رابطه هوش هیجانی با اهمال کاری چیست؟
اهمال کاری یا به تعویق انداختن انجام کارها یکی از آفتهای موفقیت در انجام وظایف و یکی از بزرگ ترین موانع در مسیر موفقیت است. اهمال کاری کارهای آسان را سخت میکند و کارهای سخت را سخت تر! افراد اهمال کار از روی عادت و عمدا کارهایی که باید انجام شوند را تا لحظه آخر به تعویق میاندازند. تقریبا تمام انسانها در زندگی خود موضوعی برای اهمال کاری دارند، تمام انسانها در زندگی خود کارهایی دارند که همیشه آنها را به تعویق میاندازند، یا تمام انسانها در مقطعی از زمان دچار اهمال کاری میشوند؛ بنابراین نمیتوان گفت که بعضی از افراد اصلا اهمال کار نیستند، اما برخی از انسانها به اهمال کاری عادت میکنند.
اهمال کاری یا به تعویق انداختن انجام کارها یکی از آفتهای موفقیت در انجام وظایف و یکی از بزرگ ترین موانع در مسیر موفقیت است. اهمال کاری کارهای آسان را سخت میکند و کارهای سخت را سخت تر! افراد اهمال کار از روی عادت و عمدا کارهایی که باید انجام شوند را تا لحظه آخر به تعویق میاندازند. تقریبا تمام انسانها در زندگی خود موضوعی برای اهمال کاری دارند، تمام انسانها در زندگی خود کارهایی دارند که همیشه آنها را به تعویق میاندازند، یا تمام انسانها در مقطعی از زمان دچار اهمال کاری میشوند؛ بنابراین نمیتوان گفت که بعضی از افراد اصلا اهمال کار نیستند، اما برخی از انسانها به اهمال کاری عادت میکنند.
ما برای اهمال کاریهای خود دلایل مختلفی داریم، از جمله:
۱- عادت. من در لحظات آخر خیلی بهتر میتوانم کار کنم! مشکلی نیست، من همیشه کارها را در لحظات آخر به انجام میرسانم. یا اینکه، من همیشه باید کارها را در لحظه آخر انجام دهم.
۲- استرس.الان استرس دارم، کمی آرامتر که شدم میتوانم کار کنم!
۳- خطا در زمان سنجی.حالا وقت هست! بالاخره آن را در زمان مناسب خود انجام میدهم.
۴- خودناباوری. میترسم که نتوانم!
۵- تنبلی. انجام این کار سخت است، میخواهم راحت باشم!
۶- ابراز مخالفت. اصلا دوست ندارم این کار را انجام دهم بهدلیل اینکه .... ! (این نوع اهمال کاری، شیوه مقابلهای است با دیگرانی که آنها را دوست نداریم یا با وظیفهای که با آن مخالف هستیم؛ بنابراین اگر کاری مربوط به آنها شود تا لحظه آخر انجام آن را به تعویق میاندازیم.)
۷- لذت جویی. الان میخواهم از زندگیام لذت ببرم، آن کار را هم بعدا انجام میدهم.
۸- حل مساله در گذر زمان. خیلی وقتها خیلی مسائل را باید به حال خود رها کنی تا خود به خود حل شوند. اهمال کاری احساس بدی را در افراد ایجاد میکند زیرا طی پروسه آن، فرد عزت کلام و ارزشهای خود را زیر پا میگذارد تا از کاری فرار کند و در نهایت مجبور است که دوباره بازگردد و آن کار را انجام دهد. اهمال کاری را میتوان نوعی فرار محسوب کرد، فرار از چیزهایی که در نهایت مجبور به انجام آنها هستیم تا بتوانیم بهتر زندگی کنیم. اهمال کاری فرآیندی است که از هیجانات ما علیه ما سوءاستفاده میکند. این فرآیند با تحریک هیجانات ناخوشایند بر ما تاثیر گذاشته و ما را از انجام مسوولیتهایمان دور میکند. در این زمان یکی از بزرگ ترین اقداماتی که ما میتوانیم انجام دهیم، «تقویت هوش هیجانی» است. هوش هیجانی ما به شناسایی و مدیریت هیجانات ناخوشایند پرداخته و ما را متقاعد میکند که عزت نفس خود را زیر پا نگذاشته و هر چه زودتر اقدام کنیم.
الگوهای تکراری در انجام اهمال کاری بسیار تاثیرگذار هستند، به عنوان مثال، زمانی که شما وظیفهای دارید که باید آن را انجام دهید، طبق عادت، ذهن شما به بررسی موضوع میپردازد و دلایلی میآورد که شما را مجاب به فرار میکند، دلایلی مانند: « این کار زمان زیادی میخواهد»، «این کار مهارت زیادی میخواهد»، «تو از پس انجام این کار بر نمیآیی»، «این کار انرژی زیادی از تو میگیرد» و... تمامی این افکار هیجانات شما را تحریک کرده، انرژی شما را تخلیه و ترس و استرس را درون شما ایجاد میکند. این روند تا جایی شما را پیش میبرد که تصمیم به فرار بگیرید. در حقیقت میتوان آن را نوعی واکنش دفاع روانی در مقابل ترس و استرس دانست. برای رهایی از این چرخه میتوانید قدمهای زیر را تمرین کنید (فراموش نکنید که پاسخ هر سوال را باید بنویسید):
۱- اولین حالت و مکالمات ذهنی خود را در زمانی که باید کاری را انجام دهید؛ اما تمایلی به انجام آن ندارید شناسایی کنید. چه احساسی دارید؟ چه افکاری دارید؟ چه مقاومتی درون شما است؟
۲- فکر میکنید که چه احساسات و افکاری باید جای احساسات و افکار فعلی شما باشند تا شما پویاتر و فعالتر شوید؟
۳- چه بهانههایی برای خود میآورید که مانع حرکت شما میشود؟
۴- از خود بپرسید که «اگر این کار را به تعویق بیندازم چه عواقبی خواهد داشت؟ چه احساساتی در مورد خود پیدا میکنم؟ چه حالتهایی را دوباره تجربه میکنم؟» سپس، از خود بپرسید که « اگر این کار را انجام دهم چه خواهد شد؟»
۵- تصمیم بگیرید که این کار را انجام دهید.
افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند نمیتوانند هیجانات خود را مدیریت کنند و تحریک هر نوع هیجان در آنها موجب کاهش عملکرد مثبت و کاهش چابکی آنها میشود. اهمال کاری یک فریب ذهنی از سیستم دفاع روانی افراد است. قدم اول شناسایی ترفندهای این سیستم است. قدم بعدی تقویت هوش هیجانی است که توسط آن بتوانید هیجانات خود را مدیریت کرده و وظایفتان را به انجام برسانید. ناگفته نماند که گاهی برخی از کارها به تعویق میافتند زیرا ما هیچ علاقه یا تعهدی به انجام آنها نداریم. در این زمان، آزاد هستیم انتخاب کنیم که « آیا میخواهم این کار را انجام دهم؟ آیا آن را دوست دارم؟ آیا انجام این کار در اولویت قرار دارد؟ آیا این کاری است که من دوست دارم انجام دهم، یا خیر.» میتوانید انتخاب کنید که انرژی و زمان خود را در کارهایی سرمایهگذاری کنید که دوست دارید، بنابراین، اگر کاری را دوست ندارید پس تغییرش دهید و اگر نمیتوانید آن را تغییر دهید، پس سعی کنید که دوستش داشته باشید.
ارسال نظر