سهم خودروسازان آمریکایی از بازار این کشور از ۹۰ درصد در دهه ۶۰ میلادی به ۴۵ درصد در سال ۲۰۱۵ رسیده است
بحران مشتری در کمین خودروسازی آمریکا
دنیای اقتصاد: صنعت خودروی ایالات متحده در طول تاریخ خود چند بحران بزرگ را پشت سر گذاشته است که آخرین آنها در سال ۲۰۰۸ میلادی بروز کرد. تحلیلگران پیشبینی میکنند که بحران بزرگ بعدی حوالی سال ۲۰۲۵ خودروسازی این کشور را دربرخواهد گرفت. بحرانی که این بار در حوزهای متفاوت با آثاری متفاوت خواهد بود. روند طی شده طی ۵۰ سال اخیر نشان میدهد که خودروسازان آمریکایی بهطور پیوسته با از دست رفتن سهم بازار در کشور خود روبهرو بودهاند. این روند در آینده سریعتر خواهد شد. به ویژه که ترکیب محصولات پرفروش خودروسازان داخلی آمریکا نیز در حال تغییر است.
دنیای اقتصاد: صنعت خودروی ایالات متحده در طول تاریخ خود چند بحران بزرگ را پشت سر گذاشته است که آخرین آنها در سال ۲۰۰۸ میلادی بروز کرد. تحلیلگران پیشبینی میکنند که بحران بزرگ بعدی حوالی سال ۲۰۲۵ خودروسازی این کشور را دربرخواهد گرفت. بحرانی که این بار در حوزهای متفاوت با آثاری متفاوت خواهد بود. روند طی شده طی ۵۰ سال اخیر نشان میدهد که خودروسازان آمریکایی بهطور پیوسته با از دست رفتن سهم بازار در کشور خود روبهرو بودهاند. این روند در آینده سریعتر خواهد شد. به ویژه که ترکیب محصولات پرفروش خودروسازان داخلی آمریکا نیز در حال تغییر است. آنها سهم بازار ۴۵ درصدی کنونی را با فروش تراکها و خودروهای شاسی بلند به دست آوردهاند و در بازار خودروهای سدان و کلاس اقتصادی خودروسازان ژاپنی بازار آمریکا را در دست گرفتهاند. تفاوت این بحران با بحرانهای دیگر در این است که در صورت وقوع آن دیگر اثری مقطعی و گذرا نخواهد داشت و میتواند برای دههها خودروسازی آمریکا را به عقب براند.در سال ۱۹۶۶، سه خودروساز بزرگ آمریکا سهم ۶/ ۸۹ درصدی از بازار آمریکای شمالی را در اختیار داشتند اما در سال ۲۰۱۵ این نرخ به ۴۵ درصد رسیده است. در حال حاضر جنرالموتورز با سهم ۱۷ درصدی از بازار بومی آمریکای شمالی همچنان رکورددار بیشترین سهم از این حوزه است. رتبه دوم از آن فورد موتورز با سهم حدود ۱۵ درصدی است.
کارشناسان بر این باورند که تا سال ۲۰۲۵ خودروسازی آمریکا یک بار دیگر بحران را تجربه خواهد کرد. ولی اینبار نه از جنس آن بحرانی که در سال ۲۰۰۸ روی داده بود. در حقیقت پیشبینیها حاکی از آن است که رونق فعلی تولید خودرو در این کشور به گونهای است که تا کمتر از یک دهه دیگر این کشور با یک سونامی جدید روبهرو میشود. تحلیلگرانی که تئوری فوق را مطرح کردهاند، معتقدند در سال ۲۰۰۸ خودروسازان آمریکایی با چالش بزرگ نبود خریدار خارجی و افزایش سرسامآور بدهیها مواجه شده بودند، اما اگر اوضاع به روال فعلی پیش برود در سال ۲۰۲۵ آمریکاییها یک بحران جدید از نوع داخلی را تجربه خواهند کرد. به این معنی که خریداران داخلی خودروهای آمریکایی از نظر درصد به کمترین میزان طی تمام دوران خودروسازی این کشور میرسند و فرصتی طلایی برای عرضاندام خارجیها پدید میآید. در این میان نامزدهای اصلی این نقشآفرینی، ژاپنیها، آلمانها و به طرزی ترسناک چینیها هستند. هربار که خودروسازی این کشور دچار یک بحران شده است، شرایطی مساعد را قبل از وقوع آن تجربه کرده بود. طبق آمار این صنعت طی سه دوره وارد بحران و از آن خارج شده است.
تازهترین بررسیها در مورد چشمانداز بازار جهانی خودرو نشان میدهد که بازار فروش خودرو در آمریکا بهعنوان پویاترین بازار فعلی اتومبیل در دنیا، طی سال جاری میلادی از مرز ۵/ ۱۶ میلیون خودرو عبور خواهد کرد. درحالیکه بازار فروش خودرو آمریکا در سال ۲۰۰۸ میلادی کمتر از ۱۳ میلیون خودرو بوده است. باید گفت که اکنون آمریکاییها بیش از پیش خودروی نو میخرند. در سال ۲۰۱۵ فروش خودرو در آمریکا به میزان ۸/ ۵ درصد نسبت به سال ۲۰۱۴ افزایش یافت و به مرز ۲/ ۱۶ میلیون خودرو رسید. در مقایسه با آمریکا، بازار فروش خودرو در اروپا که از یک رکود ۶ساله بیرون میآید، پویایی بسیار کمتری خواهد داشت. فروش خودرو شخصی در اروپا که در سال ۲۰۱۵ میلادی به مرز ۱۳ میلیون دستگاه خودرو رسیده است، در سال جاری ۳ درصد رشد خواهد داشت. این در حالی است که بازار فروش خودرو در اروپا در سالهای پیش از بحران مالی و اقتصادی جهانی (سال ۲۰۰۷) در مرز ۱۶ میلیون دستگاه در سال بوده است. چین بزرگترین بازار فروش خودرو در جهان است. در سال گذشته بیش از ۵/ ۲۳ میلیون خودرو در این بازار به فروش رسیده است. بازار خودرو چین در سال گذشته با روند کاهش رشد روبهرو شده است و این روند کاهشی برای سال ۲۰۱۶ میلادی نیز ادامه خواهد داشت.
رشد بازار خودرو در چین در سال ۲۰۱۵ میلادی ۹/ ۶ درصد بوده است. این در حالی بود که در سال ۲۰۱۳ بازار خودرو چین یک رشد ۱۴درصدی داشته است. ثبات جایگاه آمریکا بهعنوان نخستین کشور تولیدکننده خودرو در جهان در طول ۸ دهه از سالهای قرن بیستم میلادی تداوم داشت اما سرانجام در سال ۱۹۸۰ خودروسازی ژاپن که دوران شکوفایی خود را از یک دهه پیشتر و با قدرت فراوان آغاز کرده بود، در ادامه حرکت پرشتاب و جهشگونهاش، از آمریکا پیشی گرفت و برای اولینبار این کشور را از صدر فهرست بزرگترین تولیدکنندگان خودرو به پایین کشید. به دنبال این اتفاق و با فاصلهای چندساله، بار دیگر این ماجرا برای آمریکا تکرار شد و اینبار همسایه غربی کشور ژاپن یعنی جمهوری خلق چین بود که ایفاگر نقش نخست در صحنه رقابت جهانی خودروسازان شد و در سال ۲۰۰۸ میلادی با پشتسر گذاشتن آمریکا، این کشور را به رتبه سوم فرستاد و پس از ژاپن در رتبه دوم دنیا ایستاد، البته یک سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۹ از ژاپن نیز سبقت گرفت و جایگاه نخست جهان را از آن خود کرد و تا به امروز هم این صدرنشینی را از دست نداده است. کشور آمریکا همواره در جمع برترین تولیدکنندگان خودروی جهان حضوری دائمی داشته و بهعنوان یکی از ۳ کشور دارای بیشترین تعداد خودروی تولیدشده در دنیا مطرح بوده است.
دهه 60؛ حکمرانی داخلیها
باید اعتراف کرد که انقلابیترین تغییرات خودروسازی آمریکا شامل سه غول جنرالموتورز، فورد و کرایسلر، در دهه ۶۰ رخ داد. در حقیقت افزایش چشمگیر تولید و فروش خودرویی که در این دهه حادث شد، مربوط به سرمایهگذاری ۳۳ میلیارد دلاری دولت مرکزی فدرال در حوزه توسعه و افزایش راههای ارتباطی بوده است. در نتیجه این رشد مسیرهای مواصلاتی، بخش بزرگی از خانوادههای حاشیهنشین نیز به شهرهای بزرگ وصل شدند و در نتیجه نیازشان به یک وسیله نقلیه نیز منجر به افزایش تقاضا شد. در سال ۱۹۶۶، سه خودروساز بزرگ آمریکا سهم ۶/ ۸۹ درصدی از بازار آمریکای شمالی را در اختیار داشتند. از ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹، واردات با نرخ متوسط سالانه ۸۴ درصد افزایش یافته است. فولکسواگن بیتل دراینبین رکورددار بود. بخش دیگر واردات به خودروهای اسپرت مربوط میشد که تولیدکنندگان آمریکایی در آن حضور جدی نداشتند. خداحافظی برند رامبلر در این مقطع کمک شایانی به جمعآوری مشتریان آن توسط برندهای دیگر کرد. رامبلر چهارمین برند محبوب خودرو در ایالاتمتحده بود و یک اقتصادیساز بهحساب میآمد. حضور فوردموستانگ در سال ۱۹۶۴، یک تحول شگرف در فروش خودروهای اسپرت آمریکایی ایجاد کرد.
این خودرو توانست بخشی از مخاطبان خودروهای اسپرت اروپایی را جلب کرده و بازار را بیشتر به نفع تولیدات داخلی متمایل کند. بعدها شورولت کامارو، پونتیاک فایربرد و پلیموث باراکودا آنقدر موفقیت بهدست آوردند که عملا کمتر خودروساز خارجی جرات حضور در این بازار را داشت. بخش خارجی بازار آمریکا به خودروهایی لوکس مانند فراری، بنتلی و رولزرویس و چند برند دیگر محدود میشد که مشابهی در سبد محصولات داخلی نداشتند و البته خودروهای کممصرفی که اکثرا از آلمان میآمدند و چندان مورد توجه مصرفکنندگان آمریکایی نبودند. فروش خودروهای عضلانی در اواخر دهه ۶۰ به اوج خود رسید. در دهه ۶۰ میلادی، جنرالموتورز سلطه قبلی خود را با یکهتازی برند شورولت ادامه داد. این زیرمجموعه با تولید بیش از یک میلیون و ۶۵۳ هزار دستگاه مقام اول را به اسم خود ثبت کرد. فورد همان سال با تولید بیش از یک میلیون و ۴۳۹ هزار دستگاه در مقام دوم قرار میگرفت.
پلایموث زیرمجموعه اسپرتساز کرایسلر هم با تولید حدود ۴۸۳هزار دستگاه در جایگاه سوم قرار گرفت. سال ۱۹۶۱ فورد عنان کار را از شورولت گرفت و با تولید بیش از یک میلیون و ۳۳۸ هزار دستگاه یکهتاز شد. شورولت دوم و اینبار رامبلر در جایگاه سوم ایستاد. از ۶۲ تا ۶۶ میلادی شورولت به جایگاه اول بازگشت و این برتری را تا پایان دهه محافظت کرد. کل آمار فروش برندهای داخلی و خارجی در سال ۱۹۶۱ آمریکا رقم ۵ میلیون و ۹۳۵ هزار دستگاهی را نشان میدهد. جهش ناگهانی تولید در سال ۱۹۶۳ این عدد را به ۷ میلیون و ۷۲۰ هزار دستگاه رساند. سه سال بعد این عدد باز هم رشد کرد و به ۸ میلیون و ۱۰۱ هزار دستگاه افزایش یافت. اوج تولید خودروسازی در آمریکا طی دهه ۶۰ در سال ۱۹۶۵ روی داد که طی آن بیش از ۹ میلیون و ۳۳۲ هزار دستگاه خودرو ساخته و فروخته شد. با شروع دهه ۷۰ و بروز بحرانهای نفتی و مالی ساخت خودرو تا ۸ میلیون و ۴۰۰ هزار دستگاه کاهش پیدا کرد.
دهه 90؛ صدای پای غریبه
خودروسازی آمریکا در دهه ۹۰ با یک رکود اقتصادی که منجر به کاهش فروش و زیان شرکتها بود، آغاز شد. یکی از دلایل اصلی این رکود، حمله به کویت توسط عراق بود که باعث یک جهش موقت در قیمت نفت شد. با اینحال خودروسازان با افزایش تولید و فروش تراک و کامیونهای سبک، بخشی از افول را جبران کردند. در این دوره واردات برندهایی مانند تویوتا، و نیسان و هوندا بهشدت افزایش پیدا کرد. از این دهه بود که خودروسازان ژاپنی با استفاده از قوانین سهلگیرانه تجارت در ایالات متحده، احداث کارخانههای خود را در این کشور نیز توسعه داده یا آغاز کردند. کارخانه مونتاژی که توسط هوندای ژاپن در کارولینای شمالی تاسیس شده بود منحصرا به تولید مدل اس ۲۰۰۰ اختصاص یافت و این بهاین معنا بود که ناگهان سبک و سیاق اسپرتهای سبک در آمریکا با این ژاپنی تغییر پیدا کرد. در سال ۱۹۹۸، کرایسلر و دایملر-بنز با یک «ادغام موازی» توافق کردند؛ بنابراین سه شرکت بزرگ خودروسازی به یک خودروسازی واحد تبدیل شدند.
بااینحال، برخورد فرهنگی بین دو بخش و عدم توافق روی بخشهای مهندسی و مدیریت، خیلی زود به این اتحاد پایان داد. گفتیم که شروع دهه ۹۰ با کاهش چشمگیر تولید خودروسازان آمریکایی بود. در دهه ۹۰ جنرال موتورز با کنار زدن فورد و کرایسلر و با فاصله زیاد به بزرگترین خودروساز آمریکا تبدیل شد. شاید در دهه ۶۰ رقابت بین فورد و شورولت در این بازار دیدنی بود ولی در دهه ۹۰ به طرزی غیرقابل تصور این شرکت طی تمام ۱۰ سال توانست مقام اول تولید خودرو در آمریکای شمالی را تصاحب کند. تولید آمریکا در سال ۱۹۹۰ چیزی حدود ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار دستگاه بود. این عدد طی ۲ سال آینده به ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار دستگاه نیز کاهش پیدا کرد، ولی مجددا با تصویب طرحاعطای وامهای کمبهره تیراژ تولید حتی تا ۸ میلیون و ۹۹۰ هزار دستگاه هم افزایش پیدا کرد اما وضعیت متزلزل خودروسازان این رشد را در بازه ۸ میلیون دستگاه نگاه میداشت.
عصر حاضر؛ تهدید جدی میشود
در حال حاضر جنرالموتورز با سهم ۱۷ درصدی از بازار بومی آمریکای شمالی همچنان رکورددار بیشترین سهم از این حوزه است. رتبه دوم از آن فورد موتورز با سهم حدود ۱۵ درصدی است. تویوتای ژاپن با در اختیار داشتن نزدیک به ۱۳ درصد از بازار، مقام سوم را در اختیار دارد. گروه کرایسلر بدون احتساب شریک جدیدش یعنی فیات با اندکی اختلاف پایینتر از تویوتا قرار گرفته است. نیسان و هوندا هر کدام با سهمی کمتر از ۱۰ درصد، مقامهای پنجم و ششم را در اختیار خود گرفتهاند. هیوندای و کیا این دو خودروساز بزرگ کرهجنوبی نیز مقامهای هفتم و هشتم را با سهمی کمتر از ۵ درصد کسب کردهاند و دستآخر بامو آلمان با سهمی معادل ۲ درصد دهمین برند حاضر در بازار آمریکای شمالی است. در این بین غیبت فولکسواگن و مرسدسبنز در میان بزرگان بازار آمریکا بهشدت احساس میشود. بازاری که در حال تغییر شکل دادن است و جا برای خارجیها بیشتر از هر زمان دیگر در آن باز شده است.
ارسال نظر