منجلاب پول‌های ناشناخته
نیکلاس کانفسور خبرنگار سیاسی نیویورک تایمز انتخابات میان دوره‌ای کنگره آمریکا که روز سه‌شنبه (۴ نوامبر/۱۳ آبان) برگزار شد برای باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا و حزب دموکرات سرنوشت‌ساز خواهد بود. با پیشتازی جمهوری‌خواهان در کنگره و مجلس نمایندگان زنگ خطر برای رئیس‌جمهور آمریکا به صدا در آمده است و جمهوری‌خواهان پس از گذشت هشت سال توانستند اکثریت کرسی‌ها در هر دو مجلس را به دست آورند و پیروز میدان رقابت با دموکرات‌ها شوند. فارغ از بحث‌های سیاسی که حول این رقابت و آینده دموکرات‌ها و رئیس‌جمهور آمریکا شکل گرفته، اما یک واقعیت مسلم در تمام رقابت‌های انتخاباتی در آمریکا به‌ویژه انتخابات میان دوره‌ای اخیر همانا مبالغی است که از سوی افراد، سازمان‌های خیریه، گروه‌های بیرونی و غیره خرج این رقابت‌ها می‌شود.
انتخابات میان دوره‌ای اخیرِ کنگره آمریکا، گران‌ترین انتخابات در تاریخ این کشور محسوب می‌شود. بر اساس برآورد نهادهای مستقل پژوهشی تاکنون بیش از ۶۷/۳ میلیارد دلار (معادل ۹۴/۲ میلیارد یورو) برای مبارزه انتخاباتی از سوی نامزدها هزینه شده است. خبرگزاری دویچه وله به نقل از شبکه «سی‌ان‌ان» در گزارشی در همین رابطه می‌نویسد: دو حزب اصلی آمریکا می‌توانستند با این پول ۱۰ مرکز مبارزه با ابولا تاسیس کنند، امکان آموزش ۱۲ هزار کودک و نوجوان آمریکایی را فراهم کنند یا دست‌کم ۲۵ جنگنده برای ارتش خریداری کنند. «دانا برزیل»، استراتژیست سیاسی دموکرات‌ها می‌گوید: «پول‌های سیاه همچنان منجلابی در سیاست‌های مدرن آمریکا است».
بر اساس گزارش جدیدی از سوی «مرکز سیاست‌های پاسخگو»، رقابت برای انتخابات کنگره در سال 2014 یکی از پرهزینه‌ترین رقابت‌های انتخاباتی میان دوره‌ای در تاریخ بوده است. براساس این گزارش، نزدیک به 4 میلیارد دلار از سوی نامزدها، احزاب و «گروه‌های بیرونی» در روز انتخابات صرف شد. گفته می‌شود نامزدها و احزاب حدود 7/2 میلیارد دلار هزینه کردند درحالی‌که «هزینه‌کنندگان بیرونی»- عمدتا «اَبَر کمیته‌های اقدام سیاسی» و سازمان‌های سیاسیِ غیرانتفاعی- حدود 900 میلیون دلار هزینه کردند. در سال 2012، در میانه رقابت‌ها برای انتخاب دوباره باراک اوباما، کل «هزینه‌های بیرونی» به 3/1 میلیارد دلار می‌رسید. این مجموع هزینه شامل پول اضافی که صرف به اصطلاح تبلیغات و جلب فعالیت‌های مربوط به «آرای غیابی» شد نمی‌شود؛ پولی که «گروه‌های بیرونی» و اتحادیه‌های کارگری ملزم به گزارش دادن آن به «کمیته انتخاباتی فدرال» نیستند.
با تمام این تفاصیل، گفته شده هزینه انتخابات میان دوره‌ای ۲۰۱۴،مبلغ ۳۳۳ میلیون دلار بیش از میزان هزینه‌های صرف شده در انتخابات سال ۲۰۱۰ است، اما تقریبا همتراز است با ۶/۳ میلیارد دلار هزینه‌ای که در رقابت‌های کنگره در چرخه انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۱۲ خرج شد. نیروهای محافظه‌کار و طرفدار جمهوری‌خواهان دست‌کم ۹۲/۱ میلیارد دلار هزینه کردند، درحالی‌که لیبرال‌ها و گروه‌های طرفدار دموکرات‌ها چیزی کمتر از ۷۶/۱ میلیارد دلار خرج رقابت‌های انتخاباتی کردند. با این حال، این هزینه‌ها ممکن است شکاف را به‌طور چشمگیری دست کم بگیرد: حدود سه چهارم از تمام تبلیغات سیاسی در این دوره که به نفع جمهوریخواهان بود (در قیاس با یک چهارم تمام تبلیغاتی که به نفع دموکرات‌ها تمام شده) از طریق گروه‌هایی سرازیر شده که ملزم به افشای هزینه‌های مالی خود نیستند.


بیش از نیمی از تبلیغات عمومی انتخابات که توسط «گروه‌های بیرونی» برای نبرد جهت به دست گرفتن کنگره به راه افتاد از سوی سازمان‌هایی بود که یا اطلاعات اندکی در مورد اهداکنندگان‌شان فاش می‌کردند یا اصلا هیچ اطلاعاتی راجع به آنها نمی‌دادند؛ این سرازیر شدن پول مخفی بحث مرز میان آزادی بیان و فساد را دامن زده است. هزینه تبلیغات که بیشتر به نفع نامزدهای جمهوری‌خواه تمام شد، عمدتا توسط گروه‌های غیرانتفاعی و انجمن‌های صنفی پرداخت شده که برخی از آنها با هدف محافظت از افراد ثروتمند و شرکت‌های کمک‌کننده تاسیس شده است. پول‌های بیشتری برای تبلیغات از سوی اهداکنندگان مخفی صرف می‌شود تا «اَبَر کمیته‌های اقدام ملی» (یا super PACs)؛ کمیته‌ای کاملا سیاسی که بخت و اقبالش توجهات را بر افزایش «پول کلان» در سیاست قرار داده است.
براساس تجزیه و تحلیل نیویورک تایمز از داده‌های تبلیغی «گروه تحلیل کمپین رسانه‌ای»، ۵۵ درصد از پخش تبلیغات در انتخابات میان دوره‌ای از سوی گروه‌هایی پرداخت شده که هویت اهداکنندگان مالی خود را فاش نمی‌کنند، درحالی‌که ۴۵ درصد از اَبَر کمیته‌های اقدام ملی ملزم به اعلام افشاسازی‌های مالی منظم به «کمیسیون انتخابات فدرال» هستند. نسبت تبلیغاتی که از طریق گروه‌های «غیرافشاساز» جریان می‌یابد به مراتب کمتر از نسبت تبلیغات در سال ۲۰۱۲ است، سال انتخابات ریاست‌جمهوری با هزینه‌های به مراتب بیشتر، اما انتظار می‌رود تبلیغاتی که به شکل مخفیانه تامین مالی می‌شود در سال ۲۰۱۶ بسیار بیشتر باشد، برهه‌ای که هیچ «نامزد فعلی ای» برای کاخ سفید وجود ندارد.
تسلط تبلیغاتی که به شکل مخفیانه تامین مالی می‌شود با یکی از مفروضات اساسی تصمیم «شهروندان متحده»‌ی دیوان عالی مخالف است؛ تصمیمی که به «گروه‌های بیرونی» اجازه می‌دهد پول بیشتری به دست آورده و خرج کنند البته تا زمانی که با نامزدها و احزاب هماهنگ نباشند. در نظر اکثریت، قاضی «آنتونی. ام. کندی» مبارزاتی را تصور می‌کند که در آن هزینه‌های مستقل نامحدود توسط اتحادیه‌ها و شرکت‌های بزرگ با افشاسازی قدرتمند همزمان جور در می‌آید. کندی می‌نویسد:«سهامداران می‌تواند تعیین کنند که آیا زیان سیاسی شرکت‌هایشان نفع این شرکت‌ها در سودآوری را توسعه می‌دهد یا خیر و شهروندان می‌توانند ببینند که آیا مقامات منتخب «در جیب» گروه‌های به اصطلاح پولدار هستند یا خیر». واقعیت بسیار متفاوت است. رای‌دهندگان با تبلیغات از سوی مجموعه‌ای از گروه‌ها با نام‌های عمومی و برنامه‌های نامشخص روبه‌رو هستند. منابع مالی این گروه‌ها تنها در اظهارنامه مالیاتی فدرال روی فرمی افشا می‌شود که در آن اسامی کمک‌کنندگان مجاز به ذکر است.
«فرِد وِرتِیمِر»، رئیس گروه «دموکراسیِ ۲۱»، که حامی افشاسازی‌های بیشتر است می‌گوید: «فرضیاتی در «شهروندان متحده» وجود دارد که هرگز اتفاق نیفتاده است. این فرض که ما افشاسازی واقعی داشته باشیم هرگز رخ نداده است. وقتی به انتخابات ۲۰۱۶ برسیم، این پول سیاه به شدت فوران خواهد کرد». داده‌های تبلیغاتی نشان می‌دهد که دموکرات‌ها تبلیغات به مراتب بیشتری از طریق «ابر کمیته‌های اقدام ملی» پخش کرده‌اند درحالی‌که جمهوری‌خواهان اتکای قابل توجهی بر تبلیغاتی داشته‌اند که با پول مخفی پرداخت شده است. شفافیت بیشتر گروه‌های لیبرال به شکل‌گیری این برداشت کمک کرده که میلیاردرهای لیبرال- نه میلیاردرهای محافظه‌کار- بزرگ‌ترین کمک‌کنندگان سیاسی این دوره بوده‌اند.
اما نزدیک به 80 درصد از هزینه تبلیغات انتخابات عمومی از سوی گروه‌های بیرونی که به جمهوریخواهان کمک می‌کرد با پول مخفی پرداخت شده و به گروه‌هایی مانند «اتاق بازرگانی ایالات متحده» و «همکاران آزادی» (انجمنی تجارتی متشکل از اهداکنندگان که دارای روابطی با چارلز. جی و دیوید. اچ. کُخ هستند) و «Crossroads GPS» اهدا شده که از سوی کارل رُو تاسیس شد. بنگاه‌های به شدت قانونمندی مانند شرکت‌های بیمه به مدت طولانی به گروه‌هایی از این دست اتکا داشتند که به آنها اجازه می‌دهد تا بی سر و صدا در مبارزات انتخاباتی مداخله کنند. استراتژیست‌های جمهوری‌خواه می‌گویند: اما بسیاری از اهدا کنندگانی که آزادانه کمک‌هایی به ابرکمیته‌ها در بازه زمانی سال 2012 ارائه می‌دادند بخشی از کمک‌های خود را به سوی گروه‌های «غیرافشاساز» منتقل کرده‌اند؛ در میان آنها می‌توان به «شلدون. جی. آدلسون» یکی از بزرگ‌ترین کمک‌کنندگان سیاسی به هر دو طرف اشاره کرد. اطلاعات کمی در مورد این مساله هست که چقدر کمک از سوی «خانواده کُخ» به گروه‌های هزینه کننده بیرونی که بر آنها نظارت دارد داده شده که تقریبا هیچ‌یک از آنها نام اهداکنندگان را فاش نمی‌سازد.
گروه‌های محافظه‌کار می‌گویند که اهداکنندگان تا حدی به‌دلیل حملات دموکرات‌ها به خانواده کُخ همراه با جدلی که بر سر بازنگری‌های مربوط به «سرویس درآمد داخلیِ» اظهارنامه‌هایِ مالیاتیِ گروه‌های «تی پارتی» به وجود آمد حساس‌تر شده‌اند. «تیم فیلیپس» رئیس بنیاد «آمریکایی‌ها برای رفاه»، یک سازمان محافظه کار که تلاش‌های میدانی را با کمپین‌های بزرگ تبلیغاتی ترکیب می‌سازد، می‌گوید: «با توجه به سابقه این دولت در استفاده از سازمان‌های نظارتی مانند I.R.Sبه شکلی تلافی جویانه، این قابل درک است که نگرانی در مورد افشاسازی از سوی بسیاری از افراد وجود داشته باشد. اهداکنندگان در جبهه چپ این نگرانی را ندارند».
در مقابل، حدود سه چهارم از تبلیغات عمومی انتخابات که از سوی گروه‌های بیرونی متمایل به لیبرال‌ها در بازه زمانی 2014 پخش شد از سوی ابرکمیته‌های اقدام ملی پرداخت شد به‌ویژه «کمیته اقدام ملی اکثریت سنا» و «کمیته اقدام ملی اکثریت مجلس نمایندگان»؛ دو سازمان با روابطی نزدیک با رهبران دموکرات در کنگره. اتحادیه‌ها، که از اعضای خود پول جمع می‌کنند و اغلب مشتاق دریافت اعتبار برای سهم خود هستند، هم تبلیغات خود را پخش می‌کنند و هم میلیون‌ها دلار به ابرکمیته‌های اقدام ملی دموکرات‌ها اهدا کردند. «مایکل پودورزر»، مدیر سیاسی «A.F.L.-C.I.O.» می‌گوید: «کمک‌های جمع‌آوری شده از سوی طبقه کارگر وجود دارد و نشان‌دهنده حمایت از مسائل کارگری است و هیچ دلیلی نیست که در این باره صادق نباشیم. فکر می‌کنم بسیاری از کمک‌هایی که از شرکت‌های بزرگ می‌رسد، این شرکت‌ها ترجیح می‌دهند منافع تجاری خود را در ارائه این کمک‌ها پنهان سازند».
اما دموکرات‌ها هم «پول مخفی» دارند. به‌ویژه، «اکثریت سنای PAC» در هماهنگی با «اکثریت میهن پرست» فعالیت می‌کند؛ سازمانی غیرانتفاعی و معاف از مالیات۱ که از سوی دستیار سابق «هری رید» رهبر اکثریت مجلس سنا (از نوادا) اداره می‌شود. بخش عمده پولی که به نفع دموکرات‌ها در تبلیغات استفاده می‌شود از طریق شبکه‌ای از گروه‌های زیست‌محیطی ملی و منطقه‌ای مانند «اتحادیه حفاظت از رای‌دهندگان» و «باشگاه سیرا» به دست می‌آید. این گروه‌ها دارای اعضای ریشه‌دار مردمی هستند، اما آنها هم میلیون‌ها دلار در فعالیت‌های انتخاباتی در سال‌های اخیر صرف کرده‌اند و بودجه آنها شامل چک‌هایی قابل توجه از چند اهدا کننده ناشناس است مانند کمک ۶ میلیون دلاری در جدیدترین اظهارنامه مالیاتی از سوی اتحادیه حفاظت از رای‌دهندگان.
به‌دلیل افشای محدود، دقیقا معلوم نیست که گروه‌های غیرانتفاعی محافظه‌کار و لیبرال چقدر پول در این رقابت‌ها خرج کرده‌اند. تنها هزینه‌های سیاسی‌ای که آنها به‌طور معمول ملزم به افشای آن به «کمیسیون انتخابات فدرال» هستند پولی است که به‌طور خاص صرف طرفداری از انتخابات و شکست یک نامزد می‌شود. حتی پس از آن، نام اهداکنندگانی که در پس این هزینه‌ها و مخارج قرار دارند معمولا لازم نیست افشا شود. براساس تجزیه و تحلیل جدیدی از سوی «مرکز برنان برای عدالت»- اندیشکده‌ای مستقر در نیویورک که از قواعد سفت و سخت‌تر رقابت پشتیبانی می‌کند- بیش از نیمی از هزینه‌های گزارش شده «بیرونی» در 9 رقابت مهم برای سنا - در آلاسکا، آرکانزاس، آیووا، کلرادو، جورجیا، کنتاکی، لوئیزیانا، میشیگان و کارولینای شمالی- از سوی اهداکنندگان ناشناس پرداخت شده است. تا 30 سپتامبر، مخارج و هزینه‌های گزارش شده در آن 9 رقابت از سوی گروه‌هایی که محافظ کمک دهندگان خود بودند به 84 میلیون دلار بالغ شد که بیش از سال 2012 است.
«لورنس نوردن»، محقق مرکز برنان که روی یک مطالعه کار می‌کرد می‌گوید: «وقتی برنامه «شهروندان متحده» شروع شد، واکنش این بود: «این وحشتناک است چرا که درها را به روی پول از سوی خزانه شرکت‌ها باز می‌کند.» اما آنچه شما واقعا می‌بینید پولی سیاه است و مردم از گروه‌های دوستان استفاده می‌کنند تا از محدودیت در کمک اجتناب کنند.»


پاورقی:
۱- a ۵۰۱(c)(۴) organization سازمان غیرانتفاعی معاف از مالیات در ایالات متحده. «قانون درآمدهای داخلی» (۲۶ U.S.C. §۵۰۱ (c)) اعلام می‌دارد که ۲۹ گونه سازمان غیرانتفاعی از برخی مالیات بر درآمدهای فدرال معاف هستند. ۵۰۱(c)(۴) organization به‌طور اخص اشاره به سازمان‌هایی با این ویژگی‌ها دارد: اتحادیه‌های مدنی، سازمان‌های رفاه اجتماعی و انجمن‌های محلی کارفرمایان. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید:
http://en.wikipedia.org/wiki/۵۰۱%۲۸c%۲۹_organization