صاف و ساده
مجتبی سرانجام پور در شهر مردم تنها وقتی می توانند دوام بیاورند که قانون،افراط کاری های شان را تعدیل کند و احتیاجات شان را سر و سامان بخشد. وقتی مردم برای زندگی در یک جا جمع می شوند،سازمان هایی برای اداره امور تشکیل می شود.این معادله ای قدیمی است که از عصر نوسنگی هم وجود داشته است.اما مردمانی که در دشت زندگی می کنند نظرخوبی نسبت به این گونه زندگی ندارند. از نظر آنها شهر تعریفی است در فضای فرهنگ ، نظم و قانون و بالطبع اجبار و الزام.
به عقیده آنها خطر زندگی در دشت از خود طبیعت است نه انسان ها.تو در دشت چیزهایی داری که در هیچ فضای تکنولوژیکی پیدا نمی کنی فاکتورهایی چون کنترل زمان ، سکوت مطلق ، سختی زندگی و همنشینی با شگفتی های طبیعت.جایی که می توان از تمام بی نظمی های زندگی روزمره فرار کرد و قدری برای خود منظم شد.
راوی این تصاویر حامد فرهنگی عکاس ساکن تهران است که این مجموعه را با دوربین موبایلش ثبت کرده است.