سازمان ملل این فاجعه را پیش بینی کرده بود
تاملی بر سکوت سازمان حفاظت محیط زیست
عباس پاپی زاده عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان و نماینده مردم دزفول در مجلس امروزه اثرات مخرب پدیده گرد و غبار بر بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سلامت کشور کاملا محسوس است. عوامل مختلفی در ایجاد این پدیده ناخوانده موثر بودهاند که مهمترین آن عامل فعالیتهای بشر در ایجاد تغییر در مسیر طبیعی آب رودخانههای منتهی به تالابهای مهم جنوب کشور است. طی صدها و هزاران سال طبیعت بر اساس قوانین حاکم بر آن به حیات خود ادامه داده است.
انتقال آب از سرشاخههای رودخانههای جاری در جلگه خوزستان، ساخت سدهای متعدد و بزرگ از جمله عوامل مهم کاهش حقابه تالابهای خوزستان بوده است.
انتقال آب از سرشاخههای رودخانههای جاری در جلگه خوزستان، ساخت سدهای متعدد و بزرگ از جمله عوامل مهم کاهش حقابه تالابهای خوزستان بوده است.
عباس پاپی زاده عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان و نماینده مردم دزفول در مجلس امروزه اثرات مخرب پدیده گرد و غبار بر بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سلامت کشور کاملا محسوس است. عوامل مختلفی در ایجاد این پدیده ناخوانده موثر بودهاند که مهمترین آن عامل فعالیتهای بشر در ایجاد تغییر در مسیر طبیعی آب رودخانههای منتهی به تالابهای مهم جنوب کشور است. طی صدها و هزاران سال طبیعت بر اساس قوانین حاکم بر آن به حیات خود ادامه داده است.
انتقال آب از سرشاخههای رودخانههای جاری در جلگه خوزستان، ساخت سدهای متعدد و بزرگ از جمله عوامل مهم کاهش حقابه تالابهای خوزستان بوده است. ۱۴ سال قبل در گزارش مستند برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) با عنوان «تالابهای بین النهرین: مرگ یک اکوسیستم» بروز فاجعه زیست محیطی در جنوب ایران (خوزستان) را پیشبینی و در این خصوص هشدار داده بود.
بر اساس نظرات نویسنده این گزارش پس از فاجعه دریاچه آرال و جنگلهای آمازون بزرگترین فاجعه زیست محیطی تاریخ در جنوب ایران و عراق رخ خواهد داد.
اتخاذ سیاستهای غلط بدون توجه به منابع آبی کشور موجب تمرکز جمعیت و نیز توسعه صنایع آب بر مانند فولاد و کشاورزی غیراصولی مانند کشت برنج در مناطق کم آب کشور از جمله اصفهان شد که این امر بروز مشکلات فراوانی درخصوص تامین آب را به دنبال داشت و عملا به جای مدیریت منابع آبی اقدام به اجرای برنامههای اشتباه مانند انتقال آب از سرشاخههای رودخانه جاری در جلگه خوزستان شد.
در نهایت موضوع انتقال آب بدون توجه به حقابه زیست محیطی و اثرات مخرب آن برای نسل آینده انجام شد، بهطوری که پس از 20- 15 سال، در حال حاضر شاهد بروز یکی از اثرات مخرب آن یعنی خشک شدن تالابهای خوزستان و بروز پدیده گرد و غبار گسترده در استان خوزستان هستیم.
در این گزارش آمده که نابودی ۹۰ درصد تالابهای بین ایران و عراق یکی از بدترین فجایع زیست محیطی مهندسی شده توسط بشر است که عواقب آن برای همیشه در خاطره جهان باقی خواهد ماند و میتواند به افزایش درگیریها و جنگ در منطقه، افزایش آلودگیهای زیست محیطی، تهدید جوامع بومی، نابودی مناطق باستان شناسی و زیستگاههای جانوری و گیاهی و افزایش شمار پناهندگان زیست محیطی و تهدید حقوق بشر بینجامد.
رودخانههای تامین کننده آب تالابها در اثر سدسازی و انتقال آب از حوزهای به حوزه آبی دیگر بسیار کم آب و کوچک شدهاند به نحوی که تغذیه آبی این تالابها با مشکل جدی مواجه شده است.
در ۴۰ سال گذشته ایران، ترکیه و عراق بیش از ۳۲ سد بزرگ روی رودخانه کرخه، کارون، دز، دجله و فرات احداث کردند که عمده تغییرات رخ داده از سال ۱۹۹۹ میلادی آغاز شد.
گرچه ترکیه و عراق نقشهای مهمی در خشکاندن تالاب هورالعظیم بر عهده داشتهاند، اما برخی سیاستهای اشتباه در کشور ما نیز در خشکاندن بخش وسیعی از تالاب هورالعظیم در خاک خود نقش بسزایی را ایفاد کرده است که در این میان سکوت سازمان حفاظت محیط زیست در مقابل اجرای پروژههای اشتباه انتقال آبجای سوال دارد.
در سال ۲۰۰۱ بزرگترین سد روی رودخانه کرخه با حجم ۷/۲ میلیارد متر مکعب آب به بهره برداری رسید که پس از آن آب خروجی از سد کرخه کفاف حقابه زیست محیطی پایین دست رودخانه کرخه را نداد و به ناچار از طریق کانال انحرافی مقدار ۵۰ متر مکعب آب بر ثانیه از رودخانه دز به بعد از سد کرخه انتقال یافت.
در سال 1387 شمسی (2008 میلادی) حدود 7500 هکتار از تالاب به وزارت نفت واگذار شد، توسعه میدان نفتی آزادگان و برنامه وزارت نفت برای حفر بیش از 250 حلقه چاه نفت در دشت آزادگان موجب تسریع در خشکاندن باقیمانده تالاب شد.
این سیاستها در حال حاضر اتخاذ شد بهطوری که ۳۰ درصد خوزستان جزو مناطق بیابانی است و ۷۰۰ هزار هکتار آن تحت تاثیر فرسایش بادی و شنهای روان قرار دارد و نیازمند اقدامات فوری بیابان زدایی میباشد.
انتقال آب از سرشاخههای رودخانههای جاری در جلگه خوزستان، ساخت سدهای متعدد و بزرگ از جمله عوامل مهم کاهش حقابه تالابهای خوزستان بوده است. ۱۴ سال قبل در گزارش مستند برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) با عنوان «تالابهای بین النهرین: مرگ یک اکوسیستم» بروز فاجعه زیست محیطی در جنوب ایران (خوزستان) را پیشبینی و در این خصوص هشدار داده بود.
بر اساس نظرات نویسنده این گزارش پس از فاجعه دریاچه آرال و جنگلهای آمازون بزرگترین فاجعه زیست محیطی تاریخ در جنوب ایران و عراق رخ خواهد داد.
اتخاذ سیاستهای غلط بدون توجه به منابع آبی کشور موجب تمرکز جمعیت و نیز توسعه صنایع آب بر مانند فولاد و کشاورزی غیراصولی مانند کشت برنج در مناطق کم آب کشور از جمله اصفهان شد که این امر بروز مشکلات فراوانی درخصوص تامین آب را به دنبال داشت و عملا به جای مدیریت منابع آبی اقدام به اجرای برنامههای اشتباه مانند انتقال آب از سرشاخههای رودخانه جاری در جلگه خوزستان شد.
در نهایت موضوع انتقال آب بدون توجه به حقابه زیست محیطی و اثرات مخرب آن برای نسل آینده انجام شد، بهطوری که پس از 20- 15 سال، در حال حاضر شاهد بروز یکی از اثرات مخرب آن یعنی خشک شدن تالابهای خوزستان و بروز پدیده گرد و غبار گسترده در استان خوزستان هستیم.
در این گزارش آمده که نابودی ۹۰ درصد تالابهای بین ایران و عراق یکی از بدترین فجایع زیست محیطی مهندسی شده توسط بشر است که عواقب آن برای همیشه در خاطره جهان باقی خواهد ماند و میتواند به افزایش درگیریها و جنگ در منطقه، افزایش آلودگیهای زیست محیطی، تهدید جوامع بومی، نابودی مناطق باستان شناسی و زیستگاههای جانوری و گیاهی و افزایش شمار پناهندگان زیست محیطی و تهدید حقوق بشر بینجامد.
رودخانههای تامین کننده آب تالابها در اثر سدسازی و انتقال آب از حوزهای به حوزه آبی دیگر بسیار کم آب و کوچک شدهاند به نحوی که تغذیه آبی این تالابها با مشکل جدی مواجه شده است.
در ۴۰ سال گذشته ایران، ترکیه و عراق بیش از ۳۲ سد بزرگ روی رودخانه کرخه، کارون، دز، دجله و فرات احداث کردند که عمده تغییرات رخ داده از سال ۱۹۹۹ میلادی آغاز شد.
گرچه ترکیه و عراق نقشهای مهمی در خشکاندن تالاب هورالعظیم بر عهده داشتهاند، اما برخی سیاستهای اشتباه در کشور ما نیز در خشکاندن بخش وسیعی از تالاب هورالعظیم در خاک خود نقش بسزایی را ایفاد کرده است که در این میان سکوت سازمان حفاظت محیط زیست در مقابل اجرای پروژههای اشتباه انتقال آبجای سوال دارد.
در سال ۲۰۰۱ بزرگترین سد روی رودخانه کرخه با حجم ۷/۲ میلیارد متر مکعب آب به بهره برداری رسید که پس از آن آب خروجی از سد کرخه کفاف حقابه زیست محیطی پایین دست رودخانه کرخه را نداد و به ناچار از طریق کانال انحرافی مقدار ۵۰ متر مکعب آب بر ثانیه از رودخانه دز به بعد از سد کرخه انتقال یافت.
در سال 1387 شمسی (2008 میلادی) حدود 7500 هکتار از تالاب به وزارت نفت واگذار شد، توسعه میدان نفتی آزادگان و برنامه وزارت نفت برای حفر بیش از 250 حلقه چاه نفت در دشت آزادگان موجب تسریع در خشکاندن باقیمانده تالاب شد.
این سیاستها در حال حاضر اتخاذ شد بهطوری که ۳۰ درصد خوزستان جزو مناطق بیابانی است و ۷۰۰ هزار هکتار آن تحت تاثیر فرسایش بادی و شنهای روان قرار دارد و نیازمند اقدامات فوری بیابان زدایی میباشد.
ارسال نظر