خودرو ملی؛ روایتی دیگر
محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت پس از گذشت بیش از یک دهه از تولید خودروی ملی کشور، تنها وزیری است که برای اولین بار تولید این نوع خودروها را عوامفریبی خواند. عوامفریبی از این بابت که پلتفرم این خودروها متعلق به کشور دیگری است؛ اما به نام خودروسازان ما آن هم با هزینههای تمام شده سرسامآور تمام میشود. تاکنون هیچ مقام رسمی از دولت با چنین صراحتی از عوامفریب بودن خودروهای ملی سخن نگفته بود. این در حالی است که خودروسازان نیز این روزها با نعمتزاده هم صدا شده و تولید خودروی ملی را فعالیتی بیهوده و هزینهساز برای شرکتهای خود میدانند.
محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت پس از گذشت بیش از یک دهه از تولید خودروی ملی کشور، تنها وزیری است که برای اولین بار تولید این نوع خودروها را عوامفریبی خواند. عوامفریبی از این بابت که پلتفرم این خودروها متعلق به کشور دیگری است؛ اما به نام خودروسازان ما آن هم با هزینههای تمام شده سرسامآور تمام میشود. تاکنون هیچ مقام رسمی از دولت با چنین صراحتی از عوامفریب بودن خودروهای ملی سخن نگفته بود.
این در حالی است که خودروسازان نیز این روزها با نعمتزاده هم صدا شده و تولید خودروی ملی را فعالیتی بیهوده و هزینهساز برای شرکتهای خود میدانند. بر همین اساس نعمتزاده پیش از اخذ رای اعتماد مجلس به وی در اظهارنظری پروژه خودروی ملی را عوام فریبی خوانده و تاکید کرده بود که تولید ملی را بعد از جنگ جهانی دوم آلمانیها مد کردند؛ این در حالی است که ما اصرار داشتیم تا جایی که ممکن است تولیدات بر اساس طراحی متخصصان داخلی و ساخت داخل باشد، اما اینکه بیاییم صد در صد کالایی را در داخل کشور به تولید برسانیم اعتقادی ندارم. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، نگاه واقع بینانه وزیر صنعت، معدن و تجارت به تولید خودرو میتواند تضمینکننده روزهای روشنی برای این صنعت باشد و تولیدکنندگان را به مسیر اصلی تولید بازگرداند؛ چراکه طی هشت سال گذشته خودروسازان در کنار الزاماتی که دولتهای نهم و دهم برای تولید خودروهای صد درصد ایرانی برایشان تعریف کرده بود وقت زیادی را تلف کردند؛ حال آنکه هماکنون با برداشتن قید تولید ملی باید به واقعیتهای این صنعت بازگردند. در این زمینه یک کارشناس خودرو عنوان میکند که جوینت شدن با شرکتهای معتبرو
بزرگ خودروسازی دنیا برای تولید خودرو به روز و با کیفیت میتواند واقعیت این روزهای صنعت خودروسازی کشور ما باشد. حال آنکه مسوولان و خودروسازان طی سالهای گذشته مشتریان را با تولید خودرو صد درصد ایرانی سرگرم کردند تا آنها از واقعیات کنونی این شرکتها غافل شوند. این اظهارنظرها در شرایطی است که در استراتژی و چشمانداز افق ۱۴۰۴ دست کم پنج پلتفرم ملی شامل دو پلتفرم برای ایران خودرو هدفگذاری شده و این شرکت نیز بنا به گفته قائم مقام مدیر عامل این شرکت پروژه طراحی یکی از پلتفرمهای جدید خود را آغاز کرده است.
استراتژی صنعت خودرو که به اعتقاد غضنفری وزیر پیشین صنعت، معدن و تجارت نیز به دور از واقعیات این صنعت و بلند پروازانه تدوین شده ظاهرا در مورد تولید خودروی ملی و طراحی پلتفرم نیز تمام جوانب را در نظر نگرفته و تدوینکنندگان آن با آمال و آرزوهای خود به نگارش این استراتژی پرداختهاند. با این حال تولید خودرویی تماما ایرانی، رویایی بوده که صنعت خودرو کشورمان بعد از نزدیک به چهار دهه، با تولید سمند در سال ۸۱ توانست آن را محقق کند.
با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند که تولید خودرویی کاملا ایرانی در کشور همواره با دو نوع نگاه متفاوت مطرح بوده است. یکی نگاهی احساسی و دیگری نگاهی واقعگرایانه. رییسجمهور پیشین از جمله کسانی بود که نگاه احساسی به این صنعت داشت؛ چراکه وی حدود هشت سال پیش وزمانی که چند ماهی بود کار خود را به عنوان رییسجمهور آغاز کرد، به ایران خودرو دستور داد تا یک خودرو «صد درصد ایرانی» تولید کند. تولید خودرو صد درصد ایرانی که در آبان سال ۱۳۸۴ مطرح شد، با دستور رییسجمهور قرار بود تا ۱۸ ماه بعد از آن تاریخ تکمیل شود و به بهرهبرداری برسد. تولید خودرویی کاملا ایرانی آن هم طی ۱۸ ماه، به این معنی است که خودرو مذکور باید بر اساس پلتفرمی ایرانی طراحی و تولید شودکه البته تاکنون شاهد چنین محصولی در کشور نبودهایم.
اما زمانی که ماجرای دستور تولید یک خودرو تماما ایرانی را در کنار گفته نعمتزاده قرار بدهیم، تفاوت دو نگاه مشخصتر میشود و میتوان دریافت که نگاه اول (وزیر صنعت دولت یازدهم) به اعتقاد بسیاری از کارشناسان واقعگرایانهتر بوده و نیاز به همکاری با خودروسازان بزرگ برای تولید یک محصول را رد نمیکند و نگاه دوم عجولانه و کمی احساسی است. احساسی بودن نگاه دوم آنجا اثبات میشود که دستور تولید یک خودرو تماما ایرانی و در نظر گرفتن ردیف بودجهای برای آن (در سر فصل بودجه سال ۸۵ ردیفی برای طراحی خودرو صد درصد ایرانی در نظر گرفته شده بود) منجر به تولید چنین خودرویی در کشور نشد و حتی داخلی سازی خودروهای تولید شده هم در حدی نبوده که بتواند در مقابل محدودیتهای بینالمللی مقاومت کند و سقوط بیش از ۵۰ درصدی را تجربه نکند. حال در شرایطی قرار داریم که مدیران شرکتهای خودروساز نیز به عوامفریبی خودروی ملی اعتراف میکنند کما اینکه چندی پیش جواد نجمالدین مدیرعامل شرکت ایران خودرو در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» ضمن تایید اظهارات نعمتزاده تاکید کرد که «آن بخش از بحث خودرو ملی که میگوید همه چیز آن باید داخلی باشد و بابت آن به
خودروسازان فشار میآوریم که اگر خودرو تو ملی است، چرا قطعه خارجی میآوری، خب بله این عوامفریبی است، اما آن بخش که به طراحی و توسعه داخلی مربوط میشود، عوامفریبی نیست. آقای نعمتزاده منظورشان بخش اول بوده است.» از سوی دیگر، سعید مدنی مدیرعامل شرکت سایپا نیز به نوعی عوامفریبی در تولید خودرو ملی را تایید و عنوان کرد که شرکتهای خودروساز بزرگ دنیا نیز طراحی پلتفرم، ساخت قطعات، بدنه و ... را به شرکتهای صاحبنام سفارش میدهند و هیچ شرکتی خودرو ملی به معنای واقعی ندارد.
ارسال نظر