در سمینار بررسی جامعهشناختی پدیده خشونت مطرح شد؛
تورم و بیکاری دو عامل اصلی بروز خشونت
دنیای اقتصاد، ضحی زردکانلو- اهمیت پدیده خشونت و بحث پیرامون چیستی و کنترل آن در عصر حاضر موضوع مهمی است که جامعهشناسان و روانشناسان را به تحلیل و تفکر واداشته است. خشونت در معنای لغوی که مورد اتفاقنظر کارشناسان قرار گرفته، استفاده عامدانه از نیروی جسمی و یا قدرت اعمالنظر برخلاف میل طرف مقابل است. امروزه خشونت بهعنوان یک معضل اجتماعی درجامعه اهمیت پیدا کرده و آنچه نباید از یاد برد، این است که این پدیده منحصر به مشهد، استان خراسان و یا ایران نیست، خشونت یک پدیده جهانی است و روانشناسان اولین راهحل برای مقابله با این معضل فردی و اجتماعی را آگاهی میدانند.
دنیای اقتصاد، ضحی زردکانلو- اهمیت پدیده خشونت و بحث پیرامون چیستی و کنترل آن در عصر حاضر موضوع مهمی است که جامعهشناسان و روانشناسان را به تحلیل و تفکر واداشته است. خشونت در معنای لغوی که مورد اتفاقنظر کارشناسان قرار گرفته، استفاده عامدانه از نیروی جسمی و یا قدرت اعمالنظر برخلاف میل طرف مقابل است. امروزه خشونت بهعنوان یک معضل اجتماعی درجامعه اهمیت پیدا کرده و آنچه نباید از یاد برد، این است که این پدیده منحصر به مشهد، استان خراسان و یا ایران نیست، خشونت یک پدیده جهانی است و روانشناسان اولین راهحل برای مقابله با این معضل فردی و اجتماعی را آگاهی میدانند. هفته گذشته در پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی مشهد سمیناری تحتعنوان «بررسی جامعهشناختی پدیده خشونت در فضای عمومی» برگزار شد. در این سمینار، محمدحسن اشرف، روانشناس و مجید دانایی، پژوهشگر مسائل اجتماعی ابتدا با تعریف خشونت و ریشهیابی آن به تحلیل و بررسی دلایل جامعهشناختی خشونت پرداخته و سپس راهکارهای مقابله با آن را عنوان کردند و درنهایت به پرسشهای حاضران پیرامون بحث مزبور پاسخ دادند.
منشاء خشونت از کجاست؟
مجید دانایی در این سمینار با بیان اینکه در حوزه علوم اجتماعی درمورد خشونت دو دیدگاه قالب وجود دارد، گفت: برخی خشونت را تابع عوامل بیرونی مثل فقر میدانند و برخی آن را برساخته اجتماع دانسته که در اجتماع توسط عاملان اجتماعی ساخته میشود و تکیه اصلی بر روی انسان به عنوان یک موجود مختار است. وی از خصوصیات ارثی، عوامل زیستی و هورمونی و شاخصهای فرهنگی و اجتماعی، بهعنوان عوامل موثر بر خشونت نام برد و گفت : بررسی پروندههای ورودی دادگستری تا سال ۹۰ نشان میدهد که ضرب و جرح دارای بیشترین فراوانی در انواع خشونت بوده است. دانایی همچنین با بررسی آمار نزاعهای کشور در سال ۹۳ براساس جمعیت استانها، از استان چهارمحال و بختیاری، اردبیل و کهگیلویه و بویراحمد بهعنوان سه استانی که بیشترین نزاع و فارس، یزد و ایلام بهعنوان سه استانی که کمترین نزاع را داشتهاند، نام برد و استان خراسان رضوی را در این رتبهبندی در جایگاه پانزدهم دانست و گفت: در سال ۹۳ در استان خراسان رضوی به ازای هر ۱۴۰ نفر، یک نزاع رخ داده است. این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بررسی مناطق سیزدهگانه مشهد گفت: ساکنان حاشیه شهر، گلشهر، التیمور، طبرسی، عباسآباد، دروی، چهارده معصوم و اسماعیلآباد بیشترین تراکم تعداد مجرمان علیه اشخاص و اموال را در شهر داشتهاند که تراکم فقر و اعتیاد در میان این مردم، مهمترین و کلیدیترین عامل وقوع خشونت است. وی افزود: تحلیل در زمینه خشونت در مناطق کمبرخوردار حاکی از آن است که در فرآیند خشونت این افراد خودشان قربانی هستند و حداقل امکان رشد اقتصادی، بیکاری و پایین بودن منابع مادی و ثروت در بین این افراد بستر بروز خشونت را به سهولت میسر میسازد.
اهمیت نقش خانواده
دانایی همچنین دو متغیر تورم و بیکاری را در فضای فعلی کشور بستر بسیار مناسبی برای ناکامی و خشونت دانست و گفت: خشونت در فضای اجتماعی ساخته میشود و گام اول آن نیز در خانواده است. در خانوادههای کمسواد، امکان بروز خشونت شدت مییابد. وی با تشریح نقش خانواده در بروز خشونت که نخستین و مهمترین نهاد شکلگیری شخصیت و هویت فردی است، مقولههای عمده وقوع خشونت را نام برد که در این بین تربیت خشن، خرد شدن شخصیت فرزند، محیط نامناسب رشد و زندگی، نادیده گرفتن ارزشهای گروهی و نزاع بهخاطر کسب ثروت، قدرت و احترام از مهمترین موارد یادشده بودند.
خشم خوب است!
محمدحسن اشرف که سخنران بعدی این نشست بود با بیان سه واژه کلیدی خشم، پرخاشگری و خشونت، گفت: ما باید درک صحیحی از این سه واژه داشته باشیم. خشم، یکی از هیجانات اصلی آدمی است که پس از تولد بهعنوان آخرین هیجان در او بروز مییابد. زمانیکه فرد احساس میکند یک چیزی سر جایش نیست و میتواند برای اصلاح امور کاری انجام دهد خشمگین میشود و خلاف این امر زمانی است که فرد احساس میکند یک چیزی سرجایش نیست و او نمیتواند کاری انجام دهد و نام این پدیده ترس است. پس خشم بهعنوان یک هیجان انسانی، پدیده مثبت و خوبی است، چراکه تمام انقلابها، تغییرات و اصلاحات در طول تاریخ بشر براساس نارضایتی، خشم و احقاق حقوق صورت گرفته است.
تفاوت پرخاشگری و خشم
مسئول واحد پژوهش روانشناسی جهاددانشگاهی مشهد در تعریف پرخاشگری تصریح کرد: واژه خشونت و پرخاشگری را باید از یکدیگر تفکیک کنیم، زمانیکه خشم جهتگیری نابودکننده و مخرب پیدا میکند نامش پرخاشگری است و باید با آن مقابله کرد. وی در توضیح بیشتر تفاوت خشونت با پرخاشگری گفت: خشونت برخلاف خشم در پاسخ به هیجان طبیعی خشم نیست بلکه منبع آن نیاز و میل به قدرت است که آسیبهای بالقوه و بالفعل به همراه دارد و به همان نسبت که خشم پدیده سالمی است پرخاشگری پدیدهای ناسالم است.
بنیادیترین نوع خشونت چیست؟
اشرف از محدودکردن آگاهی بهعنوان بنیادیترین و شدیدترین نوع خشونت نام برد و گفت: شکل اعظم این نوع از خشونت به صورت کنترلگری انتخاب افراد و سلب اختیار آنان رخ میدهد. او با چند مثال از انواع خشونت در خانواده و اجتماع موارد یادشده را ملموستر کرد.
چند نمونه از انواع خشونت
این روانشناس با بیان اینکه در خانوادههای مرفه شکلهای ظریفتری از خشونت را شاهد هستیم، افزود: در برخی از خانوادههای ثروتمند آسیبهای روانی خشونت مثل کنترل کردن میل و خواست افراد توسط فرد قدرتمند خانواده به افراد تحمیل میشود. وی با ذکر مثالی در خصوص حراج فروشگاهها نیز گفت: این روزها برخی فروشگاههای بزرگ تبلیغ حراجهای ۵۰ تا ۷۰ درصدی را میکنند ولی وقتی وارد فروشگاه میشوید میبینید یا فقط به برخی اجناس تخفیف تعلق گرفته یا در ازای تخفیف، قیمت اصلی آن کالا را افزایش دادهاند، این نوعی خشونت با آسیبهایی آشکار است. محمدحسن اشرف برای فهم این مهم که آیا ما آدم خشنی هستیم یا نه گفت: اینکه ما چقدر به فهم و درک آدمهای دیگر باور داشته باشیم سیکل آگاهی در چرخه گفتوگوی ما شکل میگیرد، درنتیجه رابطه معکوسی بین این آگاهی و خشونت برقرار است. این روانشناس در خاتمه با تفکیک دو مفهوم استبداد و اقتدار گفت: در استبداد بعد از فعل امر، سکوت است اما در اقتدار بعد از فعل امر به فرد دلیل آن امر توضیح داده میشود. مجید دانایی نیز در تصریح این مطلب با تاکید بر مشارکتهای جمعی و گروهی (پلورالیسم) گفت: ما باید در تمام مراحل طرف مقابل را به رسمیت بشناسیم چراکه قدرت ما به قدرت طرف مقابل بستگی دارد و قدرت ما زمانی مضاعف میشود که آن را با دیگری به اشتراک بگذاریم و گفتوگو نیز مبتنی بر برابری قدرت است.
منشاء خشونت از کجاست؟
مجید دانایی در این سمینار با بیان اینکه در حوزه علوم اجتماعی درمورد خشونت دو دیدگاه قالب وجود دارد، گفت: برخی خشونت را تابع عوامل بیرونی مثل فقر میدانند و برخی آن را برساخته اجتماع دانسته که در اجتماع توسط عاملان اجتماعی ساخته میشود و تکیه اصلی بر روی انسان به عنوان یک موجود مختار است. وی از خصوصیات ارثی، عوامل زیستی و هورمونی و شاخصهای فرهنگی و اجتماعی، بهعنوان عوامل موثر بر خشونت نام برد و گفت : بررسی پروندههای ورودی دادگستری تا سال ۹۰ نشان میدهد که ضرب و جرح دارای بیشترین فراوانی در انواع خشونت بوده است. دانایی همچنین با بررسی آمار نزاعهای کشور در سال ۹۳ براساس جمعیت استانها، از استان چهارمحال و بختیاری، اردبیل و کهگیلویه و بویراحمد بهعنوان سه استانی که بیشترین نزاع و فارس، یزد و ایلام بهعنوان سه استانی که کمترین نزاع را داشتهاند، نام برد و استان خراسان رضوی را در این رتبهبندی در جایگاه پانزدهم دانست و گفت: در سال ۹۳ در استان خراسان رضوی به ازای هر ۱۴۰ نفر، یک نزاع رخ داده است. این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بررسی مناطق سیزدهگانه مشهد گفت: ساکنان حاشیه شهر، گلشهر، التیمور، طبرسی، عباسآباد، دروی، چهارده معصوم و اسماعیلآباد بیشترین تراکم تعداد مجرمان علیه اشخاص و اموال را در شهر داشتهاند که تراکم فقر و اعتیاد در میان این مردم، مهمترین و کلیدیترین عامل وقوع خشونت است. وی افزود: تحلیل در زمینه خشونت در مناطق کمبرخوردار حاکی از آن است که در فرآیند خشونت این افراد خودشان قربانی هستند و حداقل امکان رشد اقتصادی، بیکاری و پایین بودن منابع مادی و ثروت در بین این افراد بستر بروز خشونت را به سهولت میسر میسازد.
اهمیت نقش خانواده
دانایی همچنین دو متغیر تورم و بیکاری را در فضای فعلی کشور بستر بسیار مناسبی برای ناکامی و خشونت دانست و گفت: خشونت در فضای اجتماعی ساخته میشود و گام اول آن نیز در خانواده است. در خانوادههای کمسواد، امکان بروز خشونت شدت مییابد. وی با تشریح نقش خانواده در بروز خشونت که نخستین و مهمترین نهاد شکلگیری شخصیت و هویت فردی است، مقولههای عمده وقوع خشونت را نام برد که در این بین تربیت خشن، خرد شدن شخصیت فرزند، محیط نامناسب رشد و زندگی، نادیده گرفتن ارزشهای گروهی و نزاع بهخاطر کسب ثروت، قدرت و احترام از مهمترین موارد یادشده بودند.
خشم خوب است!
محمدحسن اشرف که سخنران بعدی این نشست بود با بیان سه واژه کلیدی خشم، پرخاشگری و خشونت، گفت: ما باید درک صحیحی از این سه واژه داشته باشیم. خشم، یکی از هیجانات اصلی آدمی است که پس از تولد بهعنوان آخرین هیجان در او بروز مییابد. زمانیکه فرد احساس میکند یک چیزی سر جایش نیست و میتواند برای اصلاح امور کاری انجام دهد خشمگین میشود و خلاف این امر زمانی است که فرد احساس میکند یک چیزی سرجایش نیست و او نمیتواند کاری انجام دهد و نام این پدیده ترس است. پس خشم بهعنوان یک هیجان انسانی، پدیده مثبت و خوبی است، چراکه تمام انقلابها، تغییرات و اصلاحات در طول تاریخ بشر براساس نارضایتی، خشم و احقاق حقوق صورت گرفته است.
تفاوت پرخاشگری و خشم
مسئول واحد پژوهش روانشناسی جهاددانشگاهی مشهد در تعریف پرخاشگری تصریح کرد: واژه خشونت و پرخاشگری را باید از یکدیگر تفکیک کنیم، زمانیکه خشم جهتگیری نابودکننده و مخرب پیدا میکند نامش پرخاشگری است و باید با آن مقابله کرد. وی در توضیح بیشتر تفاوت خشونت با پرخاشگری گفت: خشونت برخلاف خشم در پاسخ به هیجان طبیعی خشم نیست بلکه منبع آن نیاز و میل به قدرت است که آسیبهای بالقوه و بالفعل به همراه دارد و به همان نسبت که خشم پدیده سالمی است پرخاشگری پدیدهای ناسالم است.
بنیادیترین نوع خشونت چیست؟
اشرف از محدودکردن آگاهی بهعنوان بنیادیترین و شدیدترین نوع خشونت نام برد و گفت: شکل اعظم این نوع از خشونت به صورت کنترلگری انتخاب افراد و سلب اختیار آنان رخ میدهد. او با چند مثال از انواع خشونت در خانواده و اجتماع موارد یادشده را ملموستر کرد.
چند نمونه از انواع خشونت
این روانشناس با بیان اینکه در خانوادههای مرفه شکلهای ظریفتری از خشونت را شاهد هستیم، افزود: در برخی از خانوادههای ثروتمند آسیبهای روانی خشونت مثل کنترل کردن میل و خواست افراد توسط فرد قدرتمند خانواده به افراد تحمیل میشود. وی با ذکر مثالی در خصوص حراج فروشگاهها نیز گفت: این روزها برخی فروشگاههای بزرگ تبلیغ حراجهای ۵۰ تا ۷۰ درصدی را میکنند ولی وقتی وارد فروشگاه میشوید میبینید یا فقط به برخی اجناس تخفیف تعلق گرفته یا در ازای تخفیف، قیمت اصلی آن کالا را افزایش دادهاند، این نوعی خشونت با آسیبهایی آشکار است. محمدحسن اشرف برای فهم این مهم که آیا ما آدم خشنی هستیم یا نه گفت: اینکه ما چقدر به فهم و درک آدمهای دیگر باور داشته باشیم سیکل آگاهی در چرخه گفتوگوی ما شکل میگیرد، درنتیجه رابطه معکوسی بین این آگاهی و خشونت برقرار است. این روانشناس در خاتمه با تفکیک دو مفهوم استبداد و اقتدار گفت: در استبداد بعد از فعل امر، سکوت است اما در اقتدار بعد از فعل امر به فرد دلیل آن امر توضیح داده میشود. مجید دانایی نیز در تصریح این مطلب با تاکید بر مشارکتهای جمعی و گروهی (پلورالیسم) گفت: ما باید در تمام مراحل طرف مقابل را به رسمیت بشناسیم چراکه قدرت ما به قدرت طرف مقابل بستگی دارد و قدرت ما زمانی مضاعف میشود که آن را با دیگری به اشتراک بگذاریم و گفتوگو نیز مبتنی بر برابری قدرت است.
ارسال نظر