فرانک یا فرشته
خانم بتی کاشانیفر. هر گاه پسرش، بتول صدایش میزند چشم غره میرود و زیر لب، به او یک زهر مار میگوید. سال تولدش را نپرسیدیم اما خودش اصرار داشت که جوانتر از سنش به نظر میرسد و عقیده دارد وقتی با کامی بیرون میرود هیچ کس باور نمیکند که این دو، مادر و پسر هستند. خلاصه بپرسم. چرا انقدر به فرزندتان فشار میآورید؟ فشار؟ من؟ ببینید خانم. بگذارید رک باشم. من برای تربیت کامی، از آخرین ورژن تربیت فرزند، ۲۰۱۳، نیو کالکشن استفاده میکنم و خیلی هم از آن راضی هستم، مثلا الان کامی خیلی راحت میتواند اسمش را بنویسد.
خانم بتی کاشانیفر. هر گاه پسرش، بتول صدایش میزند چشم غره میرود و زیر لب، به او یک زهر مار میگوید. سال تولدش را نپرسیدیم اما خودش اصرار داشت که جوانتر از سنش به نظر میرسد و عقیده دارد وقتی با کامی بیرون میرود هیچ کس باور نمیکند که این دو، مادر و پسر هستند. خلاصه بپرسم. چرا انقدر به فرزندتان فشار میآورید؟ فشار؟ من؟ ببینید خانم. بگذارید رک باشم. من برای تربیت کامی، از آخرین ورژن تربیت فرزند، 2013، نیو کالکشن استفاده میکنم و خیلی هم از آن راضی هستم، مثلا الان کامی خیلی راحت میتواند اسمش را بنویسد. چند وقتی هم هست که وقتی دست شویی میرود دیگر من را صدا نمیکند. این پکیج دارد از کامی یک نابغه میسازد من میدانم. (احساساتی میشود و خیلی آرام و با دقت اشک را از گوشه چشمش پاک میکند.) نابغه؟ اگر اشتباه نکنم، این آقا کامران شما الان ده سالش است. انتظار دارید نتواند همین کار را هم خودش انجام بدهد؟! هه! شما با خودتان چه فکری کردید خانم؟! همین پسر فرشته خانم، امسال میرود کلاس سوم، تازه عادتش دادند که شبها بدون پستونک بخوابد. شما از بچهها چه انتظاراتی داریدها. تا مادر نشوی این مسائل را درک نمیکنی. انقدر
سخت نگیر. مثلا دختر فرانک جون الان دقیقا هم سن کامی ماست، اما رفتار و متانت کامی من کجا و دختر او کجا. میدانید خانم، آدم باید آیندهنگر باشد، دختری که تا این سن انقدر لوس باشد معلوم است که پس فردا وقتی بزرگ شود یکی میشود لنگه مادرش. ایده اینکه کامی را به کلکسیون کلاسهای تابستانی بفرستید از کجا آمد؟ آیا هنوز کلاسی مانده که نفرستاده باشید؟ راستش برنامهای که من و پدرش برای تابستان ریختیم خیلی فشرده تر از این بود، اما چون کامی اخلاقهای خاصی دارد با همه چیز و همه کس کنار نمیآید. منظورم را متوجه میشوید؟ میخواهم بگویم همان روز ثبت نام که کامی را میبینند... نه اینکه بیرونمان کنندها. اصلا اینطوری نیست. (آهسته میگوید) آخر کامی خیلی حساس است و به خاطر همین روحیه خاص و حساسش است که در خانه نمیتوانیم تحملش کنیم. خب بهتر نیست به جای اینکه کلاس بفرستینش، یک پرستار استخدام کنید؟ نه. خانم شما چه فکری با خودتان کردید که این حرف را میزنید؟! در همان پکیج تربیتی این هم قید شده که بچه حتما باید بتواند به چند زبان زنده دنیا صحبت کند.این خیلی خوب است که کامی در همه رشتهها تجربه داشته باشد. این طوری خیال من هم راحت است.
از چه نظر؟ در تهران کلاسی نمانده که نفرستاده باشمش. من و فرشته و فرانک جون و چند نفر دیگر از دوستانم، آخر هفتهها دور هم جمع میشویم و دوره داریم. خیالم از این بابت راحت است که تا بحث کامی پیش میآید، دیگر نسخهای نمیماند که برای کامی بپیچند.
ارسال نظر