چگونه از خرید خود پشیمان نشوید؟

آیا پیش آمده که کالایی را خریده و از این کار پشیمان شده باشید؟ چرا پشیمان شده‌اید؟ فکر می‌کنید آن را گران خریده‌اید یا آنکه به آن نیاز نداشته‌اید یا مدل ارزان‌تر آن هم همان کار را می‌کرد؟ این موضوع مطمئنا فقط برای شما پیش نیامده است. افراد زیادی هستند که به دفعات پس از خرید یک کالا پشیمان می‌شوند اما چطور می‌توان با چنین خریدهایی روبه‌رو شد؟

خلاقیت و بهبود عادات مصرفی

انسان ذاتا موجود خلاقی است و این ربطی به تعریف آکادمیک از آفرینش و خلاقیت ندارد بلکه به موضوع مهم حل مساله برمی‌گردد. مساله، لزوما گرفتاری به وجود آمده در سازمان نیست که باید تیم‌های تخصصی دور هم جمع شوند و در فرآیندهای طولانی راه‌هایی را برای مشکلات سازمان پیدا کنند. بلکه این نیاز هر روزه و شاید هر لحظه‌ای ما به حل مسائل گوناگون شغلی، شخصی، اجتماعی و حتی جهانی و کیهانی است که از ما موجوداتی می‌سازد که راه‌هایی را برای برون رفت از موقعیت کنونی به یک موقعیت بهتر کشف می‌کنیم.

اگر خودمان را با انسان‌های اولیه مقایسه کنیم متوجه می‌شویم که آنها به دلیل مسوولیت‌پذیری کامل در قبال زندگی خود(که تا حدود زیادی اجباری بوده است) هر روز باید برای مسائل پیش آمده دست به خلاقیت می زدند تا زنده بمانند. هرچه در تاریخ پیش می‌رویم مشاهده می‌شود که فعل خلق بیشتر و بیشتر شده اما انسان‌های خلاق کمتر شده‌اند. کم کم انسان‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند که یا خلاقند یا مصرف‌کننده. منظور تقسیم بندی تولیدکننده- مصرف‌کننده نیست، چون خود تولیدکننده‌ها - مثلا شخص سرمایه‌داری که با استخدام کارگران شروع به تولید نوعی ماشین کشاورزی می‌کند- خود مصرف‌کننده یک ایده است که ممکن است از آن او باشد یا نباشد. منظور از «خلاق نه مصرف‌کننده» این نیست که دیگر چیزی را نخریم یا چرخ را از اول اختراع کنیم. منظور این است که از قالب یک مصرف‌کننده صرف که هدف خلاقیت‌های هدف دار قرار گرفته خارج شویم.

نوآوری‌های کنونی که در حال انجام است بیشتر سعی بر این دارد تا نیازی را در ما بیافریند و سپس براساس آن نیاز، کالا یا خدمات مورد نظر، خلق شده و به‌صورت انبوه در دسترس قرار گیرد. انبوه کلمه مناسبی برای هر چیزی است که امروزه می‌بینیم. انبوه تلفن‌های همراه، انبوه پوشاک، انبوه خودرو (البته نه زیاد برای ما ایرانی‌ها) زمانی که مانند یک خلاق فکر می‌کنیم و نه یک مصرف‌کننده، براساس نیازهای واقعی خود وارد این بازار پرهیاهو می‌شویم، نه براساس خواب‌هایی که صاحبان صنعت و تجارت برای ما دیده‌اند. البته منظور برپاکردن تنور نان پزی در منزل نیست و توجه به نیازهای واقعی است. بنابراین شناخت نیاز نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های ما بازی می‌کند. مصرف‌کننده کسی است که ذهن خود را تمام و کمال در اختیار تبلیغات و تولیدکننده‌ها می‌گذارد تا فرصت فکر کردن را از او بگیرند. فکر کردن در این خصوص که آیا کاری که می‌کنم یا خریدی که می‌خواهم انجام دهم درست است یا نه و راه‌های جایگزین برای من چیست؟

پرسیدن چند سوال قدرتمند می‌تواند ذهن شما را باز نگه داشته تا تصمیمات بهتری بگیرید. به‌عنوان مثال هنگام گشت و گذار در خیابان‌های واقعی یا مجازی(فروشگاه‌های پر زرق و برق اینترنتی) یکی از مواردی که توجه شما را به‌شدت جلب می‌کند گوشی‌های جدید موبایل با امکانات جدید و رنگ و لعاب‌های ظاهری و باطنی است که هوش از سر همه می‌برد. در این زمان می‌توان سوالات زیر را پرسید و صادقانه جواب داد و احساسات را کنترل کرد (نقطه عطفی که تولیدکنندگان هوشیار، سعی به تحریک آن دارند)

  • آیا من به آن نیاز دارم؟ اگر بله حداقل یک هفته دلایل نیاز خود را حلاجی کنید. انواع مدل‌ها را بررسی کنید. قابلیت‌ها و قیمت‌ها را در کنار هم بگذارید و در صورت امکان انتظارات خود را از آن کالا بنویسید.
  • آیا می‌توانم آن را بدون قرض و وام تهیه کنم؟
  • اولویت بندی مالی زندگی من چیست؟ پس‌انداز، خرید خانه، مسافرت، سرمایه‌گذاری ….
  • آیا برای این خرید از قبل برنامه‌ریزی کرده‌ام؟ پولی را برای خریدهای این چنینی پس‌انداز کرده‌ام؟

یک نکته مهم که پس از پاسخ دادن به این سوالات باید به آن عمل کنید این است که تمام خریدهای بالای ۱۰۰ هزار تومان خود را حداقل با یک هفته تاخیر انجام داده و در این زمان به پرسش‌هایی مانند بالا فکر کنید. اگر پس از تمام پرسش‌ها و بررسی‌ها اقناع شدید که کالا یا خدمتی را نیاز دارید، آن را خریداری کنید و از داشتن آن لذت ببرید اکنون احتمال پشیمانی پس از خرید (مساله‌ای که متاسفانه در خریدهای احساسی زیاد اتفاق می‌افتد) برای شما بسیار کم شده است. در عین حال که با استفاده از روشی می‌توانید از خرید‌های احساسی خود جلوگیری کنید با به کار بستن شش روش پیشنهادی که در ادامه می‌آید هزینه‌های ماهانه خود را کاهش دهید.

رودربایستی

روش نخست آن است که شما باید رودربایستی را کنار بگذارید. حتما می‌پرسید این موضوع چه ربطی به کاهش هزینه‌ها دارد.شما با میهمان‌تان رودربایستی دارید و برای یک نفر به اندازه چهار نفر تدارک می‌بینید یا همراه دوستی ولخرج هستید و مجبور به خرج‌های غیرضروری می‌شوید. باید بدانید با پذیرایی مفصل از میهمان، او را هم معذب می‌کنید و به فکر جبران می‌اندازید؛ و اگر به دوست‌تان نه نگویید هرگز نمی‌فهمد شما از این همه پول خرج کردن در عذاب هستید. ممکن است بگویید میهمانی بخشی از زندگی است و نمی‌توان از آن فرار کرد اما از طرفی هزینه زیادی صرف آن می‌شود. چکار باید کرد؟ اول از همه فهرستی از افرادی که واقعا می‌خواهید آنها را دعوت کنید تهیه کنید. میهمانی‌ای فراهم کنید که با وجود جالب بودن، هزینه کمتری ببرد. غذا و محیط را طوری برنامه‌ریزی کنید که با بودجه‌تان مطابقت داشته باشد. اگر به یک میهمانی دعوت شدید، به جای اینکه به خرید بروید و هر چه به دستتان می‌آید بخرید، کمد لباس‌هایتان را باز کنید و یک لباس انتخاب کنید. حتما لباس‌های زیبایی دارید که مدت‌هاست نپوشیده‌اید. آنها را با هم ترکیب و هماهنگ کنید. کسی لباس شما را به یاد نمی‌آورد، اتفاقی نمی‌افتد اگر لباسی را پس از مدت طولانی دوباره بپوشید، اگر به شما می‌آید می‌توانید همیشه آن را نگه‌دارید.

عدم اعتماد به نفس

شما برای پوشاندن کمبود اعتماد به نفس، به طرف خرید کردن هجوم می‌برید تا دوستان و آشنایان را تحت تاثیر قرار دهید. ولی آنها هم احتمالا باهوش هستند و زیاد تحت تاثیر این خریدهای عجیب و غریب قرار نمی‌گیرند؛ بلکه خیلی زود اصل قضیه را می‌فهمند.

بیکاری و بطالت

از بیکاری حوصله‌تان سر می‌رود و خرید می‌کنید یا از یک کافی‌شاپ به دیگری سرک می‌کشید و شام را هم با دوستان صرف می‌کنید تا در خانه بیکار نمانید. این کار شما هم ضرر مالی دارد، هم مقطعی و کوتاه‌مدت است. تنها توصیه کارشناسان اقتصاد خانواده این است که علایق واقعی‌تان را پیدا کنید تا مفید واقع شوید.

خجالت

به مغازه‌ای می‌روید و جنسی را قیمت می‌کنید. چنان از اخم آقای فروشنده جا می‌خورید که خجالت می‌کشید بگویید گران است و آن را می‌خرید یا خجالت می‌کشید به دوستتان بگویید مایل به رفتن به رستوران گران‌تر از سطح بودجه‌تان نیستید. باید گفت تا زمانی که به دیگران بیش از خودتان اهمیت می‌دهید همیشه آخر ماه مبلغی پول کم می‌آورید.

جلب محبت

عادت کرده‌اید محبت دیگران را با هدیه‌گران و بذل و بخشش بخرید و اطرافیانتان را غرق هدایای گران قیمت می‌کنید ولی باز هم میزان محبتتان کمتر از مبلغ خرج شده است. اگر دوست و هم‌زبان می‌خواهید روشی غیر از خرید و فروش محبت پیدا کنید!

عادت

شاید در خانواده‌ای مرفه یا فاقد دوراندیشی بزرگ شده‌اید که کسی در آن به پس‌انداز فکر نمی‌کرده و شما هم دائما پول خرج کرده‌اید؛ طوری که برای پول ارزش قائل نیستید. بالاخره یک نفر باید به شما بگوید که روش قبلی‌تان غلط بوده و پول برای ایجاد یک زندگی امن ضروری است. چطور است روش منطقی خانواده‌های دیگر را با دقت بنگرید و الگو‌‌‌‌ بگیرید؟! در عین حال می‌توانید از یک روش برای تشویق یا تنبیه خود در مدیریت منابع مالی استفاده کنید. این شیوه جالبی برای پس‌انداز پول است. اگر در روز مثلا بیست هزار تومان از پولتان را خرج می‌کنید بسته به وضعیتتان می‌توانید پنج تا ده هزار تومان پس‌انداز کنید. روش جریمه / پاداش این است که اگر اشتباهی مرتکب شدید (اشتباه بزرگی که بابت آن شرمسارید یا به کسی آسیبی رسانده‌اید) ده هزار تومان در جعبه جریمه می‌گذارید. به این صورت با کم کردن پولی که می‌توانید خرج کنید، بابت اشتباه تاسف می‌خورید و همچنین پس‌انداز خوبی برای آینده خود ذخیره می‌کنید. اگر کار خوبی انجام دادید که می‌توانید به آن افتخار کنید تنها ۵ هزار تومان (بسته به وضعیت خود) در جعبه پاداش قرار می‌دهید. به این صورت ۵ هزار تومان بیشتر برای تفریح و جشن ذخیره کرده و از طرفی پولی پس‌انداز کرده‌اید.

یکی از نکات مهم دیگری که در این مسیر به شما کمک خواهد کرد این است که زمانی که می‌خواهید پول پس‌انداز کنید، کارت‌های اعتباری بزرگ‌ترین مجرم هستند. تا زمانی که حساب خودتان را چک نکنید، متوجه نمی‌شوید که چقدر خرج کرده‌اید. از وجه نقد استفاده کنید. از پولی که در دستتان دارید خرج کنید. در این صورت، بیشتر از میزانی که در اختیار دارید، میزانی که خرج می‌کنید، و میزان دفعاتی که پول وارد کیف خودتان می‌کنید اطلاع خواهید داشت، لحظه‌ای که متوجه میزان پولی که با ولخرجی مصرف می‌کنید بشوید، اهمیت پس‌انداز پول را درک خواهید کرد. پس کارت‌های اعتباری را کنار بگذارید و تا جایی که ممکن است از پول نقد استفاده کنید. این کار باعث می‌شود مقدار زیادی پول پس‌انداز کنید.

البته کارشناسان اقتصاد خانواده می‌گویند پس‌انداز پول در واقع خرج کردن عاقلانه آن است. برای مبلغی که بابت هر نیاز یا ضروریات می‌خواهید صرف کنید، برنامه داشته باشید. بیش از حد سر کیسه را سفت نکنید. برنامه بودجه برای خود تهیه کنید و مقدار هزینه‌ای را که می‌خواهید صرف هر گروه کنید مشخص کنید. این کار باید براساس درآمد شما باشد و بین پس‌انداز و مخارج ماهانه باید تعادل وجود داشته باشد. اگر برنامه ریخته‌اید که مثلا ۱۰۰ هزار تومان در ماه برای سرگرمی‌ها و تفریحات خرج کنید، سعی کنید آن را به ۸۰ هزار تومان برسانید و ۲۰۰۰۰ تومان آن را جدا از پس‌انداز ماهانه‌تان پس‌انداز کنید یا آن را برای کار مهم‌تر و مفیدتری استفاده کنید، اینکه می‌خواستید ۱۰۰ هزار تومان صرف تفریح کنید به این معنی نیست که حتما مجبور به این مقدار خرج هستید. به این کار خرج کردن هوشمندانه میگویند.

همچنین ما برای بسیاری از خدمات قبض پرداخت می‌کنیم. بیشترین مبلغ قبض‌ها معمولا متعلق به تلفن، برق و انرژی‌ها است. اگر تصمیم دارید پول پس‌انداز کنید، مراقب این قبض‌ها باشید، از خدمات حمل‌ونقل عمومی استفاده کنید و پول بنزین و گاز را صرفه‌جویی کنید، اگر امکان دارد در مسافت‌های کوتاه از دوچرخه به جای اتومبیل و موتور استفاده کنید، این کار به محیط‌زیست هم کمک می‌کند و برای سلامتی و کاهش هزینه‌های سوخت خوب است، تعداد تلفن‌های غیرضروری‌تان را کاهش دهید، سعی کنید از شارژ خودکار اجتناب کنید و وضعیت قبضتان را چک کنید. اگر از همه دقایق مقررشده نوع شارژی که خریده‌اید، استفاده نمی‌کنید سعی کنید به برنامه‌های ارزان‌تری که برای نیازهایتان مناسب‌تر است روی بیاورید، اگر امکان دارد از سیم‌کارت‌های اعتباری استفاده کنید، همه لامپ‌های اضافی و تجهیزات الکتریکی دیگر را خاموش کنید. مرتبا نشت لوله‌ها و محل اتصال لوله‌ها را برای جلوگیری از هدر رفت آب بررسی کنید. قبض‌ها را تا حد ممکن کاهش دهید تا تفاوت زیادی در پولی که می‌توانید پس‌انداز کنید، ببینید.

چگونه از خرید خود پشیمان نشوید؟