ششمین روز سال نو دلتنگ ترین روز سال است
ششم ژانویه لعنتی
نگار حسینی فرقی نمیکند در ایران و خاورمیانه زندگی کنی یا در اروپا و آمریکای شمالی؛ ابدا تفاوتی ندارد سال نو را در میانههای زمستان جشن بگیری یا اوایل بهار؛ روزهای ابتدای سال بعد از این که شیپور سال نو را زدند و به طبل هم کوبیدند و ساز و دهلزنها توی کوچه راه افتادند، همه به هم تبریک گفتند و چند روزی گذشت و همه خودشان را به آجیل و شیرینی و غذاهای چرب و نرم میهمان کردند، وقتی سیزده به در هم تمام شد و سبزهها را گره زدند، دقیقا زمانی که آبهای سال نو از آسیاب میافتد، یک چیزی شبیه بختک میافتد روی سینه آدم.
نگار حسینی فرقی نمیکند در ایران و خاورمیانه زندگی کنی یا در اروپا و آمریکای شمالی؛ ابدا تفاوتی ندارد سال نو را در میانههای زمستان جشن بگیری یا اوایل بهار؛ روزهای ابتدای سال بعد از این که شیپور سال نو را زدند و به طبل هم کوبیدند و ساز و دهلزنها توی کوچه راه افتادند، همه به هم تبریک گفتند و چند روزی گذشت و همه خودشان را به آجیل و شیرینی و غذاهای چرب و نرم میهمان کردند، وقتی سیزده به در هم تمام شد و سبزهها را گره زدند، دقیقا زمانی که آبهای سال نو از آسیاب میافتد، یک چیزی شبیه بختک میافتد روی سینه آدم. ما به ازای غربیاش را هم در نظر بگیرید زمانی که ماجرا و توهم و خوشبینی ناشی از حضور بابانوئل تمام شد، زمانی که نوشیدنیها نوشیده شد و کبابها و استیکها تمام شد و مردم یک چند کیلویی به وزنشان اضافه کردند و از مسافرت برگشتند، یک چیزی خراب میشود.
اینکه دور کاج کریسمس جمع شده باشی با بابا نوئل و جورابهای قرمز و غیره چندان تفاوتی ندارد با اینکه دور سفره هفت سین نشسته باشی و عیدی بدهی و بگیری. حتی اینکه پای بخوری با قهوه یا شیرینی نخودچی بخوری با چای تفاوتی ندارد. آن سنگینی که میافتد روی سینه، جا و مکان و فرهنگ نمیشناسد. توی همان روزهای ابتدای سال یقه آدم را میگیرد، درست همان روز بعد از تعطیلات را زهرمار میکند و جای بد ماجرا هم آنجا است که کسی نمیداند ماجرا چیست. توی ایران این روز، ۱۴ فروردین است، روزی که بعد از یک مراسم آیینی به در کردن نحسی سیزده، مردم باید بروند سر کار، بعد از دو هفته تعطیلات و کلی هزینه و خوشگذرانی؛ اینجا است که احتمالا نحسی دامن همه را میگیرد. برای خارجیها اما این روز، ۶ ژانویه است، نخستین روز بعد از تعطیلات سال نو که مردم سر کار حاضر میشوند؛ روزی که حباب سال نو و آرزوهای این سال میترکد.
۱۴ فروردین یا ۶ ژانویه؟ نحسی واقعیت دارد؟
لابد چون خارجیها پیش از تمام شدن تعطیلات آیینی ندارند که نحسی را دربکند، درست بعد از روزهای خوش و خرم سال نو حال و روزشان ناخوش میشود. اما در ایران که سیزده به در هست هم مردم چندان خوشحال روز ۱۴ فروردین را برگزار نمیکنند. خیلیها میگویند افسردگی بعد از تعطیلات سال نو تا پایان فروردین ماه هم با آنها میماند. در ایران تحقیقی در مورد اینکه چرا افراد در روزهای بعد از تعطیلات سال نو افسرده میشوند، وجود ندارد هرچند شاید تحقیق لازم نباشد و از هرکس بپرسید روز ۱۴ فروردین چه احساسی دارد، میتواند برایتان از حجم افسردگی و دلتنگیاش بگوید و این خودش یک جامعه آماری قابل اطمینان است. اما گویا در ممالک غربی پژوهشی در این باره انجام شده است که نتایج آن نشان میدهد ششمین روز از سال نو، روز ۶ ژانویه افسردهکنندهترین و دلتنگترین روز سال است.
هیچکس تنها نیست
برای آنها که سال نو برایشان مصادف است با آغاز ژانویه، ششم این ماه مصادف است با تمام شدن میهمانیهای به صرف پای و شیرینی؛ هوای بد هم مزید بر علت میشود و البته کارتهای اعتباری که توی همین روزهای محدود گذشته، خالی شدهاند. بنابراین خیلی دور از ذهن و عجیب نیست که آدمها در چنین روزی احساس کنند در پایینترین سطح انرژی قرار دارند و حالشان جدی جدی بد است؛ اما شاید نکته امیدوارکننده ماجرا این باشد که هیچ کس در داشتن چنین احساسی تنها نیست. با وجودی که سالهای طولانی است حلول سال نو جشن گرفته میشود، کشف وحشتناکترین روز سال چندان قدمتی ندارد. این کشف در حدود ۹ سال پیش انجام شد. روز ۶ ژانویه برای نخستین بار در سال ۲۰۰۵ شناسایی شد. این شناسایی نتیجه یک تحقیق آکادمیک بود که کلیف آرنال آن را انجام داده بود.
آرنال برای شناسایی بدترین روز سال در تحقیق خود فاکتورهایی را در نظر گرفت که گمان میکرد میتوانند در افسرده کردن افراد جامعه به شدت تاثیرگذار باشند. فاکتورهایی مانند وضعیت آب و هوا، میزان هزینهها، شکست خوردن برنامهریزیها برای سال جدید و البته تعداد روزهایی که از سال گذشته بود.
اینترنت و شبکههای اجتماعی یکی از منابع مهم برای فراهم کردن جامعه آماری این تحقیق بوده است به این شکل که توییتهای کاربران توییتر و حال و هوای آنها بررسی شده است. محققان این پژوهش ظرف سه سال گذشته توییتهایی را که در ماه ژانویه توسط دو میلیون نفر فرستاده شده بود، بررسی کردند. این بررسی نشان داد که این توییتها با لحنی ناامیدانه و با ادبیاتی منفی نوشته شده اند، چیزی که میتوانست به این معنا باشد که کاربرانی که اقدام به توییت کرده بودند، حال و احوالی ناخوش داشتهاند و روی مود افسردگی بودهاند.
روزهای بسیاری در سال هوا بد است؛ بهخصوص در آمریکا و اروپای شمالی. بنابراین طبیعی است که در این روزها مردم از اوضاع جوی ناراضی باشند و از بد هوا شکایت کنند؛ اما بخشی از این تحقیق حاکی از آن است که در روز ۶ ژانویه مردم چندین برابر روزهای دیگر سال از هوای بد ابراز نارضایتی میکنند. گویی در این روز بابت تعداد زیادی فاکتور ناامید کننده دیگر، وضعیت جوی نامطلوب بیش از همیشه خودش را نشان میدهد. نکته جالب دیگر هم که در نتایج این تحقیق به دست آمد آن بود که مردان به میزان چشمگیری بیشتر از زنان در این روز احساس دلتنگی و افسردگی میکنند.
روزی برای طلاق
واضح و مبرهن است که طلاق، عوامل متعددی دارد اما شرایط دشوار و حال و هوای بد میتواند به این عوامل دامن بزند و در نهایت طلاق اتفاق بیفتد. تحقیقات انجام شده نشان داده است که در روز ششم ژانویه طلاق هم به وفور رخ میدهد و این گونه است که این روز را روز طلاق هم میگویند. آمارهای رسمی نشان میدهد که روز ششم ژانویه بهعنوان نخستین روز کاری از سال جدید روزی است که زوجهای در آستانه طلاق، اقدامات لازم برای جدایی را آغاز میکنند. این آمارها نشان میدهد که ماه ژانویه شلوغترین ماه به لحاظ اقدامات قانونی پیش از طلاق است. میزان پرونده های طلاقی که در این ماه تشکیل میشود، دو برابر ماه سپتامبر است. این به آن معنا است که در ماه سپتامبر بعد از ماه ژانویه بیشترین موارد اقدام برای طلاق انجام میشود. بررسیها در دپارتمان طلاق بریتانیا حاکی از آن است که ۸/۱ میلیون زوج رشته ازدواجشان را در این روز پاره میکنند. در خلال انجام این تحقیق از هزار زوج این سوال پرسیده شده است که به چه دلیل درست پس از تعطیلات کریسمس اقدام به طلاق کردهاند. فشار مالی، استفاده از الکل، نداشتن تفاهم در مسائل اساسی زندگی مواردی است که توسط زوجها
بهعنوان مهمترین عوامل در تصمیم به طلاق عنوان شده است. روث ساترلند، رییس یکی از مراکز مشاوره نیز در تایید نتایج این تحقیق میگوید که ماه ژانویه یکی از شلوغترین ماههای سال برای مشاوره زوجهاست.
روزی برای مرور زندگی
اما چه چیزی موجب میشود که مردم درست بعد از سال نو به این نتیجه برسند که نمیخواهند زندگی مشترکشان را ادامه دهند. ساترلند معتقد است درست در آغاز سال نو، مردم به این فکر میکنند که تا امروز چه کردهاند و بعد از این چه میخواهند بکنند. این یعنی آنها در نخستین روزهای سال تصمیمها و برنامههایشان را برای آینده بازنگری میکنند و بر این اساس خیلی محتمل است که به این نتیجه برسند زندگی مشترکشان آن گونه که میخواهند نیست و آینده دیگری برای خود میخواهند. در خلال این بررسیها زوجها به این فکر میکنند که آیا زندگی مشترکشان به اندازه کافی خوشایند و مطبوع هست یا خیر. این تفکرات در نهایت ممکن است مسیر زندگی دو نفر را برای همیشه عوض کند.
تغییر شغل
اما فکر کردن در مورد زندگی زناشویی و احتمالا رسیدن به نتیجه طلاق تنها اقدامی نیست که افراد در روزهای نخستین سال انجام میدهند. شغل و حرفه، یکی دیگر از مواردی است که مردم در نخستین روزهای سال در مورد آن تجدید نظر میکنند. این است که بسیار محتمل است در پایان تعطیلات تعداد افرادی که تصمیم میگیرند شغل فعلی شان را رها بکنند و به دنبال کار تازهای باشند، زیاد شود.
موسسه مشاوره و مدیریت، یکی از موسسات بریتانیایی اعلام کرده است که بیست درصد کارمندان در این روزهای سال در حال تدارک تغییر شغل هستند و به طور تقریبی ۸۰ درصد آنها قصد دارند محل کار کنونی شان را ترک کنند.
تعطیلات خستهکننده
در راستای تایید اینکه مردم در روزهای نخستین سال نو چندان احساس خوشی ندارند، موسسه اویان نیز تحقیقی انجام داده است که نشان میدهد بیش از سی درصد افراد سفر و تعطیلات خود را در روزهای تعطیلات سال نو بسیار خستهکننده توصیف کردهاند. بیش از نیمی از آنها هم گفتهاند که هنگام بازگشت به محل کار درست در روز ششم ژانویه احساس بسیار وحشتناکی داشتهاند. اما با وجودی که دوشنبه آبی، بدترین روز سال است و خیلی محتمل است در آن اتفاقات بسیار بدی برای افراد بیفتد، نظرسنجیها نشان میدهد که روز کریسمس، روز نخست سال نو، روز ولنتاین و نخستین آخر هفته آفتابی هر سال، در زمره شادترین روزهای سال قرار دارند. افراد در این روزها بر خلاف دوشنبه آبی، به زندگی امیدوارند و بیش از همیشه احساس خوشبختی میکنند.
منبع: دیلی میل
ارسال نظر