عضو هیات مدیره و معاون توسعه شرکت «پترو امید آسیا» تشریح کرد
تامین مالی خلاقانه یک مگاپروژه
نصرالله جان افزایی که دکترای حسابداری دارد و در حال حاضر عضو هیات مدیره و معاون توسعه شرکت پترو امید آسیا است، تا پایان سال ۹۴ و اوایل ۹۵ معاون اقتصادی این شرکت بود و الان چند ماه است مدیریت توسعه آن را برعهده دارد و کارش توسعه فعالیتهای شرکت است. او چندسال است در پروژه احداث مخازن در بندر گناوه فعالیت میکند و آن را تجربهای گرانبها در صنعت نفت میداند. جان افزایی در گفت وگو با دنیای اقتصاد اعلام میکند که شرکت پترو امید آسیا با توجه به اتمام طرح مذکور قصد دارد با انجام سرمایهگذاریهای جدید، پروژههای تازهای را شروع کند تا فعالیتهای شرکت که تاکنون روی این طرح متمرکز بوده، توسعه پیدا کرده و طرحهای جدید عملیاتی شوند.
نصرالله جان افزایی که دکترای حسابداری دارد و در حال حاضر عضو هیات مدیره و معاون توسعه شرکت پترو امید آسیا است، تا پایان سال ۹۴ و اوایل ۹۵ معاون اقتصادی این شرکت بود و الان چند ماه است مدیریت توسعه آن را برعهده دارد و کارش توسعه فعالیتهای شرکت است. او چندسال است در پروژه احداث مخازن در بندر گناوه فعالیت میکند و آن را تجربهای گرانبها در صنعت نفت میداند. جان افزایی در گفت وگو با دنیای اقتصاد اعلام میکند که شرکت پترو امید آسیا با توجه به اتمام طرح مذکور قصد دارد با انجام سرمایهگذاریهای جدید، پروژههای تازهای را شروع کند تا فعالیتهای شرکت که تاکنون روی این طرح متمرکز بوده، توسعه پیدا کرده و طرحهای جدید عملیاتی شوند. شرکت پترو امید آسیا در سال ۸۹ با ۲۰ میلیارد تومان سرمایه تاسیس شد و مهم ترین پروژهای که تاکنون به اتمام رسانده، احداث مجموعه مخازن ذخیرهسازی نفت خام با ظرفیت ۱۰ میلیون بشکه در مناطق بندری گناوه/ دیلم و نخستین پروژه ۱۰ میلیون بشکهای وزارت نفت ایران است.
چه شد که وزارت نفت این پروژه را به شرکت سرمایهگذاری امید واگذار کرد؟ آیا شرکتهای رقیب هم بودند ؟
این کار براساس توافقات مدیریتی و نیاز وزارت نفت به این مخازن صورت گرفت. همانطور که میدانید وزارت نفت به طور مستمر مخازن اجاره میکند تا نفت هایش را بفروشد و البته خودش هم در خاش و جاهای دیگر مخزن دارد. به هرحال وزارتخانه نیاز به مخزن داشت و دنبال سرمایهگذاری بود که با سرمایه خودش مخزن بسازد. این فرصت بسیار خوبی برای مانور وزارت نفت بود که سرمایه گذار داخلی این سرمایهگذاری را انجام دهد.
نحوه تامین مالی پروژه احداث مخازن چگونه بود؟
تامین مالی بسیار سختی داشتیم و کار فوقالعادهای بود و همه اعضای شرکت همکاری کردند تا به سرانجام برسد. این طرح با توجه به اینکه عمدتا از منابع بانکی استفاده میکردیم در نوع خودش کار خاصی بود. تامین مالی آن عموما خودگردان بود به نحوی که عمدتا از بانکها وام گرفتیم و پروژه را اداره کردیم. یک بخش هم سرمایه سهامدار بود، اما بقیه آن از طریق دریافت وام از بانکهای ملت، سینا وانصار تامین شد. ۵۲ میلیارد تومان هم اوراق مشارکت داشتیم.
هزینه تمام شده ساخت و میزان وامهای دریافتی چقدر بود؟
هزینهها تا مردادماه امسال ۶۵۰ میلیارد تومان برآورد شده است. در مورد اخذ وام نیز درمجموع ۱۵۶ میلیارد تومان با بهرههای روز از بانک انصار وام گرفتیم. در تاریخهایی که با ما قرارداد بستند نرخ بهره ۲۶ و ۲۷ درصد با تایید بانک مرکزی بود.
برای تامین مالی با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
مشکلات زیادی داشتیم. به طور کلی این یک پروژه خاص بود، چون قرارداد آن با نرخ ارز هزار تومانی بسته شد اما اجرای آن با ارز ۱۵۰۰ تومانی صورت گرفت و همین مسائل باعث شد چالشهای عظیمی در تامین مالی به وجود بیاید؛ به ویژه در مورد قرارداد بخش پی که ۷۰ درصد پروژه را تشکیل میداد و شامل کالاهایی بود که عمدتا از خارج تامین میشد. همین مسئله و تغییر نرخ ارز هزینههای پروژه را افزایش داد. این در حالی بود که برآورد اولیه ما ۲۰۰ میلیارد تومان با ارز هزار تومانی بود که در عمل حدود سه برابر شد.
بنابراین میتوان گفت این طرح به تمامی توسط بخش خصوصی اجرا و بهره برداری شده است.
بله، دقیقا. زیرا دولت هیچ حمایتی نکرد و فقط شرکت سرمایهگذاری تضامین را میداد و از بانکها وام میگرفتیم. به این ترتیب از صفر تا صد پروژه توسط بخش خصوصی و با حمایتهای بانک سپه انجام شده است. این بانک از طریق سرمایهگذاریهای امید حمایتهای مدیریتی و پشتیبانی داشت و تضامین را تامین و طی تضامین به ما کمک میکرد. اما از سپه هیچ وامی نگرفتیم.
بهجز مشکلات مالی با چه مسائل و چالشهای دیگری در روند ساخت و اجرا مواجه بودید؟
مشکلات اساسی بهجز مشکلات مالی زیاد بود، اما با مدیریت خوبی که داشتیم مشکلات را پشت سر گذاشتیم. آقای خدابخش که اولین مدیر شرکت بود و کار را شروع کرد، آدم خاص و توانمندی بود. بعد از او آقای طاهری مدیرعامل شرکت شد که اوهم بسیار توانمند بود. سپس آقای سید پندار توفیقی مدیرعامل شد که بزرگترین نقش فنی و اجرایی را در تسریع روند پروژه و سرعت دادن به فعالیتهای آن داشت تا بتواند با بحرانهای موجود به سرانجام برسد که جای تشکر ویژه از ایشان دارد. چالشها از دیدگاه همکارانی که نام بردم متفاوت بود. به نظر من مهم ترین چالش، چالش مدیریتی بود، چون تنها پروژهای بود که مشکلات مالی به تناوب نداشت و مشکلات اغلب مقطعی بود. به همین خاطر پروسه مالی همیشه بالاتر از پروسه فنی قرار داشت، اما مدیران فنی همیشه همگام با مدیران مالی نبودند و به دلایل مختلف چالش داشتیم. تغییرات و جابهجایی نیروی انسانی هم یکی از مهم ترین چالشها بود، چون نیاز به مدیران توانمند، فنی و متخصص داشتیم.
درواقع تغییرات نیروی انسانی در سیستمهای عملیاتی پروژه سبب شد فعالیتها دیرتر به نتیجه برسند. اینها عمده ترین مشکلات بود. مشکلات دیگر عبارت بودند از: ضعف پیمانکار طرف قرارداد و پی بی سی کار در اجرای برنامههای ارائه شده، تفاوت نرخ ارز و تحریمها در مورد کالاهای اساسی که باید به کشور وارد میشد و انتقال آنها در گمرک با تاخیر صورت میگرفت، تامین مالی ارزی و هزینههای انتقال ارز که در ماههای گذشته حدود ۱۳ درصد بود و تا باز شدن سوئیفت برای هر خرید ایجاد میشد. هزینه انتقال ارز در خرید کالاهای خارجی که بخش اعظم کالاهای سایت را تشکیل میداد خیلی موثر بود و به طور کلی برای خریدهای خارجی تا ۱۳ درصد به طور متوسط اضافه هزینه ایجاد میکرد. البته هزینه انتقال ارز اضافی به طورکلی به هر کالایی تحمیل میشود. بعد از آزاد شدن سوئیفت تقریبا کالاهای موردنیاز را خریده بودیم و عملا فایده چندانی برایمان نداشت.
مدیرانی که نام بردید چرا کنار گذاشته شدند؟
دلیل خاصی نداشت؛بعضی از آنها به تناوب جابهجا میشدند و بعضی خودشان میرفتند. آنها آدمهای توانمندی بودند که خودشان تصمیم میگرفتند و شرایطشان تغییر میکرد.
تحریمها چه تاثیری بر روند اجرای طرح داشت و برداشته شدن آنها چه اثری بر کار شرکت در آینده دارد ؟
تحریمها به ترتیبی که در مورد افزایش هزینههای ارزی گفتم، مستقیما هزینهها را افزایش داد. بعد از برداشته شدن تحریمها هم کار تمام شده بود. بخش خرید خارجی ما به شدت تحت تاثیر نرخ ارز و انتقال آن بود، آنچنان که کارمزد اضافی پرداخت میکردیم و تا ۱۳ درصد هزینه انتقال ارز میدادیم.در زمان تحریمها بیشتر با امارات و چین کار میکردیم. مشکلات مالی اغلب مقطعی بود اما با نیروهای توانمندی که داشتیم و با حمایتهای مستمر شرکت سرمایهگذاری امید مشکلات را به تناوب حل میکردیم.
بعد از برجام نیز درحال مذاکره با شرکتهای خارجی برای تامین مالی طرحها و پروژههای دیگر هستیم. به هرحال شرکتهایی که با نظام مالی بینالمللی هماهنگ شوند و تامین مالی خوبی داشته باشند حتما موفق ترند و بهتر میتوانند به اقتصاد مملکت کمک کنند. با اجرای برجام زمینههای این کار دارد فراهم میشود که ازجمله قراردادهای جدید نفتیای پی سی است که جدیدا وزارت نفت با مصوبه دولت ارائه داده. قراردادهای قبلی بایبک بودند اما الان قراردادها را به استانداردهای مالی بینالمللی مجهز کرده اند.ای پی سی نوع جدیدی از این قراردادهاست که تامین کننده منافع داخلی و خارجی است و به نحوی تنظیم شده که میتواند پروژههای نفتی و گازی را سرعت ببخشد و گره از کار آنها باز کند.
اجرای این پروژه چه کمکی به مجموعه وزارت نفت برای حفظ و نگهداری انرژی کرده و چگونه زمینههای رشد صادرات ایران را فراهم میکند؟
وزارت نفت در سی سال گذشته به فکر این پروژه بود. درعین حال جاهای دیگر هم مخازن دارد، مثلا خارک در حال حاضر ۲۸ میلیون مخزن دارد. با این حال این پروژه فرصت چانه زنی و مدیریت ذخایر نفتی ایران را در نظام بازاریابی بینالملل بالا میبرد. درواقع با این مخازن دست وزارت نفت پرتر میشود و میتواند برنامههای بهتری برای فروش نفت داشته باشد. در مجموع مدیریت و فروش نفت را بهتر میکند. به عبارت دیگر، مدیریت بهینه فروش نفت را در فرصتهای مناسب برای افزایش قیمت برای وزارت نفت فراهم میکند. به علاوه تصمیم گیریها را در حوزه صادرات نفت بهینه میکند و صادرات نفت با مدیریت بهتری در بازار بینالمللی به فروش میرسد. با بهره برداری از این طرح درواقع یک پشتیبانی ذخیرهای برای وزارت نفت ایجاد شده که میتواند صادرات نفت را تسریع کند و رشد دهد.
شما چه ویژگی شگفت انگیز و شاخصی در این پروژه میبینید؟
به نظر من مهم ترین ویژگی این پروژه نحوه تامین مالی آن است که با چالشهای موجود، تفاوت نرخ ارز و ناتوانی مدیریت پروژه سرانجام به اتمام رسید. روشهای تامین مالی بسیار چشمگیر بود که توسط بانکهای مختلف انجام شد. به این ترتیب تامین مالی هم جبران ضعف مدیریتی را کرد و هم خلاقیت خاصی داشت که با توجه به بحرانهای مالی و اقتصادی موجود همچون نرخ ارز، چالشهای بینالمللی، انتقال ارز و .... نوع خاصی از تامین مالی را عرضه کرد که بسیار خلاقانه بود و میتواند الگوی پروژههایی قرار گیرد که میخواهند در شرایط بحرانهای تورمی، ارزی و تحریمی انجام شوند.
این طرح از منظر اقتصاد مقاومتی چگونه میتواند الگو باشد؟
همین که تمام مراحل پروژه بدون فاینانس خارجی احداث و راهاندازی شده خودش نوعی اقتصاد مقاومتی است. و اینکه کلا از محل منابع داخلی تامین اعتبار شده و این فوقالعاده است. علاوه براین، تلاش ما براین بود که بیشتر کالاهای موردنیاز در داخل ساخته شود. نیروی انسانی هم صددرصد متخصصان داخلی بودند که آموزشها و تجربههای بسیار خوب و مفیدی به دست آوردند که در بلندمدت میتواند به حال اقتصاد مملکت مفید و موثر باشد.
پترو امید آسیا چه برنامههایی برای آینده دارد؟
با اتمام این پروژه در حال برنامه ریزی برای طرحهای جدید هستیم. اولویت ما پروژههای ساخت مخزن و توسعه میدانهای نفتی مانند مخازن جاسک و توسعه این پروژههاست به طریقی که صرفه و صلاح اقتصادی داشته باشد. به هرحال ظرفیتهای زیادی در خلیج فارس وجود دارد که هنوز دست نخورده است و در بسیاری از بخشهای آن سرمایهگذاری نشده و جای کار زیاد دارد.
ارسال نظر