انتخاب یک خودرو از میان گزینه‌های موجود در بازار شاید یکی از دشوارترین خریدهای ممکن باشد؛ چرا‌که اغلب باید بانگاهی بلند‌مدت به ماجرا نگریست. در این میان برخی هم هستند که با سرعت بیشتری خودرو خود را عوض می‌کنند. آنها نیز همیشه دوست دارند بدانند که خودروهای جدید کدام هستند و تفاوت‌ها و شباهت‌های آنها با خودرو کنونی‌شان چیست. در بازار رو‌به رشد خودرو ایران چه از نظر تنوع مدل و چه از نظر افزایش خریدار مساله انتخاب خودرو، روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در این صفحه سعی شده خودروهای مختلفی که از نظر قیمت یا قابلیت‌های فنی در یک کلاس قرار دارند با زبانی ساده با یکدیگر مقایسه شوند.‌ به‌‌گونه‌ای‌که در نهایت خواننده بتواند دید کلی درخصوص خودروهای کلاس‌های مختلف پیدا کند. در همین راستا سعی شده تا در هر شماره تنوع کلاس‌های قیمتی مختلف مدنظر قرار بگیرد تا صفحه «حق‌انتخاب» برای طیف بیشتری از مخاطبان کاربرد داشته باشد.

رنو ساندرو یا ام‌و‌ی‌ام 550

ام‌وی‌ام ۵۵۰ از موتوری پر‌حجم‌تر و البته قوی تر از ساندرو برخوردار است اما در شتاب‌گیری ساندرو حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. شاید خانواده‌ها ترجیح دهند تا ام‌وی‌ام ۵۵۰ را بخرند؛ چراکه خودرویی صندوق دار بوده والبته ابعاد به مراتب بزرگ‌تری نسبت به ساندرو دارد. در سوی دیگر ساندرو در حقیقت همان نمونه هاچ‌بک تندر ۹۰ است که از نظر کیفی در سطح بالایی قرار دارد. مصرف سوخت ساندرو کمتر از ۵۵۰ بوده و البته کم‌استهلاک‌تر نیز هست. در سوی دیگر ۵۵۰ با چهره‌ای زیبا و کابینی زیباتر در انتظار شماست. این در حالی است که ساندرو همان ظاهر ساده و کابین ساده تندر را به خود می‌بیند. مواد به کار رفته درون کابین ۵۵۰ به مراتب با‌کیفیت‌تر از ساندرو بوده والبته امکانات بیشتری را نیز در خود جای داده‌اند. اما ساندرو انتخاب مطمئنی از نظر بازار خرید و فروش و خدمات پس از فروش است. این در حالی است که خدمات پس از فروش ام‌وی‌ام به‌رغم گستردگی چندان هم با کیفیت نبوده در بازار قطعات هم راحت‌تر و البته با قیمت کمتری می‌توان قطعات ساندرو را خریداری کرد. به‌طور کلی هر دو خودرو انتخاب‌های خوبی هستند؛ اما یکی برای خانواده‌های پر‌جمعیت‌تر با امکانات بیشتر و موتوری قوی‌تر و دیگری خودرویی کوچک با کیفیت بالا و بازاری پررونق است.

لیفان X۵۰ یا هاوال M۴

لیفان X50 محصولی از کرمان موتور و هاوال M4 محصولی از دیار خودرو. هر دو خودرو از طراحی زیبایی برخوردارند و نمی‌توان هیچ کدام را برتر دانست. هر دو خودرو از موتوری هم حجم بهره می‌برند؛ اما موتور هاوال قدرت بیشتری تولید می‌کند. ولی این به معنای شتاب بالاتر نیست؛ چراکه M4 از وزن بیشتری نسبت به X50 برخوردار است و از این‌رو کمی تنبل‌تر است. همچنین مصرف سوخت بالاتری نسبت به X50 دارد. هر دو خودرو کراس اوور بوده و نباید انتظار فضای شاسی بلندها را ازآنها داشت. اما برای خانواده‌های کم جمعیت مناسبند. لیفان X50 قیمت کمتری نسبت به هاوال M4 داشته و همچنین در بازار ایران نیز با اقبال بیشتری همراه است. این در حالی است که خدمات پس از فروش بسیار تعیین‌کننده است که در این زمینه نیز X50 شرایط بهتری دارد. در مقابل اگر گاهی مسیرهای آفرود معمولی را بخواهید بروید عملکرد هاوال بهتر خواهد بود. لیفان X50 و هاوال M4 هر دو در زمینه امکانات تقریبا در یک سطح قرار دارند و برتری از آن هیچ‌کدام نیست. به‌طور کلی اگر به دنبال خودرویی ارزان‌تر و با خدمات پس از فروش بهتر هستید، لیفان X50 را انتخاب کنید اما اگر اهل آفرود بازی هستید خرید گریت وال هاوال M4 گزینه مناسب تری خواهد بود.

تویوتا راوفور یا هیوندای سانتافه

پر‌طرفدار‌ترین کلاس خودرو در ایران مربوط به خودروهای شاسی بلند است. در این میان دو خودرو پر طرفدار در کلاس شاسی بلند‌های متوسط هیوندای سانتافه و تویوتا RAV۴ هستند. سانتافه از موتور ۴/ ۲ لیتری و راوفور از موتور ۵/ ۲ لیتری بهره می‌برند. هر دو خودرو به‌صورت ۴ چرخ متحرک عرضه شده و سانتافه به‌رغم داشتن موتور کم‌حجم‌تر از قدرت بیشتر به نسبت راوفور برخوردار است. اما این به این معنی نیست که سانتافه خودرویی چالاک تر است چراکه به لطف گیربکس سریع تویوتا شتاب‌گیری در راوفور بهتر از سانتافه است. مصرف سوخت راوفور نیز کمتر بوده و سواری به مراتب بهتر از سانتافه دارد. این در حالی است که در زمینه امکانات حرف‌ چندانی برای گفتن در مقابل سانتافه ندارد. فضای داخل کابین هر دو خودرو مناسب است در حالی که در برخی از مدل‌های سانتافه شاهد صندلی ردیف سوم نیز هستیم. کیفیت درون کابین تویوتا به مراتب بالاتر از سانتافه بوده و بسیار رانندگی نرم‌تری از سانتافه ارائه می‌دهد. خدمات پس از فروش هر دو خودرو گسترده است، اما قطعات تویوتا کمی گران تر از سانتافه هستند. راوفور خودروی کم‌استهلاک‌تری است، اما چهره سانتافه بسیار زیبا تر از راوفور است. در بازار دست دوم و صفر کیلومتر هر دو خودرو با اقبال زیادی همراهند به‌طور کلی اگر کیفیت سواری به خصوص آفرود و کیفیت قطعات برای شما مهم است راوفور را انتخاب کنید اما اگر به دنبال امکانات زیاد و کابینی لوکس تر هستید، سانتافه بخرید.

مزدا ۳ یا کیا سراتو

در اینجا مدل گیربکس دستی دو خودرو مقایسه شده است که در داخل تولید می‌شود. هر دو خودرو با موتورهای هم حجم 6/ 1 لیتری روانه بازار شده‌اند و طرفداران زیادی دارند. موتور سراتو قدرت بیشتر تولید می‌کند. همچنین در شتاب‌گیری نیز عملکرد بهتری از مزدا دارد. در مقابل این مزدا است که کم‌اشتها‌تر از سراتو است و البته کمی اقتصادی‌تر هم هست. هر دو خودرو از چهره‌های زیبا برخوردارند و درون کابین نیز طراحی مناسبی دارند از نظر امکانات نیز در سطح بالایی قرار ندارند و در آنها تا جایی که توانسته‌اند آپشن‌ها را به حداقل رسانده‌اند تا قیمت پایین بیاید. در بازار هر دو خودرو موفقند اگرچه نمونه‌های دولیتری این دو خودرو فروش نمونه‌های 6/ 1 لیتری را تحت تاثیر قرار داده اما با توجه به قیمت کمتر، این خودروها نیز فروش مناسبی دارند و برای کسانی که آپشن برایشان مهم نیست گزینه‌های خوبی هستند. سواری هر دو خودرو اسپرت است و کمی خشک است اما در این میان سراتو خشک‌تر است. فضای کابین سراتو جادار تر از مزدا است؛ اما طراحی کابین مزدا زیبا‌تر است. همچنین هر دو خودرو در عبور از مسیرهای پر‌پیچ‌و‌خم حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. این در حالی است که مزدا با ارتفاعی کمتر از زمین در برخی از سرعت گیرها دقت بیشتری را می‌طلبد. به‌طور کلی هر دو خودرو انتخاب‌هایی خوب و اقتصادی به حساب می‌آیند.

کیا پیکانتو یا ام‌جی 3

دو خودروی هاچ‌بک و کوچک بازار ایران که بیشتری برای راندن در شهر مناسب هستند. اما این بدان معنی نیست که نمی‌توان با آنها به دل جاده زد. ام جی از موتوری پر‌حجم‌تر و البته پر‌قدرت‌تر نسبت به پیکانتو برخوردار بوده و البته در شتاب‌گیری هم موفق‌تر عمل می‌کند. این در حالی است که پیکانتو خودرویی اقتصادی‌تر از ام‌جی بوده و البته پر طرفدارتر از ام‌جی است. هر دو خودرو از ظاهری زیبا بهره می‌برند و درون کابین نیز طراحی خاص و قابل قبولی دارند، اما این پیکانتو است که در این جدال در بازار برنده شده و با اقبال بیشتری نسبت به ام جی برخوردار است چراکه هم در زمینه خدمات پس از فروش موفق‌تر از ام جی عمل کرده است و هم اینکه خودرویی اقتصادی تر محسوب می‌شود. هر دو خودرو فضای زیادی برای خانواده‌های پر جمعیت ندارند؛ اما طراحی کابین این دو خودرو به گونه‌ای است که بزرگ‌تر از جثه‌شان به چشم می‌آید و از فضای مناسبی درون کابین به خصوص برای سرنشینان جلو بهره می‌برند. به‌طور کلی می‌توان گفت که ام‌جی خودرویی با شتاب و سرعت بیشتر از پیکانتو بوده، اما پیکانتو یک انتخاب اقتصادی هم از نظر مصرف سوخت و هم از نظر خرابی به حساب می‌آید که البته در بازار هم به راحتی خرید و فروش شده و قطعات آن نیز دربازار فراوان‌ترند.

پورشه پانامرا یا بی‌ام‌و i۸

این دو خودرو تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارند چراکه i8 یک خودروی معمولی نبوده و خودرویی هیبریدی است. اما در بازار با مدل 8 سیلندر توربو پانامرا در یک بازه قیمت قرار دارد. i8 از دو موتور برقی و بنزینی بهره می‌برد موتورهایی که هر کدام قدرت‌های متفاوتی دارند و به‌صورت تر‌کیبی توان بالایی را تولید می‌کنند. موتور بنزینی این خودرو سه‌سیلندر بوده و بسیار کم‌حجم است. در سوی دیگر پورشه با موتوری 8 سیلندر و پر حجم قرار دارد که البته قدرت بیشتری نسبت به موتور i8 تولید می‌کند. اما i8 خودرویی با شتاب‌گیری بهتر بوده و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. خودرویی که انگار از فضا آمده و طراحی بسیار متفاوتی دارد.در سوی دیگر پورشه پانامرا خودرویی لوکس بوده که کیفیت ساخت بالایی دارد. i8 تنها برای دو نفر جا دارد و پانامرا برای 4نفر. از نظر امکانات نیز پانامرا در سطح بالاتری قرار دارد و البته خودرویی است که استهلاک بالاتری نسبت به i8 هیبریدی دارد. هرچند که می‌توان گفت در دسترس نبودن قطعات یدکی و بدنه i8 می‌تواند برای صاحبانش دردسر‌ساز باشد. به هر حال وقتی نزدیک به یک‌و‌نیم میلیارد قرار است پول بدهید انتخاب خیلی سخت نیست. اگر به دنبال یک خودرو با سرعت نهایی بالا و جادار و لوکس هستید پانامرا را انتخاب کنید و اگر خودرویی پرشتاب با طراحی سوپراسپرت می‌خواهید i8 انتخاب بهتری است.