«خودزنی»
مجموعهی داستانهای داوود آتشبیک با عنوان خودزنی در بهار ۹۴ از طرف نشر چشمه منتشر شده است. این مجموعه اولین اثر نویسندهاش محسوب میشود. تمامی شش داستان این مجموعه حول محور خشونت شکل گرفتهاند؛ بیرحمی و سبعیتی که در شهر و در میان ساکنان طبقهی متوسط شهری جریان دارداز اصلیترین موضوعاتیست که نویسنده در «خودزنی» روی آن دست گذاشته است. در بخشی از این کتاب می خوانیم:
«باران میبارید. تمام شب باران باریده بود. با اینحال پنجرهی ماشین را کشیده بود پایین تا قطرهها سر و صورتش را خیس کنند.
مجموعهی داستانهای داوود آتشبیک با عنوان خودزنی در بهار ۹۴ از طرف نشر چشمه منتشر شده است. این مجموعه اولین اثر نویسندهاش محسوب میشود. تمامی شش داستان این مجموعه حول محور خشونت شکل گرفتهاند؛ بیرحمی و سبعیتی که در شهر و در میان ساکنان طبقهی متوسط شهری جریان دارداز اصلیترین موضوعاتیست که نویسنده در «خودزنی» روی آن دست گذاشته است. در بخشی از این کتاب می خوانیم:
«باران میبارید. تمام شب باران باریده بود. با اینحال پنجرهی ماشین را کشیده بود پایین تا قطرهها سر و صورتش را خیس کنند. تمام تنش میسوخت. نگاهش به چراغهای بیمارستان رضوی که افتاد ناخودآگاه پایش را از روی گاز برداشت. کمی جلوتر، زد کنار و دست کشید روی صندلی سرنشین. به این فکر کرد که گوش را کجا گذاشته؟ مگر همین جا نگذاشته بود؟ گلدان شمعدانی را از روی صندلی برداشت و زیرش را نگاه کرد. نبود. خم شد و در داشبورد را باز کرد؛ دفترچهی راهنمای ماشین و چندتا سیدی و عینکی که رویش بود، سر خورد تا لبهی داشبورد. زیر قرآن کوچک را هم نگاهی کرد. نبود که نبود. کجا ممکن بود غیبش زده باشد؟ یک گوش درستهی آدمیزاد که خوب یادش بود گذاشته پهلوی شمعدانیها، کجا میتوانسته رفته باشد؟ از ماشین پیاده شد تا زیر صندلیها را بگردد. قطرههای باران به صورت و گردنش میخورد.
ارسال نظر