تئوری ها را رها کنیم
دکتر یونس شکرخواه استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران به نظر من توجه به این نکته خیلی مهم است که اصلا نمیشود راجع به این فضای مجازی جدید زیاد نظریهپردازی کرد. به عقیده من باید با این فضا زندگی کرد و باید در این فضا بود و بعد شاید دیگر نگوییم که همهاش سیاه است یا همهاش سفید است یا بوی توطئه از آن میآید یا اینکه افراد در آن بیمسوولیت میشوند یا اینکه ما با فیلسوفهای مبل نشین مواجه هستیم. من فکر میکنم که باید فرصت داد تا مشخص شود چه چیزی در شبکههای اجتماعی میگذرد یا اینکه باید عضو این شبکهها شد و در آنها حضور فعال داشت.
دکتر یونس شکرخواه استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران به نظر من توجه به این نکته خیلی مهم است که اصلا نمیشود راجع به این فضای مجازی جدید زیاد نظریهپردازی کرد. به عقیده من باید با این فضا زندگی کرد و باید در این فضا بود و بعد شاید دیگر نگوییم که همهاش سیاه است یا همهاش سفید است یا بوی توطئه از آن میآید یا اینکه افراد در آن بیمسوولیت میشوند یا اینکه ما با فیلسوفهای مبل نشین مواجه هستیم. من فکر میکنم که باید فرصت داد تا مشخص شود چه چیزی در شبکههای اجتماعی میگذرد یا اینکه باید عضو این شبکهها شد و در آنها حضور فعال داشت. از طرفی این جریان تزریقی و تلقینی هم نیست، ممکن است فردی از این فضا خوشش بیاید ممکن است کسی هم دوست نداشته باشد میخواهم بگویم نمیتوان به زور ماوس دست کسی داد. نمیشود به کسی اصرار کرد که برو در اینستاگرام عضو شو، او باید حس عکس داشته باشد تا برود در اینستا عضو شود. چه اشکالی دارد که اگر یک خانم که خانهدار است، در وایبر چند تا جوک هم بشنود و بخواند یا حالا چهار تا نکته هم بخواند. حتی او که ممکن است فکر کند وایبر یک مستندگرایی مطلق است، بعد از یک ماه متوجه شود. ای بابا این
جملهای که دیروز به نام چارلی چاپلین خوانده بود، امروز گفتهاند متعلق به علی دایی است پس فردا میگویند از یکی دیگر است؛ بنابراین خودش به مرور شناخت کافی پیدا میکند. افراد در فیس بوک درگیر یک سری اتفاقات میشوند، در linkdin اگر بروند راجع به شبکه اجتماعی جور دیگری صحبت خواهند کرد. یا جایی مانند second life اگر عضو شوند خواهند دید که آنجا مانند زمین خرید و فروش میشود، فلان کشور آنجا سفارت دارد یا رویترز در آنجا خبرنامه دارد و CNN هم دفتری در آنجا دارد، بنابراین بار دیگر دیدش نسبت به شبکههای اجتماعی عوض خواهد شد. من فکر میکنم آن چیزی که راجع به شبکههای اجتماعی داریم میگوییم، بخشی از همان کامنت صفر است که الان رایج است. من میگویم شبکه اجتماعی یعنی کامنت صفر؛ یعنی اصلا فکر نکن که در آن برآیندی باید به وجود بیاید. یک فضای دیالوگی است که میشود گفت لنگرهای مختلفی دارد. نکته کلیدی این است که در فضای شبکههای اجتماعی ما شرایط صفر داریم، یعنی کسی غلبه ندارد. کسی پرچم فتحش بالا نمیآید. افراد فقط حرفهایشان را میزنند. من خیلی وقتها در صفحه اینستای خودم با این شرایط مواجه هستم؛ یعنی طبیعی است که زیر عکس گوجه سبز
بحثهایی رخ دهد که ربطی هم به آن ندارد؛ بنابراین از این جنبه میگویم شبکهای که در یک شرایط صفر قرار دارد. شاید بتوانم از حرف آقای خانیکی که در جایی از صحبتهایشان گفتند که اینها شبکههایی معطوف به نتیجه هستند{استفاده کنم.} به نظر من ایشان میخواهند بگویند فعلا از تئوری صرف نظر کنیم تا ببینیم چه چیزی در حال رخ دادن است، یعنی اینجا بهتر است نتیجهگرا باشیم. همانطور که از ابتدا مشخص نبود چه اتفاقی در حال رخ دادن است. ما از ابتدا شاهد چهار فاز در حوزه موبایل بودهایم، در دهه 80 دیدیم که first generation یا همان G آمد که فقط صدا را برای ما منتقل میکرد. در دهه 90، یعنی 10 سال دوم موبایلهای second generation آمدند که امکان نوشتن متن را نیز برای ما فراهم کردند و امنیت بالاتری هم داشتند. Third generationها که سال 2000 آمدند موبایل را با فضای اینترنت ارتباط دادند. نسل چهارم هم که حالا در دنیا در حال استفاده است و آنطور که گفته میشود با آمدن نسل پنجم در سال 2018، این ابزارهای اینترنتی هستند که به ما وصل میشوند. در حقیقت اینترنت چیزها (Internet of things) یا اینترنت اشیا شروع به کار میکنند. اتفاقی که قرار است
برای ما رخ بدهد این است که الان ما دیگر به دنبال دانلود کردن برنامهها نخواهیم رفت بلکه این برنامهها و نرمافزارها هستند که به سراغ ما میآیند. بنابراین سرعت این تغییرات به قدری هست که باید از قضاوت پرهیز کرد و در عوض باید دانشمان را افزایش دهیم.
ارسال نظر