بحران یونان از کجا آغاز شد؟
دولتهای پوپولیست و وعدههای نشدنی
بحران یونان چگونه بهوجود آمد و چرا رشد کرد؟ این پرسش بسیاری از اقتصاددانانی است که این روزها در پی درمان بیماری موسوم به «بیماری یونانی» هستند. برخی اقتصاددانان اعتقاد دارند بحران یونان از آنجا شروع شد که دولتهایی در یونان، ایرلند و اسپانیا تحت فشارهای اجتماعی و فشارهای سیاسی ناشی از رفتارهای پوپولیستی دچار کسری بودجه شدند.
به عبارت دیگر احزاب و دولتهای پوپولیست برای کسب آرای مردم قولهایی دادهاند که در اجرای آن قولها دچار هزینههای هنگفت و سرسامآور شدهاند. از این رو نتوانستهاند درآمدی برای آن هزینه ها پیدا کنند.
به عبارت دیگر احزاب و دولتهای پوپولیست برای کسب آرای مردم قولهایی دادهاند که در اجرای آن قولها دچار هزینههای هنگفت و سرسامآور شدهاند. از این رو نتوانستهاند درآمدی برای آن هزینه ها پیدا کنند.
بحران یونان چگونه بهوجود آمد و چرا رشد کرد؟ این پرسش بسیاری از اقتصاددانانی است که این روزها در پی درمان بیماری موسوم به «بیماری یونانی» هستند. برخی اقتصاددانان اعتقاد دارند بحران یونان از آنجا شروع شد که دولتهایی در یونان، ایرلند و اسپانیا تحت فشارهای اجتماعی و فشارهای سیاسی ناشی از رفتارهای پوپولیستی دچار کسری بودجه شدند.
به عبارت دیگر احزاب و دولتهای پوپولیست برای کسب آرای مردم قولهایی دادهاند که در اجرای آن قولها دچار هزینههای هنگفت و سرسامآور شدهاند. از این رو نتوانستهاند درآمدی برای آن هزینه ها پیدا کنند. به همین دلیل در اثر این هزینههای بدون پشتوانه دچار کسری بودجههای شدیدی شدند. این کسری بودجهها در طول مدت طولانی نمیتواند ادامه پیدا کند و در جایی اعتبار دولتها به سقف و نهایت خود میرسد. در این شرایط اعتبار دولتهای یونان، ایتالیا، اسپانیا و ایرلند به سقف خود رسیده است.
پیشتر برخی میگفتند که دولتهای راستگرا یا محافظهکار یونان در طول چندین سال گذشته، این کشور را به این وادی رساندهاند و نظام سرمایهداری موجب سقوط آتن شده است. اما برخی میگویند اساس این بحران به ماهیت و کارکرد نظام سرمایه داری ربطی ندارد. این بحران، بحران نقش، جایگاه، عملکرد و سهم دولت در اقتصاد کشورها است. استانداردی که اتحادیه اروپا از سالها پیش رعایت میکرد و آن این است که نسبت کسری بودجه دولتها به تولید ناخالص داخلی نباید از سه درصد در سال تجاوز کند. در حالی که مشاهده شده است در این کشور که این نسبت در بعضی موارد در سالهای اخیر به 11 یا 12 درصد رسیده است. به اعتقاد این دسته از کارشناسان قولها و وعدههای پوپولیستی دولتها و رهبران به مردم و انتظارات اجتماعی سطح بالا، ضعیف شدن قدرت تولید ملی کشورها و فشار سیاسی به رهبران و تلاش دولتها برای اینکه با اتخاذ سیاستهای پوپولیستی بتوانند قدرت را به دست بیاورند و یا حفظ کنند، موجب شده این وضعیت در یونان حاکم شود.
در حال حاضر این مساله به حالت بحرانی رسیده است و از آنجا که این کشورها عضو یورو هستند نمیتوانند از بانک مرکزی خودشان قرض بگیرند. در این راستا دولت یونان نمیتواند اسکناس چاپ کند چرا که در حوزه یورو است و چاپ یورو براساس مشخص و تابع مقررات خاصی است. بنابراین در طول سالهایی که دولت یونان دچاری کسری بودجه بوده برای تامین هزینههای فزاینده خود از بانکهای اروپایی قرض گرفته است. یعنی اوراق قرضه فروخته و استقراض کرده است و خرج هزینههای خود کرده است.
در حال حاضر اوراق قرضه این کشور دچار وضعیتی شده است که هیچ بانکی اعتماد نمیکند که اوراق قرضه آن را بخرد. از آنجا که دولت نمیتواند بدهیهایش را بازپرداخت کند خود بانکهایی هم که به این دولت قرض دادهاند در معرض ورشکستگی قرار گرفتهاند. به این دلیل اتحادیه اروپا، در اجلاس اخیر خود در ماه گذشته طرح کمک مالی اتحادیه اروپا به یونان را به تصویب رساند که براساس آن اروپا ۱۷۸ میلیارد دلار به دولت یونان که زیر بار قرض سنگینی قرار گرفته، وام خواهد داد و از ۵۰ درصد از بدهیهای این کشور هم چشمپوشی خواهد کرد مشروط بر اینکه دولت یونان برنامه ریاضت اقتصادی را که با اعتراض شدید مردم این کشور روبهرو شده، اعمال کند.
آنها از دولت یونان میخواهند که از طریق افزایش مالیات و کاهش هزینههای بخش عمومی، به کاهش کسری بودجه کمک کند. اما دولت یونان میگوید که همین اندازه انضباط مالی و ریاضت اقتصادی هم که اروپا از آن میخواهد نمیتواند اجرا کند. به اعتقاد دولت چپگرای یونان فشار اجتماعی بر این دولت درحال افزایش است.
مردم یونان حاضر نیستند فشار اقتصادی را بپذیرند، زیرا به هزینههایی که دولت میکرده است عادت کردهاند. به اعتقاد برخی از تحلیلگران این عادت بد موجب شده تا مردم یونان حتی حاضر به خروج از اتحادیه اروپا باشند اما دولت این کشور دست به اصلاحات اقتصاد ریاضتی نزند. پیشتر جورج پاپاندرئو، نخستوزیر یونان بهعنوان یک تهدید بحث خروج از اتحادیه اروپا را مطرح و طرحی برای برگزاری همهپرسی در مورد کمکهای مالی اتحادیه اروپا به یونان ارائه کرد. همین موضوع دوباره در زمان سیپراس مطرح و در نهایت یک همهپرسی برگزار شد که در آن تمایل مردم این کشور به خروج از اتحادیه اروپا کاملا نمودار است.
در واقع دولتهای یونان، فارغ از گرایشهای خود از اهرم خروج از یورو به دفعات استفاده کردهاند.
در زمان پاپاندرئو، او در واقع با این کار در حال باجخواهی از اروپا بوده است. در واقع یونان میگفت اگر اتحادیه اروپا میخواهد که آتن از حوزه یورو خارج نشود -که اگر این کار صورت گیرد به منزله شروع فروپاشی یورو است- باید باز هم به این کشور کمک شود تا بتواند هزینههای خود را بپردازد.
به عبارت دیگر ۱۰ میلیون نفر جمعیت یونان تمامی اتحادیه اروپا با ۵۵۰ میلیون نفر جمعیت را تحت فشار قرار دادهاند و باجخواهی میکنند. همین موضوع موجب شده است تا آلمان در این حد در برابر یونان مقاومت کند. به اعتقاد ناظران سیاسی، دولت یونان همواره تدبیری که اتحادیه اروپا اندیشیده در مورد اجرای یک رشته سیاستهای ریاضت اقتصادی برای برخورداری از بسته جدید «نجات اقتصادی» که توسط اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللب پول تدارک شده است را قبول نداشته و از اتحادیه اروپا میخواسته که اجازه دهد کسری بودجه بیشتری داشته باشد.
در سناریویی که چیده شده بود اگر یونان از اتحادیه اروپا خارج میشد دولت یونان مجبور میشد دوباره پول ملی چاپ کند و همین موضوع موجب میشد پول ملی تورم وحشتناکی در اقتصاد یونان ایجاد کند و وضعیت مردم یونان بدتر از همیشه شود.
به عبارت دیگر احزاب و دولتهای پوپولیست برای کسب آرای مردم قولهایی دادهاند که در اجرای آن قولها دچار هزینههای هنگفت و سرسامآور شدهاند. از این رو نتوانستهاند درآمدی برای آن هزینه ها پیدا کنند. به همین دلیل در اثر این هزینههای بدون پشتوانه دچار کسری بودجههای شدیدی شدند. این کسری بودجهها در طول مدت طولانی نمیتواند ادامه پیدا کند و در جایی اعتبار دولتها به سقف و نهایت خود میرسد. در این شرایط اعتبار دولتهای یونان، ایتالیا، اسپانیا و ایرلند به سقف خود رسیده است.
پیشتر برخی میگفتند که دولتهای راستگرا یا محافظهکار یونان در طول چندین سال گذشته، این کشور را به این وادی رساندهاند و نظام سرمایهداری موجب سقوط آتن شده است. اما برخی میگویند اساس این بحران به ماهیت و کارکرد نظام سرمایه داری ربطی ندارد. این بحران، بحران نقش، جایگاه، عملکرد و سهم دولت در اقتصاد کشورها است. استانداردی که اتحادیه اروپا از سالها پیش رعایت میکرد و آن این است که نسبت کسری بودجه دولتها به تولید ناخالص داخلی نباید از سه درصد در سال تجاوز کند. در حالی که مشاهده شده است در این کشور که این نسبت در بعضی موارد در سالهای اخیر به 11 یا 12 درصد رسیده است. به اعتقاد این دسته از کارشناسان قولها و وعدههای پوپولیستی دولتها و رهبران به مردم و انتظارات اجتماعی سطح بالا، ضعیف شدن قدرت تولید ملی کشورها و فشار سیاسی به رهبران و تلاش دولتها برای اینکه با اتخاذ سیاستهای پوپولیستی بتوانند قدرت را به دست بیاورند و یا حفظ کنند، موجب شده این وضعیت در یونان حاکم شود.
در حال حاضر این مساله به حالت بحرانی رسیده است و از آنجا که این کشورها عضو یورو هستند نمیتوانند از بانک مرکزی خودشان قرض بگیرند. در این راستا دولت یونان نمیتواند اسکناس چاپ کند چرا که در حوزه یورو است و چاپ یورو براساس مشخص و تابع مقررات خاصی است. بنابراین در طول سالهایی که دولت یونان دچاری کسری بودجه بوده برای تامین هزینههای فزاینده خود از بانکهای اروپایی قرض گرفته است. یعنی اوراق قرضه فروخته و استقراض کرده است و خرج هزینههای خود کرده است.
در حال حاضر اوراق قرضه این کشور دچار وضعیتی شده است که هیچ بانکی اعتماد نمیکند که اوراق قرضه آن را بخرد. از آنجا که دولت نمیتواند بدهیهایش را بازپرداخت کند خود بانکهایی هم که به این دولت قرض دادهاند در معرض ورشکستگی قرار گرفتهاند. به این دلیل اتحادیه اروپا، در اجلاس اخیر خود در ماه گذشته طرح کمک مالی اتحادیه اروپا به یونان را به تصویب رساند که براساس آن اروپا ۱۷۸ میلیارد دلار به دولت یونان که زیر بار قرض سنگینی قرار گرفته، وام خواهد داد و از ۵۰ درصد از بدهیهای این کشور هم چشمپوشی خواهد کرد مشروط بر اینکه دولت یونان برنامه ریاضت اقتصادی را که با اعتراض شدید مردم این کشور روبهرو شده، اعمال کند.
آنها از دولت یونان میخواهند که از طریق افزایش مالیات و کاهش هزینههای بخش عمومی، به کاهش کسری بودجه کمک کند. اما دولت یونان میگوید که همین اندازه انضباط مالی و ریاضت اقتصادی هم که اروپا از آن میخواهد نمیتواند اجرا کند. به اعتقاد دولت چپگرای یونان فشار اجتماعی بر این دولت درحال افزایش است.
مردم یونان حاضر نیستند فشار اقتصادی را بپذیرند، زیرا به هزینههایی که دولت میکرده است عادت کردهاند. به اعتقاد برخی از تحلیلگران این عادت بد موجب شده تا مردم یونان حتی حاضر به خروج از اتحادیه اروپا باشند اما دولت این کشور دست به اصلاحات اقتصاد ریاضتی نزند. پیشتر جورج پاپاندرئو، نخستوزیر یونان بهعنوان یک تهدید بحث خروج از اتحادیه اروپا را مطرح و طرحی برای برگزاری همهپرسی در مورد کمکهای مالی اتحادیه اروپا به یونان ارائه کرد. همین موضوع دوباره در زمان سیپراس مطرح و در نهایت یک همهپرسی برگزار شد که در آن تمایل مردم این کشور به خروج از اتحادیه اروپا کاملا نمودار است.
در واقع دولتهای یونان، فارغ از گرایشهای خود از اهرم خروج از یورو به دفعات استفاده کردهاند.
در زمان پاپاندرئو، او در واقع با این کار در حال باجخواهی از اروپا بوده است. در واقع یونان میگفت اگر اتحادیه اروپا میخواهد که آتن از حوزه یورو خارج نشود -که اگر این کار صورت گیرد به منزله شروع فروپاشی یورو است- باید باز هم به این کشور کمک شود تا بتواند هزینههای خود را بپردازد.
به عبارت دیگر ۱۰ میلیون نفر جمعیت یونان تمامی اتحادیه اروپا با ۵۵۰ میلیون نفر جمعیت را تحت فشار قرار دادهاند و باجخواهی میکنند. همین موضوع موجب شده است تا آلمان در این حد در برابر یونان مقاومت کند. به اعتقاد ناظران سیاسی، دولت یونان همواره تدبیری که اتحادیه اروپا اندیشیده در مورد اجرای یک رشته سیاستهای ریاضت اقتصادی برای برخورداری از بسته جدید «نجات اقتصادی» که توسط اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللب پول تدارک شده است را قبول نداشته و از اتحادیه اروپا میخواسته که اجازه دهد کسری بودجه بیشتری داشته باشد.
در سناریویی که چیده شده بود اگر یونان از اتحادیه اروپا خارج میشد دولت یونان مجبور میشد دوباره پول ملی چاپ کند و همین موضوع موجب میشد پول ملی تورم وحشتناکی در اقتصاد یونان ایجاد کند و وضعیت مردم یونان بدتر از همیشه شود.
ارسال نظر