قبل از تولد فرزند دوم با فرزند اول چگونه رفتار کنم؟
فرزندان در کودکی بیشترین نیاز را به توجه، حمایت و محبت پدر و مادر دارند. خودشیفتگی در آنها در سطحی است که همه چیز و همه توجهها را برای خود میخواهند. تولد فرزندی دیگر برای برخی از کودکان تهدیدی برای از دست دادن توجهها و محبتها به حساب میآید و رفتار پدر و مادر با فرزند اول قبل از تولد فرزند بعدی و همچنین بعد از تولد او بسیار اهمیت دارد. در این مقاله چند مثال از رفتارهای صحیح را به شما آموزش میدهیم:
* از قبل از تولد فرزند دوم وقت زیادی را با فرزند اول خود بگذرانید، خصوصا پدر خانواده بهتر است وقت بیشتری را با فرزند بگذراند زیرا فرزندان عمده امنیت روانی را از پدر دریافت میکنند و نبود پدر (چه عاطفی و چه فیزیکی) در کنار فرزندان آسیب روانی جدیای به آنها وارد میکند.
* از قبل از تولد فرزند دوم وقت زیادی را با فرزند اول خود بگذرانید، خصوصا پدر خانواده بهتر است وقت بیشتری را با فرزند بگذراند زیرا فرزندان عمده امنیت روانی را از پدر دریافت میکنند و نبود پدر (چه عاطفی و چه فیزیکی) در کنار فرزندان آسیب روانی جدیای به آنها وارد میکند.
فرزندان در کودکی بیشترین نیاز را به توجه، حمایت و محبت پدر و مادر دارند. خودشیفتگی در آنها در سطحی است که همه چیز و همه توجهها را برای خود میخواهند. تولد فرزندی دیگر برای برخی از کودکان تهدیدی برای از دست دادن توجهها و محبتها به حساب میآید و رفتار پدر و مادر با فرزند اول قبل از تولد فرزند بعدی و همچنین بعد از تولد او بسیار اهمیت دارد. در این مقاله چند مثال از رفتارهای صحیح را به شما آموزش میدهیم:
* از قبل از تولد فرزند دوم وقت زیادی را با فرزند اول خود بگذرانید، خصوصا پدر خانواده بهتر است وقت بیشتری را با فرزند بگذراند زیرا فرزندان عمده امنیت روانی را از پدر دریافت میکنند و نبود پدر (چه عاطفی و چه فیزیکی) در کنار فرزندان آسیب روانی جدیای به آنها وارد میکند. او را زیاد در آغوش بگیرید و نوازش کنید.
* درباره فرزندی که در شکم دارید با کودک خود صحبت کنید و سعی کنید که به او کمک کنید تا فرزندتان بتواند با او ارتباط برقرار کند. از او بخواهید که در مراقبت از او به شما کمک کند. با او از بازیهایی که آن دو میتوانند در آینده با هم داشته باشند صحبت کنید.
* او را بابت محبتهایی که به شما یا فرزند در شکم شما میکند (هر چند کوچک) تشویق و از او قدردانی کنید.
* اگر کودک شما بعد از تولد فرزند دومتان با او بدرفتاری میکند او را از عواقب کارش که متوجه نوزاد میشود آگاه کنید و به او رفتار صحیح را بیاموزید؛ یا اگر کودکتان نسبت به فرزند دوم احساس بدی دارد او را منع نکنید، اجازه دهید از احساساتش به شما بگوید، به او ابراز علاقه کنید و از نوزاد، لطافتهای او، انتظارات (محبت و رفتار درست و...) برای او تعریف کنید.
فرزندان شما در سنین کودکی به توجه، عشق و امنیت شما نیاز دارند و هر چه که در سنین ۱ تا ۱۲ سالگی به آنها بیاموزید در آنها نهادینه میشود. امنیت و عزت نفس در آنها مخصوصا از بدو تولد تا سن ۴ سالگی شکل میگیرد. به فرزندان خود عشق دهید و عاشقی را نیز به آنها آموزش دهید. حسادت و رفتار نادرست فرزند اول با فرزند دوم تنها به دلیل ترس او بابت از دست دادن شما است اما اگر او را مطمئن کنید که همیشه پناه و عاشق او هستید، به او توجه میکنید و او را به رسمیت میشناسید، امنیت یافته و کمکم یاد میگیرد که محبت پیشه اوست، نه حسادت، نه پرخاشگری، و نه هیچ حس منفی دیگری. زمانی که به او اجازه میدهید درباره فردی احساس بدی داشته باشد و آن را با شما در میان بگذارد، او یاد میگیرد که احساسات خود را تجربه کند و راحتتر از آنها میگذرد؛ اما اگر او را منع کنید که احساسی را نداشته باشد، او آن احساس را سرکوب میکند و تا زمانی که درمان نشود آن احساس همراه او خواهد بود و آزارش میدهد، همچنین باعث میشود که استرس، ترس و غم در او ماندگار شود. گاهی هم رفتار و اشارههای اطرافیان احساسات منفی نسبت به فرزند دوم را در کودک بیدار میکند. بزرگترها فکر میکنند که اگر بعضی جملات را بهکار ببرند (مثلا، گاهی بعضی از اطرافیان مستقیما به رابطه خوب و یا دوست داشتن فرزند دوم اشاره میکنند و کودک دقیقا همان لحظه میفهمد که حالت دیگری هم وجود دارد! اینکه او آن فرزند را دوست نداشته باشد.) یا بعضی رفتارهای محبتآمیز را در قبال فرزند انجام دهند که از اشارهها یا غیرمعمول بودن آن رفتارها، فرزند متوجه جریان پنهان در آن رفتار میشود و احساس منفی در او بیدار میگردد. این نوع آموزش نه تنها تاثیر مثبتی ندارد بلکه ممکن است چیزی را که وجود ندارد بهوجود آورد زیرا کودکان بسیار باهوش هستند و تظاهر را خوب احساس میکنند. پس، در نتیجه، اطرافیان این کودکان لطفا در تربیت آنها دخالت نکنند مگر اینکه خود کودک احساسش را با آنها در میان بگذارد و آنوقت آنها باید شنوا و پذیرای کودک باشند و با محبت خود، به او محبت را آموزش دهند. اگر کودک شما با وجود آموزشهای صحیح باز هم با فرزند دوم بدرفتاری کرد حتما به مشاور مراجعه کنید.
* از قبل از تولد فرزند دوم وقت زیادی را با فرزند اول خود بگذرانید، خصوصا پدر خانواده بهتر است وقت بیشتری را با فرزند بگذراند زیرا فرزندان عمده امنیت روانی را از پدر دریافت میکنند و نبود پدر (چه عاطفی و چه فیزیکی) در کنار فرزندان آسیب روانی جدیای به آنها وارد میکند. او را زیاد در آغوش بگیرید و نوازش کنید.
* درباره فرزندی که در شکم دارید با کودک خود صحبت کنید و سعی کنید که به او کمک کنید تا فرزندتان بتواند با او ارتباط برقرار کند. از او بخواهید که در مراقبت از او به شما کمک کند. با او از بازیهایی که آن دو میتوانند در آینده با هم داشته باشند صحبت کنید.
* او را بابت محبتهایی که به شما یا فرزند در شکم شما میکند (هر چند کوچک) تشویق و از او قدردانی کنید.
* اگر کودک شما بعد از تولد فرزند دومتان با او بدرفتاری میکند او را از عواقب کارش که متوجه نوزاد میشود آگاه کنید و به او رفتار صحیح را بیاموزید؛ یا اگر کودکتان نسبت به فرزند دوم احساس بدی دارد او را منع نکنید، اجازه دهید از احساساتش به شما بگوید، به او ابراز علاقه کنید و از نوزاد، لطافتهای او، انتظارات (محبت و رفتار درست و...) برای او تعریف کنید.
فرزندان شما در سنین کودکی به توجه، عشق و امنیت شما نیاز دارند و هر چه که در سنین ۱ تا ۱۲ سالگی به آنها بیاموزید در آنها نهادینه میشود. امنیت و عزت نفس در آنها مخصوصا از بدو تولد تا سن ۴ سالگی شکل میگیرد. به فرزندان خود عشق دهید و عاشقی را نیز به آنها آموزش دهید. حسادت و رفتار نادرست فرزند اول با فرزند دوم تنها به دلیل ترس او بابت از دست دادن شما است اما اگر او را مطمئن کنید که همیشه پناه و عاشق او هستید، به او توجه میکنید و او را به رسمیت میشناسید، امنیت یافته و کمکم یاد میگیرد که محبت پیشه اوست، نه حسادت، نه پرخاشگری، و نه هیچ حس منفی دیگری. زمانی که به او اجازه میدهید درباره فردی احساس بدی داشته باشد و آن را با شما در میان بگذارد، او یاد میگیرد که احساسات خود را تجربه کند و راحتتر از آنها میگذرد؛ اما اگر او را منع کنید که احساسی را نداشته باشد، او آن احساس را سرکوب میکند و تا زمانی که درمان نشود آن احساس همراه او خواهد بود و آزارش میدهد، همچنین باعث میشود که استرس، ترس و غم در او ماندگار شود. گاهی هم رفتار و اشارههای اطرافیان احساسات منفی نسبت به فرزند دوم را در کودک بیدار میکند. بزرگترها فکر میکنند که اگر بعضی جملات را بهکار ببرند (مثلا، گاهی بعضی از اطرافیان مستقیما به رابطه خوب و یا دوست داشتن فرزند دوم اشاره میکنند و کودک دقیقا همان لحظه میفهمد که حالت دیگری هم وجود دارد! اینکه او آن فرزند را دوست نداشته باشد.) یا بعضی رفتارهای محبتآمیز را در قبال فرزند انجام دهند که از اشارهها یا غیرمعمول بودن آن رفتارها، فرزند متوجه جریان پنهان در آن رفتار میشود و احساس منفی در او بیدار میگردد. این نوع آموزش نه تنها تاثیر مثبتی ندارد بلکه ممکن است چیزی را که وجود ندارد بهوجود آورد زیرا کودکان بسیار باهوش هستند و تظاهر را خوب احساس میکنند. پس، در نتیجه، اطرافیان این کودکان لطفا در تربیت آنها دخالت نکنند مگر اینکه خود کودک احساسش را با آنها در میان بگذارد و آنوقت آنها باید شنوا و پذیرای کودک باشند و با محبت خود، به او محبت را آموزش دهند. اگر کودک شما با وجود آموزشهای صحیح باز هم با فرزند دوم بدرفتاری کرد حتما به مشاور مراجعه کنید.
ارسال نظر