معرفی هنرمندان جوان - ۱۶ آبان ۹۲
هنرمند: آذین اوسطی یک سری هنرمندها هستند که نمی‌شود ردشان را هرجایی زد. یا راحت‌تر بگویم نمی‌شود به این راحتی‌ها کارشان را هرجایی دید. به بیان ساده‌تر آدمِ هرمکانی نیستند. «آذین اوسطی» از این دست است. از این دست که دم دست نیستند. و از همین رو زندگی‌شان در «کوفجان» می‌گذرد و بعد از دو سال، هنگام «زاج» پیدایشان می‌شود. هر دو عنوانِ نمایشگاه‌های او بودند: «زندگی در کوفجان» اردیبهشت 90 و «زاج» مهر همین امسال، هر دو نمایشگاه هم در گالری «آن» برپا شد. از همان نمایشگاه اول مشخص بود که زیستی متفاوت را برگزیده است. چه در آثارش و چه در پروسه خلق و ارائه دنیای شخصی‌اش. نمایشگاه اولش در گالری دوم «آن» بود. از در که وارد می‌شدی نوکِ تیزِ احجام سفید رنگ و نرمش بر گستره‌ای از سفیدی بوم، تا مغز استخوانت را برش می‌دانند، عنوان مجموعه «زندگی در کوفجان»، معنای عنوان را در بروشور نمایشگاه تشریح کرده بود. اما آنچه بر بوم تشریح شده بود افق معنایی دیگری را در ذهن مخاطب می‌گشود، افقی نه در پس کوه‌ها که در پس دره‌های زایش‌گر ذهن. دو سال و نیم بعد، حتی اگر نام او را هم مانند من فراموش کرده بودید، زاج شما را به زندگی کوفجان می برد و هنگامی که بروشور را باز می‌کردید، در می‌یافتید که با رزومه پنج خطی هم می‌شود در اعماق زیست کرد. آثار جدیدش بُعد گرفته بودند، حجم‌هایی درهم تنیده و مدور بر بستری از بوم‌های دو تا سه متری؛ حجم هایی در لحظه زایش که تو را می بلعیدند. آثار او هرچه باشند؛ در ساده‌ترین حالت ممکن، مخاطب را به سکوت می‌برند و فرصت سرهم‌بندی حرف‌های کلیشه‌ای را از او می‌ربایند. «آذین اوسطی» نقاشی است که مفاهیم را در عمق تجربه می‌کند و نشانه‌های حاصل از این تجربه‌ را در گذر زمان بر سطح بوم نقش می‌بندد.