علیاصغر زرگر، دکترای علوم سیاسی
همگرایی سیاسی ایران و روسیه
هرچند در سالهای گذشته کشورهای دارنده و صادرکننده گاز سازمانی را برای همکاری بیشتر ایجاد کردهاند اما هنوز این سازمان نتوانسته نقش مهمی در بازار جهانی گاز داشته باشد. گفتوگوی زیر با دکتر علیاصغر زرگر، استاد علوم سیاسی دانشگاه صورت گرفته که به بررسی وضعیت کنونی اوپک گازی و چالشها و فرصتهای افزایش نقش آن پرداخته است.
اوپک گازی از آغاز تشکیل، چه تحولات عمدهای داشته است؟
میدانیم که هنوز این سازمان یا آنچه که بهعنوان اوپک گازی شناخته میشود، به قوام نیامده است و دارای ساختاری چون اوپک نفتی نیست.
اوپک گازی از آغاز تشکیل، چه تحولات عمدهای داشته است؟
میدانیم که هنوز این سازمان یا آنچه که بهعنوان اوپک گازی شناخته میشود، به قوام نیامده است و دارای ساختاری چون اوپک نفتی نیست.
هرچند در سالهای گذشته کشورهای دارنده و صادرکننده گاز سازمانی را برای همکاری بیشتر ایجاد کردهاند اما هنوز این سازمان نتوانسته نقش مهمی در بازار جهانی گاز داشته باشد. گفتوگوی زیر با دکتر علیاصغر زرگر، استاد علوم سیاسی دانشگاه صورت گرفته که به بررسی وضعیت کنونی اوپک گازی و چالشها و فرصتهای افزایش نقش آن پرداخته است.
اوپک گازی از آغاز تشکیل، چه تحولات عمدهای داشته است؟
میدانیم که هنوز این سازمان یا آنچه که بهعنوان اوپک گازی شناخته میشود، به قوام نیامده است و دارای ساختاری چون اوپک نفتی نیست. کشورهایی که تقریبا حدود ۷۰ درصد گاز دنیا را در اختیار دارند (به خصوص روسیه و ایران) خواهان تشکیل اوپک گازی بودند. در واقع رهبر معظم انقلاب هم تا حدودی بر این قضیه تاکید داشتند و سرمنشا آن ایران بود. به نظر میآید که با توجه به جهتگیریهایی مختلف و اینکه روسیه تامینکننده بخش مهمی از گاز مورد نیاز اروپا است این کشور مصمم نیست که اوپک گازی قدرتمند شود. تکرویهای روسیه یکی از موانع در مسیر افزایش تاثیر و قدرت اوپک گازی است. جدا از این بعضی کشورها مثل ایران باوجود اینکه حدود ۱۸ درصد گاز دنیا را دراختیار دارد، با توجه به مصرف بالای داخلی و تحریمها، نبود خطوط لولهای برای انتقال این گاز به سایر کشورها و یا عدم انتقال گاز بهصورت CNG و فشرده نتوانستهاند پیشرفتی به دست آورند. بنابراین تاکنون اوپک گازی نتوانسته تاثیر گذار باشد و یا حداکثر بهصورت یک تشکیلات منسجم مثل اوپک، مساله قیمتگذاری گاز و مسائل مربوط به آن را حل کند. همچنین با توجه به عدم تعادل در بهره برداری از منابع گازی و صادرات گازی بین کشورها نتوانستهاند سیاستهای همسو و متحدی را به وجود آورند.
چه چالشهایی بر سر راه این سازمان در افزایش نقش در بازار گاز جهانی مطرح است؟
چالشها تا حدودی درونی و بین خود کشورهاست. یعنی کشورهایی که صاحب منابع گاز هستند و قابلیت بهره برداری و صادرات را دارند. دوم اینکه این گاز باید حمل شود. بنابراین به سرمایهگذاریهای هنگفتی چه در بالادستی (یعنی استخراج این گاز از کف دریا یا خشکی) و سپس پالایش آن و روانه کردن آن از طریق خطوط لوله به منابع مقصد نیاز دارد. بنابراین چالشهای سرمایهگذاری هنگفت بوده و باید انجام شود. لذا بعضی از کشورها مثل ایران نیاز به سرمایهگذاریهای داخلی دارند و شاید نتوانند این سرمایهگذاری را به تنهایی انجام دهند.در بعد دیگر از نظر تکنولوژی هم به سطح بالایی از فناوری نیاز است. چون پالایش گاز نیاز به پالایشگاهها و تجهیزاتی که احتمالا بخشی از آن از خارج تامین میشود، دارد. در واقع چالش سرمایهگذاری و بعد رساندن این گاز به دست مصرفکننده مهم است.گذشته از این در بین خود این اعضا هم چالشهایی وجود دارد. مثلا بین ایران و قطر مسائلی در مورد منابع مشترک وجود دارد. انحصار گازی که روسیه در ارتباط با اروپا دارد و تلاش برای حفظ این انحصار اجازه نمیدهد خطوط لولهای که از روسیه به اروپا میرود، از جای دیگری عبور کند. در واقع انحصار روسیه انحصار تاثیرگذاری است که روی اروپا و اوکراین تاثیر دارد. بنابراین این چالشهای درونی بین اعضا وجود دارد و باید در بلند مدت حل شود.
برخی از کشورها تمایلی ندارند در این ساختار حضور پیدا کنند. آیا این یک چالش مهم برای نقش آفرینی سازمان است؟
به نظر من تجربه اوپک تاثیر منفی گذاشته است. اوپک دهه ۱۹۶۰ تشکیل شد و برای مدتها تا سال ۱۹۷۳ خیلی روی قیمت نفت تاثیر گذار نبود و نتوانست نه در میزان تولید و نه در رابطه با قیمتگذاری در صحنه بینالمللی تاثیر گذارد. در این حال هر چند کارگروههایی در سطح وزرا و کارشناسان تشکیل میشد و سازمان کارتل نامیده میشد، اما تا زمانی که قدرتهای بزرگ و مصرفکنندهای مثل آمریکا نمیخواستند قیمت نفت بالا یا پایین نمیرفت. بنابراین اوپک چندان تاثیری نداشت. به نظر من برخی کشورهای صاحب مخازن گاز و صادرکننده گاز از تجربه سابق درس گرفته و حتی میکوشند بهصورت انفرادی وارد بازار شوند و کار خود را انجام دهند.
با توجه به وضعیت موجود، آیا کشورهای صادرکننده گاز هم چون اوپک میتوانند نقش عمدهای در قیمتگذاری گاز داشته باشند؟
تجربه اوپک اصلا مثبت و خوب نبوده است. در تاریخ اوپک بالا رفتن قیمت نفت، باوجود برقراری سهمیه و کاهش تولید نتوانسته قیمت را ثابت نگه دارد. درهر صورت قیمت نفت تابعی از عرضه وتقاضا، بورس بازیها در سطح دنیا، تاثیرگذاریهای آمریکا، مصرفکنندگان بزرگ و بحرانهای مهم است. اوپک بهعنوان یک کارتل، تجربه موفقی در رابطه با قیمتگذاری و ثابت نگه داشتن قیمت نفت نداشته است. چنانچه قیمت نفت در زمان اصلاحات به ۱۰ دلار کاهش پیدا کرد. در حال حاضر هم از ۱۱۰ دلار به ۴۰ دلار کاهش پیدا کرده است. چطور میتوان نقش اوپک را توجیه کرد؟ آیا این واقعا نقش اوپک است یا تاثیرگذاری عوامل بیرون از آن بوده است؟
با توجه به اینکه سازمان اوپک گازی سازمانی نوپا است، چه فرصتهایی پیش روی افزایش نقش این سازمان در جامعه جهانی وجود دارد؟
با توجه به روند رو به افزایش اهمیت گاز و اینکه گاز صرفا یک منبع سوخت نیست، بلکه منبع مواد اولیه پتروشیمی است، به نظر میرسد اهمیت گاز در صنایع آینده از نفت هم بیشتر باشد. همچنین با توجه به اینکه بعضی منابع نفتی مثل منابع چین و انگلیس در حال اتمام و یا کاهش یافتن است، منابع گاز اهمیت مییابد. لذا شکی نیست که در آینده دور امکان دارد اوپک گازی مانند اوپک نفتی، بتواند نقش مهمتری ایفا کند.
همگرایی سیاسی ایران و روسیه، تا چه اندازه میتواند در افزایش قدرت اوپک تاثیر گذارد؟
فقط ایران و روسیه نیستند، بلکه ایران و قطر هم هستند که قطر حدود هشت درصد گاز دنیا را دارد. علاوه بر این ما با این کشور منابع مشترک هم داریم. عیب روسیه این است که یک قدرت جهانی است و بیشتر در معادلات جهانی نقش دارد. هرگونه سازمانی را که تشکیل دهد، حالا چه اوپک باشد و چه سازمانهای دیگری از این کشورها بهعنوان کارتی در معادلات استراتژیک خود با غرب استفاده میکند. بنابراین ایران میتواند در این زمینه همگرایی داشته باشد. ولی به نظر نمیرسد، روسیه در کوتاه مدت از انحصار فروش گاز به اروپا دست بردارد. بنابراین ایران نمیتواند روی همکاری کوتاه مدت روسیه حساب باز کند و باید بهعنوان یک بازیگر مستقل باوجود اینکه در اوپک گازی هم نقش ایفا میکند، به جذب سرمایههای خارجی اقدام کند و با این سرمایههای خارجی تولید گاز خود را خصوصا از منابع مشترک افزایش دهد تا بتواند حداقل بهصورت مستقل از طریق ترکیه یا از طریق قراردادهایی که با سوئیس منعقد کرده بود، ولی اجرایی نشد، بخشی از گاز خود را مستقل از اوپک گازی صادر کند. ولی به هرحال میتواند سیاستهای خود را در رابطه با سیاستگذاریهای گاز هماهنگ کند و بهعنوان اهرمی در معادلات گازی دنیا استفاده کند.
اوپک گازی از آغاز تشکیل، چه تحولات عمدهای داشته است؟
میدانیم که هنوز این سازمان یا آنچه که بهعنوان اوپک گازی شناخته میشود، به قوام نیامده است و دارای ساختاری چون اوپک نفتی نیست. کشورهایی که تقریبا حدود ۷۰ درصد گاز دنیا را در اختیار دارند (به خصوص روسیه و ایران) خواهان تشکیل اوپک گازی بودند. در واقع رهبر معظم انقلاب هم تا حدودی بر این قضیه تاکید داشتند و سرمنشا آن ایران بود. به نظر میآید که با توجه به جهتگیریهایی مختلف و اینکه روسیه تامینکننده بخش مهمی از گاز مورد نیاز اروپا است این کشور مصمم نیست که اوپک گازی قدرتمند شود. تکرویهای روسیه یکی از موانع در مسیر افزایش تاثیر و قدرت اوپک گازی است. جدا از این بعضی کشورها مثل ایران باوجود اینکه حدود ۱۸ درصد گاز دنیا را دراختیار دارد، با توجه به مصرف بالای داخلی و تحریمها، نبود خطوط لولهای برای انتقال این گاز به سایر کشورها و یا عدم انتقال گاز بهصورت CNG و فشرده نتوانستهاند پیشرفتی به دست آورند. بنابراین تاکنون اوپک گازی نتوانسته تاثیر گذار باشد و یا حداکثر بهصورت یک تشکیلات منسجم مثل اوپک، مساله قیمتگذاری گاز و مسائل مربوط به آن را حل کند. همچنین با توجه به عدم تعادل در بهره برداری از منابع گازی و صادرات گازی بین کشورها نتوانستهاند سیاستهای همسو و متحدی را به وجود آورند.
چه چالشهایی بر سر راه این سازمان در افزایش نقش در بازار گاز جهانی مطرح است؟
چالشها تا حدودی درونی و بین خود کشورهاست. یعنی کشورهایی که صاحب منابع گاز هستند و قابلیت بهره برداری و صادرات را دارند. دوم اینکه این گاز باید حمل شود. بنابراین به سرمایهگذاریهای هنگفتی چه در بالادستی (یعنی استخراج این گاز از کف دریا یا خشکی) و سپس پالایش آن و روانه کردن آن از طریق خطوط لوله به منابع مقصد نیاز دارد. بنابراین چالشهای سرمایهگذاری هنگفت بوده و باید انجام شود. لذا بعضی از کشورها مثل ایران نیاز به سرمایهگذاریهای داخلی دارند و شاید نتوانند این سرمایهگذاری را به تنهایی انجام دهند.در بعد دیگر از نظر تکنولوژی هم به سطح بالایی از فناوری نیاز است. چون پالایش گاز نیاز به پالایشگاهها و تجهیزاتی که احتمالا بخشی از آن از خارج تامین میشود، دارد. در واقع چالش سرمایهگذاری و بعد رساندن این گاز به دست مصرفکننده مهم است.گذشته از این در بین خود این اعضا هم چالشهایی وجود دارد. مثلا بین ایران و قطر مسائلی در مورد منابع مشترک وجود دارد. انحصار گازی که روسیه در ارتباط با اروپا دارد و تلاش برای حفظ این انحصار اجازه نمیدهد خطوط لولهای که از روسیه به اروپا میرود، از جای دیگری عبور کند. در واقع انحصار روسیه انحصار تاثیرگذاری است که روی اروپا و اوکراین تاثیر دارد. بنابراین این چالشهای درونی بین اعضا وجود دارد و باید در بلند مدت حل شود.
برخی از کشورها تمایلی ندارند در این ساختار حضور پیدا کنند. آیا این یک چالش مهم برای نقش آفرینی سازمان است؟
به نظر من تجربه اوپک تاثیر منفی گذاشته است. اوپک دهه ۱۹۶۰ تشکیل شد و برای مدتها تا سال ۱۹۷۳ خیلی روی قیمت نفت تاثیر گذار نبود و نتوانست نه در میزان تولید و نه در رابطه با قیمتگذاری در صحنه بینالمللی تاثیر گذارد. در این حال هر چند کارگروههایی در سطح وزرا و کارشناسان تشکیل میشد و سازمان کارتل نامیده میشد، اما تا زمانی که قدرتهای بزرگ و مصرفکنندهای مثل آمریکا نمیخواستند قیمت نفت بالا یا پایین نمیرفت. بنابراین اوپک چندان تاثیری نداشت. به نظر من برخی کشورهای صاحب مخازن گاز و صادرکننده گاز از تجربه سابق درس گرفته و حتی میکوشند بهصورت انفرادی وارد بازار شوند و کار خود را انجام دهند.
با توجه به وضعیت موجود، آیا کشورهای صادرکننده گاز هم چون اوپک میتوانند نقش عمدهای در قیمتگذاری گاز داشته باشند؟
تجربه اوپک اصلا مثبت و خوب نبوده است. در تاریخ اوپک بالا رفتن قیمت نفت، باوجود برقراری سهمیه و کاهش تولید نتوانسته قیمت را ثابت نگه دارد. درهر صورت قیمت نفت تابعی از عرضه وتقاضا، بورس بازیها در سطح دنیا، تاثیرگذاریهای آمریکا، مصرفکنندگان بزرگ و بحرانهای مهم است. اوپک بهعنوان یک کارتل، تجربه موفقی در رابطه با قیمتگذاری و ثابت نگه داشتن قیمت نفت نداشته است. چنانچه قیمت نفت در زمان اصلاحات به ۱۰ دلار کاهش پیدا کرد. در حال حاضر هم از ۱۱۰ دلار به ۴۰ دلار کاهش پیدا کرده است. چطور میتوان نقش اوپک را توجیه کرد؟ آیا این واقعا نقش اوپک است یا تاثیرگذاری عوامل بیرون از آن بوده است؟
با توجه به اینکه سازمان اوپک گازی سازمانی نوپا است، چه فرصتهایی پیش روی افزایش نقش این سازمان در جامعه جهانی وجود دارد؟
با توجه به روند رو به افزایش اهمیت گاز و اینکه گاز صرفا یک منبع سوخت نیست، بلکه منبع مواد اولیه پتروشیمی است، به نظر میرسد اهمیت گاز در صنایع آینده از نفت هم بیشتر باشد. همچنین با توجه به اینکه بعضی منابع نفتی مثل منابع چین و انگلیس در حال اتمام و یا کاهش یافتن است، منابع گاز اهمیت مییابد. لذا شکی نیست که در آینده دور امکان دارد اوپک گازی مانند اوپک نفتی، بتواند نقش مهمتری ایفا کند.
همگرایی سیاسی ایران و روسیه، تا چه اندازه میتواند در افزایش قدرت اوپک تاثیر گذارد؟
فقط ایران و روسیه نیستند، بلکه ایران و قطر هم هستند که قطر حدود هشت درصد گاز دنیا را دارد. علاوه بر این ما با این کشور منابع مشترک هم داریم. عیب روسیه این است که یک قدرت جهانی است و بیشتر در معادلات جهانی نقش دارد. هرگونه سازمانی را که تشکیل دهد، حالا چه اوپک باشد و چه سازمانهای دیگری از این کشورها بهعنوان کارتی در معادلات استراتژیک خود با غرب استفاده میکند. بنابراین ایران میتواند در این زمینه همگرایی داشته باشد. ولی به نظر نمیرسد، روسیه در کوتاه مدت از انحصار فروش گاز به اروپا دست بردارد. بنابراین ایران نمیتواند روی همکاری کوتاه مدت روسیه حساب باز کند و باید بهعنوان یک بازیگر مستقل باوجود اینکه در اوپک گازی هم نقش ایفا میکند، به جذب سرمایههای خارجی اقدام کند و با این سرمایههای خارجی تولید گاز خود را خصوصا از منابع مشترک افزایش دهد تا بتواند حداقل بهصورت مستقل از طریق ترکیه یا از طریق قراردادهایی که با سوئیس منعقد کرده بود، ولی اجرایی نشد، بخشی از گاز خود را مستقل از اوپک گازی صادر کند. ولی به هرحال میتواند سیاستهای خود را در رابطه با سیاستگذاریهای گاز هماهنگ کند و بهعنوان اهرمی در معادلات گازی دنیا استفاده کند.
ارسال نظر