۶ عادت مسموم که فرهنگ محیط کارتان را نابود میکنند
مترجم: مریم رضایی
به دورانی نزدیک میشویم که همه ما نیاز داریم محیط کاری و افرادی که با آنها کار میکنیم را ارزیابی کنیم تا دریابیم آیا این شرایط به مسیر شغلی ما یا بدتر از آن، به سلامت و رفاه ما ضرر میرساند یا نه. در حالی که امنیت شغلی مساله مهمی است، باید هزینههای آن را بسنجید. آیا تلاش شما این است که به یک فرهنگ کاری سالمتر که در آن دیگران با عزت و احترام با شما رفتار میکنند روی بیاورید یا برای شندرغاز حقوق میمانید و هر روز صدماتی را از همکاران یا روسایی که محیطی مسموم در شرکت ایجاد کردهاند، تحمل میکنید؟ شاید در حال حاضر تردید دارید و تصمیمتان را ارزیابی میکنید.
مترجم: مریم رضایی
به دورانی نزدیک میشویم که همه ما نیاز داریم محیط کاری و افرادی که با آنها کار میکنیم را ارزیابی کنیم تا دریابیم آیا این شرایط به مسیر شغلی ما یا بدتر از آن، به سلامت و رفاه ما ضرر میرساند یا نه. در حالی که امنیت شغلی مساله مهمی است، باید هزینههای آن را بسنجید. آیا تلاش شما این است که به یک فرهنگ کاری سالمتر که در آن دیگران با عزت و احترام با شما رفتار میکنند روی بیاورید یا برای شندرغاز حقوق میمانید و هر روز صدماتی را از همکاران یا روسایی که محیطی مسموم در شرکت ایجاد کردهاند، تحمل میکنید؟ شاید در حال حاضر تردید دارید و تصمیمتان را ارزیابی میکنید. انتخاب شما با ذهنی باز و دقیق هر چه باشد، در اینجا شش رفتار مسموم در شرکتها که طی سالها تحقیق و بررسی پرونده کارکنان، موردکاویها و حسابهای شخصی جمعآوری شده، ارائه میکنیم. شاید این انرژی اضافهای باشد که بر سر این دوراهی به آن نیاز دارید تا تصمیم قطعی خود را بگیرید.
1) گروهکها و شایعهپراکنهای منفی
یک نشانه واضح محیطهای کاری مسموم تشکیل گروهی از کارمندان ناراضی و غرغرو است که همیشه براساس نارضایتی فعالیت میکنند. شناسایی این افراد کار بسیار راحتی است. آنها هر جا محفلی میبینند دیگران را دور خود جمع و شروع به غر زدن میکنند و جوی منفی را در سراسر سازمان میپراکنند. همچنین آنها خیلی سریع شایعات را پخش میکنند و قبل از بخش مدیریت دیگران را محکوم میکنند. چنین افرادی اگر تعدادشان بیشتر باشد، با تکیه بر یکدیگر به قدرت و امنیت میرسند. این افراد را خیلی زود شناسایی کنید و زیر نظر بگیرید. یکی از استراتژیهای آنها این است که با افراد تازه استخدام شده طرح دوستی میریزند تا به کسی بهتان بزنند و سمشان را به سرعت در سازمان پخش کنند.
2) مدیران دیکتاتور
این احساس که دائم در محیط کار مراقبید تا با مدیرتان روبهرو نشوید، حس خیلی بدی است. این یعنی یا از او میترسید یا از او نفرت دارید و مواجه شدن با او در طول روز میتواند یک اتفاق بد باشد، چون معمولا گفتههایی که بین شما تبادل میشود، مثبت نیستند. این نوع مدیران، فرهنگی مسموم و سرشار از عدم اطمینان در شرکت ایجاد میکنند که افشای اطلاعات، پیشنهاد دادن دادههای ورودی یا همکاری نزدیک با دیگران، در آن اصلا امن نیست. بقای شغلی تحت یک مدیریت دیکتاتورگونه به شکل روزانه است، چون چنین محیطی اصلا قابل پیشبینی نیست و هر کس به سبک خودش رفتار میکند. به علاوه، اعتماد کردن به همقطاران هم پرریسک است، چون ممکن است آنها دشمنان واقعی شما باشد. اعتماد کردن به چنین مدیری هم عین خودکشی است. پس بهتر است به فکر بهروز کردن رزومهتان باشید.
3) مثلث تشکیل دادن
موقعیتی حساس را متصور شوید که در آن یک مدیر بهطور مستقیم با زیردست یا همقطار خود ارتباط برقرار نمیکند، بلکه برای منتقل کردن حرفهای خود به یک شخص ثالث (که ممکن است هیچ دخالتی در این موقعیت نداشته باشد) روی میآورد و این شرایط به مشکلی بزرگ تبدیل میشود. گاهی اوقات این مدیر حتی دو شخص را روبهروی هم قرار میدهد. این مثلثسازی یک الگوی غیرکاربردی از مدیرانی است که جرات ندارند بهطور مستقیم با یک مساله مواجه شوند و صادقانه با دیگران ارتباط برقرار کنند تا به حل مشکل بپردازند.
4) عدم مسوولیتپذیری
کارکنانی که فضای مسموم در محیط کار میپراکنند، مسوولیتپذیر نیستند و وقتی کاری اشتباه انجام دهند، خود را به آن راه میزنند. این گفته را فراموش نکنید: «به ازای هر انگشتی که به سوی دیگران نشانه میگیرید، سه انگشت اشاره به سوی خودتان برمیگردد.» این افراد دائم انتقاد میکنند، نمیتوانند به اشتباههای خود اعتراف کنند، هیچ گاه تقصیر آنها نیست و وقتی اشتباه پیش میآید، کارکنان دیگر (و یا اگر مدیر باشند، زیردستان خود) را سرزنش میکنند. آنها مسوول کارهای خودشان نیستند و تاکیدشان بیشتر بر حفظ اعتبار و وجهه خوب است.
5) خرابکاری
اگر در یک فضای مشترک با همکاری مسموم کار میکنید، تجربهای حیرتانگیز خواهید داشت. این افراد سخت تلاش میکنند هر چیزی را خراب کنند، برای کارهای شما مانعتراشی کنند و حتی در مورد شما دست به شایعهپراکنی بزنند. در چنین شرایطی، نوعی حس انتقامجویی رواج پیدا میکند. شاید قرار است ارتقا بیابید و همکارتان که فکر میکند بیشتر از شما لیاقت این ارتقا را دارد، مصمم میشود زندگی را به کامتان تلخ کند و همه سعی خود را میکند که کمپینی منفی علیه شما راه بیندازد. در شرایطی که میخواهید جایگاه خود را محکم کنید تا ثابت کنید لیاقت ارتقا را دارید - یعنی بیش از حد معمول ایمیل میزنید، همه چیز را بایگانی میکنید، کپی کارهایی را که انجام دادهاید نگه میدارید و غیره - ناگهان میشنوید تهمتی علیه شما در سازمان پخش شده است.
6) مشکلات ارتباطی جدی
این شایعترین نشانه یک محیط کاری مسموم است که همه جا - در بخشها و میان واحدهای مختلف، در میان مشتریان و دیگر ذینفعان و مطمئنا بین همکاران و مدیران - رواج پیدا میکند. این مشکل به شکلهای مختلف بروز میکند:
• نبود هیچ گونه ارتباطات و راههای انتقال پیام در سازمان که به واسطه آن کارکنان ناگهان متوجه تغییراتی میشوند که بر حوزه مسوولیتی آنها اثر میگذارد.
• ارتباطات غیرمستقیم که طی آن افراد پیامهای شرکت را از طریق یک شخص ثالث یا از طریق مشتریان یا رقبای خود دریافت میکنند. بیشتر مواقع، این پیامها به صورت غیرمستقیم و بهواسطه ایمیل، پیامک یا اپلیکیشنهای پیامرسانی منتقل میشوند.
• جلوگیری از انتشار اطلاعات که نشانه رفتارهای محتاطانه و مشکوک مدیران شرکت است. اگر سازمانی شفاف عمل نکند، یعنی چیزی پشت پرده وجود دارد.
• دادن اطلاعات گمراهکننده.
نتیجهگیری
بهبود یک فضای مسموم به تنهایی مسوولیت واحد منابع انسانی نیست. این مسوولیت هر مدیر و کارمندی است تا نبض سازمان را به دست بگیرد و مطمئن شود همه مراقب هم هستند و فضای ترسی وجود ندارد. شجاعانهترین کاری که قبل از تصمیمگیری در مورد محل کارتان میتوانید انجام دهید این است که رفتارهای مسموم را بشمارید، در مورد آن صحبت کنید و علیه آن مبارزه کنید. اگر این کارها نتیجه نداشت و محیطی خصمانه علیه شما شکل گرفت، آماده ترک چنین محیطی باشید.
منبع: Inc
ارسال نظر