برترین خودروهای ۲۰۱۶ به انتخاب کار اند درایور
انتخاب خودروهای برتر در هر سال کاری به واقع دشوار است. شرکتهای بزرگ خودروسازی از نظر فناوری و طراحی به شدت به یکدیگر نزدیک شده و یک بازار رقابتی را تشکیل دادهاند. حرکت جمعی خودروسازان بزرگ به سوی خودروهای کم مصرف و در عین حال با راندمان بالا موجب شده تا شاخصههایی که برای ارزیابی خودروها در نظر گرفته میشود بسیار به هم نزدیک باشد. نشریه کارانددرایور بهعنوان معتبرترین ماهنامه خودرویی جهان به سنت همه ساله اقدام به انتخاب ۱۰ خودرو برتر سال ۲۰۱۶ کرده است. این انتخاب را ادی آلترمن، سردبیر این مجله و یکی از معروفترین خودرونویسان جهان انجام داده است.
انتخاب خودروهای برتر در هر سال کاری به واقع دشوار است. شرکتهای بزرگ خودروسازی از نظر فناوری و طراحی به شدت به یکدیگر نزدیک شده و یک بازار رقابتی را تشکیل دادهاند. حرکت جمعی خودروسازان بزرگ به سوی خودروهای کم مصرف و در عین حال با راندمان بالا موجب شده تا شاخصههایی که برای ارزیابی خودروها در نظر گرفته میشود بسیار به هم نزدیک باشد. نشریه کارانددرایور بهعنوان معتبرترین ماهنامه خودرویی جهان به سنت همه ساله اقدام به انتخاب 10 خودرو برتر سال 2016 کرده است. این انتخاب را ادی آلترمن، سردبیر این مجله و یکی از معروفترین خودرونویسان جهان انجام داده است. در این انتخاب تنها خودروهای زیر 80 هزار دلار مد نظر قرار گرفتهاند. دلیل آن هم این بوده که خودروهایی در این بازه قیمتی، خودروهایی به حساب میآیند که مشتری عام داشته و تیراژ تولید آنها بالاتر از 100 هزار دستگاه در سال است. آلترمن در انتخاب خود این 10 خودرو را رتبهبندی نکرده و همه آنها را واجد شرایط قرار گرفتن بهعنوان بهترین خودروهای سال 2016 میلادی دانسته است. محصول طبیعت
اگر بخواهیم بگوییم بیامو M۲۳۵i چه زمانی تولید شد، میتوانیم بگوییم ۳۰ میلیون سال قبل! این ماشین یک هدیه از دل طبیعت است. طراحی آن بهطور شگفتآوری با ذهنیت انسان از دیدنیهای طبیعی سازگاری دارد. وقتی به خطوط روی بدنه آن نگاه میکنید حس نمیکنیم که یک ساخته دست بشر در مقابل شما قرار گرفته است. انگار یک تکه از یک کوه را جدا کردهاند. همه چیز درست در جایی که باید قرار گرفته است. شاهکار طراحان بی ام و در جانمایی المانهای روی بدنه آن ستودنی است. چرا که بدنه خودرو سری ۲ بی ام و یک بدنه کوچک است و جانمایی به این ظرافت روی آن قطعا کار سادهای نبوده است. اجازه بدهید این محصول را از دیگر محصولات بی ام و جدا کنم. درست مانند همان ۳۰ میلیون سال قبل که صفحه آفریقا در حال جدا شدن از صفحه اوراسیا بود! بی ام و M۲ همه زیباییهایی را که میشد از دیگر بی ام وها جدا کرده و در خود جا داده است. از نظر فنی نیز جای این ماشین کاملا در خیابانها خالی احساس میشد. یک خودرو اسپرت و چالاک که از نظر شکل و شمایل خیلی با خودروهای دیگر فرق نداشته باشد و قابلیت هایش ر ا در لحظه رانندگی نشان دهد نه زمانی که در کنار خیابان پارک شده است.
اسپرت متفاوت
برای چند دهه هیچ کس از کادیلاک انتظار نداشت که یک ماشین اسپرت و حتی نیمه اسپرت بسازد. آنقدر کسی این مطالبه را انجام نداد تا دست آخر خود کادیلاک دست به کار شد و مدل CTS Vsport را طراحی کرد. این ماشین در مدل ۲۰۱۶ به بلوغ خود رسیده است. مدلهای قبلی آن چندان چنگی به دل نمیزدند. یعنی روح کادیلاک بودن را در خود نداشتند. طراحی بدنه آنها به نسبت کادیلاکهای دیگر سادهتر بود. اما در مدل ۲۰۱۶ بالاخره طراحان کادیلاک توانستند بین دو مفهوم بسیار دور از هم یعنی کادیلاک بودن و اسپرت بودن ارتباط برقرار کنند. نتیجه کار آنها هم ماشینی است که میبینید. یک کادیلاک اسپرت. سالهای سال کادیلاک روی راحتی رانندگی با خودروهایش مانور میداد اما با مدل CTS Vsport میتواند روی لذت رانندگی کادیلاک هم حساب کند. در طراحی بیرونی خودرو با استفاده از دو ورودی هوا حس و حال یک ماشین اسپرت را تداعی کردهاند بدون آنکه آنقدر از المانهای اسپرت استفاده کنند که روح طراحی کادیلاک را سرکوب کند. در داخل هم وضع همینگونه است. طراحی صندلیهای اسپرت خمیده با طراحی مبله کادیلاک به خوبی تلفیق شدهاند. از زرق و برق بیش از اندازه کابین کادیلاک هم خبری نیست. به این ترتیب راننده میتواند بگوید: بله من یک کادیلاک اسپرت را میرانم!
الماس جنرال موتورز
سال ۲۰۱۵ برای جنرال موتورز سال بسیار سختی بود. سالی که در آن با رسواییهای ناشی از فراخوان و نقص فنی سوئیچ خودروهایش دست و پنجه نرم کرد. اما جنرال موتورز با برند شورولت و مدل کامارو به خوبی به بازی طراحی خودرو برگشت. این ماشین را میتوان به یک الماس تراش خورده تشبیه کرد. یا یک تکه سنگ که به زیبایی در کف رودخانه با جریان آب در طول قرنها ساییده شده است. همه چیز این خودرو حساب شده طراحی شده است. بعد از طراحی ناامیدکننده کامارو در دهه ۹۰ میلادی میتوان این را یک بازگشت باشکوه به حساب آورد. البته همه ظرافتهای کامارو ۲۰۱۶ در طراحی آن خلاصه نمیشود. هنگامی که آن را میرانید تازه شگفتیهای آن مشخص میشود. این مدل از کامارو از نظر هندلینگ و پایداری نیز یک اعجوبه در میان کاماروها است. هندلینگ کامارو به نسبت طول و وزن بالایش کاملا قابل تقدیر است. این برای رانندههای تازه کاری که برای اولین بار میخواهند یک خودرو پرقدرت را برانند یک گزینه واقعا خوب است و خیلی راحت آنها را به راننده حرفهای تبدیل میکند بدون آنکه به توانایی بالایی نیاز داشته باشند. کامارو ۲۰۱۶ یک شروع توفانی برای نسل جدید این ماشین است!
مار خوش خط و خال
نسل ششم فورد موستانگ زمانی که رونمایی شد سر و صدای بسیار زیادی به پا کرد؛ اما بهتر بود آنها که برای این خودرو فرش قرمز پهن کرده بودند صبر میکردند تا مدل شلبی آن عرضه شود و بعد تعریفهای خود را شروع میکردند. موستانگ شلبی GT۳۵۰ مدل ۲۰۱۶ یک اتفاق ویژه در خانواده شلبی است. کافی است یک بار پشت فرمان این خودرو بنشینید تا شما هم اعتراف کنید که این خودرو را برای خیابان نساختهاند. همه چیز این خودرو برای پیست طراحی شده است. فقط یک شماره روی درهای خود کم دارد تا به یک خودرو مسابقه تبدیل شود! راستش را بخواهید حتی بدون افزایش ۲۰۰ سی سی حجم موتور هم با همان موتور ۵۰۰۰ سیسی استاندارد موستانگ هم این خودرو یک وحشی رام نشدنی بود. اما اکنون با موتور ۵۲۰۰ سی سی دیگر جای هیچ حرف و حدیثی باقی نمیماند. در سیستم تعلیق نسخه GT۳۵۰ هم به نسبت نسخه استاندارد تغییراتی دادهاند تا فرمانپذیری آن بهطور چشمگیری ارتقا پیدا کند. یک سیستم دیجیتالی با سرعت ۳ هزار بار در ثانیه وضعیت چرخها را اسکن کرده و نیرو را بین آنها تقسیم میکند. در کل میتوان گفت در GT۳۵۰ مدل ۲۰۱۶ تنها به افزایش قدرت شلبیها تکیه نشده و تلاش کردهاند بهطور جامع ماشینی کاملتر بسازند و همین آن را به این فهرست وارد میکند.
هارمونی صنعت و ظرافت
می خواهم یک خسته نباشید به تک تک ۴۲۵۰ کارگر کارخانه هوندا در ماریسویل اوهایو بگویم. دلیلش هم تولید مدل ۲۰۱۶ آکورد است. چیزی که طراحان هوندا کشیدهاند بیشتر به یک قطعه موسیقی شباهت دارد و در این میان کارگران ماریسویل این نتها را به بهترین شکل نواختهاند. مدل جدید هوندا آکورد یکبار دیگر به این شرکت اعتبار خواهد داد. هوندا آکورد کاملا مدرن شده است، ضمن آنکه به سنتهای طراحی این خودرو وفادار مانده است. آنها با طراحی و ساخت آکورد نشان دادهاند که میتوان یک خودرو جدید تولید کرد بدون آنکه نیاز باشد طراحی قبلی را بهطور کامل بر هم زد. مهمترین تغییر در مدل جدید آکورد را باید زیر بدنه آن و روی شاسی آن جستوجو کرد. جایی که هوندا ادعا میکند با اعمال این تغییرات بهطور چشمگیری از استهلاک قطعات مصرفی مانند لنتها و سیبکها کم کرده است. این را به این نکته اضافه کنید که هوندا آکورد پیش از این هم یک ماشین با استهلاک پایین بود. از طرف دیگر یک ایراد بزرگ آکورد یعنی سادگی طراحی داخلی آن هم در مدل ۲۰۱۶ برطرف شده است. کارگران ماریسویل سالانه بیش از ۴۴۰ هزار دستگاه خودرو تولید میکنند که بخش زیادی از آنها مدل آکورد است. آکورد ۲۰۱۶ یک تهدید جدی برای رقبای هوندا یعنی تویوتا و نیسان به حساب میآید.
بمب بعدی هیروشیما
مزدا با مدل MX-۵ میاتا خیلی خوب به بازی برگشت. این ماشین حاصل یک نگاه جهانی به خودروسازی در مزدا است. طراحان مزدا پوسته ژاپنی ذهنیت خود را از طراحی شکسته و میاتا را طراحی کردهاند. این خودرو کوچک اما پر سر و صدا در سایت هیروشیما تولید میشود. شاهکار MX-۵ جدید در پلتفرم آن نهفته است. استفاده از پلتفرم لولههای آلومینیومی باعث شده تا رفتار هندلینگی خودرو بهطور کامل متفاوت شود. مزدا MX-۵ میاتا در عین حال یک خودرو چالاک است و در ۹/ ۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر میرسد. مزدا MX-۵ میاتا برای آن توانست نظرها را به خود جلب کند که سالها بود ژاپنیها ساخت ماشینهای اسپرت کوچک با قیمت منطقی را فراموش کرده بودند. یا ماشینهایی که در این کلاس میساختند انتظارات را برآورده نمیکرد. ولی MX-۵ میاتا هم طراحی قابل قبولی دارد و هم قیمت حدود ۲۶ هزار دلاری آن قیمتی است که به جوانها که مخاطبان اصلی خودروهای اسپرت هستند اجازه میدهد به این خودرو هم فکر کنند. طراحی این مزدا بسیار جالب توجه است. از هر زاویهای که به آن نگاه کنید میتوانید تفکر طراحی را در آن ببینید. هیچ زاویهای بی تفاوت و به حال خود رها نشده است. مشخصات فنی این خودرو را در صفحه ۳۲ بخوانید.
اقتصادی تمامعیار
بازه قیمتی زیر ۸۰ هزار دلار محل جولان خودروهای اقتصادی (اکونومی کلاس) است و واقعا کار سختی است که یک خودرو در این کلاس بتواند جای پای خود را محکم کند. اما مزدا ۳ در سالهای اخیر توانسته این کار را بکند. حالا مزدا۳ یک خودرو اقتصادی - خانوادگی مشهور در سطح جهان است. شرکت مزدا خیلی هوشمندانه این خودرو را وارد بازی بزرگان کرد. در ابتدا یک مجموعه فنی هماهنگ و کم هزینه را معرفی کرد و بعد سال به سال چهره آن را تغییر داد و تا اکنون آن را به سطح توقع مصرفکنندگان از یک خودرو کلاس اقتصادی - خانوادگی رسانده است. مزدا کمی دیرتر از تویوتا و نیسان در یک دهه گذشته کار نوسازی محصولات خود را آغاز کرد اما توانست خود را به آنها برساند. مزدا در مدل ۲۰۱۶ به سراغ بهتر کردن مشخصات فنی خودرو در اجزایی رفته است که اغلب به چشم نمیآیند. بهعنوان مثال آنها از آلیاژ جدیدی در سوپاپها استفاده کردهاند که استهلاک مجموعه آنها را ۵۴ درصد کاهش میدهند. پمپ روغن خودرو نیز با افزایش عملکرد ۷۴ درصدی همراه بوده است. توان پمپ آب خودرو هم ۳۱ درصد افزایش یافته است. مجموعه اینها یعنی روانتر کار کردن موتور و بالاتر رفتن راندمان آن. برای همین است که مزدا ۳ در مدل ۲۰۱۶ شاید تغییر ظاهری زیادی ندارد اما در باطن تغییرات مثبت زیادی کرده است.
همیشه رو به جلو
ساختن یک پورشه جدید سخت است حتی برای شرکت پورشه که ماشین اسپرتی بسازند که از مدل ۹۱۱ تقلید نکرده باشد. روح و هویتی مستقل داشته باشد و بشود آن را یک پورشه متفاوت به حساب آورد. این اتفاقی است که در مدل باکستر رخ داده است. پورشه باکستر مدل ۲۰۱۶ واقعا یک خودرو جدید است، البته برای رسیدن به این استقلال حدود ۲۰ سال زمان لازم بوده است. در طراحی مدل ۲۰۱۶ باکستر، طراحان پانامرا هر آنچه توانستهاند یا به بیان بهتر میشده است را از المانهای ۹۱۱ از باکستر حذف کرده و به جای آن روح طراحی پانامرا را در آن دمیدهاند. این تغییرات باعث شده تا با یک نگاه جدید در طراحی پورشه مواجه شویم. این نگاه جدید واقعا میتواند مشتریان جدیدی را به سوی این برند جلب کند. به خصوص که قیمت ۵۴ هزار دلاری آن که بهصورت لیزینگ ماهانه ۸۳۳ دلار هم عرضه میشود یک وسوسه تمام عیار برای کسانی است که میخواهند یک ماشین اسپرت واقعی را سوار شوند. مدل جدید باکستر با افزایش فاصله محورها اکنون فضای بیشتری هم در داخل کابین دارد و دیگر آن ماشین دارای فضای داخلی تنگ نیست. همچنین یک موتور جدید ۲۲۰۰ سی سی هم برای آن در نظر گرفتهاند که به خودی خود این موتور کوچک یک تنوع در میان محصولات پورشه به حساب میآید.
هیولای بیصدا
بیشتر از آنکه محصول صنعت خودرو باشد جلوهای ناب از دره سیلیکون است. جایی که ایدههای دیجیتال جان میگیرند. این بار ایده دیجیتالی الون ماسک در قامت خودرو تسلا S تجلی پیدا کرده است. اگر نیکولا تسلا اکنون زنده بود قطعا به اینکه نامش روی این ماشین گذاشته شده است افتخار میکرد. خودرویی که در داخل باکش به جای بنزین هزاران سلول الکتریکی را جای داده است. مدل ۲۰۱۶ تسلا اگرچه اولین خودروی الکتریکی نیست اما قطعا کاملترین تعریفی است که تا به امروز از خودروهای الکتریکی در ذهن بشر شکل گرفته است. تسلا S اکنون دامنه رقابتش را از خودروهای الکتریکی دیگر جدا کرده و بهطور مستقیم ماشینهایی از بی ام و، مرسدس بنز و آئودی را به چالش دعوت میکند. اولین مدل تسلا S در سال ۲۰۱۲ به بازار آمد و در کمتر از چهار سال اکنون به خودرویی تبدیل شده که شتابی برابر با ۴/ ۴ ثانیه دارد و سرعتش را روی ۲۵۰ کیلومتر محدود کردهاند. با این مشخصات با خودرویی طرف هستیم که هیچکدام از ضعفهایی که برای خودروهای الکتریکی بیان میکنند را ندارد. اگر نبود صدای موتور را نادیده بگیریم، شما اصلا متوجه نمیشوید که پشت فرمان یک خودرو بنزینی با موتور هشت سیلندر نشستهاید.
بازگشت به دوران اوج
در دهه ۹۰ مدل گلف یکی از بهترین مدلهای فولکس واگن به حساب میآمد. اما با شروع قرن جدید اگر چه همچنان یک خودرو خوب بود اما وارد یک دوره یکنواختی شد. اما امسال با رونمایی از گلف R یک بار دیگر بازی به نفع فولکس واگن برگشت. فولکس واگن نشان داد که در کنار ساخت خودروهای اقتصادی، هنوز هم دست توانمندی در ساخت خودروهای اسپرت دارد. پلتفرم جدیدی که برای مدل گلف در نظر گرفته شده است شاسی و اتاق را بهصورت یکپارچه در نظر گرفته است. این کار موجب شده تا از وزن شاسی کم شود و در مقابل قدرت مانور خودرو بالاتر برود. فاصله محور خودرو نیز بلندتر شده است. به این ترتیب اکنون گلف R یک هاچبک اسپرت با قابلیت استفاده خانوادگی است. فضای بار آن بزرگتر شده و سرنشینان عقب فضای کافی برای نشستن راحت دارند. در طراحی بیرونی نیز با گشاده دستی از چراغهای LED استفاده کردهاند. چیزی که امروزه جوانها به خوبی آن را میپسندند. استفاده از ورودیهای هوای بزرگ در جلو هم نمای گلف R را کاملا اسپرت کرده است. این مجموعه با قیمتی کاملا منطقی عرضه شده است. به همین دلیل است که گلف R میتواند بالاتر از هم کلاس هایش در ردهبندی قرار بگیرد.
اگر بخواهیم بگوییم بیامو M۲۳۵i چه زمانی تولید شد، میتوانیم بگوییم ۳۰ میلیون سال قبل! این ماشین یک هدیه از دل طبیعت است. طراحی آن بهطور شگفتآوری با ذهنیت انسان از دیدنیهای طبیعی سازگاری دارد. وقتی به خطوط روی بدنه آن نگاه میکنید حس نمیکنیم که یک ساخته دست بشر در مقابل شما قرار گرفته است. انگار یک تکه از یک کوه را جدا کردهاند. همه چیز درست در جایی که باید قرار گرفته است. شاهکار طراحان بی ام و در جانمایی المانهای روی بدنه آن ستودنی است. چرا که بدنه خودرو سری ۲ بی ام و یک بدنه کوچک است و جانمایی به این ظرافت روی آن قطعا کار سادهای نبوده است. اجازه بدهید این محصول را از دیگر محصولات بی ام و جدا کنم. درست مانند همان ۳۰ میلیون سال قبل که صفحه آفریقا در حال جدا شدن از صفحه اوراسیا بود! بی ام و M۲ همه زیباییهایی را که میشد از دیگر بی ام وها جدا کرده و در خود جا داده است. از نظر فنی نیز جای این ماشین کاملا در خیابانها خالی احساس میشد. یک خودرو اسپرت و چالاک که از نظر شکل و شمایل خیلی با خودروهای دیگر فرق نداشته باشد و قابلیت هایش ر ا در لحظه رانندگی نشان دهد نه زمانی که در کنار خیابان پارک شده است.
اسپرت متفاوت
برای چند دهه هیچ کس از کادیلاک انتظار نداشت که یک ماشین اسپرت و حتی نیمه اسپرت بسازد. آنقدر کسی این مطالبه را انجام نداد تا دست آخر خود کادیلاک دست به کار شد و مدل CTS Vsport را طراحی کرد. این ماشین در مدل ۲۰۱۶ به بلوغ خود رسیده است. مدلهای قبلی آن چندان چنگی به دل نمیزدند. یعنی روح کادیلاک بودن را در خود نداشتند. طراحی بدنه آنها به نسبت کادیلاکهای دیگر سادهتر بود. اما در مدل ۲۰۱۶ بالاخره طراحان کادیلاک توانستند بین دو مفهوم بسیار دور از هم یعنی کادیلاک بودن و اسپرت بودن ارتباط برقرار کنند. نتیجه کار آنها هم ماشینی است که میبینید. یک کادیلاک اسپرت. سالهای سال کادیلاک روی راحتی رانندگی با خودروهایش مانور میداد اما با مدل CTS Vsport میتواند روی لذت رانندگی کادیلاک هم حساب کند. در طراحی بیرونی خودرو با استفاده از دو ورودی هوا حس و حال یک ماشین اسپرت را تداعی کردهاند بدون آنکه آنقدر از المانهای اسپرت استفاده کنند که روح طراحی کادیلاک را سرکوب کند. در داخل هم وضع همینگونه است. طراحی صندلیهای اسپرت خمیده با طراحی مبله کادیلاک به خوبی تلفیق شدهاند. از زرق و برق بیش از اندازه کابین کادیلاک هم خبری نیست. به این ترتیب راننده میتواند بگوید: بله من یک کادیلاک اسپرت را میرانم!
الماس جنرال موتورز
سال ۲۰۱۵ برای جنرال موتورز سال بسیار سختی بود. سالی که در آن با رسواییهای ناشی از فراخوان و نقص فنی سوئیچ خودروهایش دست و پنجه نرم کرد. اما جنرال موتورز با برند شورولت و مدل کامارو به خوبی به بازی طراحی خودرو برگشت. این ماشین را میتوان به یک الماس تراش خورده تشبیه کرد. یا یک تکه سنگ که به زیبایی در کف رودخانه با جریان آب در طول قرنها ساییده شده است. همه چیز این خودرو حساب شده طراحی شده است. بعد از طراحی ناامیدکننده کامارو در دهه ۹۰ میلادی میتوان این را یک بازگشت باشکوه به حساب آورد. البته همه ظرافتهای کامارو ۲۰۱۶ در طراحی آن خلاصه نمیشود. هنگامی که آن را میرانید تازه شگفتیهای آن مشخص میشود. این مدل از کامارو از نظر هندلینگ و پایداری نیز یک اعجوبه در میان کاماروها است. هندلینگ کامارو به نسبت طول و وزن بالایش کاملا قابل تقدیر است. این برای رانندههای تازه کاری که برای اولین بار میخواهند یک خودرو پرقدرت را برانند یک گزینه واقعا خوب است و خیلی راحت آنها را به راننده حرفهای تبدیل میکند بدون آنکه به توانایی بالایی نیاز داشته باشند. کامارو ۲۰۱۶ یک شروع توفانی برای نسل جدید این ماشین است!
مار خوش خط و خال
نسل ششم فورد موستانگ زمانی که رونمایی شد سر و صدای بسیار زیادی به پا کرد؛ اما بهتر بود آنها که برای این خودرو فرش قرمز پهن کرده بودند صبر میکردند تا مدل شلبی آن عرضه شود و بعد تعریفهای خود را شروع میکردند. موستانگ شلبی GT۳۵۰ مدل ۲۰۱۶ یک اتفاق ویژه در خانواده شلبی است. کافی است یک بار پشت فرمان این خودرو بنشینید تا شما هم اعتراف کنید که این خودرو را برای خیابان نساختهاند. همه چیز این خودرو برای پیست طراحی شده است. فقط یک شماره روی درهای خود کم دارد تا به یک خودرو مسابقه تبدیل شود! راستش را بخواهید حتی بدون افزایش ۲۰۰ سی سی حجم موتور هم با همان موتور ۵۰۰۰ سیسی استاندارد موستانگ هم این خودرو یک وحشی رام نشدنی بود. اما اکنون با موتور ۵۲۰۰ سی سی دیگر جای هیچ حرف و حدیثی باقی نمیماند. در سیستم تعلیق نسخه GT۳۵۰ هم به نسبت نسخه استاندارد تغییراتی دادهاند تا فرمانپذیری آن بهطور چشمگیری ارتقا پیدا کند. یک سیستم دیجیتالی با سرعت ۳ هزار بار در ثانیه وضعیت چرخها را اسکن کرده و نیرو را بین آنها تقسیم میکند. در کل میتوان گفت در GT۳۵۰ مدل ۲۰۱۶ تنها به افزایش قدرت شلبیها تکیه نشده و تلاش کردهاند بهطور جامع ماشینی کاملتر بسازند و همین آن را به این فهرست وارد میکند.
هارمونی صنعت و ظرافت
می خواهم یک خسته نباشید به تک تک ۴۲۵۰ کارگر کارخانه هوندا در ماریسویل اوهایو بگویم. دلیلش هم تولید مدل ۲۰۱۶ آکورد است. چیزی که طراحان هوندا کشیدهاند بیشتر به یک قطعه موسیقی شباهت دارد و در این میان کارگران ماریسویل این نتها را به بهترین شکل نواختهاند. مدل جدید هوندا آکورد یکبار دیگر به این شرکت اعتبار خواهد داد. هوندا آکورد کاملا مدرن شده است، ضمن آنکه به سنتهای طراحی این خودرو وفادار مانده است. آنها با طراحی و ساخت آکورد نشان دادهاند که میتوان یک خودرو جدید تولید کرد بدون آنکه نیاز باشد طراحی قبلی را بهطور کامل بر هم زد. مهمترین تغییر در مدل جدید آکورد را باید زیر بدنه آن و روی شاسی آن جستوجو کرد. جایی که هوندا ادعا میکند با اعمال این تغییرات بهطور چشمگیری از استهلاک قطعات مصرفی مانند لنتها و سیبکها کم کرده است. این را به این نکته اضافه کنید که هوندا آکورد پیش از این هم یک ماشین با استهلاک پایین بود. از طرف دیگر یک ایراد بزرگ آکورد یعنی سادگی طراحی داخلی آن هم در مدل ۲۰۱۶ برطرف شده است. کارگران ماریسویل سالانه بیش از ۴۴۰ هزار دستگاه خودرو تولید میکنند که بخش زیادی از آنها مدل آکورد است. آکورد ۲۰۱۶ یک تهدید جدی برای رقبای هوندا یعنی تویوتا و نیسان به حساب میآید.
بمب بعدی هیروشیما
مزدا با مدل MX-۵ میاتا خیلی خوب به بازی برگشت. این ماشین حاصل یک نگاه جهانی به خودروسازی در مزدا است. طراحان مزدا پوسته ژاپنی ذهنیت خود را از طراحی شکسته و میاتا را طراحی کردهاند. این خودرو کوچک اما پر سر و صدا در سایت هیروشیما تولید میشود. شاهکار MX-۵ جدید در پلتفرم آن نهفته است. استفاده از پلتفرم لولههای آلومینیومی باعث شده تا رفتار هندلینگی خودرو بهطور کامل متفاوت شود. مزدا MX-۵ میاتا در عین حال یک خودرو چالاک است و در ۹/ ۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر میرسد. مزدا MX-۵ میاتا برای آن توانست نظرها را به خود جلب کند که سالها بود ژاپنیها ساخت ماشینهای اسپرت کوچک با قیمت منطقی را فراموش کرده بودند. یا ماشینهایی که در این کلاس میساختند انتظارات را برآورده نمیکرد. ولی MX-۵ میاتا هم طراحی قابل قبولی دارد و هم قیمت حدود ۲۶ هزار دلاری آن قیمتی است که به جوانها که مخاطبان اصلی خودروهای اسپرت هستند اجازه میدهد به این خودرو هم فکر کنند. طراحی این مزدا بسیار جالب توجه است. از هر زاویهای که به آن نگاه کنید میتوانید تفکر طراحی را در آن ببینید. هیچ زاویهای بی تفاوت و به حال خود رها نشده است. مشخصات فنی این خودرو را در صفحه ۳۲ بخوانید.
اقتصادی تمامعیار
بازه قیمتی زیر ۸۰ هزار دلار محل جولان خودروهای اقتصادی (اکونومی کلاس) است و واقعا کار سختی است که یک خودرو در این کلاس بتواند جای پای خود را محکم کند. اما مزدا ۳ در سالهای اخیر توانسته این کار را بکند. حالا مزدا۳ یک خودرو اقتصادی - خانوادگی مشهور در سطح جهان است. شرکت مزدا خیلی هوشمندانه این خودرو را وارد بازی بزرگان کرد. در ابتدا یک مجموعه فنی هماهنگ و کم هزینه را معرفی کرد و بعد سال به سال چهره آن را تغییر داد و تا اکنون آن را به سطح توقع مصرفکنندگان از یک خودرو کلاس اقتصادی - خانوادگی رسانده است. مزدا کمی دیرتر از تویوتا و نیسان در یک دهه گذشته کار نوسازی محصولات خود را آغاز کرد اما توانست خود را به آنها برساند. مزدا در مدل ۲۰۱۶ به سراغ بهتر کردن مشخصات فنی خودرو در اجزایی رفته است که اغلب به چشم نمیآیند. بهعنوان مثال آنها از آلیاژ جدیدی در سوپاپها استفاده کردهاند که استهلاک مجموعه آنها را ۵۴ درصد کاهش میدهند. پمپ روغن خودرو نیز با افزایش عملکرد ۷۴ درصدی همراه بوده است. توان پمپ آب خودرو هم ۳۱ درصد افزایش یافته است. مجموعه اینها یعنی روانتر کار کردن موتور و بالاتر رفتن راندمان آن. برای همین است که مزدا ۳ در مدل ۲۰۱۶ شاید تغییر ظاهری زیادی ندارد اما در باطن تغییرات مثبت زیادی کرده است.
همیشه رو به جلو
ساختن یک پورشه جدید سخت است حتی برای شرکت پورشه که ماشین اسپرتی بسازند که از مدل ۹۱۱ تقلید نکرده باشد. روح و هویتی مستقل داشته باشد و بشود آن را یک پورشه متفاوت به حساب آورد. این اتفاقی است که در مدل باکستر رخ داده است. پورشه باکستر مدل ۲۰۱۶ واقعا یک خودرو جدید است، البته برای رسیدن به این استقلال حدود ۲۰ سال زمان لازم بوده است. در طراحی مدل ۲۰۱۶ باکستر، طراحان پانامرا هر آنچه توانستهاند یا به بیان بهتر میشده است را از المانهای ۹۱۱ از باکستر حذف کرده و به جای آن روح طراحی پانامرا را در آن دمیدهاند. این تغییرات باعث شده تا با یک نگاه جدید در طراحی پورشه مواجه شویم. این نگاه جدید واقعا میتواند مشتریان جدیدی را به سوی این برند جلب کند. به خصوص که قیمت ۵۴ هزار دلاری آن که بهصورت لیزینگ ماهانه ۸۳۳ دلار هم عرضه میشود یک وسوسه تمام عیار برای کسانی است که میخواهند یک ماشین اسپرت واقعی را سوار شوند. مدل جدید باکستر با افزایش فاصله محورها اکنون فضای بیشتری هم در داخل کابین دارد و دیگر آن ماشین دارای فضای داخلی تنگ نیست. همچنین یک موتور جدید ۲۲۰۰ سی سی هم برای آن در نظر گرفتهاند که به خودی خود این موتور کوچک یک تنوع در میان محصولات پورشه به حساب میآید.
هیولای بیصدا
بیشتر از آنکه محصول صنعت خودرو باشد جلوهای ناب از دره سیلیکون است. جایی که ایدههای دیجیتال جان میگیرند. این بار ایده دیجیتالی الون ماسک در قامت خودرو تسلا S تجلی پیدا کرده است. اگر نیکولا تسلا اکنون زنده بود قطعا به اینکه نامش روی این ماشین گذاشته شده است افتخار میکرد. خودرویی که در داخل باکش به جای بنزین هزاران سلول الکتریکی را جای داده است. مدل ۲۰۱۶ تسلا اگرچه اولین خودروی الکتریکی نیست اما قطعا کاملترین تعریفی است که تا به امروز از خودروهای الکتریکی در ذهن بشر شکل گرفته است. تسلا S اکنون دامنه رقابتش را از خودروهای الکتریکی دیگر جدا کرده و بهطور مستقیم ماشینهایی از بی ام و، مرسدس بنز و آئودی را به چالش دعوت میکند. اولین مدل تسلا S در سال ۲۰۱۲ به بازار آمد و در کمتر از چهار سال اکنون به خودرویی تبدیل شده که شتابی برابر با ۴/ ۴ ثانیه دارد و سرعتش را روی ۲۵۰ کیلومتر محدود کردهاند. با این مشخصات با خودرویی طرف هستیم که هیچکدام از ضعفهایی که برای خودروهای الکتریکی بیان میکنند را ندارد. اگر نبود صدای موتور را نادیده بگیریم، شما اصلا متوجه نمیشوید که پشت فرمان یک خودرو بنزینی با موتور هشت سیلندر نشستهاید.
بازگشت به دوران اوج
در دهه ۹۰ مدل گلف یکی از بهترین مدلهای فولکس واگن به حساب میآمد. اما با شروع قرن جدید اگر چه همچنان یک خودرو خوب بود اما وارد یک دوره یکنواختی شد. اما امسال با رونمایی از گلف R یک بار دیگر بازی به نفع فولکس واگن برگشت. فولکس واگن نشان داد که در کنار ساخت خودروهای اقتصادی، هنوز هم دست توانمندی در ساخت خودروهای اسپرت دارد. پلتفرم جدیدی که برای مدل گلف در نظر گرفته شده است شاسی و اتاق را بهصورت یکپارچه در نظر گرفته است. این کار موجب شده تا از وزن شاسی کم شود و در مقابل قدرت مانور خودرو بالاتر برود. فاصله محور خودرو نیز بلندتر شده است. به این ترتیب اکنون گلف R یک هاچبک اسپرت با قابلیت استفاده خانوادگی است. فضای بار آن بزرگتر شده و سرنشینان عقب فضای کافی برای نشستن راحت دارند. در طراحی بیرونی نیز با گشاده دستی از چراغهای LED استفاده کردهاند. چیزی که امروزه جوانها به خوبی آن را میپسندند. استفاده از ورودیهای هوای بزرگ در جلو هم نمای گلف R را کاملا اسپرت کرده است. این مجموعه با قیمتی کاملا منطقی عرضه شده است. به همین دلیل است که گلف R میتواند بالاتر از هم کلاس هایش در ردهبندی قرار بگیرد.
ارسال نظر