مجوزهایی که مستقلها از آن سهم نمیبرند
مهدی فرهادی تیم اعزامی باشگاه کوهنوردان آرش به منظور گشایش مسیر جدید در قله ۸۰۴۷ متری برودپیک در سال جاری موفق به گرفتن مجوز شورای برون مرزی از سازمان تربیت بدنی و فدراسیون کوهنوردی نشد، در حالیکه این صعود تنها صعود ایرانی بود که ارزشی در سطح جهانی داشت. یادداشت ذیل اشارهای کوتاه است به سیستم ناعادلانه اعطای مجوز شورای برون مرزی توسط فدراسیون کوهنوردی. سالیان گذشته فدراسیون کوهنوردی به منظور برخورداری کوهنوردان تیمهای ملی اعزامی به قلل بالای ۷۰۰۰ متر از مزایای قهرمانی، سیستمی جهت ارزشگذاری صعود قلل مرتفع دنیا طراحی کرد (آییننامه صعودهای برون مرزی) تا بر اساس آن به کوهنوردان عضو این تیمها مزایایی چون ورزشهای مدالآور تعلق گیرد.
مهدی فرهادی تیم اعزامی باشگاه کوهنوردان آرش به منظور گشایش مسیر جدید در قله 8047 متری برودپیک در سال جاری موفق به گرفتن مجوز شورای برون مرزی از سازمان تربیت بدنی و فدراسیون کوهنوردی نشد، در حالیکه این صعود تنها صعود ایرانی بود که ارزشی در سطح جهانی داشت.
یادداشت ذیل اشارهای کوتاه است به سیستم ناعادلانه اعطای مجوز شورای برون مرزی توسط فدراسیون کوهنوردی. سالیان گذشته فدراسیون کوهنوردی به منظور برخورداری کوهنوردان تیمهای ملی اعزامی به قلل بالای ۷۰۰۰ متر از مزایای قهرمانی، سیستمی جهت ارزشگذاری صعود قلل مرتفع دنیا طراحی کرد (آییننامه صعودهای برون مرزی) تا بر اساس آن به کوهنوردان عضو این تیمها مزایایی چون ورزشهای مدالآور تعلق گیرد. این سیستم بدین شکل طراحی شده است که بر اساس ارتفاع قلل به فرد صعودکنندهای که دارای مجوز شورای برون مرزی است مدال تعلق میگیرد. (از طلای جهان برای قله اورست تا برنز آسیا برای قلههای بین ۷۰۰۰ تا ۷۵۰۰ متر)
در سالیان اخیر ثابت شد که بسیاری از کوهنوردان ایرانی قادر به صعود قلل بالای ۷ و ۸ هزار متری از مسیرهای نرمال هستند. اندک اندک بساط تیمهای به اصطلاح ملی برچیده شده باشگاهها و گروهها و هیاتها و حتی افراد بهصورت انفرادی عازم این قلل میشوند. اما با وجود صعودهای بسیار به قلل بالای ۷۰۰۰ فدراسیون کوهنوردی تنها به برخی از این صعودها مجوز شورای برون مرزی میدهد و این عین تبعیض و بیعدالتی است ، چرا که بهعنوان مثال دو کوهنورد یکی با مجوز و دیگری بدون مجوز در یک برنامه موفق به صعود قلهای ۸۰۰۰ متری میشوند که به یکی مدال طلای جهانی تعلق میگیرد و به دیگری هیچ. این ایرادی است که تاکنون هیچکدام از طرفداران سیستم شورای برونمرزی بدان پاسخی شایسته و قانعکننده ندادهاند. نمیتوان انکار نمود که پشتیبانی فدراسیون کوهنوردی از یک تیم در قالب اعطای مجوز شورای برون مرزی (اگر به روش صحیح طراحی شود) علاوه بر امکان برخورداری اعضای آن تیم از مزایای قهرمانی روند جذب اسپانسر را نیز برای آنان تسهیل میکند، لذا این مجوز ارزش بالایی دارد که باید از آن به نحو احسن استفاده کرد. اما سیستم مجوز شورای برون مرزی فعلی
(ارزشگذاری صعودها بر اساس ارتفاع) نهتنها هیچ فایدهای برای کوهنوردی ما ندارد، بلکه به سم مهلکی بدل شده که هر گونه انگیزه را برای فعالیتهای خلاقانه و نو در بین کوهنوردان از بین میبرد، چرا که تنها بر اساس کمیت و ارتفاع طراحی شده و نه کیفیت و شاید بدین دلیل است که کوهنوردی ما سالها است در دایره بستهای گرفتار شده که برون رفت از آن به این زودیها متصور نیست.
راهکار پیشنهادی:
مجوز شورای برونمرزی تنها به صعودهای از مسیر جدید یا تکنیکال و دارای ارزش جهانی تعلق گیرد. بدین شکل هم از تعداد متقاضیان مجوز کم میشود و هم صعودهای نو و تکنیکی ترویج میشود و هم با عدم اعطای مجوز به صعودهای معمولی بحث کوهنورد دولتی و مستقل و بیعدالتی ناشی از اعطای این مجوز به عدهای خاص نیز تا حدودی جمع میشود.
ارسال نظر