راهکار جبران کمبود فضای سبز شهری
بررسیها از وضعیت آلودگی هوای پایتخت نشان میدهد که تغییرات به وجود آمده در جنس و ترکیب آلودگی هوای تهران ناشی از یک عامل مغفول مانده به نام «تخریب باغات و فضای سبز شهری و تبدیل آنها به ساختمانها» است که میزان آلودگی هوای شهر چند میلیونی تهران را به سه برابر استاندارد جهانی رسانده است. به گفته کارشناسان سلامت و محیط زیست، یکی از راههایی که به نظر میرسد میتواند در کنترل آلودگی هوا کمککننده باشد افزایش فضای سبز شهری از طریق کاشت درختان است. اما در کنار این الگوی سنتی، اخیرا الگوی جدیدی برای گسترش فضای سبز در سایر کشورهای دنیا برای کاهش آلودگی هوا و جبران کمبود فضاهای سبز پیشنهاد شده است که بر مبنای آن برای توسعه فضای سبز از طریق نماهای سبز عمل میشود.
بررسیها از وضعیت آلودگی هوای پایتخت نشان میدهد که تغییرات به وجود آمده در جنس و ترکیب آلودگی هوای تهران ناشی از یک عامل مغفول مانده به نام «تخریب باغات و فضای سبز شهری و تبدیل آنها به ساختمانها» است که میزان آلودگی هوای شهر چند میلیونی تهران را به سه برابر استاندارد جهانی رسانده است. به گفته کارشناسان سلامت و محیط زیست، یکی از راههایی که به نظر میرسد میتواند در کنترل آلودگی هوا کمککننده باشد افزایش فضای سبز شهری از طریق کاشت درختان است. اما در کنار این الگوی سنتی، اخیرا الگوی جدیدی برای گسترش فضای سبز در سایر کشورهای دنیا برای کاهش آلودگی هوا و جبران کمبود فضاهای سبز پیشنهاد شده است که بر مبنای آن برای توسعه فضای سبز از طریق نماهای سبز عمل میشود. به گفته کارشناسان شهری در توسعه فضاهای سبز میتوانیم به نماهای سبز هم توجه داشته باشیم. میتوان نماهای سنگی با گیاهان سبز رونده جایگزین کرد، به گونهای که توسعه فضاهای عمودی را داشته باشیم. الگوی مزارع عمودی معمولا مخصوص شهرهای متراکم است. بهعنوان مثال شهر سئول به شدت این موضوع را پیگیری میکند.
به گفته طراحان اولیه این ایده طراحی سبز عملی است برای حل مشکلاتی که طی آن منابع طبیعی قبل، بعد و طی پروسه تولید و ساخت به کمترین حد آسیب میبینند، به علاوه در مسیر این عمل مصالح باید مفید بوده، عمر مفید طولانی داشته و قابل بازگشت به چرخه طبیعت باشند. چیزهای با طول عمر زیاد هم مفیدند و هم بزرگترین مانع علیه اسراف و ضایعات و این بهتر از استفاده مجدد یا بازیافت آنها است.
محمدمهدی صفایی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران و کارشناس ارشد معماری درباره این ایده جدید که تحت عنوان «معماری سبز» به کار برده میشود، عنوان کرد: در سفری که به کلمبو پایتخت سریلانکا داشتم این نکته را دریافتم که گیاه بهعنوان یک موجود زنده مورد احترام مردم این کشور است، بهگونهای که اگرچه آب و هوا، دما و رطوبت هوا باعث وجود یک پوشش گیاهی همیشه سبز در این اقلیم شده است و سبزینگی گسترش زیادی در آن کشور دارد ولی حجم زیاد پوشش گیاهی -حتی در شهرها -مانع استفاده از نما و بام سبز در مناطق شهری نشده است. گویی احترام به موجود زنده و خصوصا گیاهان بخشی از باورهای اعتقادی و نگرش فرهنگی آن جامعه است. او ادامه داد: تجربه غلبه ساختمان بر جمعیت و از دست دادن تدریجی فضاهای سبز و باغات تهران و تبدیل این فضاها به بناهای خشک و بیروح یا سطوح آسفالت و اتوبانها - ناشی از نیازهای تدریجی به وجود آمده از توسعه اجباری - درسهای بزرگی به همراه داشته است.
صفایی به نتایج کاهش سرانه فضای سبز شهر تهران اشاره کرد و افزود: تراکم ساختمانی بسیار زیاد، افزایش بیماریها، کسالت و روزمرگی، کاهش سرزندگی شهروندان و کمبود اکسیژن و هوای سالم از نتایج کاهش سرانه فضای سبز شهر تهران است و این در حالی است که موج دوم توسعه فضایی شهر در قالب تامین فضاهای خدماتی و عمومی برای جمعیت جذب شده در شهر آغاز شده است و فضاهای تجاری و خدماتی- رفاهی بسیاری در شهر احداث شده یا در حال احداث است.
عضو مرکز تحقیقاتی توسعه فضاهای زیر سطحی (ACCUS) اظهار کرد: گاه مشاهده میشود شهروندان تهرانی هویت سبز را از دست داده، شهر خود را در لابهلای ساختمانهای متراکم با سبزینگی و احیای جستهوگریخته تراسها، بامها و حیاطها جستوجو میکنند و حیات واقعی را در داشتن حیاط میبینند. در حالی که تاکنون در بسیاری از شهرهای جهان با اقلیمهای متفاوت همانند نیویورک، سئول، توکیو، ادینبورگ، هنگکنگ، تونس، سنگاپور، دبی، کازابلانکا و... توسعه فضای سبز و معماری سبز در اشکال مختلف اجرا شده است ولی جای شهر تهران بهعنوان یکی از نیازمندترین شهرهای بزرگ جهان به فضای سبز، در این میان خالی است.
او تاکید کرد: آنچه در این خصوص در تهران اتفاق افتاده است در مقایسه با تخریبی که پیشتر صورت گرفته است ناچیز مینماید. جنبش معماری سبز - با اهمیت ویژهای که برای شهر تهران دارد - به کندی در حال توسعه است و اراده ای محکم برای برونرفت از مشکلات متاثر از کاهش سرانه سبز شهری به چشم نمی خورد. و متاسفانه گاه دلایل توجیهی مبنی بر مشکلات فراوان توسعه و نگهداری فضای سبز در تلفیق با معماری شنیده میشود که این باعث عقبنشینی معدود کارفرمایان علاقهمند شده است و همواره تصمیمات توسعه معماری سبز به تعویق افتاده است. صفایی به راهکارهای توسعه معماری سبز در شهری همچون تهران اشاره کرد و گفت: با اندکی مطالعه و مداخله نظرات کارشناسی و تشویق شهروندان به مشارکت در طرحهای شهری، بهرهمندی از معماری سبز برای شهر تهران نه تنها ساده و میسر بلکه مفید و کارآمد خواهد بود.
به گفته وی فضاهای قابل مداخله برای توسعه فضاهای سبز و معماری سبز در ساختمانها از لبه پنجرهها میتواند آغاز شود و در تراسها، بامها ونماهای ساختمانها توسعه یابد و در شهر با تبدیل بسیاری از دیوارها به نردههای سبز یا استفاده از پوشش گیاهی در معابر و گذرگاههای سواره و پیاده میتوان چهره مناسبی بر پیکره بینظم و بیحال ساختار معماری خاکستری شهر پوشاند.
صفایی تصریح کرد: از این طریق سبزینگی از مراکز سبز برون و درون شهری شامل پارکها و جنگلهای اطراف به سایر بخشهای شهر سرایت میکند.او با بیان اینکه اکنون نیاز به رویکردهای حسی و دلانگیزی فضا، در طرحهای معماری و شهرسازی و ایجاد نوع خاصی از معماری که در آن درک فضا -از حیطه صرفا بصری- فراتر رفته اضافه کرد: فضای معماری که با تمام وجود و حواس درک شود، برای شهر تهران بیش از همیشه ضروری است. در این معماری کاهش تزئینات و تجملگرایی و عظمتگرایی و افزایش شادابی و دلانگیزی و آرامش فضایی مدنظر است.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران عنوان کرد: سرسبزی و دلانگیزی در طرحهای معماری باعث افزایش ارتباط درون بناها با محیط شهری میشود که خود افزایش حضور پیاده روی در سطح شهر را بهوجود میآورد و رشد مراودات اجتماعی و شهروندی را سبب میشود و در نهایت افزایش کیفیت این مراودات است که باعث افزایش دوستیها و محبت و رشد اخلاق نیکو در جامعه شهری میشود. به گفته وی توجه به معماری دلانگیز - که معماری سبز یکی از شاخههای آن معماری است- میتواند جامعهای سالم با حس رضایت و تعلق بیشتر به شهر و محله را بهوجود آورد.
ارسال نظر