The Economist

جهش کوآنتوم

اکونومیست در این هفته به سراغ یک جهش علمی رفته است. هر از گاهی این مجله اقتصادی، نوآوری‌ها یا قدم‌های بزرگ علمی را پوشش می‌دهد. در این راستا نشریه اکونومیست سرمقاله این هفته خود را به فناوری‌های کوآنتوم اختصاص داده است. اکونومیست درباره این انتخاب خود نوشته است: جلد این شماره نشریه اکونومیست نوید انقلابی را می‌دهد که فناوری کوآنتوم می‌تواند ایجاد کند. پس از صرف یک قرن زمان در آزمایشگاه‌ها، علم اتم‌ها و فوتون‌ها در حال گشودن راهی برای ابرسنسورها، کامپیوترها و مجموعه‌ای از صنایعی است که هنوز تصورشان هم ممکن نیست.در قرن بیستم، واژه «کوآنتوم» به معنای دنیایی عجیب و غریب بود. در قرن 21 اما این واژه به معنایی بهتر خواهد رسید. کلاهی که با استفاده از این فناوری قادر به نمایش نورون‌های عصبی افراد است و بر ذهن آنها نظارت می‌کند حسگری که با این تکنولوژی مهاجمان هسته‌ای پنهان را ردیابی می‌کند، تنها نمونه‌هایی کوچک از کاربردهای فناوری‌های کوآنتوم هستند. بنا به پیش‌بینی اکونومیست برای متخصصان فناوری‌های کوآنتوم، چالش‌های پیش‌رو بیش از آنکه چالش‌هایی علمی باشند، چالش‌هایی مهندسی هستند و ساخت ابزارهای امروزی که در آنها از این فناوری استفاده شده، تازه در ابتدای راه است. آنچه درباره این فناوری هیجان‌انگیز است، این است که هنوز ذره‌ای از پتانسیل‌های فراوان آن مورد بهره‌برداری قرار نگرفته‌اند.

این مجله در مطلب مهم دیگری در این شماره به سراغ شکست داعش رفته است. در این مطلب می‌خوانیم: ارتش عراق در آستانه شکست دادن داعش است، اما حکومت باید حرکت خود را سریع‌تر و وقت خود را کمتر تلف کند. ارتش عراق پس از آزاد کردن شرق موصل، هم‌اینک در حال آزادسازی منطقه غرب است و بخش عمده‌ای از غرب موصل را نیز آزاد کرده است. سرهنگ قیاس یعقوب درخصوص پیشروی‌های این روزهای ارتش عراق می‌گوید: کمر داعش شکسته شده و آنها در آستانه سقوط قرار گرفته‌اند.


مجله نشنال ریویو، مطلب اصلی خود را به فرمان مهاجرت ترامپ اختصاص داده است. فرمان‌های مهاجرتی ترامپ شامل چندین بخش است، یکی ممنوعیت ورود اتباع 6 کشور، دیگری اخراج مهاجران غیرقانونی و سرآخر نیز فرمان اجرایی دیوارکشی در لب مرز آمریکا با مکزیک. ترامپ برای اجرای دو مورد اولی به شدت تحت فشار است و برای اجرای سومی نیز تحت فشار مالی است. این مجله اما می‌نویسد ترامپ برای اجرای فرمان‌های خود خواهد جنگید. این مجله می‌نویسد: فرمان‌های اجرایی پرزیدنت ترامپ، قربانیان زیادی گرفته است. شاید یکی از نخستین قربانیان یک زن مکزیکی به نام «گوآدولوپ گارسیا دی رویاس» باشد. او تا همین چندی پیش هر روز از مقابل ماموران با آسودگی خاطر رد می‌شد، حتی چشم در چشم هم می‌انداختند اما کسی از ماموران با وی کاری نداشت. در واقع عبور وی از مقابل ماموران تا اوایل فوریه هیچ پیامدی برای دی رویاس نداشت. با این حال به محض اجرا شدن فرامین ترامپ، او در نخستین برخوردی که با ماموران داشت، دستگیر شد و او را مکزیک دیپورت کردند. در این شکی نیست که دی رویاس با آن آدم بدهایی که ترامپ می‌گوید فرسنگ‌ها فاصله داشته است. او در 14 سالگی به این کشور آمده بود.او به مدت20 سال در این کشور زندگی کرد و دو فرزند نیز به دنیا آورد. زمانی که همسر دی رویاس که البته او نیز یک مهاجر غیرقانونی است، در یک مصاحبه گفت: او برای چه کسی می‌توانست خطرناک باشد، صحیح می‌گفت. مهاجرینی از این دست کم نیستند. اما او به‌طور تصادفی جزو نخستین کسانی قرار گرفت که قربانی قانون جدید شده‌اند. این در حالی است که دی رویاس پیش از این نیز توسط دادگاه به اتهام اقامت غیرقانونی دستگیر شده بود اما قانون در مورد او با تساهل و تسامح بیشتری برخورد کرده بود.

Fortune

مناسب برای کار کردن

مجله فورچون امسال سوای اینکه شرکت‌های برتر را معرفی کرد در شماره ۱۵ مارس خود نیز دست به معرفی شرکت‌هایی زد که برای کار کردن مناسب هستند. نکته مهم در این مطلب این است که اسامی برخی شرکت‌هایی که برای کار کردن مناسب هستند با اسامی شرکت‌های برتر یکسان هستند. مجله فورچون برای انتخاب این شرکت‌ها معیارهایی داشته است که این معیارها عبارتند از: ۱. کیفیت مدیریت؛ ۲. کیفیت تولیدات و خدمات ارائه شده؛ ۳. نوآوری؛ ۴. ارزش به‌صورت سرمایه‌گذاری بلندمدت؛ ۵. موقعیت مالی؛ ۶. توانایی در جذب توسعه و حفظ استعدادها؛ ۷. مسوولیت‌پذیری جامعه؛ ۸. استفاده عقلایی از دارایی‌های شرکت؛ و ۹. کارآیی در انجام فعالیت‌های بین‌المللی. شرکت‌های انتخاب شده برای امتیازدهی در فهرست «فورچون ۱۰۰۰» و «گلوبال ۵۰۰» حضور دارند. در این زمینه فورچون می‌گوید که شرکت‌های موفق اتفاقا شرکت‌هایی هستند که توانایی نگهداری کارمندان خود را دارند و شاید مفهوم کیفی«نام نیک» قابل اندازه‌گیری نباشد، اما کسی نیست که بخواهد از آن بگذرد. این مجله در ادامه می‌نویسد: مهم‌تر از همه مواردی که ذکر شد هیچ موردی به اندازه مورد ۶ اهمیت ندارد. این امر رضایت کارمندان را جلب می‌کند و تاثیر به سزایی نیز در خلاق کردن شرکت که در نهایت نامی نیک به همراه خواهد آورد دارد. رضایت همکاران از یکدیگر و در نهایت از مدیران، عامل مهمی است که افراد را به کار کردن ترغیب می‌کند. در این فهرست اما نام چهار شرکت «تری‌ام»، «یو‌اس‌ای‌ای»، «سنگاپور ایرلاینز» و «مک‌دونالد» که در فهرست سال قبل حضور نداشتند در فهرست امسال به چشم می‌خورد. از دیگر نکات مهم این فهرست نام ۵ صنعتی است که بیشترین نماینده را در این فهرست دارند. صنایعی که مشمول موارد فوق هستند عبارتند از: حمل‌ونقل، کامپیوتر و ارتباطات، فروشگاه و خدمات توزیع، رسانه و سرگرمی، تولیدات مشتریان. فورچون می‌نویسد: اندازه و کیفیت کمپانی‌ها دیگر تنها فاکتور مهم محسوب نمی‌شوند رضایت شغلی هم به این فاکتورها اضافه شده است.

The Nation

رسانه در عصر ترامپ

تقابل رسانه‌ها با ترامپ در این چند وقت اخیر موجب شده است که برخی مجلات به این موضوع مهم بپردازند. رسانه‌ها رکن چهارم دموکراسی هستند و تقابل ترامپ با رسانه‌ها از دید برخی، تقابل وی با دموکراسی است. مجله نیشن نیز در شماره اخیر خود به سراغ این موضوع رفته است. این مجله در سرمقاله خود می‌نویسد: سواحل غربی به مبارزه با ترامپ خواهند پرداخت. عصر ترامپ، عصر ترسناکی است. طرفداران ترامپ دوست دارند که آمریکا به سمت راستگرایی افراطی و مذهبی سوق داده شود. مشخص است در چنین شرایطی آزادی بیان، رکن چهارم دموکراسی از اهمیت گذشته برخوردار نخواهند بود. در این رابطه اریک آلترمن، نویسنده و روزنامه‌نگار می‌نویسد: نگاه ترامپ به رسانه‌ها نگاهی از بالا به پایین است. در این رابطه می‌توان به رابطه ترامپ با سی‌ان‌ان اشاره کرد. سی‌ان‌ان در سال گذشته میلیون‌ها دلار صرف تجزیه و تحلیل حضور ترامپ کرد، زمان زیادی از آنتن برنامه‌هایش را به وی اختصاص داد اما در نهایت این شبکه تلویزیونی متهم به نشر اخبار جعلی می‌شود. البته برای ترامپ اخبار واقعی همان اخبار جعلی است، زیرا او هر روز به رسانه‌ها از بالا به پایین نگاه می‌کند. عمده رسانه‌ها واقعا نمی‌دانند چگونه با این شرایط کنار بیایند. آنها نمی‌دانند چگونه محترمانه در مورد رئیس‌جمهوری بنویسند که به دروغ سخن می‌گوید یا آمار جعلی می‌دهد. او سخنانی می‌گوید که هیچکدام پشتوانه محکمی ندارد، سخنانی فاقد منطق و مستندات و همین امر موجب سردرگمی بیشتر رسانه‌ها می‌شود. آنها نمی‌دانند چگونه با رئیس‌جمهوری کنار بیایند که همگان را دروغگو می‌پندارد و سخنان خود را معیار مناسبی برای واقعیت می‌شمارد. در میان این همه رسانه به نظر می‌رسد که عملکرد نیویورک تایمز بهتر بوده است. نیویورک تایمز نخستین روزنامه‌ای بود که قاعده را شکست و به صراحت نوشت که رئیس‌جمهوری آمریکا دروغ می‌گوید و آمار جعلی ارائه می‌دهد. به نوشته این مجله هنوز جنگ سخت بین رسانه‌ها و ترامپ در راه است و این تنها شمه‌ای از آن چیزی است که مشاهده خواهیم کرد.


TechLife

رسوایی سیا

شاید حتی اعتراف‌های اسنودن، مقاطعه‌کار آمریکایی هم به سیا این همه لطمه نزد که افشاگری‌های اخیر ویکی‌لیکس این سازمان را در لبه پرتگاه قرار داده و زیر ذره‌بین برده است. به نوشته مجله تک‌لایف، ویکی‌لیکس در هفته گذشته در افشاگری مهمی از شیوه‌های نوین جاسوسی سازمان سیا پرده برداشت و نوشت که این سازمان حتی از طریق تلویزیون‌های هوشمند سامسونگ نیز از مردم جاسوسی می‌کرده است. این مجله در ادامه می‌نویسد: ویکی‌لیکس در هفته گذشته هزاران سند منتشر کرد که نشان می‌داد سازمان سیا با هک کردن ابزار هوشمند، مردم را رصد می‌کرده است. به‌عنوان مثال کارکنان سازمان سیا می‌توانستند از طریق تلفن خاموش هم از مردم فیلمبرداری کنند و فیلم برداشته شده را ضبط کنند. در این میان بیشتر هک‌ها مربوط به ابزار شرکت‌هایی مثل گوگل، اپل و سامسونگ است که این سه شرکت تاکنون سعی کرده‌اند واکنش آرامی به این موضوع نشان دهند تا اصل موضوع دقیق‌تر روشن شود. سازمان سیا با دور زدن آنتی‌ویروس‌ها یا شکستن رمزگذاری‌ها و سایر اقدامات حفاظتی و امنیتی وارد اطلاعات شخصی افراد می‌شده و اطلاعات آنها را می‌دزیده و برای مدت طولانی نیز افراد را رصد می‌کرده است. نکته غریب اما تنها شیوه جاسوسی سیا نیست. پس از افشای ویکی‌لیکس این پرسش‌ها مطرح شده است که این سایت افشاگر چگونه توانسته به این اطلاعات دست پیدا کند و از همه مهمتر اینکه آیا سازمان‌های مشابه توانسته‌اند به این فناوری‌های جاسوسی دست پیدا کنند یا نه.

مجله تک‌لایف می‌نویسد: بسیاری از مردم از جمله پرزیدنت ترامپ نیز از همین وسایل استفاده می‌کند و معلوم نیست که آیا وی نیز تحت رصد بوده است یا نه؟

اسناد همچنین نشان می‌دهد که سازمان سیا از سایر کشورها هم به همین طریق جاسوسی می‌کرده است. نکته ترسناک این اسناد اما مربوط به تلویزیون هوشمند سامسونگ می‌شود، جایی که سازمان سیا می‌توانست از طریق تلویزیون خاموش به وسیله دوربین این تلویزیون جاسوسی کند.

The Week

کودتای خاموش؟

مجله ویک در این شماره به ادعای ترامپ پرداخته است؛ ادعایی که حکایت از آن دارد که اوباما از یک یا دو ماه پیش از انتخابات هشتم نوامبر سال 2016 برج ترامپ را شنود می‌کرده است. این مجله می‌نویسد: پرزیدنت ترامپ یک بار دیگر کاخ سفید را به بلوا و آشوب کشاند. وی با ادعای این موضوع که اوباما تلفن وی را شنود می‌کرده است مجددا کاخ سفید را به دردسر انداخته است. او این موضوع را شبیه داستان واترگیت دانست و گفت که این داستان همانند رسوایی نیکسون است. او در یک توییت نوشت: تازه فهمیده است که اوباما از برج ترامپ شنود می‌کرده است. توییتی که در ساعت 3:35 بامداد نوشته و ناگهان تبدیل به یک بمب خبری شد. این ادعا البته بلافاصله از سوی اوباما تکذیب شد و حتی اف‌بی‌آی نیز از اساس صحت شنود از برج ترامپ را زیر سوال برد اما ترامپ همچنان مصر است که اوباما از وی شنود می‌کرده است. در این رابطه مسوولان امنیتی سابق و فعلی این اظهارنظر ترامپ را رد کرده‌اند و حتی جیمز کلاپر، مدیر سابق امنیت ملی آمریکا در توییتی این ادعا را بی‌اساس دانست اما شان اسپایسر، سخنگوی مطبوعاتی ترامپ در جلسه روزانه خود با خبرنگاران اعلام کرد که رئیس‌جمهوری آمریکا از کنگره خواسته است تا در این خصوص تحقیق کند. این ادعا اما زمانی مطرح شد که سایت دست راستی بریت‌بارت که زمانی استیفن بانن، مشاور ترامپ مدیر آن بود نوشت که اوباما به دنبال یک «کودتای خاموش» بوده است. اما برخی دیگر از رسانه‌ها می‌نویسند که ترامپ برای اینکه ماجرای ارتباط نیروهای خود با روسیه راکمرنگ کند دست به یک حمله متقابل زده است. پس از فلین که دردسرهای فراوان برای کاخ سفید به وجود آورد و در نهایت مجبور به استعفا شد، حالا نوبت سشن، دادستان کل آمریکاست که پاسخگوی ارتباط خود با روسیه باشد. به اعتقاد این دسته، حمله ترامپ به منظور دفع حمله دیگر از سوی مخالفانش بوده است.