زنان و مشارکت در عرصه تعاون
دکتر سوسن باستانی، معاون بررسیهای راهبردی معاونت امور زنان ریاست جمهوری و مسئول دبیرخانه ستاد ملی زن و خانواده، سخنران روز دوم همایش بینالمللی مزیتها و ظرفیتهای تعاونیها بود. متن پیشرو خلاصهای از سخنرانی وی در این همایش است.
مشارکت به عنوان یکی از عناصر مهم سرمایه اجتماعی، از ارکان رشد و پیشرفت تمامی جوامع شناخته شده است. تعاون نیز به عنوان عنصری سیستماتیک از مفهوم مشارکت، امروز توانسته به عنوان یک راهکار علمی، از بطن سنتهای دیرین کشورها برخاسته و جایگاه ویژه خود را در رشد و توسعه به اثبات برساند.
مشارکت به عنوان یکی از عناصر مهم سرمایه اجتماعی، از ارکان رشد و پیشرفت تمامی جوامع شناخته شده است. تعاون نیز به عنوان عنصری سیستماتیک از مفهوم مشارکت، امروز توانسته به عنوان یک راهکار علمی، از بطن سنتهای دیرین کشورها برخاسته و جایگاه ویژه خود را در رشد و توسعه به اثبات برساند.
دکتر سوسن باستانی، معاون بررسیهای راهبردی معاونت امور زنان ریاست جمهوری و مسئول دبیرخانه ستاد ملی زن و خانواده، سخنران روز دوم همایش بینالمللی مزیتها و ظرفیتهای تعاونیها بود. متن پیشرو خلاصهای از سخنرانی وی در این همایش است.
مشارکت به عنوان یکی از عناصر مهم سرمایه اجتماعی، از ارکان رشد و پیشرفت تمامی جوامع شناخته شده است. تعاون نیز به عنوان عنصری سیستماتیک از مفهوم مشارکت، امروز توانسته به عنوان یک راهکار علمی، از بطن سنتهای دیرین کشورها برخاسته و جایگاه ویژه خود را در رشد و توسعه به اثبات برساند.
تعاون و همکاری به عنوان یکی از مهمترین آموزههای دینی و اعتقادی ما مسلمانان، به عنوان یک مفهوم جهانشمول و راهبردی در جهت رشد و توسعه در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی مورد توجه است.
از نگاه سازمانهای بینالمللی نیز، تشکیل تعاونیها از جمله تعاونیهای زنان به عنوان یکی از راهبردهای اساسی کاهش نابرابری و افزایش مشارکت در تمام امور به ویژه امور اقتصادی به دولتها توصیه میشود. این اهمیت تا جایی است که سازمان جهانی کار، انجام فعالیت تعاونی برای زنان را شرافتمندانهترین نوع فعالیت اقتصادی میداند و با تاکید بر اقتصاد مشارکتی، افزایش مشارکت زنان در تعاون را در همه سطوح به ویژه سطوح مدیریتی و راهبری مورد توجه ویژه قرار میدهد.
وجود چالشهای مختلف در اشتغال زنان و جمعیتهای هدفی که به لحاظ اجتماعی از اولویت برخوردارند ما را بر آن میدارد الگویی را طراحی کنیم تا حضور زنان را در حوزه اشتغال پررنگتر کند. وجود دو و نیم میلیون زن سرپرست خانوار، بیکاری بالای چهل درصدی برای زنان دارای تحصیلات دانشگاهی، هدررفت پتانسیل و تواناییهای زنان در عرصه مشاغل خانگی و به طور کلی نرخ پایین اشتغال زنان در جامعه که در دهه اخیر روند نزولی نیز داشته است، ضرورت اتخاذ یک رویکرد مبتنی بر اعمال تغییرات را در این عرصه روشن کرده است.
برابر آمارها، زنان یک سوم تعاونیهای کشور را به خود اختصاص دادهاند و هم اکنون چهار میلیون نفر از زنان کشور عضو تعاونیها هستند.
در حال حاضر ۱۷ درصد مدیران عامل تعاونیهای کشور و ۲۳ درصد اعضای هیات مدیره و بازرسان تعاونیها را زنان تشکیل میدهند.
سه گرایشی که تعاونیهای زنان در آن بیش از سایر گرایشها تشکیل شده است، به ترتیب تعاونیهای خدمات، تعاونیهای صنعتی و تعاونیهای کشاورزی هستند که نزدیک به ۸۵ درصد تعاونیهای زنان را شامل میشوند.
تعاونیهای زنان در ایران، هم به دلیل ظرفیتهای قانونی و اجتماعی و هم به لحاظ گروه هدفی که تحت پوشش دارند، از قابلیتها و توانمندیهای قابل توجهی برای تحقق اهداف توسعه پایدار و اشتغالزایی در کشور برخوردارند. ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و زمینهسازی برای حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و ایجاد روحیه خودباوری و اعتماد به نفس از مهمترین کارکردهای تعاونیهای زنان به شمار میرود. دولت میبایست با مقرراتزداییهای مقتضی در این بخش از یک سو و حمایتهای لازم از سوی دیگر، عرصه را بر زنان تعاونگر فراخ نموده و با این باور که اعتماد به توانمندیهای زنان و زدودن موانع در مسیر ارتقای تعاونیهای زنان میتواند مشارکت اقتصادی زنان ما را افزایش دهد، با عزمی واقعی و همه جانبه و با مساعدت تمامی بخشهای اقتصادی این مهم را حمایت کند.
مشارکت به عنوان یکی از عناصر مهم سرمایه اجتماعی، از ارکان رشد و پیشرفت تمامی جوامع شناخته شده است. تعاون نیز به عنوان عنصری سیستماتیک از مفهوم مشارکت، امروز توانسته به عنوان یک راهکار علمی، از بطن سنتهای دیرین کشورها برخاسته و جایگاه ویژه خود را در رشد و توسعه به اثبات برساند.
تعاون و همکاری به عنوان یکی از مهمترین آموزههای دینی و اعتقادی ما مسلمانان، به عنوان یک مفهوم جهانشمول و راهبردی در جهت رشد و توسعه در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی مورد توجه است.
از نگاه سازمانهای بینالمللی نیز، تشکیل تعاونیها از جمله تعاونیهای زنان به عنوان یکی از راهبردهای اساسی کاهش نابرابری و افزایش مشارکت در تمام امور به ویژه امور اقتصادی به دولتها توصیه میشود. این اهمیت تا جایی است که سازمان جهانی کار، انجام فعالیت تعاونی برای زنان را شرافتمندانهترین نوع فعالیت اقتصادی میداند و با تاکید بر اقتصاد مشارکتی، افزایش مشارکت زنان در تعاون را در همه سطوح به ویژه سطوح مدیریتی و راهبری مورد توجه ویژه قرار میدهد.
وجود چالشهای مختلف در اشتغال زنان و جمعیتهای هدفی که به لحاظ اجتماعی از اولویت برخوردارند ما را بر آن میدارد الگویی را طراحی کنیم تا حضور زنان را در حوزه اشتغال پررنگتر کند. وجود دو و نیم میلیون زن سرپرست خانوار، بیکاری بالای چهل درصدی برای زنان دارای تحصیلات دانشگاهی، هدررفت پتانسیل و تواناییهای زنان در عرصه مشاغل خانگی و به طور کلی نرخ پایین اشتغال زنان در جامعه که در دهه اخیر روند نزولی نیز داشته است، ضرورت اتخاذ یک رویکرد مبتنی بر اعمال تغییرات را در این عرصه روشن کرده است.
برابر آمارها، زنان یک سوم تعاونیهای کشور را به خود اختصاص دادهاند و هم اکنون چهار میلیون نفر از زنان کشور عضو تعاونیها هستند.
در حال حاضر ۱۷ درصد مدیران عامل تعاونیهای کشور و ۲۳ درصد اعضای هیات مدیره و بازرسان تعاونیها را زنان تشکیل میدهند.
سه گرایشی که تعاونیهای زنان در آن بیش از سایر گرایشها تشکیل شده است، به ترتیب تعاونیهای خدمات، تعاونیهای صنعتی و تعاونیهای کشاورزی هستند که نزدیک به ۸۵ درصد تعاونیهای زنان را شامل میشوند.
تعاونیهای زنان در ایران، هم به دلیل ظرفیتهای قانونی و اجتماعی و هم به لحاظ گروه هدفی که تحت پوشش دارند، از قابلیتها و توانمندیهای قابل توجهی برای تحقق اهداف توسعه پایدار و اشتغالزایی در کشور برخوردارند. ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و زمینهسازی برای حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و ایجاد روحیه خودباوری و اعتماد به نفس از مهمترین کارکردهای تعاونیهای زنان به شمار میرود. دولت میبایست با مقرراتزداییهای مقتضی در این بخش از یک سو و حمایتهای لازم از سوی دیگر، عرصه را بر زنان تعاونگر فراخ نموده و با این باور که اعتماد به توانمندیهای زنان و زدودن موانع در مسیر ارتقای تعاونیهای زنان میتواند مشارکت اقتصادی زنان ما را افزایش دهد، با عزمی واقعی و همه جانبه و با مساعدت تمامی بخشهای اقتصادی این مهم را حمایت کند.
ارسال نظر