وقتی ازکنار هم گذاشتن دو کلمه «اقتصاد» و «زیارت» اجتناب میکنیم؛
سهم ناچیز از اقتصاد میلیاردی زائران
دنیای اقتصاد،گروه گردشگری- اینکه چمدانی به کدام مقصد بسته میشود، مهم نیست. سفر باید «نیت» باشد. البته آنهایی که چرخ اموراتشان از بستهشدن این چمدانها میچرخد، دیگر نمیتوانند به «نیت»ها فکر کنند و «مقصد» برایشان حرف اول را میزند. چنانکه فعالان گردشگری در کشورمان، کمر بستهاند تا این صنعت را از لحاظ سودرسانی به قد و قواره صنعت نفت برسانند. لابد با خود میگویید که خوشخیالی است، ما هم «نه» نمیآوریم، اما اگر بدانید که چه فرصتهایی در هر فصل سفر به واسطه عدمسرمایهگذاری هدفمند در صنعت گردشگری کشورمان، از دست میرود، میبینید که سودای پررونقشدن صنعت گردشگری، آن قدرها هم دور از دسترس نیست.
دنیای اقتصاد،گروه گردشگری- اینکه چمدانی به کدام مقصد بسته میشود، مهم نیست. سفر باید «نیت» باشد. البته آنهایی که چرخ اموراتشان از بستهشدن این چمدانها میچرخد، دیگر نمیتوانند به «نیت»ها فکر کنند و «مقصد» برایشان حرف اول را میزند. چنانکه فعالان گردشگری در کشورمان، کمر بستهاند تا این صنعت را از لحاظ سودرسانی به قد و قواره صنعت نفت برسانند. لابد با خود میگویید که خوشخیالی است، ما هم «نه» نمیآوریم، اما اگر بدانید که چه فرصتهایی در هر فصل سفر به واسطه عدمسرمایهگذاری هدفمند در صنعت گردشگری کشورمان، از دست میرود، میبینید که سودای پررونقشدن صنعت گردشگری، آن قدرها هم دور از دسترس نیست.چرا راه دور برویم، همین شهر خودمان «مشهد» که سالانه و به روایت آمارهایی که به ضد و نقیض بودنشان کاری نداریم، شش برابر جمعیتش پذیرای زائران داخلی است، فکر میکنید درآمدش از صنعت گردشگری چقدر است؟پاسخ به این سوال به بررسی مولفههای متعددی بستگی دارد. دنیای اقتصاد،گروه گردشگری- اینکه چمدانی به کدام مقصد بسته میشود، مهم نیست. سفر باید «نیت» باشد. البته آنهایی که چرخ اموراتشان از بستهشدن این چمدانها میچرخد، دیگر
نمیتوانند به «نیت»ها فکر کنند و «مقصد» برایشان حرف اول را میزند.
چنانکه فعالان گردشگری در کشورمان، کمر بستهاند تا این صنعت را از لحاظ سودرسانی به قد و قواره صنعت نفت برسانند. لابد با خود میگویید که خوشخیالی است، ما هم «نه» نمیآوریم، اما اگر بدانید که چه فرصتهایی در هر فصل سفر به واسطه عدمسرمایهگذاری هدفمند در صنعت گردشگری کشورمان، از دست میرود، میبینید که سودای پررونقشدن صنعت گردشگری، آن قدرها هم دور از دسترس نیست.چرا راه دور برویم، همین شهر خودمان «مشهد» که سالانه و به روایت آمارهایی که به ضد و نقیض بودنشان کاری نداریم، شش برابر جمعیتش پذیرای زائران داخلی است، فکر میکنید درآمدش از صنعت گردشگری چقدر است؟پاسخ به این سوال به بررسی مولفههای متعددی بستگی دارد.
1. آماری که میلنگد
چالشهای آماری در پرونده زائر و زیارت، یک مشکل قدیمی است. یکی آمار ۲۰میلیون نفر میدهد، دیگری از ۲۵میلیون میگوید، شخص دیگر رکورد میزند و از ۳۰تا ۳۵میلیون زائری سخن بهمیان میآورد که در طول یک سال به مشهد سفر میکنند، آخر کار هم فریاد یک کارشناس مطلع یا یک مقام مسئول بلند میشود که گلایه از «آنفولانزی آماری» دارد و ارقام عنوانشده را «غلوآمیز» توصیف میکند.
بخشی از این دردسرهای آماری، متوجه نبود سیستمی توانمند در ارائه آمارهای صحیح و معقول است. از طرف دیگر، هر کدام از این روشها در دورهای امتحان خود را پس دادهاند و نتوانستهاند، آن مطلوبی که مورد نظر است را تامین کرده و راستیآزمایی آن را به اثبات برسانند.
سیمین فروغ زاده، عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی در مقالهای کوتاه با عنوان «تصویر مهآلود از تعداد زائران شهر مشهد» نیمنگاهی داشته به همه شیوههایی که در این سالها در بوته آزمایش گذاشته شدهاند و هرکدامشان هم یک خروجی آماری ارائه کردهاند. او در توضیح این شیوهها و روشها آورده است:
- در سال 1387 معاون گردشگری خراسان، مبنای ارائه آمار زائران را شمارش از مبادی جاده ای، ترمینال، راهآهن و فرودگاه اعلام میکند که با همکاری سازمان ترافیک، پلیسراه، راهآهن و فرودگاه انجام شده است.
- تا سال ۱۳۹۰ سفرهای نوروزی براساس« تعداد نفر سفر» اعلام میشود که این آمار به دلیل غیرواقعی، غیرعلمی و همچنین اغراقآمیز بودن و خطای محاسبه همواره مورد انتقاد کارشناسان گردشگری بوده است.
- در سال 1391 مسئول دبیرخانه ستاد تسهیلات دائمی سفرهای خراسان رضوی اعلام میکند آمارگیری براساس تعریف جهانگردی و رویکرد سازمان میراث فرهنگی کشور و بر مبنای اقامت شبانه (24 ساعت) انجام شده است.
- و بالاخره در سال ۱۳۹۳ مسئولان سازمان ملی گردشگری اعلام کردند، هر استان فقط بر مبنای دو معیار میتواند آمار اعلام کند: یکی براساس اقامت زائران در مراکز اقامتی زیر نظر سازمان میراث و دیگری تعداد بازدیدکنندگان مراکز تاریخی و گردشگری(که این معیار هم جای نقد بسیار دارد).
اما تبعات این سرگردانی آماری برای صنعت گردشگری گران تمام شده است، آنچنان که مدیرکل سابق دفتر برنامهریزی و آمار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سال 91 اعلام کرد: تراز گردشگری ایران براساس محاسبات و اعلام مراجع معتبر جهانی بین ۷۵ تا ۷۹ درصد منفی شده است و مقصر بخشی از این اتفاق، همین آمارهای متناقض بودهاند. البته که آمار مذکور برای بخش اقتصادی هم کارکردی مهم و چه بسا حیاتی دارد. زائری که میآید، با خودش سرمایهای میآورد و هزینهای هم بر دوش شهر میگذارد. تامین نیازهای زائر برای اجتناب از احساس کمبود، ضرورتی است که بارها مورد تاکید مسئولان قرار گرفته و هر پیک سفر این دلهره را به جان متولیان شهر میاندازد که شاید این بار ساختارهای موجود در بدنه شهر، توان خدمترسانی و تامین رفاه این حجم از زائر و گردشگر را نداشته باشند.
اینجاست که آمارهای دقیق و شفاف، مخاطب خدمات بخشهای مختلف را مشخص میکند و میتواند برای آینده گردشگری زیارتی شهری تدبیری بیاندیشد.
2. نیازهایی که شفاف نیست
اگر تعارفات هزینهای را کنار بگذاریم، در بحث اقتصاد زائر با چند سوال عمده مواجه هستیم: زائر بیشترین خدمات خود را از کدام بخش میگیرد؟ کدام نهاد خصوصی یا نیمهخصوصی بیشترین سرمایهگذاری و هزینه را برای رفاه زائر انجام میدهد؟ و بالاخره آیا این نهاد، سهمی شایسته از درآمد ناشی از حضور زائر در شهر نصیبش میشود تا جبران هزینهکردهایش باشد؟ و اگر جواب این سوال منفی باشد که هست، بیشترین سود از حضور زائر نصیب کدام بخشها میشود؟
سوال اول را اینگونه پاسخ خواهیم داد که طبق نظرسنجیهای رسمی و غیررسمی، بیشترین نیاز زائر و عمدهترین دغدغه او، موضوع اسکان و اقامت عنوان شده است.زائر، بخش دوم پولی که در جیب دارد را در بازارهای مشهد خرج میکند و در ادامه آنچه میماند را بابت هزینههای مختلف از حمل و نقل تا دارو و درمان میپردازد.
با توجه به آمار ۲۰ تا ۳۰ میلیونی که از حضور سالانه زائران در مشهد ارائه میشود، درآمدی که زائران برای شهرمان دارند بین پنج تا هشت میلیارد تومان تخمین زده میشود. به اذعان مسئولان، سهم مدیریت شهری که بیشترین هزینه را از بابت خدماترسانی به زائر، از جیب خود میپردازد از این درآمد میلیاردی، تنها ۱۵درصد است، این در حالی است که هشت درصد درآمد حاصل از ورود زائر به بخش خدمات درمانی اختصاص مییابد، شش درصد سهم شبکه حمل و نقل درون شهری و دو درصد هم صرف تفریحات و بازدید از امکان دیدنی میشود و مجموع این سه بخش فرعی، از کل درآمد زائر برای مدیریت این شهر زیارتی بیشتر است.
البته که سهم درشتتر نصیب بخشهای دیگر میشود. یعنی55درصد درآمد حاصل از ورود زائر به واحدهای اقامتی و پذیرایی میرسد، کسبه و بازاریان سهمی 20درصدی دارند و شبکه حمل و نقل برونشهری هم سهم 10درصدی خود را از جیب زائر برمیدارد و همه اینها در حالی است که سهم سرمایهگذاری عامالمنفعه از این بخشها برای تامین نیازهای زائر در شهر مشهد تقریبا صفر است. (مرجع آمارهای اعلام شده، روایت مدیران شهری و تحقیق صورت گرفته از سوی جهاد دانشگاهی مشهد است)جمعی از پژوهشگران جهاد دانشگاهی مشهد، تحقیقی را در سال 90 در موضوع اقتصاد زائر و زیارت انجام دادند که در آن، ریز هزینههای زائران در هر کدام از بخشها مورد بررسی قرار گرفته است(جدول شماره یک)
۳. سرمایهگذاریهای زائرپسند
مقوله سومی که باید در موضوع اقتصاد زیارت و زائر مورد توجه قرار گیرد، بحث سهم سرمایهگذاریهای بخشهای دولتی و خصوصی به ویژه در سرفصلهای خدماتی است. آمارهای شفافی از کیفیت سرمایهگذاریها ارائه نمیشود، اما فعالان اقتصادی شهرمان، عمدهترین آن را در بخش اقامتی و هتلداری عنوان میکنند و جایگاه دوم را به خدمات تفریحی - گردشگری اختصاص میدهند.
سرمایهگذاری در این بخشها گویا آنقدر به مذاق بخشخصوصی خوش آمده که به رغم هشدارها برای اشباع بخشی از این بازارها، روند سرمایهگذاری همچنان ادامه دارد. نکته جالب اینجاست که قسمتی از سرمایهای که در این بخشها هزینه شده، سهم اتباع خارجی است و آن طور که وزیر سابق توسعه و برنامهریزی کویت خبر داده، این کشور در موضوع سرمایهگذاری در مشهد، سرآمد دیگر کشورها بوده و سهمی ۶۰ درصدی را از کل سرمایهگذاری خارجی انجام شده در شهرمان به خود اختصاص داده است.
(از آخرین آمار ارائه شده هیچ تفسیر و تعبیری ارائه نمیدهیم و برداشت و نتیجهگیری را به خودتان واگذار میکنیم)
۴. زائر کدام بازار را میپسندد؟
شاید بد نباشد که بدانید، زائران مشهد الرضا(ع) سلیقه خاصی در انتخاب بازارهای تجاری و سوغات مشهد دارند و بازارهای پُر برو بیای مشهد، با توجه به فاکتورهایی مثل دسترسی، تنوع و قیمت کالایی که ارائه میکنند درصدی از اقبال زائر را به خود اختصاص میدهند. در تحقیق یک مرکز پژوهشی، جدولی ارائه شده از بازارهای مشهد با هدف اعلام « اولویتبندی نقاط با ارزش بازرگانی بیان شده توسط زائران و مسافران». این جدول نکات خوبی را در خصوص بازاری که زائر جیب خود را در آن میتکاند، ارائه میکند(جدول شماره 2)
۵. مجموعهای از پتانسیلهای فراموش شده و بایدهای عملینشده
باید پذیرفت که زیرساختهای شهر مشهد، متناسب با عناوین پُرطمطراقی که مسئولان به آن نسبت میدهند نیست. این شهر پتانسیلهای مختلفی دارد که مهمترین و اصلیترین قابلیتهای توسعهای شهر مشهد محسوب میشوند و توانایی اجراییشدن به منظور توسعه اقتصاد زیارت را دارند.
ظرفیتهایی مثل:
1- وجود مرقد مطهر حضرت رضا(ع) به عنوان زیارتگاه مسلمانان جهان.
۲-موقعیت ممتاز جغرافیایی به عنوان دروازه مبادلات بازرگانی کشور با آسیای مرکزی و نزدیکی به ذخایر نفت و گاز آسیای مرکزی و نقش مهم ژئوپلتیکی استان در زمینه تعاملات بینالمللی.
3-برخورداری از پشتوانه فرهنگی وتاریخی بسیار غنی در سطح ملی و بینالمللی.
۴-بهرهمندی از آستان قدس رضوی به عنوان یک نهاد توانمند اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
5-وجود کلانشهر مشهد مقدس به عنوان یک مرکز مهم ارائه خدمات برتر در سطح ملی و فراملی.
۶-برخورداری از شبکههای زیربنایی و خدماتی مناسب جهت جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی.
7-برخورداری از ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و طبیعی برای جذب گردشگر داخلی و خارجی.
اما همین ظرفیتهای بالفعل در همه سندها و چشماندازهایی که افقهای بلند و ایدهآل را نشانه رفته بودند، محقق نشدهاند. بخشی از اینها مربوط میشود به اجتناب مسئولان از تبیین زاویه اقتصادی بر موضوع «زیارت» با این توجیه که این امر مقدس دچار خدشه شده و هر اقدامی که جنبه خدمت دارد، آلوده به نیتهای بهرهبردارانه میشود. البته که این نگاه محتاطانه، فرصت کلاننگری را از حامیان این نگرش گرفته و اجازه نمیدهد که ببینند، پولی که از جیب زائر میرود، صرف خدماتی میشود که او خود تمنای آنها را دارد و طبیعتا هرچه کیفیت این خدمات بهتر باشد، رضایت زائر بیشتر و نتیجه سفر او بهتر خواهد بود. آنچنان که وی در پایان سفر از هزینه سفر خود احساس رضایت بیشتری خواهد کرد.
اما اگر از این نوع نگاه بگذریم، باز هم به همان ایدهآلهای تحققنیافته در موضوع اقتصاد زیارت و زائر و همه آن «باید»هایی که تاکنون فقط در سندها و چشم اندازها، مورد اشاره قرار گرفتهاند، میرسیم. خلاصهای از این بایدها را در جدول شماره 3 آوردهایم.
بازخوانی اصطلاحات
ضرورت دارد که بعضی اصطلاحات در موضوع گردشگری زیارت، اقتصاد زائر و زیارت بازتعریف شوند تا ذهن مخاطبان نسبت به مختصات و ضروریات هر کدام از آنها شفاف شود.
اقتصاد زائر (Pilgrim Economics) : در این مطالعه منظور از اقتصاد زائر، میزان درآمد، هزینهکرد، مدیریت تقاضا، وقف، نذر و کلیه موارد و موضوعات مرتبط با اقتصاد فرد است که به زائران مرتبط میباشد. در واقع، هزینهکردهای زائران، عرضه و تقاضای کالاها و خدمات زائران از لحظه اقدام به سفر زیارتی تا زمانی که از زیارت باز میگردند، اقتصاد زائر است.
اقتصاد زیارت(Pilgrimage Economics) : مراد از اقتصاد زیارت در واقع مدیریت منابع و نهادهها در جریان تولید تا مصرف کالاها و خدمات موردنیاز زائران، در جهت حفظ تعادل در بازار است. دراین گزارش، منظور از اقتصاد زیارت، بررسی اقتصادکلان عرضه و تقاضای کالاها و خدمات زائران است.
چنانکه فعالان گردشگری در کشورمان، کمر بستهاند تا این صنعت را از لحاظ سودرسانی به قد و قواره صنعت نفت برسانند. لابد با خود میگویید که خوشخیالی است، ما هم «نه» نمیآوریم، اما اگر بدانید که چه فرصتهایی در هر فصل سفر به واسطه عدمسرمایهگذاری هدفمند در صنعت گردشگری کشورمان، از دست میرود، میبینید که سودای پررونقشدن صنعت گردشگری، آن قدرها هم دور از دسترس نیست.چرا راه دور برویم، همین شهر خودمان «مشهد» که سالانه و به روایت آمارهایی که به ضد و نقیض بودنشان کاری نداریم، شش برابر جمعیتش پذیرای زائران داخلی است، فکر میکنید درآمدش از صنعت گردشگری چقدر است؟پاسخ به این سوال به بررسی مولفههای متعددی بستگی دارد.
1. آماری که میلنگد
چالشهای آماری در پرونده زائر و زیارت، یک مشکل قدیمی است. یکی آمار ۲۰میلیون نفر میدهد، دیگری از ۲۵میلیون میگوید، شخص دیگر رکورد میزند و از ۳۰تا ۳۵میلیون زائری سخن بهمیان میآورد که در طول یک سال به مشهد سفر میکنند، آخر کار هم فریاد یک کارشناس مطلع یا یک مقام مسئول بلند میشود که گلایه از «آنفولانزی آماری» دارد و ارقام عنوانشده را «غلوآمیز» توصیف میکند.
بخشی از این دردسرهای آماری، متوجه نبود سیستمی توانمند در ارائه آمارهای صحیح و معقول است. از طرف دیگر، هر کدام از این روشها در دورهای امتحان خود را پس دادهاند و نتوانستهاند، آن مطلوبی که مورد نظر است را تامین کرده و راستیآزمایی آن را به اثبات برسانند.
سیمین فروغ زاده، عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی در مقالهای کوتاه با عنوان «تصویر مهآلود از تعداد زائران شهر مشهد» نیمنگاهی داشته به همه شیوههایی که در این سالها در بوته آزمایش گذاشته شدهاند و هرکدامشان هم یک خروجی آماری ارائه کردهاند. او در توضیح این شیوهها و روشها آورده است:
- در سال 1387 معاون گردشگری خراسان، مبنای ارائه آمار زائران را شمارش از مبادی جاده ای، ترمینال، راهآهن و فرودگاه اعلام میکند که با همکاری سازمان ترافیک، پلیسراه، راهآهن و فرودگاه انجام شده است.
- تا سال ۱۳۹۰ سفرهای نوروزی براساس« تعداد نفر سفر» اعلام میشود که این آمار به دلیل غیرواقعی، غیرعلمی و همچنین اغراقآمیز بودن و خطای محاسبه همواره مورد انتقاد کارشناسان گردشگری بوده است.
- در سال 1391 مسئول دبیرخانه ستاد تسهیلات دائمی سفرهای خراسان رضوی اعلام میکند آمارگیری براساس تعریف جهانگردی و رویکرد سازمان میراث فرهنگی کشور و بر مبنای اقامت شبانه (24 ساعت) انجام شده است.
- و بالاخره در سال ۱۳۹۳ مسئولان سازمان ملی گردشگری اعلام کردند، هر استان فقط بر مبنای دو معیار میتواند آمار اعلام کند: یکی براساس اقامت زائران در مراکز اقامتی زیر نظر سازمان میراث و دیگری تعداد بازدیدکنندگان مراکز تاریخی و گردشگری(که این معیار هم جای نقد بسیار دارد).
اما تبعات این سرگردانی آماری برای صنعت گردشگری گران تمام شده است، آنچنان که مدیرکل سابق دفتر برنامهریزی و آمار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سال 91 اعلام کرد: تراز گردشگری ایران براساس محاسبات و اعلام مراجع معتبر جهانی بین ۷۵ تا ۷۹ درصد منفی شده است و مقصر بخشی از این اتفاق، همین آمارهای متناقض بودهاند. البته که آمار مذکور برای بخش اقتصادی هم کارکردی مهم و چه بسا حیاتی دارد. زائری که میآید، با خودش سرمایهای میآورد و هزینهای هم بر دوش شهر میگذارد. تامین نیازهای زائر برای اجتناب از احساس کمبود، ضرورتی است که بارها مورد تاکید مسئولان قرار گرفته و هر پیک سفر این دلهره را به جان متولیان شهر میاندازد که شاید این بار ساختارهای موجود در بدنه شهر، توان خدمترسانی و تامین رفاه این حجم از زائر و گردشگر را نداشته باشند.
اینجاست که آمارهای دقیق و شفاف، مخاطب خدمات بخشهای مختلف را مشخص میکند و میتواند برای آینده گردشگری زیارتی شهری تدبیری بیاندیشد.
2. نیازهایی که شفاف نیست
اگر تعارفات هزینهای را کنار بگذاریم، در بحث اقتصاد زائر با چند سوال عمده مواجه هستیم: زائر بیشترین خدمات خود را از کدام بخش میگیرد؟ کدام نهاد خصوصی یا نیمهخصوصی بیشترین سرمایهگذاری و هزینه را برای رفاه زائر انجام میدهد؟ و بالاخره آیا این نهاد، سهمی شایسته از درآمد ناشی از حضور زائر در شهر نصیبش میشود تا جبران هزینهکردهایش باشد؟ و اگر جواب این سوال منفی باشد که هست، بیشترین سود از حضور زائر نصیب کدام بخشها میشود؟
سوال اول را اینگونه پاسخ خواهیم داد که طبق نظرسنجیهای رسمی و غیررسمی، بیشترین نیاز زائر و عمدهترین دغدغه او، موضوع اسکان و اقامت عنوان شده است.زائر، بخش دوم پولی که در جیب دارد را در بازارهای مشهد خرج میکند و در ادامه آنچه میماند را بابت هزینههای مختلف از حمل و نقل تا دارو و درمان میپردازد.
با توجه به آمار ۲۰ تا ۳۰ میلیونی که از حضور سالانه زائران در مشهد ارائه میشود، درآمدی که زائران برای شهرمان دارند بین پنج تا هشت میلیارد تومان تخمین زده میشود. به اذعان مسئولان، سهم مدیریت شهری که بیشترین هزینه را از بابت خدماترسانی به زائر، از جیب خود میپردازد از این درآمد میلیاردی، تنها ۱۵درصد است، این در حالی است که هشت درصد درآمد حاصل از ورود زائر به بخش خدمات درمانی اختصاص مییابد، شش درصد سهم شبکه حمل و نقل درون شهری و دو درصد هم صرف تفریحات و بازدید از امکان دیدنی میشود و مجموع این سه بخش فرعی، از کل درآمد زائر برای مدیریت این شهر زیارتی بیشتر است.
البته که سهم درشتتر نصیب بخشهای دیگر میشود. یعنی55درصد درآمد حاصل از ورود زائر به واحدهای اقامتی و پذیرایی میرسد، کسبه و بازاریان سهمی 20درصدی دارند و شبکه حمل و نقل برونشهری هم سهم 10درصدی خود را از جیب زائر برمیدارد و همه اینها در حالی است که سهم سرمایهگذاری عامالمنفعه از این بخشها برای تامین نیازهای زائر در شهر مشهد تقریبا صفر است. (مرجع آمارهای اعلام شده، روایت مدیران شهری و تحقیق صورت گرفته از سوی جهاد دانشگاهی مشهد است)جمعی از پژوهشگران جهاد دانشگاهی مشهد، تحقیقی را در سال 90 در موضوع اقتصاد زائر و زیارت انجام دادند که در آن، ریز هزینههای زائران در هر کدام از بخشها مورد بررسی قرار گرفته است(جدول شماره یک)
۳. سرمایهگذاریهای زائرپسند
مقوله سومی که باید در موضوع اقتصاد زیارت و زائر مورد توجه قرار گیرد، بحث سهم سرمایهگذاریهای بخشهای دولتی و خصوصی به ویژه در سرفصلهای خدماتی است. آمارهای شفافی از کیفیت سرمایهگذاریها ارائه نمیشود، اما فعالان اقتصادی شهرمان، عمدهترین آن را در بخش اقامتی و هتلداری عنوان میکنند و جایگاه دوم را به خدمات تفریحی - گردشگری اختصاص میدهند.
سرمایهگذاری در این بخشها گویا آنقدر به مذاق بخشخصوصی خوش آمده که به رغم هشدارها برای اشباع بخشی از این بازارها، روند سرمایهگذاری همچنان ادامه دارد. نکته جالب اینجاست که قسمتی از سرمایهای که در این بخشها هزینه شده، سهم اتباع خارجی است و آن طور که وزیر سابق توسعه و برنامهریزی کویت خبر داده، این کشور در موضوع سرمایهگذاری در مشهد، سرآمد دیگر کشورها بوده و سهمی ۶۰ درصدی را از کل سرمایهگذاری خارجی انجام شده در شهرمان به خود اختصاص داده است.
(از آخرین آمار ارائه شده هیچ تفسیر و تعبیری ارائه نمیدهیم و برداشت و نتیجهگیری را به خودتان واگذار میکنیم)
۴. زائر کدام بازار را میپسندد؟
شاید بد نباشد که بدانید، زائران مشهد الرضا(ع) سلیقه خاصی در انتخاب بازارهای تجاری و سوغات مشهد دارند و بازارهای پُر برو بیای مشهد، با توجه به فاکتورهایی مثل دسترسی، تنوع و قیمت کالایی که ارائه میکنند درصدی از اقبال زائر را به خود اختصاص میدهند. در تحقیق یک مرکز پژوهشی، جدولی ارائه شده از بازارهای مشهد با هدف اعلام « اولویتبندی نقاط با ارزش بازرگانی بیان شده توسط زائران و مسافران». این جدول نکات خوبی را در خصوص بازاری که زائر جیب خود را در آن میتکاند، ارائه میکند(جدول شماره 2)
۵. مجموعهای از پتانسیلهای فراموش شده و بایدهای عملینشده
باید پذیرفت که زیرساختهای شهر مشهد، متناسب با عناوین پُرطمطراقی که مسئولان به آن نسبت میدهند نیست. این شهر پتانسیلهای مختلفی دارد که مهمترین و اصلیترین قابلیتهای توسعهای شهر مشهد محسوب میشوند و توانایی اجراییشدن به منظور توسعه اقتصاد زیارت را دارند.
ظرفیتهایی مثل:
1- وجود مرقد مطهر حضرت رضا(ع) به عنوان زیارتگاه مسلمانان جهان.
۲-موقعیت ممتاز جغرافیایی به عنوان دروازه مبادلات بازرگانی کشور با آسیای مرکزی و نزدیکی به ذخایر نفت و گاز آسیای مرکزی و نقش مهم ژئوپلتیکی استان در زمینه تعاملات بینالمللی.
3-برخورداری از پشتوانه فرهنگی وتاریخی بسیار غنی در سطح ملی و بینالمللی.
۴-بهرهمندی از آستان قدس رضوی به عنوان یک نهاد توانمند اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
5-وجود کلانشهر مشهد مقدس به عنوان یک مرکز مهم ارائه خدمات برتر در سطح ملی و فراملی.
۶-برخورداری از شبکههای زیربنایی و خدماتی مناسب جهت جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی.
7-برخورداری از ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و طبیعی برای جذب گردشگر داخلی و خارجی.
اما همین ظرفیتهای بالفعل در همه سندها و چشماندازهایی که افقهای بلند و ایدهآل را نشانه رفته بودند، محقق نشدهاند. بخشی از اینها مربوط میشود به اجتناب مسئولان از تبیین زاویه اقتصادی بر موضوع «زیارت» با این توجیه که این امر مقدس دچار خدشه شده و هر اقدامی که جنبه خدمت دارد، آلوده به نیتهای بهرهبردارانه میشود. البته که این نگاه محتاطانه، فرصت کلاننگری را از حامیان این نگرش گرفته و اجازه نمیدهد که ببینند، پولی که از جیب زائر میرود، صرف خدماتی میشود که او خود تمنای آنها را دارد و طبیعتا هرچه کیفیت این خدمات بهتر باشد، رضایت زائر بیشتر و نتیجه سفر او بهتر خواهد بود. آنچنان که وی در پایان سفر از هزینه سفر خود احساس رضایت بیشتری خواهد کرد.
اما اگر از این نوع نگاه بگذریم، باز هم به همان ایدهآلهای تحققنیافته در موضوع اقتصاد زیارت و زائر و همه آن «باید»هایی که تاکنون فقط در سندها و چشم اندازها، مورد اشاره قرار گرفتهاند، میرسیم. خلاصهای از این بایدها را در جدول شماره 3 آوردهایم.
بازخوانی اصطلاحات
ضرورت دارد که بعضی اصطلاحات در موضوع گردشگری زیارت، اقتصاد زائر و زیارت بازتعریف شوند تا ذهن مخاطبان نسبت به مختصات و ضروریات هر کدام از آنها شفاف شود.
اقتصاد زائر (Pilgrim Economics) : در این مطالعه منظور از اقتصاد زائر، میزان درآمد، هزینهکرد، مدیریت تقاضا، وقف، نذر و کلیه موارد و موضوعات مرتبط با اقتصاد فرد است که به زائران مرتبط میباشد. در واقع، هزینهکردهای زائران، عرضه و تقاضای کالاها و خدمات زائران از لحظه اقدام به سفر زیارتی تا زمانی که از زیارت باز میگردند، اقتصاد زائر است.
اقتصاد زیارت(Pilgrimage Economics) : مراد از اقتصاد زیارت در واقع مدیریت منابع و نهادهها در جریان تولید تا مصرف کالاها و خدمات موردنیاز زائران، در جهت حفظ تعادل در بازار است. دراین گزارش، منظور از اقتصاد زیارت، بررسی اقتصادکلان عرضه و تقاضای کالاها و خدمات زائران است.
ارسال نظر