ترویج به جای فروش کتاب
جواد ماهزاده کارشناس نشر در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را جشن بزرگ کتاب در ایران میخوانند. آیا گزینهای دیگر در میان هست که بتوان این رویداد را با آن سنجید؟ چرا جوایز در ایران دچار رخوت، تعطیلی و بحران مخاطب میشوند و جدا از ارزشگذاریها و داوریهای فنی و محتوایی، تاثیر چندانی در ترویج کتاب نمیگذارند؟ حقیقت این است که جوایز ادبی در ایران اتفاقهایی خاص نگرند و کمتر راه به عرصه عمومی پیدا میکنند، «چون اصولا با همین هدف پا گرفتهاند. » نه جایزه کتاب سال و نه جوایز خصوصی از چنان انگیزه یا قدرت تاثیرگذاری در عرصه عمومی برخوردار نبودهاند، «چون اصولا بر این مبنا شکل نگرفتهاند.
جواد ماهزاده کارشناس نشر در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را جشن بزرگ کتاب در ایران میخوانند. آیا گزینهای دیگر در میان هست که بتوان این رویداد را با آن سنجید؟ چرا جوایز در ایران دچار رخوت، تعطیلی و بحران مخاطب میشوند و جدا از ارزشگذاریها و داوریهای فنی و محتوایی، تاثیر چندانی در ترویج کتاب نمیگذارند؟ حقیقت این است که جوایز ادبی در ایران اتفاقهایی خاص نگرند و کمتر راه به عرصه عمومی پیدا میکنند، «چون اصولا با همین هدف پا گرفتهاند.» نه جایزه کتاب سال و نه جوایز خصوصی از چنان انگیزه یا قدرت تاثیرگذاری در عرصه عمومی برخوردار نبودهاند، «چون اصولا بر این مبنا شکل نگرفتهاند.» پس توقع عمومیسازی کتاب از طریق جوایز، انتظاری سازگار با ماهیت آنها نیست. برگردیم به نمایشگاه کتاب. از برگزاری نمایشگاه یا فروشگاه بهاره کتاب تهران سه دهه میگذرد و هر سال بیشترین خبرها و گزارشهایی که از این اتفاق مخابره میشود، به گردش اقتصادی و آمار شرکتکنندگانش برمیگردد. مطبوعات و رادیو و تلویزیون هر کدام بسته به وظیفه و علاقهشان به کتاب، زوایای موردنظرشان را در نمایشگاه میبینند و پوشش میدهند و
شهروندان تهرانی و غیرتهرانی نیز همچون سنتی قدیمی به سعی« بهشتی و مصلی» میروند و آدابش را به جا میآورند. امسال وزارت ارشاد در حرکتی حمایتی، اقدام به تکریم اهل قلم کرد و بن کارتهای 150 هزار تومانی در اختیار مولفان و صاحبان کتاب قرار داد و همین اقدام نوآورانه، بر وزن فرهنگی ماجرا نسبت به سویههای اقتصادی و آماری آن افزود. نمایشگاه کتاب تهران فرصتی است برای دیده شدن اهالی نشر، عرضه مستقیم کتاب و اختصاص ویترینی بزرگ - ده روزه - به انواع کتابها. اگرچه نه برگزاری نمایشگاه دردی از بحران فرهنگی و کممطالعه بودن جامعه دوا میکند و نه عدم برگزاری اش، به جایگزینی ایدهای نو و خلاقانهتر میانجامد، اما باید گفت مثل همه رخدادهای فرهنگی موجود ما - اعم از جشنوارههای فیلم و تئاتر و موسیقی فجر - بودنش بهتر از نبودنش است. از دو موضوع متفاوت نمایشگاه کتاب و جوایز ادبی به یک نمونه سوم و نوپا اشاره میکنم که نزدیک به سه سال است بهعنوان جایزه ادبی ظهور کرده است ولی هم ارزشیابی ادبی میکند و هم ترویج خواندن نزد کودکان و نوجوانان را اولویت قرار داده است. جایزه «لاک پشت پرنده» که به همت جمعی از فعالان ادبیات کودک در نشریه
پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان و با حمایت موسسه شهرکتاب برگزار میشود. «لاک پشت پرنده» فقط شامل اعطای جایزه به کتابهای برگزیده فصل یا سال نیست، بلکه هدفش معرفی فهرستی از کتابهای خوب برای بچهها، خانوادهها، مربیان و معلمان است تا راهنمایی باشد برای مطالعه بهترینها و کمکی باشد در اطلاع رسانی و تبلیغ کتاب. این نهاد هنوز کمجان است و اگر شهرکتاب جدی اش بگیرد، میتواند به شکلی موثر به مدارس و کتابفروشیهای اقصی نقاط کشور راه یابد و یکی از خلأهای اساسی فرهنگی جامعه ایران را که اهمیت ندادن به کتابخوانی آزاد - غیردرسی - در پایههای ابتدایی و راهنمایی است، پوشش دهد. بیش از سی سال است که مسوولان دولتی در آموزش و پرورش، شورای انقلاب فرهنگی، وزارت ارشاد، وزارت علوم و... انواع راههای سد کردن جریانهای فکری، سانسور، برخورد با روشنفکران، مهاجرت دادن استادان و... را آزمودهاند ولی ایدهای قابل اجرا برای ترویج کتاب و کتابخوانی از سنین پایین و در مراکز آموزشی نداشتهاند. تاکید مقامهای عالی کشور همواره بر ترویج فرهنگ مطالعه بوده است اما نهادهای اجرایی و تصمیمساز ما هیچ گاه به راهحلی ملموس در این زمینه دست نیافته است.
جایزهای مثل «لاک پشت پرنده» که هنوز محدود به شهرکتابها است و نتوانسته به کتابفروشیها و مدارس راه یابد، میتواند مورد حمایت دولت کنونی قرار بگیرد تا نه با حمایتهای مستقیم و مالی - که آن را وابسته و عقیم خواهد ساخت - بلکه با زمینهسازی برای نفوذش به مدارس، به رشد این نهاد خصوصی و ترویج مطالعه در کودکان و نوجوانان یاری برساند. صحبت از این جایزه صرف نیست. صحبت از این است که انتظار راهاندازی جایزه و نمایشگاه و کارناوال کتاب از سوی دولت، انتظاری یارانهخواهانه و حاکی از رخوت و تنبلی است. چاره و درمانی اگر هست در جامعه مدنی، نهادهای خصوصی و حرکتهای ریشه دار برای ترویج کتاب است، نه ایجاد موقعیتهای فصلی برای فروش کتاب و رفع بحران مالی ناشران. در عرصه غیردولتی نه مسوولی هست که بخواهد به آمار بازدیدکنندگان بنازد و نه دستی که کتابهای مجوزدار فلان نویسنده و شاعر را از روی میز جمع کند. دوره وزارت ارشاد علی جنتی با وجود برخی انتقادهایی که به آن وارد است، دورهای مساعد برای شکلگیری حرکتهای فرهنگی از طرف نهادهای مدنی و مطالبه از دولت برای باز کردن درهایی سابقا بسته به روی فرهنگ و ادب است.
ارسال نظر