رفتارهای اجتماعی هنگام وقوع سوانح در شهرها بررسی شد
اولین واکنش تهرانیها به زلزله
میزان موفقیت سازمانهای مسوول مدیریت بحران در شهرها علاوهبر تاثیرپذیری از «درجه آمادگی و هماهنگی» هر یک از نهادهای مسوول، ارتباط معناداری با «رفتار شهروندان» از لحظه بروز حادثه تا طول مهار حادثه دارد. نتایج یک تحقیق از جانب مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران درباره رفتارها و واکنشهای اجتماعی تجربه شده در هنگام وقوع سوانح نشان میدهد اغلب مردم در یک حادثه بزرگ و غیرمترقبه همچون زلزله یا انفجار، سعی میکنند به فضای باز پناه ببرند. این رفتار در ساختمانهای مسکونی پرواحد و برجهای متراکم به شکل هجوم ساکنان به راهپله و آسانسور اتفاق میافتد که میتواند عملیات فرار افراد از داخل ساختمان را مختل کند و باعث تلفات و آسیبدیدگی ناشی از «تعجیل در فرار» شود.
میزان موفقیت سازمانهای مسوول مدیریت بحران در شهرها علاوهبر تاثیرپذیری از «درجه آمادگی و هماهنگی» هر یک از نهادهای مسوول، ارتباط معناداری با «رفتار شهروندان» از لحظه بروز حادثه تا طول مهار حادثه دارد. نتایج یک تحقیق از جانب مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران درباره رفتارها و واکنشهای اجتماعی تجربه شده در هنگام وقوع سوانح نشان میدهد اغلب مردم در یک حادثه بزرگ و غیرمترقبه همچون زلزله یا انفجار، سعی میکنند به فضای باز پناه ببرند. این رفتار در ساختمانهای مسکونی پرواحد و برجهای متراکم به شکل هجوم ساکنان به راهپله و آسانسور اتفاق میافتد که میتواند عملیات فرار افراد از داخل ساختمان را مختل کند و باعث تلفات و آسیبدیدگی ناشی از «تعجیل در فرار» شود.
تجربه رفتارهای اجتماعی در حوادث شهری کشورها مشخص میکند: هر چقدر سطح آمادگی، مهارت و اطلاعات ساکنان یک شهر نسبت به خطرات بالقوه و ریسکهای منتهی به بروز انواع حوادث در آن منطقه یا شهر محل اقامت بالا باشد، مدیریت بحران در آن شهر راحتتر و با موفقیت بیشتری همراه خواهد بود. پژوهشی توسط دیوید الکساندر در کشور ایتالیا تحت عنوان «رفتار افراد در زمان وقوع زلزله» در جنوب ایتالیا بعد از وقوع زلزله در ۲۳ نوامبر ۱۹۸۰ انجام شد. بزرگی این زلزله ۸/ ۶ ریشتر تخمین زده شده است. در این زلزله حدود ۲۷۳۵ نفر کشته، حدود ۸۸۴۲ نفر زخمی و تقریبا ۲۸۰ هزار نفر بیخانمان شدند. پژوهش مذکور در مورد رفتار فردی و گروهی افراد هنگام وقوع زلزله است. مطابق نتایج این تحقیق، «دستپاچگی و فرار» دو عکسالعمل عمده بوده که افراد در هنگام وقوع این زلزله نشان دادند. این تحقیق در مورد رفتار فردی و گروهی افراد در هنگام وقوع زلزله است و نشان میدهد دستپاچگی یک نوع رفتار منطقی است و در واقع شامل دو قسمت تشخیص ترس و پاسخ مستقیم برای فرار از آنچه رخ داده است میباشد. در روزی که زلزله اتفاق میافتاد یک استاد ایتالیایی موسسه تحقیقاتی اطلاعاتی از تجربیات دانشجویانش در مورد رفتارشان در هنگام وقوع زلزله و بلافاصله بعد از وقوع آن تهیه کرد. گروهی را که مورد مطالعه قرار داده است ۱۸ دانشجوی مرد ساکن ایتالیا بودند و در استانهای مختلف ایتالیا زندگی میکردند.
یکی از دانشجویان اظهار کرد که وقتی زمین شروع به تکان خوردن کرده در ابتدا تصور کرد که قطار از کنار خانهاش عبور میکند. او توضیح میدهد که تعدادی از مردم تشخیص دادند که این تکانها زلزله است و با صدای بلند فریاد میزدند زلزله، زلزله و همه به سمت خیابان آمده بودند و خانههای خود را ترک میکردند. بسیاری از افراد بر اثر ترس گریه میکردند؛ نورهایی در آسمان دیده میشد. او بیان میکند افرادی که تجربه زلزله را داشتند و قبلا زلزله را تجربه کرده بودند کاملا متوجه شدند که این تکانها زلزله است. اما تعداد زیادی از افراد متوجه وقوع زلزله نشدهاند و همه فکر کردهاند انفجار بمب یا برخورد قطار در ریل آهن بوده است. تعدادی از افراد هم به علت رویت نورهای رنگی در آسمان تصور کردهاند بشقاب پرنده وارد محل زندگی آنها شده است. فرار یکی از رفتارهای عمدهای بود که در زلزله ایتالیا مورد مشاهده قرار گرفته است. یکی از افراد متذکر میشود زمانی که زلزله رخ داد من احساس میکردم که مبل در زیر من تکان میخورد، این قدر این تکانها شدید بود که هیچ کاری نتوانستم انجام دهم. زمین به شدت تکان میخورد، بعد از تکانها به سرعت به سمت طبقه پایین ساختمان رفتم؛ چون مادربزرگم در طبقه پایین تنها بود متوجه شدم که به سرعت بعد از احساس زمینلرزه به خیابان رفته است. یکی از افراد اشاره کرده است که شب هنگامی که زمین شروع به لرزیدن کرد در ابتدا تشخیص اینکه زمین لرزه رخ داده است برای ما مشکل بود، چون قبلا تجربه زلزله را نداشتیم. بعد از اینکه فهمیدیم زلزله رخ داده است سعی کردیم فرار کنیم، اما تکانها آنقدر شدید بود که این امکان را به ما نمیداد که فرار کنیم من بالاخره خودم را به سمت راهپلهها رساندم و در آنجا بود که حس کردم حرکت زمین متوقف شده است.
اینگونه پاسخها توسط تعداد زیادی از افراد داده شده است. در واقع به نظر میرسد واکنشهای افراد مثل یک رفتار واگیردار و مسری به همه سرایت کرده و تعداد زیادی این رفتار را از خود نشان دادهاند. یکی از افراد توضیح میدهد که در روز زلزله در برج پیزا بوده است. او هنگامی که زلزله و پس لرزه اتفاق افتاده در بین جمعیت زیاد و ازدحام افراد گیر میکند و بیهدف از یک طرف به طرف دیگر کشیده میشود و متوجه میشود که قادر به انجام هیچ حرکتی نیست. تعدادی از افراد بر اثر تخریب ساختمانهایی با مصالح بنایی در خیابانها کشته شدهاند. نویسنده در این مقاله مطرح میکند که کاملا روشن است دویدن و خارج شدن از ساختمان بهخصوص هنگامی که زمین شروع به لرزیدن میکند عکسالعمل مناسبی نیست و علاوهبر راهپلهها، ایوان، ورودی در و نماهای ساختمان از مکانهای دیگر ساختمان ضعیفتر هستند. این تحقیق اشاره میکند که در شهر نپال آموزش همگانی بهعنوان یک ضرورت مورد نظر است و باید توصیههای ایمنی به افراد داده شود تا زمانی که افراد در معرض خطر قرار میگیرند رفتار غیرمعقول و نامناسب را نشان ندهند. یکی از جنبههایی که در جامعه جنوب ایتالیا مهم به نظر میرسد اهمیت خانواده بهعنوان یک موسسه و پایگاه است. تعداد زیادی از افراد که هنگام وقوع زلزله خارج از خانه بودند اشاره کردهاند که بلافاصله بعد از پایان زلزله به سمت خانههای خود برگشتند، چراکه اعضای دیگر خانواده مانند فرزند،خواهر، برادر و... در هنگام وقوع زلزله در خانه تنها بودند و آنها خود را به سرعت به خانههایشان رساندند تا ببینند چه اتفاقی برای اعضای خانواده یا حتی خویشاوندان آنها رخ داده است، بنابراین خانواده نقش مهمی را در بحران میتواند داشته باشد و باید این نقش تقویت شود.
اولین واکنش در این شرایط فرار به سمت فضای باز است و بعد از آن به همراه دیگر اعضای خانواده دوباره دور هم جمع میشوند. دومین واکنش برگشتن به داخل ساختمان و جمع کردن مقداری وسایل اولیه مانند پتو و غذا است و بعد از اینکه چند روز را در فضای باز یا در خودروی خود سپری کردند و بار دیگر زمانی به ساختمان خود برگشتند احتمال دادند که خانه آنها دیگر تخریب نمیشود. مردم در روزهای اول که مجددا به خانه خود برگشتند، ترس و نگرانی شدید از وقوع پسلرزهها و تخریب خانههای خود داشتند. بهطور کلی افرادی که در پرسشنامه دانشجویان موسسه تحقیقاتی ایتالیا شرکت کردند، درباره واکنش خود به زلزله سال ۱۹۸۰ اعلام کردند: چند ثانیه اول بروز زلزله به «تشخیص و درک وقوع زلزله» گذشت. در دقایق اول زلزله افراد به سمت بیرون فرار کردند و در ساعتهای اولیه پس از زلزله نیز افراد به خانه بازگشتند تا نسبت به جمعآوری وسایل مورد نیاز همچون غذا و پتو اقدام کنند. در روزهای اول پس از زلزله نیز افراد تمام ساعات شبانهروز را در خارج از خانه سپری کردند تا ترس و نگرانی به تدریج از آنها دور شود. پژوهشی در ژاپن به روش پرسشنامه و مصاحبه انجام گرفت که به بررسی میدانی رفتار افراد هنگام وقوع زلزله طی زلزلههای اخیر ژاپن پرداخته است. از افرادی که هنگام وقوع زلزله در خانههای خود بودند سوال شد که چه عکسالعملی را هنگام وقوع زلزله نشان دادند.
نتایج پژوهش نشان میدهد که واکنشهای افراد زمانی که شدت زلزله بیشتر میشود افزایش پیدا میکند. رفتار و عکسالعملهای بیتفاوت و منفعل افراد که به صورت ناخودآگاه یا غریزی انجام شدهاند یک جهت یکسان را نشان میدهند و از طرف دیگر عکسالعملهای مثبت که توسط افراد با هدف و منظور انجام شدهاند در مقایسه با رفتارهای منفعل پیچیدهتر هستند. عکسالعمل و رفتار افراد بلافاصله بعد ازوقوع زلزله در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. دسته اول نوع واکنشهایی است که همزمان با افزایش شدت زلزله افزایش پیدا میکنند، رفتارهایی؛ مانند برگشتن به محل سکونت و مرتب کردن اشیا که سقوط کردهاند، خرید لوازم ضروری یا جمع کردن و بستهبندی کردن لوازم با ارزش و مورد نیاز، بستن شیر گاز، تلفن زدن به بستگان، تنها واکنشی که بهطور چشمگیر با افزایش شدت زلزله کاهش پیدا میکند، بازگشت به محل سکونت و اقدامی برای شروع مجدد جریان زندگی است. بهطور کل میتوان گفت، رفتاری مانند دستیابی به اطلاعات ضروری در مورد حادثه رخ داده و فرار از محل وقوع زلزله رفتارهایی هستند که با افزایش شدت زلزله افزایش پیدا میکنند و بازگشت به محل سکونت برای شروع مجدد زندگی رفتاری است که با افزایش شدت زلزله کاهش پیدا میکند. در پژوهش مذکور مصاحبهای نیز با ۱۱۸ خانم خانهدار صورت و الگوهای رفتاری آنها هنگام وقوع زلزله مورد بررسی قرار گرفته است، حدود نیمی از خانمها هنگام وقوع زلزله در آشپزخانه مشغول تهیه شام بودند و کارهای روزمره خود را انجام میدادند، اما زمانی که زمین شروع به لرزش کرد، آنها گیج و دستپاچه شدند و به سمت درهای خروجی و پلهها دویدند. در واقع ارائه یک الگوی رفتاری مشخص و دقیق کارآسانی به نظر نمیرسد و در نهایت ۵ الگوی رفتاری مشخص از رفتار (زنان خانهدار) در هنگام وقوع زلزله مطرح شده است.
دسته اول: افرادی در تمام مدت زمان که زمین میلرزید هیچ حرکتی انجام ندادهاند و در همان محل که بودند ایستادهاند و در واقع به نوعی شوکه شدهاند.
دسته دوم: افرادی که رفتاری مانند بستن شیر گاز، محکم گرفتن قفسهها و در آغوش کشیدن فرزندان انجام دادند که این رفتارها و واکنشها تحت عنوان رفتارهای مرتبط با وقوع زلزله مطرح شده است.
دسته سوم: خانمهای خانهداری هستند که در ابتدا از جایی که قرار داشتند حرکت کردند و به محل دیگری از خانه که احساس میکردند امنتر است رفتند و تا پایان لرزشها در همان محل باقی ماندند.
دسته چهارم: در این قسمت ۵۰ درصد افراد قرار میگیرند، اعمال و فعالیتهای تکراری به علت ترس و دستپاچگی از خود نشان دادند.
دسته پنجم: در این طبقه زنانی قرار میگیرند که همزمان با احساس وقوع زلزله بهطور غیرارادی شروع به حرکت و دویدن کردند.
شاید یکی از افسانههای بزرگ، بعد از وقوع حوادث این باشد که؛ فرار از وحشت یک مشکل عمده و مهم است. بهطور کلی، «وحشت بهعنوان عکسالعمل جدی ترس و بهدلیل افت خودکنترلی به وجود میآید که با رفتارهای غیرمعقول و غیراجتماعی حاصل ازوحشت دنبال میشود.» افسانه فرار از وحشت بهخاطر استنباطهای اشتباه از اطلاعات موجود بهوجود آمده است. اول اینکه، مردم فکر میکنند که وحشت، یک عکسالعمل معمولی است؛ بهدلیل اینکه قربانیان، در مصاحبهها اغلب عکسالعملهای سریعشان را نسبت به شرایط، بهعنوان حاصل وحشت بیان میکنند. یک موشکافی دقیق از گفتههای قربانیان نشان میدهد که بروز ترس در مواجهه با یک انفجار، زلزله یا دیگر حوادث غیرمنتظره، امری عادی است. جملات زیر، یک پاسخ معقول را توصیف میکند که اغلب در مصاحبههای قربانیان دیده میشود. بهعنوان نمونه یک قربانی ممکن است به این صورت نتیجهگیری کند که: «... بنابراین، من بچهها را از اتاق خواب طبقه بالا سراسیمه در آغوش گرفتم و به سمت پایین و خارج دویدم، قبل از اینکه خانه ویران شود.» در حالی که چنین رفتاری سازنده بوده و فرار از وحشت را بیان نمیکند.
بررسی رفتارها در زلزلههای ایران
در ایران مطالعات غیرمنسجمی درخصوص رفتارهای انسانی در زمان و بعد از وقوع حوادث انجام شده است که بهخصوص با توجه به اهمیت وقوع زلزله در کشور، اغلب مطالعات در این زمینه صورت پذیرفته است. شایان ذکر است که الگوهای رفتاری فردی و گروهی مشخصی که حاصل تجربیات حوادث گذشته در کشور باشد انجام نشده است و با توجه به متفاوت بودن رفتارها و واکنشهای افراد در جامعه ایران نسبت به سایر کشورها، جای خالی این گونه مطالعات احساس میشود. در ادامه چند نمونه از مطالعات صورت پذیرفته در این خصوص ارائه میشود.
۱- پس از زمین لرزه اردبیل (دهم اسفند ۱۳۷۵) دیدگاههای مردم مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن به اختصار در ادامه ذکر شده است:
طبق این بررسی ۶۲ درصد مردم از زلزلهخیزی منطقهای که در آن زندگی میکنند اطلاع نداشته و نمیدانستند که در منطقهای پرخطر زندگی میکنند. بالطبع این گروه از لزوم رعایت موارد ایمنی در ساختمانها نیز بیاطلاع بودند. اولین اقدامی که حدود ۴۵ درصد از مصاحبهشوندگان در هنگام زلزله انجام دادند فرار به سمت فضای باز بوده، در حالی که ۱۶ درصد از زنان و ۶ درصد از مردان برای کمک به فرزند خود یا برداشتن او اقدام کردهاند. پس از زلزله ۱۷ درصد از مردان و ۹ درصد از زنان به دیگران کمک کردهاند. تنها یک درصد از مصاحبهشوندگان اقدام به پناهگیری کردهاند. پس از ۳ هفته از رویداد زلزله نیاز زلزلهزدگان از نظر خودشان به ترتیب اولویت: محل سکونت، وسایل گرمایی، خوراک، لوازم منزل، لوازم بهداشتی و سرانجام وسایل درمانی بوده است. در گزارشی از زمین لرزه قائن (۲۰ اردیبهشت ۱۳۷۶) میزان آمادگی و پاسخگویی مردم نسبت به زلزله مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق با ۵۴۹ نفر از زلزلهزدگان مصاحبه و نتایج زیر حاصل شده است: ۵۰ درصد از مصاحبهشوندگان از لرزهخیزی منطقه خود مطلع بودهاند که منبع اطلاعاتی نیمی از آنها آشنایان آنها بودهاند. تنها ۵ درصد اطلاعات خود را از وسایل ارتباط جمعی اخذ کردهاند. اولین عکسالعمل ۳۳ درصد از مردم حین زلزله فرار به سمت فضای باز بوده است. ۳۰ درصد از زنان برای نجات فرزندان خود اقدام کردهاند. ۵ درصد شوکه شده و یادشان نبوده که چه کاری انجام دادهاند و ۸ درصد نیز بهدلیل جراحت توانایی انجام کاری را نداشتهاند.
۳۷ درصد از مردم علت زلزله را عذاب الهی و بهدلیل افزایش گناه میدانند. ۲۵ درصد دلایل علمی را برای زلزله بیان کرده و ۲۵ درصد اظهار بیاطلاعی کردهاند. ۷۰ درصد مردم وقوع زلزله را در آینده محتمل میدانند و ۳۰ درصد آن را محتمل نمیدانند. برای کاهش ریسک زلزله در آینده ۲۷ درصد مردم معتقد بودند که ساختمانها باید براساس اصول مهندسی ساخته شود، ۱۱ درصد بر این عقیده بودهاند که ساختمانها در جایی ساخته شود که خطر زلزله نداشته باشد. ۳۷ درصد نیز برای ساخت خانه مقاوم کمک دولت را ضروری دانستهاند (به این مفهوم که بدون کمک دولت،آنها ناچار ساختمانها را غیرمقاوم خواهند ساخت). تحقیقی پس از وقوع دو زلزله در استان لرستان (درب آستانه سیلاخور با بزرگی ۱/ ۶ ریشتر و زلزله بروجرد با بزرگی ۷/ ۴ ریشتر) انجام شده است. زلزله اول که در ۱۱ فروردین ۱۳۸۵ رخ داد موجب کشته شدن ۶۷ نفر و تخریب ۲۰ روستا گردید. دو سال پس از این زلزله یعنی ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ زلزله دوم رخ داد. در این زلزله به علت شدت کم،خانهای تخریب نشد ولی بیش از ۷۰ نفر زخمی شدند که اکثر آنان در اثر فرار از منزل دچار جراحت شده بودند. با توجه به اینکه مردم این منطقه تجربه زلزله بزرگ دو سال قبل از آن را داشتند و قاعدتا در این مدت باید نوع اطلاعات و رفتار خود را در ارتباط با نحوه رفتار هنگام زلزله ارتقا میدادند وجود تعداد زیادی زخمی در زلزلهای متوسط مورد سوال بود.
برای ارزیابی علت این امر پرسشنامهای تهیه و اقدام به تکمیل آن بهوسیله مصاحبه با ۱۵۰ نفر از مردم منطقه شد. نتایج حاصل از اطلاعات به دست آمده از این تحقیق به شرح زیر است: اولین عکسالعمل ۴۰ درصد مردم در هنگام زلزله خروج از ساختمان بوده است. ۱۴ درصد نیز پناهگیری کردهاند. ۸۲ درصد از مردم اولین اقدام خود را پس از زلزله سر زدن به اقوام ذکر کردهاند. با وجود زلزله دو سال قبل تنها ۵ درصد مردم وسایلی مانند چراغ قوه و رادیو برای استفاده به هنگام وقوع زلزله داشتهاند. ۲۷ درصد در منزل خود ایمنسازی غیرسازهای انجام دادهاند. ۷ درصد از مردم اطلاعات لازم در مورد اقدام صحیح در زلزله را از مدرسه و گاه آشنایان خود کسب کردهاند و هیچ فردی اطلاعاتی را در زمینه زلزله از منابع و رسانههای دولتی کسب نکرده بود. موارد مورد نیاز از نظر مصاحبه شوندگان بعد از زلزله، به ترتیب چادر، دارو وکمکهای اولیه، آب و خوراک بوده است. تنها ۷/ ۰ درصد از مردم توانستند از تجربه زلزله قبل به نحو موثری برای زلزله دوم بهره بگیرند. بهترین وسیله آموزش برای اطلاعرسانی در زمینه زلزله به ترتیب تلویزیون و کلاس بوده است. نتیجه جالب دیگر اینکه، حدود ۸۰ درصد مردم در مورد نحوه آمادگی در برابر زلزله آموزشهایی را فرا گرفتهاند که ۴۰ درصد از آنها از طریق مدرسه آموزشها را دریافت کردهاند ، اما این افراد باور و آمادگی لازم را برای بهکار بستن این موارد در هنگام وقوع زلزله نداشتهاند.
13 برداشت از رفتار لرزهای شهرنشینها
مطالعاتی در مورد رفتار مردم ایران در هنگام زلزله، برای مناطق مختلف و در زمانهای گوناگون صورت گرفته است، بنابراین به راحتی میتوان نتایج آنها را با یکدیگر مقایسه کرد. بهعنوان مثال زلزلههای اردبیل و قائن در مناطق روستایی رخ داده و از زمان آنها بیش از ۵/ ۱ دهه میگذرد. این در حالی است که زلزله سیلاخور بیشتر مناطق شهری یا نزدیک به شهر را تحت تاثیر قرار داده و زمان وقوع آن با زلزلههای قبل یک دهه فاصله دارد. در فاصله دستکم یک دهه، نوع زندگی و کانالهای ارتباطی مردم تا حد زیادی تغییر یافته است. بهعنوان مثال مردم به استفاده از تلویزیون و شبکههای مجازی اطلاعرسانی بیشتر از قبل متکی شدهاند. با وجود تمامی محدودیتهای فوق، با بررسی کلی و تحلیل اولیه مطالعات انجام شده در ایران میتوان موارد زیر را به صورت خلاصه بیان کرد:
میزان آگاهی مردم از زلزلهخیزی منطقهای که در آن زندگی میکنند در حد قابلقبولی نیست. این اطلاعات برای مناطقی که زلزلهها در فواصل زمانی طولانیتر اتفاق میافتد کمتر است. بهعنوان مثال ۶۲ درصد مردم قبل از زلزله اردبیل از زلزلهخیزی منطقه خود اطلاع نداشتهاند، در صورتی که این رقم برای قائن که منطقهای با زلزلههای بیشتر بوده به ۵۰ درصد کاهش یافته است. اولین اقدامی که درصد قابلتوجهی از مردم در زلزلههای مورد مطالعه انجام دادهاند فرار به سمت فضای باز بوده است (۴۵ درصد در زلزله اردبیل، ۳۳ درصد در زلزله قائن و ۴۰ درصد در زلزله سیلاخور)؛ گرچه بافت شهرها و روستاهای مورد مطالعه با تهران بسیار متفاوت بوده و اکثر خانههای مردم مناطق مذکور برخلاف تهران یک طبقهاند ولی انتظار نمیرود نوع رفتار مردم در حین زلزله در تهران با مناطق مذکور خیلی متفاوت باشد. این در حالی است که اقدام به خروج از ساختمانهای چند طبقه حین وقوع زلزله، برخلاف ساختمانهای یک طبقه اقدامی نامناسب محسوب میشود. پناهگیری در هنگام زلزلههای مورد مطالعه به ندرت اتفاق افتاده است. این رفتار شاید برای زلزلههای قائن و اردبیل که بافتی روستایی داشته و تا آن زمان اطلاعاتی در مورد چگونگی رفتار، هنگام زلزله نداشته یا اطلاعات آنها بسیار کم بوده، طبیعی است ولی برای منطقه زلزلهزده سیلاخور که حدود ۸۰ درصد مردم با نحوه رفتار هنگام زلزله آشنایی و تجربه زلزله دو سال قبل را نیز داشتهاند، قابل تامل است. میزان کمک به دیگران بعد از زلزله و نحوه امدادرسانی در حد مطلوبی نبوده است که این امر لزوم کاری فرهنگی را در این زمینه طلب میکند. نیازهای زلزلهزدگان چند هفته پس از زلزله چادر، وسایل برودتی و آب و خوراک بوده است. این در حالی است که انتظار میرود پس از این مدت این موارد که جزو ابتداییترین نیازهای مردم است تامین شده و به مردم در این زمان بیشتر بر مواردی، مانند امکانات بهداشتی و درمانی تاکید شود.
مردم در درجه اول بر آموزش چهره به چهره و سپس بر تلویزیون و رادیو برای آموزش تاکید دارند. آنان رسانههای مکتوب را چندان جذاب نمیدانند. بسیاری از مردم (۳۷ درصد) زلزله را نتیجه عذاب الهی میدانند و در نتیجه نیازی به انجام کاری از سوی خود برای درامان ماندن از آن نمیبینند. با وجود تجارب زلزله قبلی، بسیاری از مردم بعد از زلزله اصلی بر این عقیده میمانند که این آخرین زلزله بوده و دیگر زلزلهای رخ نخواهد داد (۳۰ درصد در زلزله قائن). همانطور که در زلزله سیلاخور اتفاق افتاده است، در مناطق شهری اکثر مردم برای جویا شدن احوال فامیلهای خود با خودرو به خیابانها میروند. این کار بهدلیل اشباع شدن خطوط تلفن بوده و موجب انسداد خیابانها و عدم امکان کمکرسانی توسط نیروهای امدادی میشود. تنها درصد اندکی از مردم وسایل امداد اولیه از جمله کیف ایمنی را در منزل دارند. در زلزله سیلاخور و در فاصله دو زلزله رخداده، درصد قابل توجهی از مردم اقدام به مقاومسازی غیرسازهای کردهاند که این امر نشاندهنده این است که بهخصوص در مناطقی که تجربه زلزله را دارند، مردم آماده انجام اقداماتی هستند که ایمنی آنها را در برابر زلزله تامین کند. رسانههای عمومی در مورد اطلاعرسانی موارد ضروری قبل، هنگام و بعد از زلزله بسیار ضعیف عمل کردهاند. این در حالی است که مردم رادیو و تلویزیون را طبق موارد قبل جزو اولویتهای اول خود برای آموزش انتخاب میکنند. تنها درصد بسیار اندکی از مردم از تجربه زلزلههای قبلی به نحو موثری برای زلزله دوم بهره میگیرند که این امر نیز میتواند ناشی از عدم آموزش صحیح باشد. پروژهای در مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران درخصوص مطالعه و بررسی الگوهای مناسب رفتاری شهروندان در برابر زلزله (با تاکید بر پناهگیری) انجام شده که خروجیهای آن برای کلانشهر تهران بسیار مفید و ارزشمند خواهد بود.
ارسال نظر