آمدهایم؟ اولین جرقه حیات از کجا آغاز شد؟
از زمانی نامشخص تاکنون شکل اولیه زندگی هنوز هم در چشمههای آب گرم وجود دارد و زمین به آنها شکل داده است. به آنها (آرکیوباکتری) میگویند. همه آنها از حرارت زمین تغذیه میکنند. آنها اجداد حیاتی گونههای گیاهی دیروز و امروز هستند. این باکتری کوچک و میلیاردها فرزند آنها سرنوشت سیاره ما را تغییر دادند و باعث تغییر جو زمین شدند.
آب
مقدار آب روی زمین همیشه یکسان است. همه گونههایی که پیدرپی روی زمین بودهاند ازهمین آب نوشیدهاند. سبکتر از آب، یخ است که در آب شناور میشود، به جای آنکه به زیرآب فرو رود و به این ترتیب پوشش محافظی را در مقابل سرما ایجاد میکند تا زندگی در زیر آن جریان پیدا کند. موتور زندگی، کاملا به هم پیوند خورده است. همه چیز به هم مربوط است. هیچ چیزی بینیاز از دیگری نیست. آب و هوا دو جزو تفکیکناپذیرند که برای زندگی، خصوصا زندگی ما روی زمین متحد شدهاند. بنابراین، ابرها بر فراز اقیانوسها تشکیل شده و بارش باران، مناطق وسیعی از زمین را فرا میگیرد و رودهای این مناطق آب را به اقیانوس بازمیگردانند. مناطق سرسبزی که از بالای ابرها دیده میشوند منبع اکسیژن در هوا هستند. هفتاد درصد این گاز که ریههای ما بدون آن قادر به ادامه حیات نیستند، از جلبکهایی به وجود میآید که سطح اقیانوسها را رنگآمیزی کردهاند. زمین ما بر یک تعادل پایدار بنا شده است که در آن هرکسی نقشی را ایفا میکند که وجودش به وجود دیگری وابسته است.یک هماهنگی ظریف و دقیق که به آسانی گسسته میشود. بنابراین، مرجانها از پیوند جلبکها و لایههای رسوبی به وجود میآیند. سواحل مرجانی بزرگ، دورتر از ساحل استرالیا که امتداد آن بیش از ۳۵۰ هزار کیلومتر مربع است و زیستگاه ۱۵۰۰ گونه ماهی و ۴۰۰۰ نوع از نرمتنان و ۴۰۰ گونه مرجان است. تعادل هر اقیانوس به این مرجانها بستگی دارد. از عمر کره زمین میلیاردها سال گذشته است. بیش از چهار میلیارد سال برای به وجود آوردن درختان طول کشیده است. در زنجیرهای از گونهها، درختان در بالای زنجیره قرار دارند. آنها نمادی از یک موجود زنده ایدهآل هستند. درختان مخالف جاذبه زمین هستند؛ آنها تنها عنصر طبیعی هستند که در حرکت همیشگی به سوی آسمانند. آنها به سمت خورشیدی رشد می کنندکه شاخ و برگ خود را از آن تغذیه میکنند. آنها قدرت جذب انرژی خورشیدی را از جلبکهای سبز-آبی کوچک یاد گرفتهاند. آنها آن را ذخیره کرده و از آن استفاده میکنند. آن را به چوب و برگ تبدیل میکنند که بعدا با آب، مواد معدنی گیاهی و موادی که برای زندگی لازم است، مخلوط میشوند و بنابراین، به تدریج خاک که برای زندگی بسیار ضروری است ساخته میشود. خاکها تولیدکننده انواع گونههای زندگی هستند. در آنها دنیایی از فعالیت پیدرپی تغذیه، حفاری و تغییر شکل گونههای ذرهبینی انجام میپذیرد. آنها گیاخاک را میسازند. لایهای که تمام حیات روی زمین به آن بستگی دارد.
در مورد حیات روی زمین چه میدانیم؟ از وجود چند گونه موجودات آگاه هستیم؟ چه مطلبی را در مورد پیوندهایی که آنها را با هم ربط میدهد میدانیم؟ زمین یک معجزه است. زندگی بهصورت یک راز باقی مانده است. خانوادههایی از حیوانات، از اتحاد آداب و رسومی که امروزه به جای مانده تشکیل شدهاند. برخی از آنها با چراگاه خود سازگار شدهاند و چراگاه نیز با آنها سازگار شده است و هر دو از این سازگاری سود میبرند. حیوانات، گرسنگی خود را از یاد میبرند و درختان، میتوانند دوباره شکوفه بزنند. در این ماجرای عظیم حیات روی زمین، هر جانداری نقشی برای بازی دارد. هر جانداری جایگاه خودش را دارد. هیچ موجودی بیهوده یا مضر نیست. همه آنها با هم متعادل شدهاند و اینجاست که شما انسان متفکر، انسان عاقل وارد این داستان میشوید و از یک میراث چهار میلیارد ساله که زمین به شما داده است، استفاده میکنید.سن شما تنها ۲۰۰.۰۰۰ سال است اما چهره جهان را تغییر دادهاید. شما به رغم آنکه بسیار آسیبپذیرهستید، همه زیستگاه های جانوران را در اختیار خود قرار دادهاید و قلمرو موجودات دیگر را به تصرف خود درآوردهاید. همچنانکه هیچ موجود دیگری نمیتواند. پس از ۱۸۰ هزار سال کوچ نشین، بشر در مکانهایی که آب و هوای معتدلتری داشت ساکن شد. آنها دیگر برای بقای خود به شکار نیاز نداشتند. آنها تصمیم گرفتند درمحیطهای مرطوب زندگی کنند. محیطی که سرشار از ماهیها، پرندگان و گیاهان وحشی است و آنجا جایی است که زمین، آب و زندگی با هم ترکیب شدهاند. نبوغ بشر به او یاد داد که «قایق» بسازد. اختراعی که افقهای جدیدی را بر روی انسان باز کرد و انسان را یک انسان دریانورد کرد. حتی همین امروز اکثریت انسانها بر سواحل قارهها یا رودخانهها و دریاچهها زندگی میکنند. اولین شهرهای کوچک کمتر از ۶۰۰۰ سال پیش به وجود آمدند و این جهشی قابل توجه درتاریخ بشر بود.
چرا شهر؟ چون شهرها، به آنها اجازه میدادند که از خود به آسانی دفاع کنند. آنها، موجوداتی اجتماعی شدند، با هم ملاقات و دانش و هنر و صنعت خود را ترویج و تشابهات و تفاوتهای خود را با هم ترکیب کردند. در یک کلمه،آنها متمدن شدند اما این انرژی تنها نوع انرژی بود که طبیعت به آنها داده بود. هنوز هم یک چهارم انسانها یعنی بیش از یک و نیم میلیارد انسان در مقایسه با کشورهای ثروتمند، این طور زندگی میکنند. آنچه را از زمین میگیرند که واقعا به آن نیاز داشته باشند. برای مدت زمان طولانی، رابطه بین انسان و زمین یک رابطه متعادل بود برای زمانی طولانی، اقتصاد اتحادی مساوی و طبیعی به نظر میرسید. اما امید به زندگی کوتاه بود و کوتاهی عمر از عوارض کار سخت است. ابهاماتی که در طبیعت وجود داشت برای زندگی روزمره ناگوار بود. کسی به یادگیری علم اهمیت نمیداد. کودکان تنها دارایی خانواده بودند و تا زمانی که هر جفت دست اضافی میتوانست کار کند، کمک لازم را برای امرار معاش آنان میکرد. زمین، مردم را سیر میکرد و آنها را میپوشاند و نیازهای روزانه آنان را فراهم میکرد. همه چیز از زمین حاصل میشد. شهرهای کوچک، طبیعت انسان را مثل سرنوشتش تغییر دادند. یک کشاورز، تبدیل به کارگر، تاجر یا دستفروش شد. آنچه که زمین محصول میداد، ساکنین شهر میخریدند، میفروختند یا مبادله میکردند. کالاها دست به دست شده و ایدهها نیز جابهجا میشدند. نبوغ بشریت، همواره از ضعف خود آگاه بوده است. انسانها سعی در گسترش مرز و قلمرو خود داشتند. اما حدود خود را میدانستند. انرژی فیزیکی و قدرت بدنی که طبیعت به آنها نداده بود در حیواناتی اهلی یافت شد که انسان رام کرده بود تا به خدمت خود بگیرد. اما شما چگونه میتوانید با شکم خالی جهان را تسخیرکنید؟ اختراعی بهنام کشاورزی آینده حیوانات وحشیای را که به دنبال غذا بودند و نوعی بشر نامیده میشدند، تغییر داد. کشاورزی، تاریخ آنها را به پایان رساند.
ادامه دارد...
برگرفته از مستند معروف خانه (Home)
Anahita.jamshidnezhad@gmail.com
بخش نخست
زندگی، این معجزه خداوند در جهان حدود چهار میلیارد سال قبل به وجود آمد. ما انسانها دویست هزار سال پیش به وجود آمدیم. با این حال توانستهایم تعادل طبیعت را به هم بزنیم؛ تعادلی که برای حیات زمین بسیار ضروری است. میخواهیم این داستان عجیب را که مربوط به ماست برایتان شرح دهیم. آنگاه تصمیم بگیرید که چه کنید. در ابتدا، سیاره ما چیزی به غیر از یک مجموعه بینظم از آتش نبود که پس از به وجود آمدن خورشید شکل گرفته بود. ابری که از ذرات غبار به هم چسبیده به وجود آمد؛ شبیه به بسیاری از خوشههای مشابه که در کهکشان بود. امروزه آتشفشانهای جدید در حال گسترش چشمانداز ما هستند و به ما یادآوری میکنند که زمین ما در زمان تولد خود چگونه بوده است.
مواد مذاب از اعماق زمین بسیار سریع به بیرون میریزند. این مواد سفت شده و ترک میخورند یا بهصورت یک پوسته نازک پخش میشود. قبل از آنکه کاملا به حالت سکون قرار گیرد این حلقههای دود که از اعماق زمین پیچ خوردهاند و بیرون میآیند، گواه وجود جو اولیه زمین هستند. جوی خالی از اکسیژن، جوی متراکم و پر از بخار آب که پر از دیاکسیدکربن است. اما این سیاره آیندهای استثنایی داشت که آب برایش رقم زده بود. در فاصله مشخصی از خورشید نه خیلی دور و نه خیلی نزدیک زمین میتوانست آب را بهصورت مایع در خود حفظ کند. بخار آب، متراکم گشته و بهصورت بارانهای پیدرپی و سیلآسا درآمد و رودخانهها به وجود آمدند. رودخانهها به کره زمین شکل دادند. با همدیگر برخورد کردند. از درهها گذشتند و به سوی پائینترین مکانها روی زمین حرکت کردند تا اقیانوسها را به وجود آورند. مواد معدنی را از سنگها جدا کردند و به تدریج آب شیرین اقیانوسها که با آغشته شدن به نمک، سنگین شد. مسیرهایی که آب پیموده است مانند رگهای یک بدن و شاخههای یک درخت و عروق یک گیاه است که زمین را احیا میکند. مواد معدنی و فلزات حتی از خود زمین تاریخچه دورتری دارند. آنها جادوکنندهاند. چرا که باعث رنگآمیزی زمین میشوند. قرمزی از آهن و سیاهی از کربن. رنگ آبی از مس، رنگ زرد از گوگرد.
ما از کجا آمدهایم؟ اولین جرقه حیات از کجا آغاز شد؟
از زمانی نامشخص تاکنون شکل اولیه زندگی هنوز هم در چشمههای آب گرم وجود دارد و زمین به آنها شکل داده است. به آنها (آرکیوباکتری) میگویند. همه آنها از حرارت زمین تغذیه میکنند. آنها اجداد حیاتی گونههای گیاهی دیروز و امروز هستند. این باکتری کوچک و میلیاردها فرزند آنها سرنوشت سیاره ما را تغییر دادند و باعث تغییر جو زمین شدند.
آب
مقدار آب روی زمین همیشه یکسان است. همه گونههایی که پیدرپی روی زمین بودهاند ازهمین آب نوشیدهاند. سبکتر از آب، یخ است که در آب شناور میشود، به جای آنکه به زیرآب فرو رود و به این ترتیب پوشش محافظی را در مقابل سرما ایجاد میکند تا زندگی در زیر آن جریان پیدا کند. موتور زندگی، کاملا به هم پیوند خورده است. همه چیز به هم مربوط است. هیچ چیزی بینیاز از دیگری نیست. آب و هوا دو جزو تفکیکناپذیرند که برای زندگی، خصوصا زندگی ما روی زمین متحد شدهاند. بنابراین، ابرها بر فراز اقیانوسها تشکیل شده و بارش باران، مناطق وسیعی از زمین را فرا میگیرد و رودهای این مناطق آب را به اقیانوس بازمیگردانند. مناطق سرسبزی که از بالای ابرها دیده میشوند منبع اکسیژن در هوا هستند. هفتاد درصد این گاز که ریههای ما بدون آن قادر به ادامه حیات نیستند، از جلبکهایی به وجود میآید که سطح اقیانوسها را رنگآمیزی کردهاند. زمین ما بر یک تعادل پایدار بنا شده است که در آن هرکسی نقشی را ایفا میکند که وجودش به وجود دیگری وابسته است.یک هماهنگی ظریف و دقیق که به آسانی گسسته میشود. بنابراین، مرجانها از پیوند جلبکها و لایههای رسوبی به وجود میآیند. سواحل مرجانی بزرگ، دورتر از ساحل استرالیا که امتداد آن بیش از ۳۵۰ هزار کیلومتر مربع است و زیستگاه ۱۵۰۰ گونه ماهی و ۴۰۰۰ نوع از نرمتنان و ۴۰۰ گونه مرجان است. تعادل هر اقیانوس به این مرجانها بستگی دارد. از عمر کره زمین میلیاردها سال گذشته است. بیش از چهار میلیارد سال برای به وجود آوردن درختان طول کشیده است. در زنجیرهای از گونهها، درختان در بالای زنجیره قرار دارند. آنها نمادی از یک موجود زنده ایدهآل هستند. درختان مخالف جاذبه زمین هستند؛ آنها تنها عنصر طبیعی هستند که در حرکت همیشگی به سوی آسمانند. آنها به سمت خورشیدی رشد می کنندکه شاخ و برگ خود را از آن تغذیه میکنند. آنها قدرت جذب انرژی خورشیدی را از جلبکهای سبز-آبی کوچک یاد گرفتهاند. آنها آن را ذخیره کرده و از آن استفاده میکنند. آن را به چوب و برگ تبدیل میکنند که بعدا با آب، مواد معدنی گیاهی و موادی که برای زندگی لازم است، مخلوط میشوند و بنابراین، به تدریج خاک که برای زندگی بسیار ضروری است ساخته میشود. خاکها تولیدکننده انواع گونههای زندگی هستند. در آنها دنیایی از فعالیت پیدرپی تغذیه، حفاری و تغییر شکل گونههای ذرهبینی انجام میپذیرد. آنها گیاخاک را میسازند. لایهای که تمام حیات روی زمین به آن بستگی دارد.
در مورد حیات روی زمین چه میدانیم؟ از وجود چند گونه موجودات آگاه هستیم؟ چه مطلبی را در مورد پیوندهایی که آنها را با هم ربط میدهد میدانیم؟ زمین یک معجزه است. زندگی بهصورت یک راز باقی مانده است. خانوادههایی از حیوانات، از اتحاد آداب و رسومی که امروزه به جای مانده تشکیل شدهاند. برخی از آنها با چراگاه خود سازگار شدهاند و چراگاه نیز با آنها سازگار شده است و هر دو از این سازگاری سود میبرند. حیوانات، گرسنگی خود را از یاد میبرند و درختان، میتوانند دوباره شکوفه بزنند. در این ماجرای عظیم حیات روی زمین، هر جانداری نقشی برای بازی دارد. هر جانداری جایگاه خودش را دارد. هیچ موجودی بیهوده یا مضر نیست. همه آنها با هم متعادل شدهاند و اینجاست که شما انسان متفکر، انسان عاقل وارد این داستان میشوید و از یک میراث چهار میلیارد ساله که زمین به شما داده است، استفاده میکنید.سن شما تنها ۲۰۰.۰۰۰ سال است اما چهره جهان را تغییر دادهاید. شما به رغم آنکه بسیار آسیبپذیرهستید، همه زیستگاه های جانوران را در اختیار خود قرار دادهاید و قلمرو موجودات دیگر را به تصرف خود درآوردهاید. همچنانکه هیچ موجود دیگری نمیتواند. پس از ۱۸۰ هزار سال کوچ نشین، بشر در مکانهایی که آب و هوای معتدلتری داشت ساکن شد. آنها دیگر برای بقای خود به شکار نیاز نداشتند. آنها تصمیم گرفتند درمحیطهای مرطوب زندگی کنند. محیطی که سرشار از ماهیها، پرندگان و گیاهان وحشی است و آنجا جایی است که زمین، آب و زندگی با هم ترکیب شدهاند. نبوغ بشر به او یاد داد که «قایق» بسازد. اختراعی که افقهای جدیدی را بر روی انسان باز کرد و انسان را یک انسان دریانورد کرد. حتی همین امروز اکثریت انسانها بر سواحل قارهها یا رودخانهها و دریاچهها زندگی میکنند. اولین شهرهای کوچک کمتر از ۶۰۰۰ سال پیش به وجود آمدند و این جهشی قابل توجه درتاریخ بشر بود.
چرا شهر؟ چون شهرها، به آنها اجازه میدادند که از خود به آسانی دفاع کنند. آنها، موجوداتی اجتماعی شدند، با هم ملاقات و دانش و هنر و صنعت خود را ترویج و تشابهات و تفاوتهای خود را با هم ترکیب کردند. در یک کلمه،آنها متمدن شدند اما این انرژی تنها نوع انرژی بود که طبیعت به آنها داده بود. هنوز هم یک چهارم انسانها یعنی بیش از یک و نیم میلیارد انسان در مقایسه با کشورهای ثروتمند، این طور زندگی میکنند. آنچه را از زمین میگیرند که واقعا به آن نیاز داشته باشند. برای مدت زمان طولانی، رابطه بین انسان و زمین یک رابطه متعادل بود برای زمانی طولانی، اقتصاد اتحادی مساوی و طبیعی به نظر میرسید. اما امید به زندگی کوتاه بود و کوتاهی عمر از عوارض کار سخت است. ابهاماتی که در طبیعت وجود داشت برای زندگی روزمره ناگوار بود. کسی به یادگیری علم اهمیت نمیداد. کودکان تنها دارایی خانواده بودند و تا زمانی که هر جفت دست اضافی میتوانست کار کند، کمک لازم را برای امرار معاش آنان میکرد. زمین، مردم را سیر میکرد و آنها را میپوشاند و نیازهای روزانه آنان را فراهم میکرد. همه چیز از زمین حاصل میشد. شهرهای کوچک، طبیعت انسان را مثل سرنوشتش تغییر دادند. یک کشاورز، تبدیل به کارگر، تاجر یا دستفروش شد. آنچه که زمین محصول میداد، ساکنین شهر میخریدند، میفروختند یا مبادله میکردند. کالاها دست به دست شده و ایدهها نیز جابهجا میشدند. نبوغ بشریت، همواره از ضعف خود آگاه بوده است. انسانها سعی در گسترش مرز و قلمرو خود داشتند. اما حدود خود را میدانستند. انرژی فیزیکی و قدرت بدنی که طبیعت به آنها نداده بود در حیواناتی اهلی یافت شد که انسان رام کرده بود تا به خدمت خود بگیرد. اما شما چگونه میتوانید با شکم خالی جهان را تسخیرکنید؟ اختراعی بهنام کشاورزی آینده حیوانات وحشیای را که به دنبال غذا بودند و نوعی بشر نامیده میشدند، تغییر داد. کشاورزی، تاریخ آنها را به پایان رساند.
ادامه دارد...
برگرفته از مستند معروف خانه (Home)
ارسال نظر