تعاونی‌ها مانع استثمار نیروی کار می‌شوند
شهید بهشتی از جمله مدافعان واقعی تعاون در زمان خویش بود که آگاهی‏های به روز اقتصادی وی در همان مدت اندک توانست تأثیر بسزایی در رشد و شکوفایی بخش تعاونی بگذارد و در القای ضرورت‏های شکل‏گیری نهادهای مردمی تعاونی نقشی جاودانه بر جای نهد.فرازهایی از گفته ها و نظرات ایشان در باره تعاون و تعاونی ها را می خوانیم.


همکاری به جای رقابت
مسئله اقتصاد تعاونی که در عصر ما و در جمهوری اسلامی ، مورد توجه قرار گرفته است، در حقیقت بر همان پایه هایی استوار است که امروز در جامعه های مختلف در رابطه با اقتصاد تعاونی گفته می شود. یعنی در نظام اسلامی و جمهوری اسلامی لزومی ندارد چیزی به آن بیفزاییم.
امروز در جامعه های مختلف نمونه هایی از شرکتهای تعاونی بوجود آمده اند. شیوه تعاونی باید همکاری را جانشین رقابت کند. در این که شیوه اقتصاد تعاونی و روابط اقتصادی تعاونی، به عنوان یک راه حل عملی قابل ملاحظه در کشورهای گوناگون به کار رفته و منشاء اثر قرار گرفته تردیدی نیست. هدف تعاونی ها کاستن از واسطه های غیر ضروری بین تولید کننده و مصرف کننده است.
شیوه تعاونی، پیشه وران ، کشاورزان وتولیدکنندگان گوناگون در بخش تولید را در یک مجموعه وارد می کند و از آنها می خواهد تا با تعاون و همکاری با یکدیگر وضع تولید را بهتر کنند. یعنی همان هایی که تا قبل از تشکیل شرکتهای تعاونی رقیب یکدیگر بودند، حالابا تشکیل شرکتهای تعاونی همکار یکدیگر می شوند. امروزه اتحادیه های بزرگ شرکتهای تعاونی در کشورهایی که دارای اقتصاد تعاونی هستند وجود دارد و این همکاری را بیشتر می کند.
تعاونیها می کوشند، به صورت یک قدرت درآیند و این امکانات را چنان از درون خودشان گردآوری کنند و شکل بدهند و یا از مراکز عمومی که در جامعه هست جذب کنند که اسیر مراکز عرضه کننده امکانات نشوند. این مسئله دوم است.
کاستن از واسطه ها و در حقیقت مبارزه با اشتغال کاذب و عوامل کاذبی که به هر حال اگر هیچ سوء استفاده هم نکنند و خرج تجارتخانه خودشان را در بیاورند باز هم تحمیل هستند بر تولید کننده و مصرف کننده، از اهداف تعاونی است. در تعاونی های تولید، تنها کسانی باید صاحب سهم باشند که در آنجا کار کنند. هدف شرکت تعاونی تولید این است که صاحبان نیروی کار به وسیله سرمایه داران استثمار نشوند. کسانی که می خواهند کار کنند و سرمایه ندارند، دولت به آنها وام می دهد که شرکت تعاونی به وجود آورند.
تعاونیها را باید در جهت رفاه حال محرومان جامعه گسترش دهیم. وقتی نقش دولت در اقتصاد کمتر می شود، نباید جایش را به قطبهای سلطه سرمایه داری یا سیاسی بسپارد. منظور از کاهش نقش دولت در اقتصاد، گسترش قدرتها در متن جامعه است. صنایع بزرگ باید دولتی باشد. این به دلایل دیگر است و دلایل خاصی دارد. اما مدیریت آنها می تواند تعاونی باشد. این که عرض می کنم در این باره مطالعه بفرمایید به این دلیل است که حتی در صنایعی که در اختیار دولت است این مسئله مطرح است که مالکیت دولتی و مدیریت تعاونی باشد و این موضوع نیز جدی است و می تواند بسیار مفید باشد. ما باید روی اقتصاد تعاونی به عنوان یک وسیله و عامل برای غیردولتی کردن اقتصاد، تکیه کنیم و خط جمهوری اسلامی این خط است که دخالت مستقیم دولت چه در اقتصاد و چه در اداره مملکت، تا جایی که امکان دارد، کمتر شود. این خط کلی است. باید تا آنجا که می شود نقش مستقیم دولت چه در بعد اقتصادی و چه در بعد اجتماعی و اداره جامعه کم بشود، اما جایش باید به ملت و توده مردم سپرده شود و نه به قطبهای قدرت دیگر . چسبیدن به این نظر، بسیار کمک کننده است. یعنی حتی الامکان در بخش عظیمی از اقتصاد یا تمام آن می توانیم طوری عمل کنیم که دولت کمتر دست اندر کار باشد و مردم دست اندرکار باشند. اما در عین حال به سمت سرمایه داری شوم هم کشانده نشویم و حتا ریشه‎های مضر سرمایه‎داری را هم که الان وجود دارد به یاری خدا و با همت همگی قطع کنیم. در این رابطه نقش خواهران و برادرانی که می‌خواهند در هدایت مردم از نظر آموزش و روشنگری و نیز در اداره کار از نظر تنظیم قوانین و آیین نامه‎ها و اجرای آنها مسئولیتی مستقیم به عهده بگیرند خیلی زیاد است.
امید و آرزوی ما این است که همه خواهران و برادران همفکر، هم‏آرمان و همقدم، بتوانند در تحقق بخشیدن این امر مهم و بزرگ ‌‍[تعاون] موفق باشند.