خاورمیانه در سال ۲۰۱۷ روی آرامش نخواهد دید
آتشفشان بحران در «قلب جهان»
ایالاتمتحده در سال ۷۱۰۲ نسبت به سال۶۱۰۲، مداخله کمتری در خاورمیانه خواهد داشت. نوع مشارکت ایالاتمتحده بیشتر «حکمیتگونه» است و به دیگر کشورها فضایی رقابتی برای اعمال نفوذ میدهد. این رقابت عمدتا در مناطق عراق و سوریه خواهد بود که همسایگان آنها و کشورهای دوردستتر را متاثر خواهد ساخت. برنامههای جنگی در سوریه و عراق تنشهای فرقهای را بدتر و رقابت موجود میان ترکیه و ایران را تشدید خواهد کرد.
مقاومت در برابر وسوسههای سوریه
وسوسهانگیز است که تصور کنیم جنگ در سوریه- اکنون که نیروهای وفادار به اسد شهر حلب را بازپس گرفتهاند- در سال ۲۰۱۷ به پایان میرسد.
ایالاتمتحده در سال ۷۱۰۲ نسبت به سال۶۱۰۲، مداخله کمتری در خاورمیانه خواهد داشت. نوع مشارکت ایالاتمتحده بیشتر «حکمیتگونه» است و به دیگر کشورها فضایی رقابتی برای اعمال نفوذ میدهد. این رقابت عمدتا در مناطق عراق و سوریه خواهد بود که همسایگان آنها و کشورهای دوردستتر را متاثر خواهد ساخت. برنامههای جنگی در سوریه و عراق تنشهای فرقهای را بدتر و رقابت موجود میان ترکیه و ایران را تشدید خواهد کرد.
مقاومت در برابر وسوسههای سوریه
وسوسهانگیز است که تصور کنیم جنگ در سوریه- اکنون که نیروهای وفادار به اسد شهر حلب را بازپس گرفتهاند- در سال ۲۰۱۷ به پایان میرسد. در واقع، آنها اکنون چند شهر را در کنترل خود دارند و در حال تقویت و ثبات دستاوردهایی هستند که به دست آوردهاند. اما نبرد - لااقل در سال ۲۰۱۷ - به پایان نخواهد رسید. وفاداران به اسد به هر سو روی میآورند تا پیروزی قاطعی به دست آورده و آن را ثبات بخشند. علاوه بر حفظ سرزمینهایشان در شمال، آنها اکنون باید شورشیانی که میان حلب و دمشق و حوالی دمشق استقرار یافتهاند را پاکسازی کنند. آنها به مناطقی کشیده خواهند شد که در شرق دیرالزور در دست داعش است، جایی که رفقا و همراهانشان در محاصره افتادهاند. بازپسگیری سرزمین در این کمربند انرژی حوالی پالمیرا نیز یک اولویت است. به عبارت دیگر، آنها [وفاداران اسد] کار زیادی برای انجام در پیش دارند و هر چیزی در این «کشور مملو از نبرد» و «از هم گسیخته شده با نبرد»، میتواند توازن قوا را تغییر دهد. محدودیتهایی که هریک از طرفین بحران دارند مانع حلوفصل این بحران میشود زیرا هیچ طرفی مایل نیست که طرفی دیگر دست برتر را داشته باشد.
در سال ۲۰۱۷، حضور قدرتهای خارجی نیز صحنه نبرد در سوریه را پیچیدهتر خواهد کرد، درست مانند سالهای گذشته. ایالاتمتحده هم استراتژی خود را در سوریه سازگارتر خواهد کرد به این معنا که به جای کمک مستقیم به نیروهایی که با دولت اسد میجنگند از گروههای خاصی (نه تمام آنها) حمایت میکند که در حال نبرد با «دولت خود خوانده اسلامی» هستند. برای مثال، واشنگتن به حمایت از نیروهای کرد خواهد پرداخت اما حمایت از شورشیان در ادلب را محدود خواهد کرد. این پیامدی سه لبه یا سه گانه خواهد داشت: اول ترکیه، قطر و عربستان باید حمایت خود از شورشیانی - مانند نیروهای رادیکالتر- که آمریکا آنها را ترک کرده افزایش دهند. دوم، حمایت آنها از عناصر رادیکال فضایی برای پیشرفت میدهد و این بهخاطر کاهش نظارت یا کنارهگیری آمریکا است. سوم، روسیه همکاری تاکتیکیتری با آمریکا و متحدانش خواهد داشت زیرا مسکو به دنبال امتیازگیری- از جمله کاهش تحریمهای این کشور- در مذاکراتی گستردهتر با واشنگتن است.
مساله این است که روسیه تا جایی همکاری خواهد کرد که به این کشور در دستیابی به اهدافش کمک کند اما با توجه به نفوذ محدود مسکو بر صحنه نبرد در سوریه، این کشور کار چندانی نمیتواند انجام دهد. با این حال، این باعث نمیشود که روسیه تلاش خود برای جانشین شدن به جای واشنگتن بهعنوان داور اصلی در مذاکرات سوریه را متوقف سازد. به عبارت دیگر، روسیه خواهد کوشید تا نقش آمریکا را در سوریه به حاشیه ببرد و خود بهعنوان حاکم یا داور اصلی در مذاکرات آینده سوریه مطرح شود. اگرچه قدرتهای دیگر مشغول نبرد با داعش هستند اما ترکیه حوزه نفوذ خود را به شمالسوریه و عراق خواهد گستراند و انگیزه این کشور سد کردن راه توسعهطلبی کردهاست. در سوریه، حضور ارتش روسیه احتمالا مانع این میشود که ترکها جسارت پیشروی داشته باشند. آنها به همان الباب در شمال حلب بسنده خواهند کرد. از الباب، ترکیه به سوی شرق و به سمت شهر منبج متمایل خواهد شد تا مناطق تحت کنترل کردها را دچار شکاف کرده و تضعیفشان کند. ترکیه همچنین برای ایفای نقش بزرگتر در عملیات علیه داعش در رقه لابی خواهد کرد. ترکیه بیشتر نیروهای خود را در جنگ سوریه بهکار خواهد گرفت تا هم توسعهطلبی نیروهای کرد سوری را مسدود سازد و هم «دولت اسلامی» را بیاعتبار کرده و زمینگیر سازد.
البته اشکالاتی هم برای استراتژی ترکیه وجود دارد. این کشور ریسک برخورد با روسیه و نیروهای کرد سوری را به جان میخرد. بنابراین، آنکارا باید بر حفظ روابط نزدیک با مسکو و اجتناب از پیچیده شدن وضعیت میدان نبرد متمرکز شود هرچند باید تنش با آمریکا بر سر حمایت دائمی واشنگتن از کردها را نیز مدیریت کند. در عراق هم ترکیه نفوذ خود را به شمال این کشور تعمیم خواهد داد؛ عمدتا به همان مناطقی که مرز امپراتوری عثمانی روزگاری از طریق سنجار، موصل، اربیل و کرکوک کشیده شد. اگر چنین شود، این کشور با ایران بر سر نفوذ در عراق که از خلأ قدرت داعش و شکست آن در موصل به دست آمده وارد رقابت خواهد شد. بغداد هم بهزعم خود تلاش خواهد کرد تا به محض شکست داعش در موصل، بر نینوا کنترل یابد. با این حال، ترکیه با تقویت نیروهای نیابتیاش، خود را به مثابه قیم و آقای اهل سنت منطقه جا خواهد زد.
تجدید حیات ترکیه، حوزه نفوذ ایران در شمالسوریه و عراق را تهدید خواهد کرد و تهران روشهای مختلفی برای پاسخ به آن دارد. یکی از روشها این است که ایران دولت شیعی در بغداد را ترغیب خواهد کرد تا در برابر آنچه که «اشغال از سوی ترکیه» خوانده میشود مقاومت کند. عربستان سعودی و بقیه کشورهای شورای همکاری خلیجفارس- که نفوذ کمتری در عراق دارند- برای حفظ منافع اهل سنت به ترکیه متوسل خواهند شد. سقوط موصل شکاف کردهای عراقی را بیشتر خواهد کرد. تلاش اجتنابناپذیر برای قلمرو و نفوذ، حزب دموکراتیک کردستان مورد حمایت ترکیه (KDP) را در برابر اتحادیه میهنی کردستان (PUK) قرار خواهد داد که به ایران نزدیک است. کرکوک، شهری و استانی که غرق در نفت است، بهطور اخص چالشبرانگیز خواهد ماند. حزب دموکراتیک کردستان تلاش خواهد کرد آنچه را به دست آورده حفظ کند، در حالی که بغداد که مورد حمایت ایران است سعی در بازپسگیری آن خواهد داشت. این مانع همکاری دائمی و پایدار در زمینه «تولید انرژی و عملیات به اشتراکگذاری درآمد» میان بغداد و کردستان عراق خواهد شد.
ترکیه: چالشها همچنان ادامه دارد
با وجود تمام چالشهای ترکیه در خارج اما در داخل نیز با چالشهای زیادی دست به گریبان است. حملات شبهنظامیان کرد البته یک مشکل همیشگی است و نقش آنکارا در بستن مسیر فرار داعش در سوریه این کشور را به هدف مهمی برای حملات در سال ۲۰۱۷ تبدیل خواهد کرد. اما شاید مهمتر از همه این باشد که حزب حاکم عدالت و توسعه (AKP) یک همهپرسی در مورد اصلاحات قانون اساسی در سال ۲۰۱۷ برگزار خواهد کرد که هدف آن افزایش قدرت رئیسجمهور در دوران رجب طیب اردوغان است. حزب عدالت - با وجود دوقطبی شدن انتخاباتی- هنوز از حمایت فراوانی برخوردار است اما اقتصادی که در دست دارد در وضعیت شکننده است. بدهیهای دلاری ترکیه - با تقویت دلار- افزایش خواهد یافت و بیثباتی لیره موجب ترس سرمایهگذارانی خواهد شد که از قبل نسبت به سرکوبهای سیاسی در این کشور گوش به زنگ شدهاند. این سرکوبها همچنین دسترسی ترکیه به اتحادیه اروپا را دشوارتر خواهد کرد. این به این معنا نیست که ترکیه در این زمینه پیشرفت داشته باشد. این کشور باید به گفتوگوهای خود در مورد کنترل ورود مهاجران به غرب ادامه دهد و دسترسی خود به بازارهای اروپایی را نیز حفظ کند.
آزمونی برای روابط ایران و آمریکا
سال ۲۰۱۷ پایداری روابط ایران- آمریکا را محک خواهد زد. دولت جدید آمریکا شکیبایی اندکی در برابر ایران دارد حتی اگر ایران از معامله هستهای خود تخطی نکرده باشد. (روسیه از تنش میان ایران و آمریکا نفع خواهد برد. مسکو برای ادامه فشار بر آمریکا روابط خود با ایران را در زمینههای اقتصادی و نظامی تقویت خواهد کرد. این کشور میداند که ایران از روسیه بهعنوان توازنی در برابر واشنگتن استفاده خواهد کرد چرا که پرسشهایی در مورد پایداری این توافق مطرح شده است). با این حال، توافق هستهای با ایران با وجود تهدیدهایی که از سوی آمریکا وجود دارد در سال جاری ادامه خواهد یافت. با وجود تمام لفاظیهایی که روابط تهران- واشنگتن را در چنبره خود گرفته است اما واشنگتن نفع اندکی در مداخله در منازعات خاورمیانه دارد. به همین ترتیب، ایران باید اقتصاد خود را تقویت کند اما این امر با تجارت خارجی، سرمایهگذاری و تعاملاتی که توافق هستهای آن را مجاز شناخته میسر است.
در انتخابات ریاستجمهوری ایران که برای ماه مه برنامهریزی شده، مولفه اقتصادی بسیار تعیینکننده خواهد بود. رئیسجمهور روحانی معتقد است که برداشتن نسبی تحریمها و ثبات نرخ تورم به نفع مردم ایران خواهد بود. مخالفان تندروی او، وی را متهم میکنند که در برابر آمریکا نرمخویی پیشه کرده و کنترل اقتصاد را به طرفهای بینالمللی سپرده است. صرفنظر از نتیجه انتخابات اما ایران همچنان زیر نفوذ سیاستمداران محافظهکار باقی خواهد ماند. این سیاستمداران به حلقههای قدرتی وصل هستند که به آمریکا بیاعتماد است اما در عین حال از ضرورت ورود به اقتصاد جهانی هم مطلعند. افزایش تدریجی تولید نفت به آنها در این زمینه کمک خواهد کرد اما سوالاتی در مورد پایدار بودن توافق هستهای مطرح شده است البته از سیاستهای مستقیم آمریکا سخنی به میان نمیآوریم که میتواند مانع ایران در دستیابی به اهداف اقتصادیاش شود.
به سوی اصلاحات در کشورهای حاشیه خلیجفارس
عربستان سعودی از وخامت در روابط ایران و آمریکا بیشترین نفع را خواهد برد و همچون ترکیه، این کشور هم نبردهای نیابتی منطقهای خود با ایران را تقویت خواهد کرد. با این حال، ریاض باید تلاش پرهزینه خارجی را در برابر فشارهای روزافزون بر داخل بسنجد. پس از کاهش هزینههای سرمایهای و اصلاح و پیرایش سند بخش دولتی در سال ۲۰۱۶، عربستان سعودی خواهد توانست کسری بودجه خود را در سال ۲۰۱۷ کاهش دهد. با این حال، حرکت به سوی اصلاح کند و پر دستانداز بوده و برای عربستان سعودی دشوار خواهد بود تا برنامههای بلندپروازانه چشمانداز ۲۰۳۰ و ۲۰۲۰ خود را که بخشهای دولتیاش میتوانند دنبال کنند با دستورات ملموس محقق سازد. رهبران عربستان که پول کنار گذاشتهشان برای اجرای برنامههای چشمانداز ۲۰۲۰ در سال جاری ۴ برابر قبل است بر بخش دولتی و خصوصی فشار میآورند تا عملیات تغییر و اصلاح خود را همزمان شروع کرده و مشاغل بیشتری تولید کنند. با این حال، ریاض برای واگذاری عمومی و اولیه آرامکو آماده خواهد شد. این امر در سال ۲۰۱۸ محقق خواهد شد و هدف یا دایره عملیات صندوق سرمایهگذاری دولتیاش را برای انطباق با سرمایهگذاریهای پرریسکتر در خارج در تلاش برای تبدیل مخزن ثروت خود به یک صندوق ذخیره ارزی واقعی گسترده خواهد کرد.
عربستان با تقلید از کشورهایی مانند کویت و امارات به تنوع سرمایهگذاریهای آن سوی آبهای خود در بخشهای مختلف تکنولوژی بهعنوان راه درست و آزموده شده برای تولید درآمد در بلندمدت مبادرت خواهد کرد. امارات متحده عربی رهبری طرحی گسترده در خلیجفارس را بر عهده خواهد گرفت و آمادگیهای فنی را بهکار خواهد گرفت تا یک مالیات بر ارزش افزوده استانداردی در سطح ۵ درصد وضع کند. قرار است این طرح در اوایل سال ۲۰۱۸ شروع شود. شهروندان سعودی به دنبال تغییر برخواهند آمد زیرا برای آنها راه فشار و حرکت به سوی اصلاح وجود دارد اما دولت اولویت را به جای اصلاحات اجتماعی بر اقتصاد قرار خواهد داد. یک اصلاح اجتماعی متوازن نیز خطر از خود بیگانه کردن نهاد مذهبی را بهدنبال دارد، نهادی که حمایتش از آلسعود برای مدیریت تهدید جهادیون داخلی لازم است. بقیه کشورهای شورای همکاری خلیجفارس با یکدیگر بر سر مهار نفوذ ایران هماهنگی و همکاری خواهند داشت و در برابر تهدیدات اقتصادی و امنیتی مشترک از یکدیگر دفاع میکنند. عربستان سعودی تلاش خواهد کرد تا یمن را به پای میز مذاکره بکشاند، در حالی که امارات مواضع خود در یمن جنوبی را تقویت خواهد کرد. عمان، که به بیطرفی نسبی شناخته شده است، در رویکردهای خصمانه شورای همکاری علیه ایران مشارکت نخواهد کرد.
شمال آفریقا
این مسائلی که گفته شد در سیاست خارجی کشورهای شورای همکاری در شمال آفریقا هم ظهور خواهد یافت. عربستان سعودی به متحدان خود در ازای حمایت آنها از سیاست خارجی این کشور در جاهایی مانند یمن و سوریه حمایتهای اقتصادی و امنیتی ارائه میدهد. امارات متحده عربی میانهروتر خواهد بود و با میانهرویاش اعتبار عربستان را تضعیف خواهد کرد. مصر در سال ۲۰۱۷ به لحاظ اقتصادی آنقدر با ثبات خواهد بود که بتواند یک سیاست خارجی مستقل از منافع عربستان را شکل دهد. در این راه، این کشور شروع به جذب سرمایه از بسیاری از کشورها و شرکای خارجی خواهد کرد. اکنون که مصر ارزش پول خود را کاهش داده و پذیرفته با صندوق بینالمللی پول همکاری کند و اصلاحات بیشتری در زمینه یارانه سوخت به اجرا در آورد، باید اصلاحات بنیادیتر و ساختاریتری مانند کاهش درآمدهای بخش دولتی و افزایش درآمدهای مالیاتی را به اجرا در آورد. دولت عبدالفتاح السیسی موفقیت نسبیای در این زمینه به دست خواهد آورد. با این حال، السیسی از سوی پارلمان و مردمی که بار مشکلات و بیماریهای اقتصادی را به دوش میکشند فلج خواهد شد.
مصر همچنین در لیبی درگیر خواهد ماند، همان جایی که حمایت مصریها و اماراتیها از ژنرال ملیگرا «خلیفه حفتر» - که فرماندهی ارتش ملی لیبی را در دست دارد- در حال نتیجه دادن است. حفتر خواهد توانست کنترل نظامی و سیاسی خود را در شرق لیبی تقویت کند و کنترل خود را به غرب لیبی هم تعمیم دهد اما نمیتواند کنترل خود را تمام و کمال به آنجا تسری دهد. ارتش ملی لیبی سعی خواهد کرد تا شبهنظامیان را گرد خود جمع کند اما همه آنها تمایل ندارند که برای حفتر و زیر چتر او بجنگند. غیراز این، تفرقهاندازیهای حفتر مانع مذاکرات تحت امر سازمان ملل برای تشکیل و تصویب دولت وحدت خواهد شد. بنابراین، لیبی همچنان عرصه نبرد میان شبهنظامیان رقیب باقی خواهد ماند و این پتانسیل، توافق صلح پایدار در سال ۲۰۱۷ را محدود خواهد کرد. هر کسی پیروز این رقابت شود، چاههای نفت لیبی را از آن خود خواهد کرد. ضمنا، «دولت اسلامی» بیشتر قدرت خود را از دست خواهد داد اما به نقاط دوردست لیبی پناه خواهد برد و در آنجا متحدانی خواهد یافت. همزمان، شبهنظامیان مرتبط با القاعده به آرامی به توسعه نفوذ خود خواهند پرداخت.
داعش
داعش در جاهای دیگر هم قدرت خود را از دست خواهد داد. عملیات نظامی در عراق و سوریه از اعتبار این گروه خواهد کاست و آن را به حد یک نیروی نظامی تقلیل خواهد داد اما این حملات نمیتواند این سازمان را بهعنوان یک نیروی شورشی یا تروریست از میان بردارد. بازماندگان این گروه با پراکنده شدن در مناطقی که روزگاری کنترل آنجا را در دست داشتند همچنان از شکافهای قومی- فرقهای در عراق و سوریه بهرهبرداری خواهند کرد. بنابراین، حملات تروریستی به شکلی خاص به عراق بازخواهد گشت. (با وجود شکستهای نظامی داعش در عراق اما این گروه آزادی عمل بیشتری در سوریه خواهد یافت، جایی که تلاشهای نیروهای ائتلاف برای مبارزه با داعش پیچیده بوده و راه به جایی نبرده است). با این حال، حملات داعش در کشورهای خارجی تهدیدی بسیار محدودتر خواهد بود. شبهنظامیانی که از عراق و سوریه به کشورهای خود باز میگردند بیتردید خطری برای کشورهای غربی هستند اما آنها خطری هستند که با آگاهی روزافزون و بینش اطلاعاتی و خطر افزایش ممنوعیت، قابل کاهش هستند. تروریستهای ریشه دارتری که زیرکتر هستند و به شبکهها و ظرفیتهای گسترده اتکا ندارند تهدید بزرگتری نسبت به داعش - بهویژه برای غرب- در سال ۲۰۱۷ هستند.
اگرچه داعش توجه بینالمللی را به خود جلب کرده است اما القاعده به آرامی در حال بازسازی خود است و ظرفیتهای خود را در عرصههای مختلف برای بازگشتی دوباره افزایش میدهد. غدههای القاعدهای که خود را ذیل نامهای مختلف در لیبی، الجزایر، مالی، تونس، مصر و یمن سازماندهی کرده و شکل دوباره دادهاند احتمالا فعالتر و تاثیرگذارتر خواهند شد. بهطور اخص، القاعده در شبهجزیره عربستان مسالهای نگرانکننده است. توافق ضمنیای که این گروه با عربستان در یمن داشته از هم گسسته شده و باعث شده این پادشاهی به هدفی مهم برای گروههای پیکارجو تبدیل شود. پیکارجویان در جاهای دیگر هم فعال خواهند بود هرچند حملاتشان نسبتا کماثرتر خواهد بود. اگر حملات در جاهایی مانند اندونزی و بنگلادش پیچیدهتر میشود، این یعنی مبارزان باتجربهتر در خاورمیانه به شکل موفقیتآمیزی راه خود به سوی کشورهای خود کج کردهاند. در نیجریه، ولایت سودان غربی، که به «بوکوحرام» نیز شهره است همچنان همگام با استراتژی القاعده به پیش میروند که بر اهداف نظامی و غربی متمرکز است و از حمله به غیرنظامیان و مسلمانان خودداری میورزد. جناحی از این گروه به رهبری «ابوبکر شکاکو» همچنان به مساجد، مسلمانان، بازارها، غیرنظامیان و اهداف نرم دیگر حمله خواهد کرد.
اسرائیل جسورتر میشود
سال ۲۰۱۷ به اسرائیل فرصتهای زیادی خواهد داد. بزرگترین فرصت برای این رژیم از سوی برادر بزرگش آمریکا خواهد بود. با مسلط بودن جمهوریخواهان در قوههای مقننه و مجریه، اسرائیل دست بازتری برای پیشبرد منافع خود بدون هیچگونه عتاب و خطابی خواهد داشت. این رژیم از فشار بیشتر آمریکا بر ایران استقبال خواهد کرد و از طریق واشنگتن تلاش خواهد کرد تا محدودیتهای بیشتری بر برنامه هستهای ایران وضع کند. در مجموع، دولت جدید آمریکا نسبت به ایران حساستر خواهد بود. یک اسرائیل جسور، ساخت و ساز در اراضی غربی را تسریع خواهد کرد حتی اگر انجام این کار موجب حملاتی از سوی نیروهای فلسطینی شود. وخامت در روابط اسرائیل- فلسطین بر روابط این رژیم با اردن و مصر تاثیر خواهد گذاشت، در حالی که این دو کشور خود در معرض فشارهای داخلی قرار دارند (مساله فلسطین همچنین منبع رقابت میان ترکیه و مصر خواهد بود.
آنکارا سعی خواهد کرد روابط بهتری با گروههای فلسطینی داشته باشد در حالی که همزمان تلاش میکند عادیسازی روابط پر تنش با اسرائیل را مدیریت کند).اما سال ۲۰۱۷ چالشهایی هم برای اسرائیل به دنبال خواهد داشت. این رژیم در شمال خود باید با حزبالله رقابت کند. این گروه اکنون قدرتمندتر و باتجربهتر از سالهای قبل شده و این به دلیل مشارکت حزبالله در تحولات سوریه است. اما حزبالله هم دستان پری دارد. این گروه به یاری نظام سوریه خواهد پرداخت و در مقابل چالشهای سیاسی در لبنان ایستادگی خواهد کرد و همواره نیم نگاهی نیز براسرائیل خواهد داشت. اسرائیل که از قدرت نظامی حزبالله آگاه است و میداند که این گروه میتواند برایش یک فرصت باشد و از سرزنش واشنگتن نیز بیم ندارد احتمالا عملیاتهای خود در سوریه و لبنان را بیشتر خواهد کرد تا حزبالله را تضعیف کند و دسترسیهایش به سلاحهای پیشرفته را محدود سازد.
ارسال نظر