مهرزاد خلیلیان مطرح کرد؛
خصوصیسازی و حق پخش تلویزیونی، راهکار فوتبال حرفهای
امروز، مسئله اقتصاد مقاومتی، یکی از موضوعات بسیار مهم مد نظر دستگاههای مختلف به شمار میرود و توجه به مسئله اقتصاد ورزش و بهره گیری از نمونههای خارجی برای بهبود شرایط کنونی ورزش ایران، یکی از راهحلهای اساسی این موضوع به شمار میرود. برای آشنایی با جزئیات اقتصاد ورزش و واکاوی آن در کشور، با مهرزاد خلیلیان، مدیرعامل سابق باشگاه سپاهان صحبت میکنیم که این گفتوگو در ادامه آمده است:
دنیای اقتصاد: امروزه موضوع اقتصاد ورزش بیش از سالهای گذشته در رشتههای مختلف ورزشی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است.
دنیای اقتصاد: امروزه موضوع اقتصاد ورزش بیش از سالهای گذشته در رشتههای مختلف ورزشی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است.
امروز، مسئله اقتصاد مقاومتی، یکی از موضوعات بسیار مهم مد نظر دستگاههای مختلف به شمار میرود و توجه به مسئله اقتصاد ورزش و بهره گیری از نمونههای خارجی برای بهبود شرایط کنونی ورزش ایران، یکی از راهحلهای اساسی این موضوع به شمار میرود. برای آشنایی با جزئیات اقتصاد ورزش و واکاوی آن در کشور، با مهرزاد خلیلیان، مدیرعامل سابق باشگاه سپاهان صحبت میکنیم که این گفتوگو در ادامه آمده است:
دنیای اقتصاد: امروزه موضوع اقتصاد ورزش بیش از سالهای گذشته در رشتههای مختلف ورزشی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. به نظر شما دلیل اصلی این موضوع چیست؟
اقتصاد ورزشی چیزی نیست که در دهههای اخیر مطرح شده باشد بلکه از سالها پیش این موضوع مطرح بوده است. همه میدانیم که ورزش در حال حاضر به یک صنعت تبدیل شده و هم مشاغل زیادی ایجاد کرده و هم تولید ثروت میکند. در این زمینه میتوانیم از قهرمانان بزرگی نام ببریم که در این زمینه به پیشرفتهای بسیاری رسیدهاند. ورزشکاران رشتههای مختلف همچون تنیس و ماشینسواری یا بسکتبالیستها و فوتبالیستهای بزرگ دنیا، کسانی هستند که تعداد قابل توجهی از آنها به خاطر ورزش به درآمدهای زیادی رسیدهاند.
دنیای اقتصاد: آیا کشور ایران هم در این حوزه حرفی برای گفتن داشته است؟
متأسفانه در کشور ما بسترهای خوبی برای حرفهایگری و سرمایهگذاری در ورزش کشور فراهم نشده و نمونه بارز آن، عدم موفقیت در واگذاری سهام باشگاههای استقلال و پرسپولیس بود. در واقع ما دائماً دوست داریم که به فضای خزانه دولتی دست ببریم اما اگر ما فضا را به سمتی ببریم که بخش خصوصی تقویت شود و حق پخش تلویزیونی را اجرایی کنیم، باشگاهها میتوانند در یک برنامه پنج ساله، علاوه بر خودکفایی، مشاغل زیادی ایجاد کرده و بسترهای تولید و فرصتهای سرمایهگذاری برای بخش خارجی را ایجاد کنند.در کشور ترکیه با ارائه وامهای مناسب زیر ۵ درصد به باشگاههای ردهاول کنونی این کشور نظیر فنرباغچه، گالاتاسرای، امکانات خوبی را برای آنها فراهم کردند تا آنها در سطح اروپا نیز پیش بروند. امروز این باشگاهها امکانات بسیار مناسبی نظیر استادیوم، کمپینگ، هتل و نظایرآن را دارند که این امکانات به همه تیمها و باشگاههای دنیا ارائه میشود.در این بین، تیمهای ایرانی نیز همواره در این کشورها حضور پیدا کرده و اردوهای بسیاری در آن برگزار میکنند و به خاطر برپایی این اردوها و حرفهای نبودن ما، دهها هزار دلار از کشور خارج میشود .
دنیای اقتصاد: به نظرتان نمود عملی تحقق این موضوع در کشور ما چه میتواند باشد؟
یکی از نمونههای بارز این موضوع، صدا و سیما است زیرا هرگونه حق و حقوق پخش مسابقات مختلف، حق باشگاهها است و از سوی دیگر نیز باشگاهها نتوانستهاند ارزشهای خود را در بخش تولید ثروت به دست آورند.اگر به رقم بازیکنان دقت کنیم، این ارقام، دقیقاً همچون رقم دلار است؛ با این حال در کشورهای امارات، قطر و حتی عراق، قیمت بازیکنان بر اساس کیفیت بازیها است و به همین دلیل است که ما در ۲۵ سال گذشته حتی یک قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا کسب نکردهایم اما تیمهای ملی ما در مسابقات جام جهانی و مسابقات آسیا خوش درخشیدهاند و این موضوع به دلیل نگاه دولتی ما نسبت به ورزش است.
دنیای اقتصاد: آیا این اتفاق در کشور ما نیز شدنی است؟
در درجه نخست، باید بگویم که این کار بدون شک شدنی است و از نظر فنی، کارشناسی و اسمی میتوانیم این کار را انجام دهیم زیرا چندان از این نظر از کشور ترکیه عقب نیستیم. به هر حال، هر هدفی هزینه دارد و ما باید برای این موضوع، کار کرده و با برنامههای مناسب زحمت بکشیم و هدفمان این باشد که به صورت عملی در این زمینه اقدامات جدی انجام دهد. همه باید بدانند که بخش خصوصی خود منابع هزینههایش را تأمین میکند و وظیفه اصلی مسئولان، تأمین بسترهای لازم در این زمینه و ارائه امکانات و وامهای مناسب در این زمینه است. به هر حال، تولید غرور و افتخار در هر کشوری بسیار مهم است و خوشحال هستیم که امروز از طریق ورزش و در قالب تیمهای مختلف این اتفاق صورت میگیرد و شادابی و نشاط بسیاری را در سطح کشور تولید میشود.به نظر من ترکیه برتری زیادی نسبت به ایران نداشته و تنها یک برنامه و یک همت همگانی، باعث شده که این کشور در حال حاضر در حوزه فوتبال پیشرفتهای قابل توجهی کسب کرده و بتواند در این زمینه صاحبنام باشد. قطعاً در صورتی که این مسئله بسیار مهم انجام شود، در کشور ایران نیز این موضوع امکانپذیر است.
دنیای اقتصاد: از نظر شما با توجه به شرایط امروز ورزش کشور، اقتصاد مقاومتی در ورزش چه تعریف میشود؟
یکی از مهمترین مسائلی که از ۵ سال پیش با حضور برخی چهرههای آسیبزننده به ورزش، در فوتبال باب شد، افزایش سرطانی و حبابوار قیمت تمام شده بازیکنان و لیگ ایران بود. به هر حال این اتفاق، آسیب زیادی به فوتبال ما وارد کرد و اقتصاد مقاومتی عنوان میکند که ما باید در برخی زمینهها، هزینههای خود را کمتر کرده و بتوانیم به شرایط مناسبی دست پیدا کنیم. به نظرم در دو سال گذشته این اتفاق به خوبی انجام شده اما شرایط باید با تمام دنیا مقایسه شود و میتوانیم در این زمینه، به راههای نوین برای درآمد فکر کنیم و راهکار این موضوع، خصوصیسازی مطلق ورزش، جلب سرمایه از بیرون و کاهش هزینهها به شمار میرود.امروز تیم دیپلماسی ما توانست با مذاکرات به موقع، همه اهداف ملت را به کرسی بنشاند. ما باید کشور قطر را در این زمینه الگوی خود قرار دهیم زیرا امروز آنها میزبانی مسابقات جام جهانی را به خود اختصاص دادهاند و این موضوع یک اتفاق بسیار بزرگ در جنوب کشور ما و در شرایطی است که قطر از نظر مساحتی بسیار کوچک است.مجلس و دولت باید در این زمینه کمکهای لازم را انجام دهد و در زمینه سرمایهگذاری خارجیها در کشور ایران، زیرساختهای لازم را ایجاد کند.توریسم ورزش در این حوزه یک موضوع بسیار مهم به شمار میرود و ما باید کاری کنیم که توریسم ورزشی و بسترهای دیپلماسی ورزشی را فراهم کرده و تسهیلات خوبی برای سرمایهگذاری خارجی و باشگاههای خارجی در درون کشور فراهم کنیم.در واقع به نظر من ارتباط بین دو باشگاه از طریق عقد قرارداد خواهرخواندگی چندان مناسب نیست و ما باید به آنها فرصت و امکان سرمایهگذاری را با ارائه سهام مورد نظر، ارائه دهیم تا امکانات برای ورزش کشور فراهم شده و باشگاههای ما باید حرفهای شوند.
دنیای اقتصاد: امروزه موضوع اقتصاد ورزش بیش از سالهای گذشته در رشتههای مختلف ورزشی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. به نظر شما دلیل اصلی این موضوع چیست؟
اقتصاد ورزشی چیزی نیست که در دهههای اخیر مطرح شده باشد بلکه از سالها پیش این موضوع مطرح بوده است. همه میدانیم که ورزش در حال حاضر به یک صنعت تبدیل شده و هم مشاغل زیادی ایجاد کرده و هم تولید ثروت میکند. در این زمینه میتوانیم از قهرمانان بزرگی نام ببریم که در این زمینه به پیشرفتهای بسیاری رسیدهاند. ورزشکاران رشتههای مختلف همچون تنیس و ماشینسواری یا بسکتبالیستها و فوتبالیستهای بزرگ دنیا، کسانی هستند که تعداد قابل توجهی از آنها به خاطر ورزش به درآمدهای زیادی رسیدهاند.
دنیای اقتصاد: آیا کشور ایران هم در این حوزه حرفی برای گفتن داشته است؟
متأسفانه در کشور ما بسترهای خوبی برای حرفهایگری و سرمایهگذاری در ورزش کشور فراهم نشده و نمونه بارز آن، عدم موفقیت در واگذاری سهام باشگاههای استقلال و پرسپولیس بود. در واقع ما دائماً دوست داریم که به فضای خزانه دولتی دست ببریم اما اگر ما فضا را به سمتی ببریم که بخش خصوصی تقویت شود و حق پخش تلویزیونی را اجرایی کنیم، باشگاهها میتوانند در یک برنامه پنج ساله، علاوه بر خودکفایی، مشاغل زیادی ایجاد کرده و بسترهای تولید و فرصتهای سرمایهگذاری برای بخش خارجی را ایجاد کنند.در کشور ترکیه با ارائه وامهای مناسب زیر ۵ درصد به باشگاههای ردهاول کنونی این کشور نظیر فنرباغچه، گالاتاسرای، امکانات خوبی را برای آنها فراهم کردند تا آنها در سطح اروپا نیز پیش بروند. امروز این باشگاهها امکانات بسیار مناسبی نظیر استادیوم، کمپینگ، هتل و نظایرآن را دارند که این امکانات به همه تیمها و باشگاههای دنیا ارائه میشود.در این بین، تیمهای ایرانی نیز همواره در این کشورها حضور پیدا کرده و اردوهای بسیاری در آن برگزار میکنند و به خاطر برپایی این اردوها و حرفهای نبودن ما، دهها هزار دلار از کشور خارج میشود .
دنیای اقتصاد: به نظرتان نمود عملی تحقق این موضوع در کشور ما چه میتواند باشد؟
یکی از نمونههای بارز این موضوع، صدا و سیما است زیرا هرگونه حق و حقوق پخش مسابقات مختلف، حق باشگاهها است و از سوی دیگر نیز باشگاهها نتوانستهاند ارزشهای خود را در بخش تولید ثروت به دست آورند.اگر به رقم بازیکنان دقت کنیم، این ارقام، دقیقاً همچون رقم دلار است؛ با این حال در کشورهای امارات، قطر و حتی عراق، قیمت بازیکنان بر اساس کیفیت بازیها است و به همین دلیل است که ما در ۲۵ سال گذشته حتی یک قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا کسب نکردهایم اما تیمهای ملی ما در مسابقات جام جهانی و مسابقات آسیا خوش درخشیدهاند و این موضوع به دلیل نگاه دولتی ما نسبت به ورزش است.
دنیای اقتصاد: آیا این اتفاق در کشور ما نیز شدنی است؟
در درجه نخست، باید بگویم که این کار بدون شک شدنی است و از نظر فنی، کارشناسی و اسمی میتوانیم این کار را انجام دهیم زیرا چندان از این نظر از کشور ترکیه عقب نیستیم. به هر حال، هر هدفی هزینه دارد و ما باید برای این موضوع، کار کرده و با برنامههای مناسب زحمت بکشیم و هدفمان این باشد که به صورت عملی در این زمینه اقدامات جدی انجام دهد. همه باید بدانند که بخش خصوصی خود منابع هزینههایش را تأمین میکند و وظیفه اصلی مسئولان، تأمین بسترهای لازم در این زمینه و ارائه امکانات و وامهای مناسب در این زمینه است. به هر حال، تولید غرور و افتخار در هر کشوری بسیار مهم است و خوشحال هستیم که امروز از طریق ورزش و در قالب تیمهای مختلف این اتفاق صورت میگیرد و شادابی و نشاط بسیاری را در سطح کشور تولید میشود.به نظر من ترکیه برتری زیادی نسبت به ایران نداشته و تنها یک برنامه و یک همت همگانی، باعث شده که این کشور در حال حاضر در حوزه فوتبال پیشرفتهای قابل توجهی کسب کرده و بتواند در این زمینه صاحبنام باشد. قطعاً در صورتی که این مسئله بسیار مهم انجام شود، در کشور ایران نیز این موضوع امکانپذیر است.
دنیای اقتصاد: از نظر شما با توجه به شرایط امروز ورزش کشور، اقتصاد مقاومتی در ورزش چه تعریف میشود؟
یکی از مهمترین مسائلی که از ۵ سال پیش با حضور برخی چهرههای آسیبزننده به ورزش، در فوتبال باب شد، افزایش سرطانی و حبابوار قیمت تمام شده بازیکنان و لیگ ایران بود. به هر حال این اتفاق، آسیب زیادی به فوتبال ما وارد کرد و اقتصاد مقاومتی عنوان میکند که ما باید در برخی زمینهها، هزینههای خود را کمتر کرده و بتوانیم به شرایط مناسبی دست پیدا کنیم. به نظرم در دو سال گذشته این اتفاق به خوبی انجام شده اما شرایط باید با تمام دنیا مقایسه شود و میتوانیم در این زمینه، به راههای نوین برای درآمد فکر کنیم و راهکار این موضوع، خصوصیسازی مطلق ورزش، جلب سرمایه از بیرون و کاهش هزینهها به شمار میرود.امروز تیم دیپلماسی ما توانست با مذاکرات به موقع، همه اهداف ملت را به کرسی بنشاند. ما باید کشور قطر را در این زمینه الگوی خود قرار دهیم زیرا امروز آنها میزبانی مسابقات جام جهانی را به خود اختصاص دادهاند و این موضوع یک اتفاق بسیار بزرگ در جنوب کشور ما و در شرایطی است که قطر از نظر مساحتی بسیار کوچک است.مجلس و دولت باید در این زمینه کمکهای لازم را انجام دهد و در زمینه سرمایهگذاری خارجیها در کشور ایران، زیرساختهای لازم را ایجاد کند.توریسم ورزش در این حوزه یک موضوع بسیار مهم به شمار میرود و ما باید کاری کنیم که توریسم ورزشی و بسترهای دیپلماسی ورزشی را فراهم کرده و تسهیلات خوبی برای سرمایهگذاری خارجی و باشگاههای خارجی در درون کشور فراهم کنیم.در واقع به نظر من ارتباط بین دو باشگاه از طریق عقد قرارداد خواهرخواندگی چندان مناسب نیست و ما باید به آنها فرصت و امکان سرمایهگذاری را با ارائه سهام مورد نظر، ارائه دهیم تا امکانات برای ورزش کشور فراهم شده و باشگاههای ما باید حرفهای شوند.
ارسال نظر