گفتوگو با شیث رضایی بازیکن سابق پرسپولیس به بهانه انتشار آلبومش
معیارهایم را زیر سوال نخواهم برد
مریم خوشرنگ
سالهاست که افراد معروف و سرشناس در عرصههای دیگر از جمله سینما و فوتبال جذب خوانندگی میشوند. البته کمتر پیش آمده که به موفقیت چشمگیر و حتی نسبی در این عرصه دست پیدا کنند. شاید به ظاهر حضور بازیگران در دنیای خوانندگی به جهت درگیر بودن با دنیای هنر، اتفاقی عجیب نباشد ضمن اینکه خیلی وقتها برخی از خوانندهها نیز به دنیای بازیگری ورود میکنند، اما بهطور حتم نمیتوان گریز فوتبالیستها از دنیایی خشن و بدون ظرافت و ورودشان به عرصه خوانندگی را نادیده گرفت، ضمن اینکه همه گیر شدن این موضوع نیز قابل توجه است.
سالهاست که افراد معروف و سرشناس در عرصههای دیگر از جمله سینما و فوتبال جذب خوانندگی میشوند. البته کمتر پیش آمده که به موفقیت چشمگیر و حتی نسبی در این عرصه دست پیدا کنند. شاید به ظاهر حضور بازیگران در دنیای خوانندگی به جهت درگیر بودن با دنیای هنر، اتفاقی عجیب نباشد ضمن اینکه خیلی وقتها برخی از خوانندهها نیز به دنیای بازیگری ورود میکنند، اما بهطور حتم نمیتوان گریز فوتبالیستها از دنیایی خشن و بدون ظرافت و ورودشان به عرصه خوانندگی را نادیده گرفت، ضمن اینکه همه گیر شدن این موضوع نیز قابل توجه است.
مریم خوشرنگ
سالهاست که افراد معروف و سرشناس در عرصههای دیگر از جمله سینما و فوتبال جذب خوانندگی میشوند. البته کمتر پیش آمده که به موفقیت چشمگیر و حتی نسبی در این عرصه دست پیدا کنند. شاید به ظاهر حضور بازیگران در دنیای خوانندگی به جهت درگیر بودن با دنیای هنر، اتفاقی عجیب نباشد ضمن اینکه خیلی وقتها برخی از خوانندهها نیز به دنیای بازیگری ورود میکنند، اما بهطور حتم نمیتوان گریز فوتبالیستها از دنیایی خشن و بدون ظرافت و ورودشان به عرصه خوانندگی را نادیده گرفت، ضمن اینکه همه گیر شدن این موضوع نیز قابل توجه است. بعد از نیما نکیسا، مهرداد میناوند، پژمان جمشیدی، علی انصاریان و رضا عنایتی که البته تا انتشار یک آلبوم رسمی هم پیش رفت، این روزها مرد جنجالی و پرحاشیه فوتبال و البته موفق تیم پرسپولیس، شیث رضایی با انتشار قطعه «باید بدونی» اولین قدم خود را در عرصه خوانندگی برداشت. هر چند تمام آنچه به آن اشاره کردیم موضوعی است قابل بحث و بررسی اما بهانهای شد تا گفتوگویی با وی داشته باشیم.
درصد جذابیت معروفیت بالاست و یا خوانندگی میتواند هر شخصی را به سمت و سوی خود جذب کند. از آدمهای معمولی تا شخصیت و چهرههای مطرح عرصههای مختلف...
ببینید من به اندازه کافی درگیر معروفیت و شهرت بودم. بنابراین خیلی تشنه شهرت نبودم و نیستم که به این دلیل قدم در عرصه خوانندگی گذاشته باشم. خیلی از دوستان فوتبالیست من آمدند و بعد از مدتی هم بی سروصدا رفتند. به هیچ عنوان دوست ندارم که درباره من گفته شود این هم آمد و چند قطعه خواند و رفت. بهطور حتم من با یک برنامهریزی طولانی مدت آمدم. از همین جهت با یک تیم حرفهای حضورم را در این عرصه مورد آسیبشناسی قرار دادم. سعی کردم حرفهای شروع کنم تا حرفهای هم باقی بمانم.
یعنی شهرت برای شما اهمیت نداشته است؟
کسی نیست که شهرت و محبوبیت را دوست نداشته باشد بنابراین بهطور حتم من هم از این امر لذت میبرم. اما به این نتیجه رسیدم که محبوبیت در حوزه موسیقی جنس متفاوتی دارد. یک جنس خاص که من در فوتبال آن را نچشیدم. هرچند در فوتبال طرفداران و هواداران یک بازیکن، او را تا پای مرگ نیز همراهی میکنند و این قابل احترام و فراموش نشدنی است اما جنس شهرت و محبوبیت در موسیقی و هنر متفاوت است. در واقع در فوتبال به شکلی متعصبانه این اتفاق رخ میدهد اما در هنر و موسیقی، ظریف و هنرمندانه اتفاق میافتد.
از چه زمانی به توانایی خود در خوانندگی پی بردید؟
من از سن خیلی کم میخواندم ضمن اینکه بدون آموزش و تنها با داشتن گوش قوی این موضوع در من شکل گرفت. شاید همین گوش قوی به من اجازه داد تا صداهای مختلف را با تحریرهای متفاوت تقلید کنم و همین امر باعث شد تا درجمع دوستان موزیسین و خوانندهای که داشتم بخوانم. البته دوستان بدون تعارف من را به خوانندگی تشویق کردند. تا جایی که به پیشنهاد داریوش خواجه نوری سختترین بخش قطعه «پرسپولیس» را من خواندم. ضمن اینکه زمانی که در تیم پرسپولیس کاپیتان بودم، چند پیشنهاد برای خوانندگی داشتم. اما قبول نکردم چون نمیخواستم به غیراز فوتبال روی موضوع و کار دیگری متمرکز شوم.
آیا دلیل حضور جدی شما در عرصه خوانندگی میتواند به خاطر عدم حضورتان در دنیای فوتبال و تلاش برای حفظ شهرت باشد؟
در پاسخ به این سوال باید عرض کنم من تنها ۳۱ سال دارم. تمرینهای من همچنان ادامه دارد و بدنم به عنوان یک ورزشکار هنوز بدن آمادهای است. زمانی میتوان این موضوع را در مورد من مطرح کرد که به سن حدود ۳۸ سالگی رسیده باشم و به لحاظ جسمی توانایی بازی کردن نداشته باشم. اگر از فوتبال فاصله گرفتم بهدلیل ضعف نبوده بلکه پای معیار و اعتقاداتم ایستادم. حاضر نیستم معیارهای خودم را زیر سوال ببرم و به هر قیمتی بازی کنم. بله اگر در سن ۳۹، ۳۸ سالگی بودم میتوان گفت شیث رضایی برای حفظ معروفیت خود وارد دنیای خوانندگی شده است. اما نکتهای که باید به آن اشاره کنم بدون خودستایی، من هشت سال در تیم پرسپولیس بدون منت و برحسب انجام وظیفه زحمت کشیدم که هرگز از خاطر طرفدارانم پاک نخواهد شد. ضمن اینکه فراموش نکنیم اسم من یک اسم خاصی است که کمتر فراموش میشود.
فکر نکردید با حضور در دنیای هنر و خوانندگی، با واکنش طرفداران خود مواجه شوید و همین موضوع باعث شود تا شما را پس بزنند؟ به نوعی شما دست به ریسک بزرگی زدید....
بعید میدانم شما در دنیای موسیقی با فوتبالیستی برخورد کرده باشید که بهطور جدی و حرفهای قدم در عرصه موسیقی گذاشته باشد و با انتشار اولین قطعه موسیقایی خود به لطف خدا با استقبال خوبی از سمت و سوی مخاطبان این هنر مواجه شده باشد. من پسری هستم که وقتی وارد دنیای فوتبال شدم تمام تمرکزم را روی فوتبال گذاشتم و به بهترین جایگاه در این عرصه یعنی کاپیتانی تیم پرسپولیس رسیدم. یاد گرفتم براساس تواناییهای خودم تصمیم بگیرم و کاری را انجام بدهم که بتوانم به نحو احسن آن را به ثمر برسانم. چرا نرفتم دنبال بازیگری...؟ چون علاقهای ندارم و شاید استعدادی هم نداشته باشم. هیچ وقت به فکر یادگیری ساز و نوازندگی نبودم چون کار من نیست و استعدادی هم در این زمینه ندارم. اما برای خوانندگی براساس تواناییهای خودم با یک برنامه درست کارم را شروع کردم. هیچ ادعایی در موسیقی ندارم و برای تمام کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند احترام بسیاری قائل هستم. موسیقی سلیقهای است و شاید خیلیها صدای من را دوست نداشته باشند، البته آنها نیز برای من محترم هستند. من برای کسانی میخوانم که صدایم را دوست دارند.
با این توضیحات هدفتان از حضور در عرصه خوانندگی چیست؟
یکی از بزرگترین هدفهای من در این حوزه، ارائه کارهای قوی و قابل دفاعی است که هواداران پرسپولیس دوست داشته باشند و بتوانم در شهرستانهای مختلف کنسرت داشته باشم تا از این طریق دوباره با طرفداران و هواداران خودم و پرسپولیس روبهرو بشوم و آنها را ببینم.
به آگاهی از تواناییهای خودتان اشاره کردید. با علم به این موضوع آیا از قطعه «باید بدونی» یا به قول خودتان «حال داغون» راضی بودید؟
این کار را یکی از کارهای معمولی خودم میدانم. البته این دلیل بر بی دقتی من بر تهیه این کار نبوده اما بهطور حتم بعد از این با وسواس و دقت بیشتری کار خواهم کرد. ضمن اینکه من با یک تیم حرفهای کار میکنم که قرار است قدم به قدم پیش برویم و تمام کارها را موشکافانه بررسی کنیم. در همین کار هم ما سعی کردیم از انتخاب ترانه، موسیقی و حتی زمان انتشار نیز بیگدار به آب نزنیم.
«باید بدونی» چه اندازه به تفکر و باورهای موسیقایی شیث رضایی نزدیک بوده است؟
پنجاه درصد. هدف من، مسعود جهانی و رضا شیری از انتشار این قطعه تنها نظرسنجی مخاطبان موسیقی و آشنایی با درصد استقبال آنها از صدای من بوده. ضمن اینکه خوشحالم مورد استقبال نیز قرار گرفت. ناگفته نماند برای حضورم در موسیقی و خوانندگی هیچ تبلیغی نداشتم تا روزهای پایانی که تنها تعدادی از دوستان متوجه این موضوع شدند و البته ترکشهایی هم به من اصابت کرد اما صبر کردم تا کار منتشر شود.
چه اندازه از سلیقه خودتان در ساخت این قطعه اعمال شد؟
بهدلیل اینکه اولین کارم بود و مبتدی بودم، تمام کارها را به عهده تیم تهیه و تولید گذاشتم. البته شرط اصلی کار موفق، اعتماد بسیاری است که من به این تیم داشتم و دارم و البته خیلی هم از این اعتماد راضی هستم.
در بخشی از این پرسش و پاسخ، به برگزاری کنسرت اشاره کردید، بنابراین باید به تولید و پخش آلبوم نیز فکر کرده باشید...
در حال حاضر سه قطعه دیگر به غیر از قطعه «باید بدونی» آماده دارم. دو قطعه «اسلو» و یک قطعه «ترنس» که بعد از انتشار آنها بهطور حتم شروع به جمع آوری اولین آلبوم رسمیام خواهم کرد.
در این آلبوم چقدر با سلیقه مخاطب و تا چه اندازه با سلیقه خودتان مواجه خواهیم شد؟
بهطور حتم من و تمام کسانی که میخوانند باید سلیقه مخاطب را در نظر بگیریم، بهدلیل اینکه داور و قاضی اصلی مخاطبان موسیقی هستند. مخاطب باید از شنیدن قطعههای موسیقایی لذت ببرد. شاید در برخی از موارد لازم باشد نزدیک به هفتاد درصد سلیقه مخاطب را در تولید یک اثر موسیقایی در نظر گرفت.
شاید سلیقه مخاطب، سلیقه قابل دفاعی نباشد...
بدون شک اولویتها را در نظر خواهم گرفت.
در طول گفتوگو، نکتهای که برای من خیلی جالب بود و البته برداشتم از لحن صحبتهای شما، این است که از حمایت مخاطب و بهخصوص طرفداران و هواداران خودتان اطمینان دارید؟
بهطور کامل... من در تیمی بازی کردم که ۴۰ میلیون طرفدار دارد. طرفدارانی که در سرما و گرما از من و تیم حمایت کردند.
شاید این حمایت تنها به جهت حضور شما در تیم پرسپولیس بوده؟
پرسپولیسیها غیرتی هستند. یک سری از دوستان به من گفتند شاید در برخی از شهرستانها برای اجرای کنسرت، سالن را پر نکنید و پاسخی که به این دوستان دادم به شما هم عرض میکنم، من هواداران پرسپولیس را میشناسم. آنقدر متعصب و غیرتی هستند که با اطمینان عرض میکنم در هر شهری که کنسرت داشته باشم، حضور خواهند داشت.
اما در حال حاضر شما نه تنها در تیم پرسپولیس، بلکه در هیچ تیم دیگری بازی نمیکنید.
به هیچ عنوان مهم نیست. خیلی از بازیکنان قدیمی که از زمین بازی، خداحافظی کردند، به هرجایی سفر میکنند مورد استقبال هواداران و طرفداران متعصب خود قرار میگیرند که به نوعی عاشقانه از حضور چندین ساله آنها در تیم پرسپولیس تشکر میکنند.
بهطور معمول شنونده چه موسیقی و خوانندهای هستید؟
هر کاری که خوب باشد گوش میکنم و البته صدای خواننده هم باید صدای خوبی باشد.
طرفداران شما تا چه زمانی باید منتظر باشند تا اولین آلبوم شما به دستشان برسد؟
من متوجه شدم در موسیقی هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست اما طبق برنامهریزی و توجهی که آقای مجید طوسی روی این برنامه دارند فکر میکنم به احتمال زیاد در سال آینده آلبوم، آماده انتشار باشد.
واکنش همتیمیهای شما، بهخصوص فوتبالیهایی که پیش از شما خوانندگی را تجربه کردند، از جمله پژمان جمشیدی چه بود؟
در حال حاضر با هیچ کدام از دوستان در ارتباط نیستم اما با شناختی که از پژمان جمشیدی دارم به طورحتم کارم را دوست داشته. ضمن اینکه دوستان، قبل از حضور حرفهای من، در عرصه خوانندگی صدایم را شنیده بودند و دوست داشتند.
امکان این هست که بعد از ثبات در موسیقی وارد دنیای بازیگری بشوید؟
باید تاکید کنم که هیچ چیزی در زندگی قابل پیشبینی نیست، بهخصوص موسیقی و سینما. اما معتقدم آدمها باید استعدادهای خودشان را پیدا کنند. پژمان جمشیدی خوانندگی را تجربه کرد اما قدمهای محکمتری را در عرصه بازیگری برداشت بهدلیل اینکه استعداد این کار را داشت. من نه خیلی به بازیگری علاقهمندم و نه مستعد، به همین دلیل همیشه گفتم باید کاری را انجام بدهیم که در آن استعداد داشته باشیم و بدانیم که میتوانیم موفق باشیم.
تعریفتان از موسیقی با توجه به اینکه شما از یک دنیای خشن و جدی وارد دنیای هنر که سرشار از لطافت و ظرافت است شدهاید، چیست؟ بهخصوص موسیقی که به هرحال خودتان هم اشاره کردید ارتباط مستقیم با احساس آدمها دارد...
به اعتقاد من موسیقی دیدگاه آدم را نسبت به زندگی تغییر میدهد. این هنر تاثیر مستقیم روی مخاطبان موسیقی دارد. من به هیچ عنوان فکر نمیکردم تا این حد فاصله و تفاوت بین دنیای ورزش و موسیقی وجود داشته باشد.
و در پایان...
دو تا سورپرایز برای هواداران خودم و تیم پرسپولیس دارم. قطعهای که قرار است برای تیم مورد علاقه ام اجرا کنم تا در کنسرتهایی که برگزار میکنم همصدا با طرفداران پرسپولیس اجرا کنم و قطعهای که برای مرحوم هادی نوروزی در نظر دارم. به هرحال هادی همشهری و همبازی من بود. درست است از بین ما رفته اما هرگز فراموش نخواهد شد. من حالا حالاها با هادی عزیز کار دارم. البته این خبری است که تا امروز در مورد آن صحبتی نکرده بودم.
سالهاست که افراد معروف و سرشناس در عرصههای دیگر از جمله سینما و فوتبال جذب خوانندگی میشوند. البته کمتر پیش آمده که به موفقیت چشمگیر و حتی نسبی در این عرصه دست پیدا کنند. شاید به ظاهر حضور بازیگران در دنیای خوانندگی به جهت درگیر بودن با دنیای هنر، اتفاقی عجیب نباشد ضمن اینکه خیلی وقتها برخی از خوانندهها نیز به دنیای بازیگری ورود میکنند، اما بهطور حتم نمیتوان گریز فوتبالیستها از دنیایی خشن و بدون ظرافت و ورودشان به عرصه خوانندگی را نادیده گرفت، ضمن اینکه همه گیر شدن این موضوع نیز قابل توجه است. بعد از نیما نکیسا، مهرداد میناوند، پژمان جمشیدی، علی انصاریان و رضا عنایتی که البته تا انتشار یک آلبوم رسمی هم پیش رفت، این روزها مرد جنجالی و پرحاشیه فوتبال و البته موفق تیم پرسپولیس، شیث رضایی با انتشار قطعه «باید بدونی» اولین قدم خود را در عرصه خوانندگی برداشت. هر چند تمام آنچه به آن اشاره کردیم موضوعی است قابل بحث و بررسی اما بهانهای شد تا گفتوگویی با وی داشته باشیم.
درصد جذابیت معروفیت بالاست و یا خوانندگی میتواند هر شخصی را به سمت و سوی خود جذب کند. از آدمهای معمولی تا شخصیت و چهرههای مطرح عرصههای مختلف...
ببینید من به اندازه کافی درگیر معروفیت و شهرت بودم. بنابراین خیلی تشنه شهرت نبودم و نیستم که به این دلیل قدم در عرصه خوانندگی گذاشته باشم. خیلی از دوستان فوتبالیست من آمدند و بعد از مدتی هم بی سروصدا رفتند. به هیچ عنوان دوست ندارم که درباره من گفته شود این هم آمد و چند قطعه خواند و رفت. بهطور حتم من با یک برنامهریزی طولانی مدت آمدم. از همین جهت با یک تیم حرفهای حضورم را در این عرصه مورد آسیبشناسی قرار دادم. سعی کردم حرفهای شروع کنم تا حرفهای هم باقی بمانم.
یعنی شهرت برای شما اهمیت نداشته است؟
کسی نیست که شهرت و محبوبیت را دوست نداشته باشد بنابراین بهطور حتم من هم از این امر لذت میبرم. اما به این نتیجه رسیدم که محبوبیت در حوزه موسیقی جنس متفاوتی دارد. یک جنس خاص که من در فوتبال آن را نچشیدم. هرچند در فوتبال طرفداران و هواداران یک بازیکن، او را تا پای مرگ نیز همراهی میکنند و این قابل احترام و فراموش نشدنی است اما جنس شهرت و محبوبیت در موسیقی و هنر متفاوت است. در واقع در فوتبال به شکلی متعصبانه این اتفاق رخ میدهد اما در هنر و موسیقی، ظریف و هنرمندانه اتفاق میافتد.
از چه زمانی به توانایی خود در خوانندگی پی بردید؟
من از سن خیلی کم میخواندم ضمن اینکه بدون آموزش و تنها با داشتن گوش قوی این موضوع در من شکل گرفت. شاید همین گوش قوی به من اجازه داد تا صداهای مختلف را با تحریرهای متفاوت تقلید کنم و همین امر باعث شد تا درجمع دوستان موزیسین و خوانندهای که داشتم بخوانم. البته دوستان بدون تعارف من را به خوانندگی تشویق کردند. تا جایی که به پیشنهاد داریوش خواجه نوری سختترین بخش قطعه «پرسپولیس» را من خواندم. ضمن اینکه زمانی که در تیم پرسپولیس کاپیتان بودم، چند پیشنهاد برای خوانندگی داشتم. اما قبول نکردم چون نمیخواستم به غیراز فوتبال روی موضوع و کار دیگری متمرکز شوم.
آیا دلیل حضور جدی شما در عرصه خوانندگی میتواند به خاطر عدم حضورتان در دنیای فوتبال و تلاش برای حفظ شهرت باشد؟
در پاسخ به این سوال باید عرض کنم من تنها ۳۱ سال دارم. تمرینهای من همچنان ادامه دارد و بدنم به عنوان یک ورزشکار هنوز بدن آمادهای است. زمانی میتوان این موضوع را در مورد من مطرح کرد که به سن حدود ۳۸ سالگی رسیده باشم و به لحاظ جسمی توانایی بازی کردن نداشته باشم. اگر از فوتبال فاصله گرفتم بهدلیل ضعف نبوده بلکه پای معیار و اعتقاداتم ایستادم. حاضر نیستم معیارهای خودم را زیر سوال ببرم و به هر قیمتی بازی کنم. بله اگر در سن ۳۹، ۳۸ سالگی بودم میتوان گفت شیث رضایی برای حفظ معروفیت خود وارد دنیای خوانندگی شده است. اما نکتهای که باید به آن اشاره کنم بدون خودستایی، من هشت سال در تیم پرسپولیس بدون منت و برحسب انجام وظیفه زحمت کشیدم که هرگز از خاطر طرفدارانم پاک نخواهد شد. ضمن اینکه فراموش نکنیم اسم من یک اسم خاصی است که کمتر فراموش میشود.
فکر نکردید با حضور در دنیای هنر و خوانندگی، با واکنش طرفداران خود مواجه شوید و همین موضوع باعث شود تا شما را پس بزنند؟ به نوعی شما دست به ریسک بزرگی زدید....
بعید میدانم شما در دنیای موسیقی با فوتبالیستی برخورد کرده باشید که بهطور جدی و حرفهای قدم در عرصه موسیقی گذاشته باشد و با انتشار اولین قطعه موسیقایی خود به لطف خدا با استقبال خوبی از سمت و سوی مخاطبان این هنر مواجه شده باشد. من پسری هستم که وقتی وارد دنیای فوتبال شدم تمام تمرکزم را روی فوتبال گذاشتم و به بهترین جایگاه در این عرصه یعنی کاپیتانی تیم پرسپولیس رسیدم. یاد گرفتم براساس تواناییهای خودم تصمیم بگیرم و کاری را انجام بدهم که بتوانم به نحو احسن آن را به ثمر برسانم. چرا نرفتم دنبال بازیگری...؟ چون علاقهای ندارم و شاید استعدادی هم نداشته باشم. هیچ وقت به فکر یادگیری ساز و نوازندگی نبودم چون کار من نیست و استعدادی هم در این زمینه ندارم. اما برای خوانندگی براساس تواناییهای خودم با یک برنامه درست کارم را شروع کردم. هیچ ادعایی در موسیقی ندارم و برای تمام کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند احترام بسیاری قائل هستم. موسیقی سلیقهای است و شاید خیلیها صدای من را دوست نداشته باشند، البته آنها نیز برای من محترم هستند. من برای کسانی میخوانم که صدایم را دوست دارند.
با این توضیحات هدفتان از حضور در عرصه خوانندگی چیست؟
یکی از بزرگترین هدفهای من در این حوزه، ارائه کارهای قوی و قابل دفاعی است که هواداران پرسپولیس دوست داشته باشند و بتوانم در شهرستانهای مختلف کنسرت داشته باشم تا از این طریق دوباره با طرفداران و هواداران خودم و پرسپولیس روبهرو بشوم و آنها را ببینم.
به آگاهی از تواناییهای خودتان اشاره کردید. با علم به این موضوع آیا از قطعه «باید بدونی» یا به قول خودتان «حال داغون» راضی بودید؟
این کار را یکی از کارهای معمولی خودم میدانم. البته این دلیل بر بی دقتی من بر تهیه این کار نبوده اما بهطور حتم بعد از این با وسواس و دقت بیشتری کار خواهم کرد. ضمن اینکه من با یک تیم حرفهای کار میکنم که قرار است قدم به قدم پیش برویم و تمام کارها را موشکافانه بررسی کنیم. در همین کار هم ما سعی کردیم از انتخاب ترانه، موسیقی و حتی زمان انتشار نیز بیگدار به آب نزنیم.
«باید بدونی» چه اندازه به تفکر و باورهای موسیقایی شیث رضایی نزدیک بوده است؟
پنجاه درصد. هدف من، مسعود جهانی و رضا شیری از انتشار این قطعه تنها نظرسنجی مخاطبان موسیقی و آشنایی با درصد استقبال آنها از صدای من بوده. ضمن اینکه خوشحالم مورد استقبال نیز قرار گرفت. ناگفته نماند برای حضورم در موسیقی و خوانندگی هیچ تبلیغی نداشتم تا روزهای پایانی که تنها تعدادی از دوستان متوجه این موضوع شدند و البته ترکشهایی هم به من اصابت کرد اما صبر کردم تا کار منتشر شود.
چه اندازه از سلیقه خودتان در ساخت این قطعه اعمال شد؟
بهدلیل اینکه اولین کارم بود و مبتدی بودم، تمام کارها را به عهده تیم تهیه و تولید گذاشتم. البته شرط اصلی کار موفق، اعتماد بسیاری است که من به این تیم داشتم و دارم و البته خیلی هم از این اعتماد راضی هستم.
در بخشی از این پرسش و پاسخ، به برگزاری کنسرت اشاره کردید، بنابراین باید به تولید و پخش آلبوم نیز فکر کرده باشید...
در حال حاضر سه قطعه دیگر به غیر از قطعه «باید بدونی» آماده دارم. دو قطعه «اسلو» و یک قطعه «ترنس» که بعد از انتشار آنها بهطور حتم شروع به جمع آوری اولین آلبوم رسمیام خواهم کرد.
در این آلبوم چقدر با سلیقه مخاطب و تا چه اندازه با سلیقه خودتان مواجه خواهیم شد؟
بهطور حتم من و تمام کسانی که میخوانند باید سلیقه مخاطب را در نظر بگیریم، بهدلیل اینکه داور و قاضی اصلی مخاطبان موسیقی هستند. مخاطب باید از شنیدن قطعههای موسیقایی لذت ببرد. شاید در برخی از موارد لازم باشد نزدیک به هفتاد درصد سلیقه مخاطب را در تولید یک اثر موسیقایی در نظر گرفت.
شاید سلیقه مخاطب، سلیقه قابل دفاعی نباشد...
بدون شک اولویتها را در نظر خواهم گرفت.
در طول گفتوگو، نکتهای که برای من خیلی جالب بود و البته برداشتم از لحن صحبتهای شما، این است که از حمایت مخاطب و بهخصوص طرفداران و هواداران خودتان اطمینان دارید؟
بهطور کامل... من در تیمی بازی کردم که ۴۰ میلیون طرفدار دارد. طرفدارانی که در سرما و گرما از من و تیم حمایت کردند.
شاید این حمایت تنها به جهت حضور شما در تیم پرسپولیس بوده؟
پرسپولیسیها غیرتی هستند. یک سری از دوستان به من گفتند شاید در برخی از شهرستانها برای اجرای کنسرت، سالن را پر نکنید و پاسخی که به این دوستان دادم به شما هم عرض میکنم، من هواداران پرسپولیس را میشناسم. آنقدر متعصب و غیرتی هستند که با اطمینان عرض میکنم در هر شهری که کنسرت داشته باشم، حضور خواهند داشت.
اما در حال حاضر شما نه تنها در تیم پرسپولیس، بلکه در هیچ تیم دیگری بازی نمیکنید.
به هیچ عنوان مهم نیست. خیلی از بازیکنان قدیمی که از زمین بازی، خداحافظی کردند، به هرجایی سفر میکنند مورد استقبال هواداران و طرفداران متعصب خود قرار میگیرند که به نوعی عاشقانه از حضور چندین ساله آنها در تیم پرسپولیس تشکر میکنند.
بهطور معمول شنونده چه موسیقی و خوانندهای هستید؟
هر کاری که خوب باشد گوش میکنم و البته صدای خواننده هم باید صدای خوبی باشد.
طرفداران شما تا چه زمانی باید منتظر باشند تا اولین آلبوم شما به دستشان برسد؟
من متوجه شدم در موسیقی هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست اما طبق برنامهریزی و توجهی که آقای مجید طوسی روی این برنامه دارند فکر میکنم به احتمال زیاد در سال آینده آلبوم، آماده انتشار باشد.
واکنش همتیمیهای شما، بهخصوص فوتبالیهایی که پیش از شما خوانندگی را تجربه کردند، از جمله پژمان جمشیدی چه بود؟
در حال حاضر با هیچ کدام از دوستان در ارتباط نیستم اما با شناختی که از پژمان جمشیدی دارم به طورحتم کارم را دوست داشته. ضمن اینکه دوستان، قبل از حضور حرفهای من، در عرصه خوانندگی صدایم را شنیده بودند و دوست داشتند.
امکان این هست که بعد از ثبات در موسیقی وارد دنیای بازیگری بشوید؟
باید تاکید کنم که هیچ چیزی در زندگی قابل پیشبینی نیست، بهخصوص موسیقی و سینما. اما معتقدم آدمها باید استعدادهای خودشان را پیدا کنند. پژمان جمشیدی خوانندگی را تجربه کرد اما قدمهای محکمتری را در عرصه بازیگری برداشت بهدلیل اینکه استعداد این کار را داشت. من نه خیلی به بازیگری علاقهمندم و نه مستعد، به همین دلیل همیشه گفتم باید کاری را انجام بدهیم که در آن استعداد داشته باشیم و بدانیم که میتوانیم موفق باشیم.
تعریفتان از موسیقی با توجه به اینکه شما از یک دنیای خشن و جدی وارد دنیای هنر که سرشار از لطافت و ظرافت است شدهاید، چیست؟ بهخصوص موسیقی که به هرحال خودتان هم اشاره کردید ارتباط مستقیم با احساس آدمها دارد...
به اعتقاد من موسیقی دیدگاه آدم را نسبت به زندگی تغییر میدهد. این هنر تاثیر مستقیم روی مخاطبان موسیقی دارد. من به هیچ عنوان فکر نمیکردم تا این حد فاصله و تفاوت بین دنیای ورزش و موسیقی وجود داشته باشد.
و در پایان...
دو تا سورپرایز برای هواداران خودم و تیم پرسپولیس دارم. قطعهای که قرار است برای تیم مورد علاقه ام اجرا کنم تا در کنسرتهایی که برگزار میکنم همصدا با طرفداران پرسپولیس اجرا کنم و قطعهای که برای مرحوم هادی نوروزی در نظر دارم. به هرحال هادی همشهری و همبازی من بود. درست است از بین ما رفته اما هرگز فراموش نخواهد شد. من حالا حالاها با هادی عزیز کار دارم. البته این خبری است که تا امروز در مورد آن صحبتی نکرده بودم.
ارسال نظر