برای (جیب) شما برنامه ویژه‌ای داریم
بهاره عسگری رقابت بر سر یک کرسی است. این بار اما نه صندلی ریاست‌جمهوری یا مجلس. یک کرسی گوشه یک کلاس دنج در یکی از دانشگاه‌های کشور، فرقی نمی‌کند کجا و چه رشته‌ای، همین که یک صندلی باشد تا چهارسال سرمان گرم باشد و درس بخوانیم کافی است، اما چگونه می‌توان آن را تصاحب کرد؟ مقابل در ورودی آموزشگاه یک پلاکارد بزرگ نصب شده است. آموزشگاه آزاد علوم انسانی، یک فلش هم پایینش کشیده‌اند و توضیح داده‌اند که این آزاد ربطی به دانشگاه آزاد ندارد. تاکیدشان بر اساتید مجرب این آموزشگاه است. شعار اصلی آموزشگاه هم با فونت جواتی و درشت بالای پلاکارد نوشته شده است: با یک بار ثبت نام مشتری دائم ما خواهید شد. با مسوول بخش آموزش دانشگاه هم‌کلام شدیم. خودش را مهندس «خوش‌بیان» معرفی می‌کند، اما برخی از دانش‌آموزان او را «دکتر» خطاب قرار می‌کنند و این ماجرا کمی ما را گیج می‌کند. بالاخره «دکتر» یا «مهندس»؟ هرکدوم راحتین. چه فرقی می‌کنه؟ بالاخره فرق می‌کنه که پرسیدم. (دماغش را بالا می‌گیرد) مهندس صدام بزنید. راحت‌تره بیشتر هم خوشم میاد. خب، آقای مهندس، می‌تونم شرایط کلاس‌های کنکورتون رو بدونم؟ بله‌بله خانم. (با یک لحن خاص) چرا که نه. (چشمک زمختی می‌زند.) برنامه فشرده کلاس‌های ما برای کنکور نود و سه از هفته آینده شروع می‌شه که البته شما دیر اقدام کردین. (مکث می‌کند) راستی برای خودتون می‌خواین؟ البته نه اینکه سنتون زیاد باشه‌ها. خوب موندین ماشالا. ولی خب سواله دیگه. خیر. برای خواهرم می‌خوام. بله‌بله. ما اینجا برای دخترخانم‌ها شرایط ویژه داریم. چون روحیه‌شون حساسه برای همین برنامه‌ریزیشون با پسرها فرق می‌کنه. فرمودین این دختر گلمون چند سالشونه؟ امسال تازه دیپلم گرفته. به به چه عالی. می‌تونم قد و وزنشون رو هم بپرسم؟ البته این سوال رو برای کلاس‌های تربیت بدنی پرسیدم وگرنه فضول که نیستیم به ما چه اصلا. این موضوع هم بین خودمون می‌مونه‌ها (باز هم از آن چشمک‌های زمخت می‌زند.) بله بله. (به گونه‌ای که بخواهم موضوع را عوض کنم) بقیه شرایطتون برای ثبت نام چیه؟ رنگ چشم و ابرو هم نکته‌ خیلی قابل توجهیه، البته نه اینکه مهم باشه‌ها، ولی از لحاظ علمی ثابت شده که افرادی که چشم‌های سبز و آبی دارند از نظر علمی گیرایی بیشتر هم دارند؛ اصلا باهوشند. جاشون دقیقا همینجاست. (به سرش اشاره می‌کند.) چه تاییدی برای اساتید این دانشگاه وجود داره؟ یا اینکه اصلا چه تضمینی وجود داره که خواهر من دانشگاه قبول شه؟ خیالتون راحت باشه که اگه تو آموزشگاه ما ثبت نام کنید، سال دیگه همین موقع دانشجو تحویلتون می‌دیم. اگر هم شرایطی رو که گفتم داشته باشند، بنده خودم تضمین می‌کنم، قول می‌دم بهتون اصلا. (دخترخانمی در می‌زند و وارد می‌شود و آقای مهندس او را به من معرفی می‌کند.) بله. ایشون از دانش‌آموزهای آموزشگاه ما هستن. (دختر با سر حرفش را تایید می‌کند.) اتفاقا از دانش‌آموزهای قدیمی هم هستن. الان سه ساله که از امکانات آموزشی اینجا استفاده می‌کنه. (دختر در گوشش می‌گوید سه سال نه، امسال شد چهار سال و مهندس هم با اکراه حرفش را تایید می‌کند.) (با تعجب) یعنی شما چهار ساله که پشت کنکور موندین؟! (دختر: ) نه اتفاقا هر سال هم قبول می‌شم، اما امکانات آموزشی اینجا به حدی خوبه که فکر نمی‌کنم هیچ دانشگاهی چنین اساتید مجربی داشته باشه. (مهندس به تایید حرف دختر): بله بله. اصلا برای همینه که هیچ کدوم از دانش‌آموزهای ما دانشگاه نمیرن. نه اینکه قبول نشن ، ولی شما با یک بار ثبت نام، مشتری دائم ما می‌شوید. این شعار اصلی آموزشگاه ماست. حالا خواهرتون کی برای ثبت نام تشریف میارن؟! به یک آموزشگاه دیگر مراجعه می‌کنم. تفاوتش با قبلی این است که ادعا می‌کند نمایندگی رسمی دانشگاه مسیج‌روشن را دارد. شعار اصلی تبلیغاتشان هم این است که بدون کنکور وارد هر دانشگاهی که دلتان خواست بشوید. خانم، چه جوری می‌شه بدون کنکور وارد دانشگاه شد؟ خیلی ساده است. شما نیم ترم رو در هر دانشگاهی که مایل باشید به انتخاب خودتون درس می‌خونید. طی اون نیم ترم حسابی دلتون آب می‌شه و می‌گید ای کاش من این دانشگاه قبول شم. بعدش انگیزه لازم رو برای درس خوندن پیدا می‌کنید، سرتون رو می‌ندازید پایین و چند ماه درس می‌خونید.طی روال عادی کنکور می‌دید و وارد دانشگاه مسیج‌روشن می‌شید. شماره حساب بدم؟ چه جالب. یعنی اون نیم ترم من دانشجوی همون دانشگاهم؟ بعدش چی؟ اگه قبول نشدم؟ امکان نداره. مطمئن باشید محیط دانشگاه انقدر جذاب هست که انگیزه پیدا کنید و قبول شید. اصلا یکی از اصول ما همینه، (مکث می‌کند) حالا شماره حساب بدم؟ اگه نشدم چی؟ آخه من مشکل انگیزه ندارم. فقط دنبال یه جای مطمئن می‌گردم که منو وارد دانشگاه کنه. مشکلم اینه که درس رو نمی‌فهم. به نظرتون چی کار باید بکنم؟ راه حل مشکلت دست ماست. (صدایش را پایین‌تر می‌آورد.) تو که از قیافت معلومه درسخون نیستی.مشکل انگیزه هم که نداری، حداقل نیم ترم برو دانشگاه که آرزو به دل نمونی. بهتر از هیچیه که! حالا زود باش شماره حسابو یادداشت کن. با دقت لیست قبولی‌های سال قبل را بررسی می‌کنم. به نظر نمی‌آید ایرادی داشته باشد، همه جای کار درست است و همین موضوع ماجرا را مشکوک می‌کند. وارد مدرسه می‌شوم و سراغ مدیر آموزشی مدرسه را می‌گیرم. سلـ.... (نمی‌گذارد حرفم تمام شود) بببینید خانم اون لیست دم در رو که دیدید گویای همه چیزه. ما پارسال از صد نفر بچه‌هامون صد و هشت نفرشون دانشگاه قبول شدن، مدارکش هم موجوده. خدا رو شکر رشته‌های خوبی هم قبول شدن. ملاحظه کنید چندتا مهندسی داشتیم. دو سه تا پزشکی هم بوده. کلا کارمون درسته. (به تایید حرف خودش، سرش را تکان می‌دهد) چه عالی. شرایطتون برای ثبت‌نام چیه؟ اگه معدل دیپلمتون بالای نوزده و نوده، پدر و مادرتون هر دو مدرکشون بالای فوق لیسانسه و درس از سر و کلتون می‌باره، به مدرسه ما خوش اومدین. ما از شما یه نابغه می‌سازیم. قبولی صد در صد تو کنکور، کنکور چیه اصلا دانشگاه سراسری، آکسفورد حتی. (احساساتی می‌شود.) دخترم بیا بغلم اصلا. خیلی ممنونم خانم. ولی اگه همه این شرایطی رو که فرمودین تمام و کمال داشته باشم، می‌تونم بپرسم مدرسه شما چه کاری انجام می‌ده دقیقا؟ چه سوال عجیبی. اصلا ازتون انتظار نداشم الان این سوال رو بپرسید.حداقل نرخ شهریه یا کلاس‌های فوق برنامه رو می‌خواستید که بهتون شماره حساب بدم، ولی به هر حال مدرسه هم نقش مهمی داره. خصوصا با برنامه ویژه‌ای که ما برای کنکور نود و سه در نظر گرفتیم. گیر ندید لطفا. برنامه ویژه با قارچ و پنیر؟ اتفاقا ما معتقدیم تغذیه دانش‌آموز تو سال کنکور کاملا باید عاری از این موادی باشه که نام بردین. یک تغذیه خاص. صبحانه کامل، مثلا برای ناهار می‌تونن چند صفحه از کتاب ریاضی رو بجوند. برای شام هم کتاب فیزیک رو در نظر گرفتیم. برای میان‌وعده هم برای اینکه تنوعی بشه کتاب‌هایی مثل عربی و زبان رو گذاشتیم. کلا ما عقیده داریم سال آخر نباید زیاد به دانش‌آموزا سخت گرفت. کی برای ثبت نام تشریف میارین؟ کلاسای ما خیلی زود ظرفیتشون تکمیل می‌شه.