اعتماد به فرزند
نوجوانی به سنین ۱۳ تا ۱۹ سال اطلاق میگردد هر چند که تغییرات این دوره از زندگی ممکن است در برخی از افراد زودتر شروع شود. یکی از اولین تغییراتی که در نوجوانان رخ میدهد «استقلال طلبی» بیش از پیش آنها است. بسیار مهم است که والدین به نوجوان خود اعتماد کنند. در واقع یکی از عناصر مهم رابطه پدر و مادر با فرزندان اعتماد والدین به فرزند است. علاوهبر این، اعتماد والدین به فرزند گاهی موجب میشود که فرزند سعی کند تا بیشتر اعتماد آنها را جلب کند و از آنجایی که یک نوع حمایت و امنیت را از جانب والدین احساس میکند کمتر به سوی خطرها میرود.
نوجوانی به سنین 13 تا 19 سال اطلاق میگردد هر چند که تغییرات این دوره از زندگی ممکن است در برخی از افراد زودتر شروع شود. یکی از اولین تغییراتی که در نوجوانان رخ میدهد «استقلال طلبی» بیش از پیش آنها است. بسیار مهم است که والدین به نوجوان خود اعتماد کنند. در واقع یکی از عناصر مهم رابطه پدر و مادر با فرزندان اعتماد والدین به فرزند است. علاوهبر این، اعتماد والدین به فرزند گاهی موجب میشود که فرزند سعی کند تا بیشتر اعتماد آنها را جلب کند و از آنجایی که یک نوع حمایت و امنیت را از جانب والدین احساس میکند کمتر به سوی خطرها میرود. اعتماد به فرزندان به معنی بستن چشمها و توهم دور بودن خطر از آنها نیست. اعتماد به فرزند باید با وضع قوانین و حد و مرزهایی همراه باشد. برخی از والدین بدون هیچ دلیل واقعیای، تنها بر مبنای کوچک دیدن آنها، به فرزندان خود اعتماد ندارند و این بدترین احساسی است که والدین به فرزند خود منتقل میکنند، «حس مورد اعتماد نبودن» و این حس عزت نفس نوجوان را خدشهدار میکند.
بسیاری از والدین از دروغگویی فرزندان خود شکایت میکنند و دروغگویی را دلیل عدم اعتماد آنها به فرزندشان میدانند. سوال درست این است: «چه چیزی موجب میشود تا یک نفر دروغ بگوید؟» در سالهای اولیه زندگی، از جمله دوران نوجوانی، انسانها در پی شناخت، آزمون و خطا و شکلگیری شخصیت خود هستند؛ یعنی اینکه هر انسانی ممکن است دروغ بگوید، زیرا یکی از طرحهای الهی این است که از شناخت دروغ به شناخت صداقت برسیم، اما در بسیاری از انسانها تکرار فعل (یعنی دروغگویی) یا بیماریها و اختلالات شخصیتی موجب دروغگو شدن آنها میشود. باز میگردیم به سوال قبلی، «چه چیزی موجب میشود تا یک نفر دروغ بگوید؟»مهمترین عامل در شکلگیری شخصیت دروغگو، «ترس» است. فرزند شما وقتی بترسد از اینکه شما او را تنبیه، مجازات یا طرد کنید، یا حتی اگر احساس کند که شما او را درک نخواهید کرد پس به دروغ متوسل میشود؛ وقتی دروغهای او بیشتر و تکرار شود مسلما از او یک شخصیت دروغگو ساخته میشود. شما باید از بدو تولد حمایت و امنیت را به کودک خود تقدیم کنید تا او به شما اعتماد کند و حقیقتا شما را دوست بدارد.
راه حل چیست؟
بسیاری از والدین از دروغگویی فرزندان خود شکایت میکنند و دروغگویی را دلیل عدم اعتماد آنها به فرزندشان میدانند. سوال درست این است: «چه چیزی موجب میشود تا یک نفر دروغ بگوید؟» در سالهای اولیه زندگی، از جمله دوران نوجوانی، انسانها در پی شناخت، آزمون و خطا و شکلگیری شخصیت خود هستند؛ یعنی اینکه هر انسانی ممکن است دروغ بگوید، زیرا یکی از طرحهای الهی این است که از شناخت دروغ به شناخت صداقت برسیم، اما در بسیاری از انسانها تکرار فعل (یعنی دروغگویی) یا بیماریها و اختلالات شخصیتی موجب دروغگو شدن آنها میشود. باز میگردیم به سوال قبلی، «چه چیزی موجب میشود تا یک نفر دروغ بگوید؟»مهمترین عامل در شکلگیری شخصیت دروغگو، «ترس» است. فرزند شما وقتی بترسد از اینکه شما او را تنبیه، مجازات یا طرد کنید، یا حتی اگر احساس کند که شما او را درک نخواهید کرد پس به دروغ متوسل میشود؛ وقتی دروغهای او بیشتر و تکرار شود مسلما از او یک شخصیت دروغگو ساخته میشود. شما باید از بدو تولد حمایت و امنیت را به کودک خود تقدیم کنید تا او به شما اعتماد کند و حقیقتا شما را دوست بدارد.
راه حل چیست؟
- با فرزندان خود صحبت کنید و سعی کنید آنها را تشویق کنید تا با شما صحبت کنند؛ یعنی سعی کنید بیشتر از اینکه شما با آنها صحبت کنید، آنها با شما صحبت کنند.
- «احساس امنیت» چیزی است که شما از ابتدای تولد باید به فرزند خود بدهید. احساس امنیت موجب تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس فرزند شما شده و باعث میشود که او کمتر به دروغ گرایش پیدا کند.
- فرزند خود را بابت اشتباهاتش تنبیه نکنید. مهمتر از تنبیه بابت اشتباهات، شما باید به فرزند خود بیاموزید که «هر انسانی اشتباه میکند و باید از اشتباهاتش درس بگیرد». زمانی که شما فرزندتان را بابت اشتباهاتش تنبیه (کلامی، رفتاری، جسمی و...) میکنید، به مرور او یاد میگیرد که برای فرار از تنبیه شما بهتر است دروغ بگوید، همچنین، دچار خودتنبیهی شده و عزت نفس او کاهش مییابد. پس نتیجه میگیریم که بالا بودن میزان عزت نفس افراد رابطه مستقیمی دارد با دروغ نگفتن آنها.
- اگر فرزند شما عمل بدی را مرتکب میشود، آن کار را مورد انتقاد قرار دهید و نه شخصیت او را. بهترین نوع تربیت، تربیت مثبت است. بنابراین، وقتی شما فرزندی با عزت نفس بالا و متعاقبا صادق تربیت کنید، خیلی راحتتر میتوانید به او اعتماد کنید و او هم خیلی بیشتر سعی میکند که اعتماد شما را جلب کند. این نوع تربیت یک رابطه سالم میان پدر و مادر با فرزند میسازد. همچنین، زمانی که شما به فرزند خود اعتماد میکنید نکات زیر در نظر داشته باشید:
- به او بفهمانید اعتماد شما ممکن است که متناسب با رفتار منفی او سلب شود،
- به او بگویید شما راغب هستید که با بازخورد مثبت از طرف او بیشتر به او اعتماد کنید،
- برای او مشخص کنید که آزادی او حد و مرز دارد،
- به او بگویید که انسان شرافتمند و ارزشمندی است و سعی کنید تا شان او را به خودش نشان دهید تا شان خود را بشناسد و هم شان خود رفتار و زندگی کند،
- به او اطمینان دهید که شما همیشه حامی رشد و پیشرفت او هستید،
- برای او مشخص کنید که شما حق دارید هر جا که خطر در کمین فرزندتان است او را منع کنید و او هم باید بپذیرد (مطمئن باشید وقتی فرزند شما اطمینان داشته باشد که شما قصد آزار و محدود کردن او را ندارید، خواستههای منطقی شما را قبول خواهد کرد)،
- «نه» گفتنهای غیرمنطقی و همیشه «نه» گفتن را کنار بگذارید،
- اگر به شما دروغی گفت حتما دلیل دروغ را جویا شوید تا متوجه شوید که فرزند شما در چه زمینه اخلاقی، ذهنی و روانی ضعیف است و به کمک نیاز دارد،
- پیشروی حوزه استقلال فرزند خود را به رسمیت بشناسید و بند ناف وابستگی خود به او را قطع کنید، بگذارید تا پریدن را تمرین کند،
- همیشه او را با اطمینان دادن به اینکه «میتواند» رشد و پیشرفت کند و بهترین کارها را انجام دهد، تشویق کنید. دروغ نگو، دزدی نکن، معتاد نشو و.... کارساز نیست. فرزند شما آگاهی، شناخت و فرصتهای مثبت را نیاز دارد. اگر مثبتها را تشخیص ندهد و پیدا نکند، بنابراین به منفی گرایش پیدا میکند.
- به او مسوولیتهایی بدهید، همچنین، اجازه دهید کارهایی که میتواند را خودش انجام دهد،
- به او بیاموزید که مسوولیت عواقب انتخابها و رفتارهایش فقط بر عهده خودش است،
- به او بیاموزید که اگر خسارتی به کسی وارد کند باید جبران خسارت کند،
- از بهکار بردن جملات و کلمات منفی و تحقیر آمیز نسبت به او اکیدا پرهیز کنید (مانند: تو هیچی نمیشوی، تو دروغگویی، تو بزدلی و...)،
- گاهی در ماجراجوییها و مکاشفاتش با او همراه شوید،
- هر بار که رفتاری در جهت جلب اعتماد شما انجام میدهد بیش از پیش به او حس اعتماد، امنیت و حمایت بدهید،
- به هدفسازی او کمک کنید، انگیزههای مثبت در او ایجاد کنید و او را در جهت مثبت گرایی تشویق و حمایت کنید. مسلما نکات تربیتی بسیاری در این زمینه وجود دارد و ما سعی کردیم به هفده مورد مهم آنها اشاره کنیم. فراموش نکنید که تربیت فرزند شما، حداقل، از دوران جنینی او شروع میشود؛ مهمترین سالهای تربیت او از بدو تولد تا ۷ سالگی او است اما تربیت فرزند تا بیست سالگی او از حساسیت زیادی برخوردار است. امیدواریم که این مقاله برای شما مفید بوده باشد.
ارسال نظر