کره منزوی چگونه موشک قارهپیما ساخت
نویسنده: Amanda Erickson
مترجم: مریم رضایی
کرهشمالی کشوری در انزوا است؛ کشوری که بیشتر شهروندان آن به اینترنت یا ابزارهایی برای سفر به خارج از کشور دسترسی ندارند. در سال ۲۰۱۰ روزنامه نیویورک تایمز کرهشمالی را یک «پادشاهی منزوی» و بسیار فقیر توصیف کرد. مردم در این کشور از کمبود برنج، بنزین و حتی برخی از لباسها رنج میبرند.
با این حال، این کشور توانسته تکنولوژی تسلیحاتی خود را با سرعتی خیرهکننده توسعه دهد. چند روز پیش، کرهایها موشک بالستیک قارهپیمایی را آزمایش کردند که کارشناسان میگویند تا آلاسکا برد دارد.
نویسنده: Amanda Erickson
مترجم: مریم رضایی
کرهشمالی کشوری در انزوا است؛ کشوری که بیشتر شهروندان آن به اینترنت یا ابزارهایی برای سفر به خارج از کشور دسترسی ندارند. در سال ۲۰۱۰ روزنامه نیویورک تایمز کرهشمالی را یک «پادشاهی منزوی» و بسیار فقیر توصیف کرد. مردم در این کشور از کمبود برنج، بنزین و حتی برخی از لباسها رنج میبرند.
با این حال، این کشور توانسته تکنولوژی تسلیحاتی خود را با سرعتی خیرهکننده توسعه دهد. چند روز پیش، کرهایها موشک بالستیک قارهپیمایی را آزمایش کردند که کارشناسان میگویند تا آلاسکا برد دارد. کرهشمالی با وجود منزوی بودن، چگونه توانسته به این پیشرفت تسلیحاتی که کارشناسان آن را تا ۲ سال دیگر هم پیشبینی نمیکردند، برسد. پاسخ: کرهشمالی دههها مشغول توسعه تخصص ساخت سلاح هستهای خود بوده است. کرهایها ادعا میکنند کادری از دانشمندان و مهندسان آموزشدیده و همچنین شبکه مالی بینالمللی گستردهای در اختیار دارند که هم مواد اولیه لازم را فراهم میکند و هم برنامه توسعه تسلیحاتی میلیارد دلاری را تامین مالی میکند. اینکه کیم جونگ اون برنامه سلاح هستهای را به اولویت اول خود تبدیل کرده و کل کشور را به سوی این هدف سوق میدهد، به این قضیه کمک میکند. اسکات اسنایدر، کارشناس امور کرهشمالی و از اعضای ارشد شورای روابط خارجی میگوید: «وقتی مسیری استراتژیک و تمرکزی مصمم روی توسعه اقتصادی و هستهای دارید و از نظر سیاسی میتوانید کل زیرساختهای کشورتان را برای رسیدن به این هدف بسیج کنید، تحرک بالقوه زیادی ایجاد میشود. این کاری است که کیم جونگ اون انجام داده است.»
به گفته جان شیلینگ، کارشناس امور کرهشمالی، وقتی این کشور اولین بار برنامه توسعه موشکی خود را راهاندازی کرد، استراتژی آن این بود که موشکهای کهنه شوروی را از طرفهای سومی مثل مصر و سوریه بخرد. وقتی مهندسان کرهای به این موشکهای قدیمی دست یافتند، مهندسی معکوس روی آنها انجام دادند و توانستند از روی آنها بسازند. شیلینگ میگوید این کشور حتی به واردات تجربه هم پرداخت. وقتی شوروی به آستانه فروپاشی رسید، کرهشمالی آن دسته از مهندسان روسی را که دیگر در کشور خودشان پولی دریافت نمیکردند، استخدام کرد. این مهندسان به پیونگیانگ آمدند تا هم بهطور مستقیم روی برنامههای کرهشمالی کار کنند و هم نیروهای کرهای را آموزش دهند. به گفته شیلینگ، کرهشمالی روابطی با ایران و پاکستان هم داشته است. «کره به ایران موشک میفروخت تا در جنگ با عراق استفاده کند و پاکستان هم تکنولوژی هستهای به کره میفروخت. اما وقتی هر سه کشور مهارتهای موشکی خود را ارتقا دادند، روابطشان بیشتر به مشارکت اطلاعاتی و تکنولوژیک تبدیل شد.»
این تلاشها در ابتدا به یکسری آزمون و خطا منجر شد، نه چیزی بیشتر. اما امروز، به گفته کن گاس، کارشناس امور کرهشمالی در مرکز تحلیلهای نیروی دریایی، رژیم کره در تولید سلاح «کارآمدتر و پربازدهتر» شده است. او میگوید: «کرهایها یک اشتباه را چند بار تکرار نمیکنند.» در واقع، به گفته شیلینگ، کرهشمالی اساسا میتواند موشکهای خود را در داخل بسازد. او نوشته: «آنها هنوز نیاز دارند برخی قطعات و اجزای تخصصی، بهخصوص قطعات الکترونیکی را وارد کنند، اما این تجارت عمدتا در بازار سیاه رخ میدهد.» که البته کار سختی نیست. شیلینگ میافزاید: «نیازی نیست این تجارت در مقیاس گستردهای صورت بگیرد، همچنین مشارکت فعال هیچ کشوری هم مورد نیاز نیست. بنابراین، متوقف کردن کره بسیار دشوار است.» اسنایدر معتقد است پیشرفت تسلیحاتی سریع این کشور در چند سال گذشته، به کیم جوان برمیگردد. کیم جونگ ایل، پدر رهبر فعلی کره، آغازگر برنامه سلاحهای هستهای بود. اما به گفته اسنایدر، این برنامه اولویت اصلی او نبود و به کندی پیش میرفت. وقتی کیم جوان قدرت را به دست گرفت، پا را روی پدال گاز فشرد و توسعه موشکی را اولویت اصلی خود قرار داد. این موضوع تا حدی حاصل یک محاسبه سیاسی است، چرا که کیم وقتی به راس قدرت رسید بسیار جوان بود و خودش را اثبات نکرده بود. برنامه تسلیحاتی یک منبع مشروعیت داخلی به شمار میرفت. همچنین به کیم کمک میکرد با دیدگاهی که میگفت کرهشمالی از نظر بینالمللی آسیبپذیر است و کشور ضعیفی است که ازسوی کشورهای قوی احاطه شده، مقابله کند. کیم توانایی حمله با سلاحهای هستهای را کلید مشروعیت قدرت خود میداند. همه این دلایل، کند کردن سرعت برنامه تسلیحاتی را در این مرحله تبدیل به یک هدف غیرممکن میکنند. گاس میگوید: «اگر کرهشمالی یک برنامه هستهای میخواهد، به آن میرسد و ما مجبوریم با آن کنار بیاییم.»
البته، هنوز موانعی وجود دارند که این کشور باید بر آنها غلبه کند. در حال حاضر، قویترین کلاهک هستهای کره میتواند با حدود ۲۰ کیلوتن منفجر شود؛ مشابه بمبی که در ناکازاکی افتاد. به گفته شیلینگ، رسیدن به ظرفیت کلاهکهای موشکی آمریکا (که ۱۰۰ تا ۴۷۵ کیلوتن است) نیازمند طراحیهای جدید اساسی است که پیشبینی میشود کره ۲ سال با آن فاصله داشته باشد. همچنین این کشور تاکنون در نشان دادن اینکه میتواند کلاهک هستهای را برای موشک مجهز کند، شکست خورده است. اما اینها خیال شیلینگ را راحت نمیکند. او مینویسد: «هر کشوری با میزان تخصص کره در توسعه سلاحهای هستهای، حداقل توانسته کلاهکهای هستهای کمبازده خود را برای انفجار موشک مورد استفاده قرار دهد.» کرهشمالی مدلهایی از اینکه چگونه میتواند این کار را انجام دهد منتشر کرده و شیلینگ آن را قابل باور میداند. او همچنین اشاره میکند که کشورهای بسیار کمی واقعا نشان دادهاند که موشکها و کلاهکهای آنها با هم کار میکنند. حتی آمریکا و روسیه هم تنها چند بار چنین چیزی را ابراز کردهاند. شیلینگ میگوید: «کشورها عمدتا موشکها و کلاهکهای خود را جداگانه تست میکنند و اطمینان دارند این دو با هم کارآیی خواهند داشت. اگر کرهایها مجبور شوند یکی از کلاهکهای خود را روی موشکها نصب کنند و همین فردا آن را شلیک کنند، احتمال دارد که کار کند.»
منبع: Washington Post
ارسال نظر