حضور زنان در سیاست آمریکا از گذشته تا حال
در آرزوی بالا رفتن از نردبان برابری
لیزا ماندی دستیار سردبیر در مجله پولیتیکو از هنگام آغاز «زمان» - حالا دقیقا نه از آن موقع، از هنگامی که زنان آمریکایی در سال ۱۹۲۰ شروع به رای دادن کردند- روند صعودی اندک در تعداد قانونگذاران زن پیشگوییهای هیجانزدهای را برانگیخته که بر اساس آن سیاستمداران زن در آستانه تسلط بر سیاست هستند. به نظر میرسد مردم همیشه فکر میکنند که یک گروه کوچک از زنان، بزرگتر و با نفوذتر خواهد بود، در سال ۱۹۳۲ «هاتی کاراوی»، بیوه سناتور «تاد کاراوی» که برای پر کردن جای خالی همسرش انتخاب شد و تصمیم گرفت برای کسب کرسی او رقابت کند، به اولین زنی تبدیل شد که به سناتوری آمریکا برگزیده شد.
لیزا ماندی دستیار سردبیر در مجله پولیتیکو از هنگام آغاز «زمان» - حالا دقیقا نه از آن موقع، از هنگامی که زنان آمریکایی در سال 1920 شروع به رای دادن کردند- روند صعودی اندک در تعداد قانونگذاران زن پیشگوییهای هیجانزدهای را برانگیخته که بر اساس آن سیاستمداران زن در آستانه تسلط بر سیاست هستند. به نظر میرسد مردم همیشه فکر میکنند که یک گروه کوچک از زنان، بزرگتر و با نفوذتر خواهد بود، در سال 1932 «هاتی کاراوی»، بیوه سناتور «تاد کاراوی» که برای پر کردن جای خالی همسرش انتخاب شد و تصمیم گرفت برای کسب کرسی او رقابت کند، به اولین زنی تبدیل شد که به سناتوری آمریکا برگزیده شد. در آن زمان واشنگتن پست اعلام کرد که «عصر زنان فرا رسیده». با توجه به اینکه کاراوی به «جرگه» همکاران زن در مجلس نمایندگان پیوست- ظاهرا هفت زن برای تشکیل یک گروه کافی است- آن مقاله پیشبینی کرد که این گروه کوچک اما به لحاظ عددی زیاد حاکی از «گامی بزرگ به سوی نردبان برابری است».
تقریبا ۳۰ سال بعد، وقتی سومین زن سناتور انتخاب شد، زنی دیگر به نام «لوسیا کورمیر» با انتخاب دوباره «مارگارت چیس اسمیت» از ایالت «ماین» مخالفت کرد. باز اعلام شد که زنان در حال نشان دادن خود هستند. «تایم» اعلام کرد که «مهم نیست کدام زن از ایالت ماین ردای سناتوری بر تن کند اما زنان در حال نفوذ در سیاست آمریکا هستند». به سال ۲۰۰۰ میرسیم وقتی تمام زنان سناتورِ مستقر به برنامه زنده «لری کینگ» رفتند تا خاطرات گروهی خود «Nine and Counting» را مطرح کنند. در بخشی از این برنامه، «پتی مورای» و «باربارا میکولسکی» اشعار آواز «براونی» را بر زبان آوردند و «باربارا باکسر» پیشبینی کرد که صفوف زنان سناتور طی ۱۰ تا ۲۰ سال آینده به ۵۰ - برابری کامل- خواهد رسید.
در حقیقت، پیشرفت، آهسته بوده. آمارها میگوید 20 زن در مجلس سنا و 79 زن در مجلس نمایندگان حضور داشتند و این یعنی مجالس، بیشتر نماینده افرادی است که کمتر نماینده داشتند. پس وسوسهانگیز است که بخواهیم این واقعیت را جشن بگیریم که زنان حداقل میتوانند چنین بگویند: ورود آلما آدامز به مجلس نمایندگان کارولینای شمالی- دموکراتی که پیروزی ویژهای در حوزه دوازدهم1 آن ایالت به دست آورد- یعنی اینکه ما از یک نقطه عطف عبور کرده ایم. حتی پیش از آنکه کنگره صد و چهاردهم در سال آینده سوگند یاد کند، 100 زن هستند که به اعضای کنگره رای میدهند. تاکنون 99 نفرشان انتخاب شده و یک نفر مانده که او هم به دور دوم راه یافت. عجب تفاوتی.
شوخی کردم. اینها واقعا تفاوتی ایجاد نمیکند. ۱۰۰، عدد خوبی است؛ زیاد به نظر میرسد؛ ۱۰۰ پنی، یک دلار میشود. اما وقتی در نظر بگیرید که در مجموع ۵۳۵ عضو رایدهنده وجود دارد، شما با این واقعیت مواجه میشوید که نزدیک به یک قرن پس از حق رای، زنان هنوز یکپنجم از آن نهادی نیستند که به دنبال نشان دادن منافع و نظراتشان است. این حتی لحظهای نیمه خالی، نیمه پر هم نیست: لحظهای است که ۲۰ درصد پر و ۸۰ درصد خالی است. حتی زمانی که زنان نزدیک به ۶۰ درصد از دانشجویان را تشکیل میدهند؛ حتی زمانی که دانشکدههای حقوق-که عملا به کارخانه تولید سیاستمداران نوپا تبدیل شدهاند- نصف شان زن باشد؛ حتی با توجه به گامهای قابلتوجهی که زنان در نیم قرن گذشته برداشتهاند، کنگره - مانند وال استریت، مانند غول دیجیتال دره سیلیکون- به ندرت
بازتاب دهنده این تغییر عظیم جمعیتی است. به سیاست رسوخ کنید! به سختی.
اینجا چه خبر است؟ تصدیگری بخشی از توضیح است. سخت است نمایندگان قانونگذار را بیرون بریزیم بنابراین مردانی که انتخاب میشوند مایلند سالها و سالها و بلکه سالها در آن مسند باقی بمانند. پول، بهخصوص در رقابتهای ایالتی برای مجلس سنا، بیش از هر زمان دیگری مهم است و بهطور سنتی جمع کردن پول برای زنان سختتر بوده. برای مدت زمانی طولانی، زنان بهعنوان نامزد انتخابات خیلی جدی گرفته نمیشدند. اما انتخاب شدن برای زنان دیگر مثل گذشته سخت نیست، جمعآوری اعانه هم سخت نیست؛ مطالعات نشان میدهد هر گاه آنها وارد گود رقابتها شدهاند، نامزدهای زن همانند مردان از شانس پیروزی برخوردارند. حتی میتوان گفت این شانس برای زنان بیشتر است و منافع بیشتری برای ایالتهایشان به ارمغان میآورند. این روزها، مانع، بیشتر روانی است تا چیزهای دیگر. تعداد زنان به اندازه تعداد مردان نیست و دلیل آن هم تا حدی این است که آنها با یک حائل بزرگ داخلی مواجهند که به شکل نامعقولی بزرگ است.
زنان احتمالا بیش از مردان نگران این هستند که برای حضور در قدرت فاقد صلاحیت هستند. این سخنی است که «جنیفر لاولس» (Jennifer Lawless)، استاد «حکومت» و مدیر موسسه زنان و سیاست در دانشگاه «امریکن» میگوید که مطالعاتی انجام داده که وضعیت را بدتر نشان میدهد: حتی مردانی که خود را بیصلاحیت میپندارند، نگذارید این وضعیت آنها را متوقف سازد. بسیاری از این آدمها میگریزند. لاولس میگوید: «زنان به واسطه تردید خودشان عقب میمانند و مردان هم به این اهمیتی نمیدهند.»
درست، امسال برخی «اولین»ها وجود داشت. در یوتا، «میا لاو» اولین زن جمهوریخواه آفریقایی- آمریکایی بود که توانست کرسیای را در مجلس نمایندگان به دست آورد و جمهوریخواه دیگر یعنی «الیس استفانیک» ۳۰ ساله از نیویورک به جوانترین زنی تبدیل شد که تاکنون در کنگره انتخاب شده است. با این حال، جنیفر لاولس خاطرنشان میسازد که «ایالات متحده وارد فصل انتخابات ۲۰۱۴ شد درحالیکه ۹۵ کشور در تعداد زنانی که در مجالس قانونگذاریشان خدمت میکنند از ما پیشی گرفتهاند» و این سخن پس از انتخابات ۴ نوامبر درست از آب در آمد. تعداد فرمانداران زن ثابت ماند و به قول لاولس «حضور زنان بهعنوان روسای کمیتهها کاهش چشمگیری خواهد یافت آنگاه که جمهوریخواهان چکش قضاوت را در سنا در دست بگیرند». در آنجا، زنان دموکرات به پستهای قدرتمند ریاست رسیده اند- برای مثال، باربارا میکولسکی در تخصیص بودجه- که با حضور جمهوریخواهان باید از آن دست بکشند.
به خاطر داشته باشید که روزگاری حزب جمهوریخواه «حزب زنان» بود: «مارگارت چیس اسمیت» یک جمهوریخواه بود و به همین ترتیب «نانسی کاسباوم»، سناتور کانزاس، هم جمهوریخواه بود. اما وقتی دموکراتها با سیاست داخلی و احساسات ضدجنگ در دهه 60 و 70 و گروههایی مانند «فهرست امیلی» (EMILY's List) جهت جمع کردن پول برای زنان دموکرات هوادار خود پیوند یافتند، جمهوریخواهان آهسته آهسته به سویی رفتند که دیگر مولفه «حزب زنان» برازندهاش نبود و از این عنوان دست برداشت. در سال 1992، زمانی که آمریکاییها از مردان سناتور عینک به چشمی که «آنیتا هیل» را مورد آزار جنسی قرار دادند نفرت یافتند چهار زن را به سنا فرستادند که همگی دموکرات بودند: باکسر، کارول موزلی براون، دایان فاینشتاین و مورای. «مایکل ال. سُوِر»، استاد حکومت در دانشگاه جورج تاون و نویسنده کتاب «زنان در باشگاه» که در مورد حضور زنان در سناست میگوید: «مردم آن سال را سال زنان نامیدند. اما واقعا سال زنان دموکرات بود.» شکاف گستردهتر شد؛ پیش از انتخابات سهشنبه 4 نوامبر، 16 سناتور دموکرات بودند و فقط چهار جمهوریخواه.
امسال، آن عدم تناسب کاهش یافت. درحالیکه «جین شاهین» در نیوهمپشایر دوام آورد، کی هاگان در کارولینای شمالی دوام نیاورد. آلیسون لوندرگان گرایمز، میشل نان و ناتالی تنانت بازنده شدند. جمهوریخواهان «شلی مورد کاپیتو» را در غرب ویرجینیا و جونی ارنست را در آیوا برگزیدند که هر دو اولین زنانی بودند که از ایالتهایشان برای سنا انتخاب شدند و هر دو از حزبی بودند که تا این اواخر حزب زنان تلقی نمیشد. در ماه ژانویه، بیش از هر زمان دیگری زنان جمهوریخواه بیشتری در سنا حضور خواهند داشت.
در این صورت، میتوانید بگویید زنان جمهوریخواه در معنایی گسترده به دنبال برابری انتخاباتی بودند- اگرچه برخی از اعضای زنان محافظهکار جمهوریخواه دیگر آن مشعل فروزان فمینیستی نیستند. لاولس میگوید حقوق برابر برای زنان یعنی «هر رایدهنده زن باید در برخی مواقع فرصتی برای رای دادن به یک زن داشته باشد» مانند میلیونها زنی که به حزب جمهوریخواه رای میدهند. این در مجموع برای زنان خوب نیست وقتی هر حزب واحدی حزب زنان باشد چرا که در این صورت زنان در برابر بوالهوسی چرخه انتخابات ملی نسبت به مردان آسیبپذیرتر میشوند. اگر به این صورت دیده شود، شاید کاری که انتخابات اخیر انجام داد همانا کاهش آسیبپذیری کلی زنان در حرکت به سوی جلو بود. همانطور که آمار به تدریج بالا میرود، جمهوریخواهان برخی از «اولین»های جالب را لیست کرده و فهرست قانونگذاران زن متنوعتر میشود و این چیزی است که میتوانیم انتظارش را داشته باشیم. مردم ممکن است دیگر یک قانونگذار زن را با دیگری اشتباه نگیرند. «نانسی هندریکس»، محققی که مورد «هاتای کاراوی» را مورد مطالعه قرار داده، میگوید مردم همیشه کاراوی را با «ژانت رانکین» - صلحطلبی که اولین زنی بود که در مجلس نمایندگان انتخاب شد- مقایسه می کنند. گفته میشود که «سوزان کولینز» و «اولیمپیا اسنو» (که اکنون بازنشسته شده) اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته میشدند احتمالا به این دلیل که هر دو جمهوریخواهانی معتدل از «ماین» بودند با موهای تیره و هر دو هم البته زن بودند. هر چه مجموع قانونگذاران زن متنوعتر به نظر برسند، اشتباه گرفتن زنان هم محتملتر میشود. این بهویژه زمانی درست در میآید که تمام زنان سناتور سفیدپوست نباشند.
همچنین ممکن است خوب باشد اگر مقامهای زن، گاهی، قمار کنند که یک قانونگذار بودن- یعنی قانونگذار قدرتمند، با نفوذ و معروف بودن- میتواند سرگرم کننده هم باشد. برخی ناظران نگرانند که وقتی زنان در مورد تبعیض و موانع دیگر(هر چند واقعی باشد) بهعنوان راهی برای الهام بخشیدن و برانگیختن زنان دیگر سخن میگویند- همانطور که سناتور «کریستن گیلیبراند» در خاطرات اخیر خود در مورد همکاران مردی نوشت که بر وزن او متمرکز شده بودند- این زنان را از حضور بازداشته و آنها را با این احساس پس میزند که زندگی سیاسی ممکن است سختتر و ناخوشایندتر از آن چیزی باشد که واقعا هست.
با افزایش - البته آهسته- تعداد زنان، آنها همچون مجموعهای از افرادی مجزا با ایدئولوژیهای مختلف و حتی متضاد به نظر خواهند رسید، درست مثل مردان. این فی نفسه پیشرفتی از سال 1935 است آنگاه که یک نویسنده دیگر واشنگتنپست نوشت که زنان کنگره یک بلوک واحد رفتاری هستند. این نویسنده نوشت با توجه به اینکه «وقتی پای رای دادن به میان میآید زنان همیشه در دسترس هستند» و «غیبت در میان آنها بسیار نادر است، هیچیک از اعضای کنگره سختکوشتر از زنان نیستند». اما در ادامه مقاله اشاره شده بود که زنان- اگرچه به لحاظ عددی از مردان ناطق زیادتر هستند- اما سخنرانی نکرده و نطقی ارائه نمیدهند. این مقاله همچنین افزود: «آنها لبخند به لب مینشینند و به مردانی گوش میدهند که سخنانشان تمام شدنی نیست» و از زنی نام برد که غیر از یک بار برای رای دادن و طرح یک قطعنامه هرگز نطقی در مجلس ایراد نکرده بود. نویسنده همچنین در ادامه آورده بود: «سالهاست در کنگره نشستهام و فکر میکنم آیا مردی هست که چیزی نگفته باشد تا من هم یکی دو کلام سخن بگویم. اما امیدی بیهوده بود.» این روند اگرچه آرام است اما باید به مرحلهای برسیم که زنان صدایی رسا و غرا در سیاست داشته باشند اما این مساله بیش از 94 سال گذشته، زمان خواهد برد.
پاورقی:
1- congressional district: حوزه یا منطقهای در داخل هر ایالت آمریکا که میتواند یک نماینده را به مجلس نمایندگان بفرستد.
تقریبا ۳۰ سال بعد، وقتی سومین زن سناتور انتخاب شد، زنی دیگر به نام «لوسیا کورمیر» با انتخاب دوباره «مارگارت چیس اسمیت» از ایالت «ماین» مخالفت کرد. باز اعلام شد که زنان در حال نشان دادن خود هستند. «تایم» اعلام کرد که «مهم نیست کدام زن از ایالت ماین ردای سناتوری بر تن کند اما زنان در حال نفوذ در سیاست آمریکا هستند». به سال ۲۰۰۰ میرسیم وقتی تمام زنان سناتورِ مستقر به برنامه زنده «لری کینگ» رفتند تا خاطرات گروهی خود «Nine and Counting» را مطرح کنند. در بخشی از این برنامه، «پتی مورای» و «باربارا میکولسکی» اشعار آواز «براونی» را بر زبان آوردند و «باربارا باکسر» پیشبینی کرد که صفوف زنان سناتور طی ۱۰ تا ۲۰ سال آینده به ۵۰ - برابری کامل- خواهد رسید.
در حقیقت، پیشرفت، آهسته بوده. آمارها میگوید 20 زن در مجلس سنا و 79 زن در مجلس نمایندگان حضور داشتند و این یعنی مجالس، بیشتر نماینده افرادی است که کمتر نماینده داشتند. پس وسوسهانگیز است که بخواهیم این واقعیت را جشن بگیریم که زنان حداقل میتوانند چنین بگویند: ورود آلما آدامز به مجلس نمایندگان کارولینای شمالی- دموکراتی که پیروزی ویژهای در حوزه دوازدهم1 آن ایالت به دست آورد- یعنی اینکه ما از یک نقطه عطف عبور کرده ایم. حتی پیش از آنکه کنگره صد و چهاردهم در سال آینده سوگند یاد کند، 100 زن هستند که به اعضای کنگره رای میدهند. تاکنون 99 نفرشان انتخاب شده و یک نفر مانده که او هم به دور دوم راه یافت. عجب تفاوتی.
شوخی کردم. اینها واقعا تفاوتی ایجاد نمیکند. ۱۰۰، عدد خوبی است؛ زیاد به نظر میرسد؛ ۱۰۰ پنی، یک دلار میشود. اما وقتی در نظر بگیرید که در مجموع ۵۳۵ عضو رایدهنده وجود دارد، شما با این واقعیت مواجه میشوید که نزدیک به یک قرن پس از حق رای، زنان هنوز یکپنجم از آن نهادی نیستند که به دنبال نشان دادن منافع و نظراتشان است. این حتی لحظهای نیمه خالی، نیمه پر هم نیست: لحظهای است که ۲۰ درصد پر و ۸۰ درصد خالی است. حتی زمانی که زنان نزدیک به ۶۰ درصد از دانشجویان را تشکیل میدهند؛ حتی زمانی که دانشکدههای حقوق-که عملا به کارخانه تولید سیاستمداران نوپا تبدیل شدهاند- نصف شان زن باشد؛ حتی با توجه به گامهای قابلتوجهی که زنان در نیم قرن گذشته برداشتهاند، کنگره - مانند وال استریت، مانند غول دیجیتال دره سیلیکون- به ندرت
بازتاب دهنده این تغییر عظیم جمعیتی است. به سیاست رسوخ کنید! به سختی.
اینجا چه خبر است؟ تصدیگری بخشی از توضیح است. سخت است نمایندگان قانونگذار را بیرون بریزیم بنابراین مردانی که انتخاب میشوند مایلند سالها و سالها و بلکه سالها در آن مسند باقی بمانند. پول، بهخصوص در رقابتهای ایالتی برای مجلس سنا، بیش از هر زمان دیگری مهم است و بهطور سنتی جمع کردن پول برای زنان سختتر بوده. برای مدت زمانی طولانی، زنان بهعنوان نامزد انتخابات خیلی جدی گرفته نمیشدند. اما انتخاب شدن برای زنان دیگر مثل گذشته سخت نیست، جمعآوری اعانه هم سخت نیست؛ مطالعات نشان میدهد هر گاه آنها وارد گود رقابتها شدهاند، نامزدهای زن همانند مردان از شانس پیروزی برخوردارند. حتی میتوان گفت این شانس برای زنان بیشتر است و منافع بیشتری برای ایالتهایشان به ارمغان میآورند. این روزها، مانع، بیشتر روانی است تا چیزهای دیگر. تعداد زنان به اندازه تعداد مردان نیست و دلیل آن هم تا حدی این است که آنها با یک حائل بزرگ داخلی مواجهند که به شکل نامعقولی بزرگ است.
زنان احتمالا بیش از مردان نگران این هستند که برای حضور در قدرت فاقد صلاحیت هستند. این سخنی است که «جنیفر لاولس» (Jennifer Lawless)، استاد «حکومت» و مدیر موسسه زنان و سیاست در دانشگاه «امریکن» میگوید که مطالعاتی انجام داده که وضعیت را بدتر نشان میدهد: حتی مردانی که خود را بیصلاحیت میپندارند، نگذارید این وضعیت آنها را متوقف سازد. بسیاری از این آدمها میگریزند. لاولس میگوید: «زنان به واسطه تردید خودشان عقب میمانند و مردان هم به این اهمیتی نمیدهند.»
درست، امسال برخی «اولین»ها وجود داشت. در یوتا، «میا لاو» اولین زن جمهوریخواه آفریقایی- آمریکایی بود که توانست کرسیای را در مجلس نمایندگان به دست آورد و جمهوریخواه دیگر یعنی «الیس استفانیک» ۳۰ ساله از نیویورک به جوانترین زنی تبدیل شد که تاکنون در کنگره انتخاب شده است. با این حال، جنیفر لاولس خاطرنشان میسازد که «ایالات متحده وارد فصل انتخابات ۲۰۱۴ شد درحالیکه ۹۵ کشور در تعداد زنانی که در مجالس قانونگذاریشان خدمت میکنند از ما پیشی گرفتهاند» و این سخن پس از انتخابات ۴ نوامبر درست از آب در آمد. تعداد فرمانداران زن ثابت ماند و به قول لاولس «حضور زنان بهعنوان روسای کمیتهها کاهش چشمگیری خواهد یافت آنگاه که جمهوریخواهان چکش قضاوت را در سنا در دست بگیرند». در آنجا، زنان دموکرات به پستهای قدرتمند ریاست رسیده اند- برای مثال، باربارا میکولسکی در تخصیص بودجه- که با حضور جمهوریخواهان باید از آن دست بکشند.
به خاطر داشته باشید که روزگاری حزب جمهوریخواه «حزب زنان» بود: «مارگارت چیس اسمیت» یک جمهوریخواه بود و به همین ترتیب «نانسی کاسباوم»، سناتور کانزاس، هم جمهوریخواه بود. اما وقتی دموکراتها با سیاست داخلی و احساسات ضدجنگ در دهه 60 و 70 و گروههایی مانند «فهرست امیلی» (EMILY's List) جهت جمع کردن پول برای زنان دموکرات هوادار خود پیوند یافتند، جمهوریخواهان آهسته آهسته به سویی رفتند که دیگر مولفه «حزب زنان» برازندهاش نبود و از این عنوان دست برداشت. در سال 1992، زمانی که آمریکاییها از مردان سناتور عینک به چشمی که «آنیتا هیل» را مورد آزار جنسی قرار دادند نفرت یافتند چهار زن را به سنا فرستادند که همگی دموکرات بودند: باکسر، کارول موزلی براون، دایان فاینشتاین و مورای. «مایکل ال. سُوِر»، استاد حکومت در دانشگاه جورج تاون و نویسنده کتاب «زنان در باشگاه» که در مورد حضور زنان در سناست میگوید: «مردم آن سال را سال زنان نامیدند. اما واقعا سال زنان دموکرات بود.» شکاف گستردهتر شد؛ پیش از انتخابات سهشنبه 4 نوامبر، 16 سناتور دموکرات بودند و فقط چهار جمهوریخواه.
امسال، آن عدم تناسب کاهش یافت. درحالیکه «جین شاهین» در نیوهمپشایر دوام آورد، کی هاگان در کارولینای شمالی دوام نیاورد. آلیسون لوندرگان گرایمز، میشل نان و ناتالی تنانت بازنده شدند. جمهوریخواهان «شلی مورد کاپیتو» را در غرب ویرجینیا و جونی ارنست را در آیوا برگزیدند که هر دو اولین زنانی بودند که از ایالتهایشان برای سنا انتخاب شدند و هر دو از حزبی بودند که تا این اواخر حزب زنان تلقی نمیشد. در ماه ژانویه، بیش از هر زمان دیگری زنان جمهوریخواه بیشتری در سنا حضور خواهند داشت.
در این صورت، میتوانید بگویید زنان جمهوریخواه در معنایی گسترده به دنبال برابری انتخاباتی بودند- اگرچه برخی از اعضای زنان محافظهکار جمهوریخواه دیگر آن مشعل فروزان فمینیستی نیستند. لاولس میگوید حقوق برابر برای زنان یعنی «هر رایدهنده زن باید در برخی مواقع فرصتی برای رای دادن به یک زن داشته باشد» مانند میلیونها زنی که به حزب جمهوریخواه رای میدهند. این در مجموع برای زنان خوب نیست وقتی هر حزب واحدی حزب زنان باشد چرا که در این صورت زنان در برابر بوالهوسی چرخه انتخابات ملی نسبت به مردان آسیبپذیرتر میشوند. اگر به این صورت دیده شود، شاید کاری که انتخابات اخیر انجام داد همانا کاهش آسیبپذیری کلی زنان در حرکت به سوی جلو بود. همانطور که آمار به تدریج بالا میرود، جمهوریخواهان برخی از «اولین»های جالب را لیست کرده و فهرست قانونگذاران زن متنوعتر میشود و این چیزی است که میتوانیم انتظارش را داشته باشیم. مردم ممکن است دیگر یک قانونگذار زن را با دیگری اشتباه نگیرند. «نانسی هندریکس»، محققی که مورد «هاتای کاراوی» را مورد مطالعه قرار داده، میگوید مردم همیشه کاراوی را با «ژانت رانکین» - صلحطلبی که اولین زنی بود که در مجلس نمایندگان انتخاب شد- مقایسه می کنند. گفته میشود که «سوزان کولینز» و «اولیمپیا اسنو» (که اکنون بازنشسته شده) اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته میشدند احتمالا به این دلیل که هر دو جمهوریخواهانی معتدل از «ماین» بودند با موهای تیره و هر دو هم البته زن بودند. هر چه مجموع قانونگذاران زن متنوعتر به نظر برسند، اشتباه گرفتن زنان هم محتملتر میشود. این بهویژه زمانی درست در میآید که تمام زنان سناتور سفیدپوست نباشند.
همچنین ممکن است خوب باشد اگر مقامهای زن، گاهی، قمار کنند که یک قانونگذار بودن- یعنی قانونگذار قدرتمند، با نفوذ و معروف بودن- میتواند سرگرم کننده هم باشد. برخی ناظران نگرانند که وقتی زنان در مورد تبعیض و موانع دیگر(هر چند واقعی باشد) بهعنوان راهی برای الهام بخشیدن و برانگیختن زنان دیگر سخن میگویند- همانطور که سناتور «کریستن گیلیبراند» در خاطرات اخیر خود در مورد همکاران مردی نوشت که بر وزن او متمرکز شده بودند- این زنان را از حضور بازداشته و آنها را با این احساس پس میزند که زندگی سیاسی ممکن است سختتر و ناخوشایندتر از آن چیزی باشد که واقعا هست.
با افزایش - البته آهسته- تعداد زنان، آنها همچون مجموعهای از افرادی مجزا با ایدئولوژیهای مختلف و حتی متضاد به نظر خواهند رسید، درست مثل مردان. این فی نفسه پیشرفتی از سال 1935 است آنگاه که یک نویسنده دیگر واشنگتنپست نوشت که زنان کنگره یک بلوک واحد رفتاری هستند. این نویسنده نوشت با توجه به اینکه «وقتی پای رای دادن به میان میآید زنان همیشه در دسترس هستند» و «غیبت در میان آنها بسیار نادر است، هیچیک از اعضای کنگره سختکوشتر از زنان نیستند». اما در ادامه مقاله اشاره شده بود که زنان- اگرچه به لحاظ عددی از مردان ناطق زیادتر هستند- اما سخنرانی نکرده و نطقی ارائه نمیدهند. این مقاله همچنین افزود: «آنها لبخند به لب مینشینند و به مردانی گوش میدهند که سخنانشان تمام شدنی نیست» و از زنی نام برد که غیر از یک بار برای رای دادن و طرح یک قطعنامه هرگز نطقی در مجلس ایراد نکرده بود. نویسنده همچنین در ادامه آورده بود: «سالهاست در کنگره نشستهام و فکر میکنم آیا مردی هست که چیزی نگفته باشد تا من هم یکی دو کلام سخن بگویم. اما امیدی بیهوده بود.» این روند اگرچه آرام است اما باید به مرحلهای برسیم که زنان صدایی رسا و غرا در سیاست داشته باشند اما این مساله بیش از 94 سال گذشته، زمان خواهد برد.
پاورقی:
1- congressional district: حوزه یا منطقهای در داخل هر ایالت آمریکا که میتواند یک نماینده را به مجلس نمایندگان بفرستد.
ارسال نظر