مکث در شبکه‌های اجتماعی
اسدالله امرایی گله از چرخ ستمگر بکنم یا نکنم روحت شاد که روزهای زیادی از شادمانی‌مان با صدای تو گذشت! مهدی افشار
مورخ و شاهد زنده «شش‌تایی‌هاش» رفت.‌ای دریغ......

نسرین معروف‌خانی
می‌دونین در کنار کلی چیز دوست داشتنیش من چی شو خیلی دوست داشتم؟ کت و شلواراش، که اینقدر پدر‌وار بود و نشون می‌داد که لباس هم خصلت صاحبشو می‌گیره. روحت شاد،‌ای مرد با لباس‌های مهربان.

کبوتر ارشدی
طهرون، مرتضی احمدی و تشییع بخشی از فرهنگ یک شهر
پیش پرده خوانی و بیات تهران

فرزانه ابراهیم‌زاده
توییت کردم مرتضی احمدی هم رفت طرف با یک اسم عجیب با عکس چه‌گوارا آمده نوشته مرتضی احمدی کیه؟ پسر سه ساله دوست منم می‌شناسش شما نمی‌شناسی فکری به حال خودت بکن

علیرضا بهرامی
این «مرتضی» 3 برابر اون «مرتضی» عمر کرد. راستی چطوری می‌شه که بعضیا «مرتضی احمدی» می‌شن، بعضیام «مرتضی پاشایی»؟!
یه شعر تو «وقتی‌که برف می‌بارد» داشتم، آخرش یه چیزی می‌گفت تو این مایه‌ها که فرصت نکردند بین سلام و احوال‌پرسی بگویند، راستی فلانی زنده است؟
می‌ترسم نرسم برم به کتابه سری بزنم، ببینم چی‌ بود؛ چون تکلیف ما نامشخصا از همه بدتره؛ نه اون مرتضی شدیم، نه این مرتضی می‌شیم... مگه خود صاحب اسم، کرامتی کنه...

کیوان فروزان
مرتضی احمدی هم رفت
حیف
یکی از هنرمندان ما مردم ابله(!! از فرمایشات استاد دانشگاه و روشنفکر انقلابی، اباذری) هم رفت
روزگار تلخی است که هم دلمان از مرگ هنرمند محبوب بگیرد، هم این جماعت روشنفکر برج عاج نشین و ضد مردم، دهانشان را باز کنند و بابت این ناراحتی به ما دشنام دهند!
مرتضی احمدی هم رفت

پیمان مقدم
صدای ماندگار روباه مکار رفت و به صدای ماندگار گربه نره ملحق شد/ مرتضی احمدی هم به جهان خاطره‌ها پیوست مثل مهدی آژیر، کنعان کیانی، عزت‌الله مقبلی، مهین بزرگی، اصغر افضلی و خیلی صداهای خاطره ساز دیگر/ خدا نگهدار جناب «ستون زاده» دوست‌داشتنی...

حبیب رضایی
اگر شهرمان -تهران مظلوم-صدایی داشت و اگر خاطرات می‌توانست گویا شود، جز صدای خش دار و جان‌ نشین، اقای احمدی نمی‌شد برایش صدایی تصور کرد...و کیست که نداند «تنها صداست که می‌ماند»..استاد مرتضی احمدی می‌ماند..همین

بابک چمن آرا
این یلدا را به یاد تمام لحظات خوشی که با مرتضی احمدی (پدربزرگ طهرون)داشتیم سرکنیم..
برایش حافظ بخوانیم و....
او از ما جدا شد؛ یاد او با ماست..

شهرام اقبال زاده
یاد آر ز شمع مرده ّیاد آر!
مرتضی احمدی به مفهوم درست کلمه هنرمندی مردمی و مردم دوست بود.هم اهل طنز بود و هم تآتر و هم ضربی خوان درچه یکی بود. وجه متمایز وی وجه فکری_فرهنگی وی بود و آثاری که در باره فرهنگ مردم و تهران نگاشت خواندنی است.
کارهای رادیویی او بخشی از حافظه نسل ماست.
یادش مانا و روانش شاد!

آوا مشکاتیان
تهرونِ بی قلندر
پیش تر نوشته بودم که پدرم همیشه یلدا را با انار و سه تار و نرگس و خواندن غزلی از حافظ نیکو می‌داشت، یلداهای بعد رفتنش هماره برایم آبستن بغضی بوده و هست.حالا، از این یلدا به بعد دلتنگی دیگری بر این شب افزون است. دیروز تهرون بی قلندر شد. قلندری می‌خواهد سالها زخمِ چند نسل را میان واژه و ریتم بخوانی و استوار لبخند بزنی...
مرتضی خانِ احمدی،مهرتان هماره در دلهامان ماناست...

مهدی وزیر بانی
مرتضا احمدی یک پرسپولیسی تمام عیار بود که روی بام هنر ایران خوش درخشید و رفت.پژوهش‌های او در زمینه فرهنگ عامه تهران منبعی خاص در این پروسه محسوب می‌شود که هرگز نمی‌توان در یک جمع‌بندی کوتاه به آن پرداخت. همکاری او با احمد شاملو بر سر اثر «خروس پری پیرهن زری» که تجربه متفاوت احمد شاملو در زمینه ادبیات کودک و نوجوان بوده است بسیار حائز اهمیت است. او یک پرسپولیسی بزرگ بود که سعی می‌کرد در تمام زوایای زندگی‌اش این مساله نمود داشته باشد. پرسپولیسی مردن شرافت بزرگی می‌خواهد که نصیب هر کسی نمی‌شود...