یادداشتی درباره فیلم رگ خواب به بهانه اکران آن در سینماها
فهم زنانه عاشق شدن
آزاده باقری
روزنامهنگار
من به شخصه نه فمینیست هستم و نه میخواهم از نگاه یک فمینیست درباره فیلم «رگ خواب» بنویسم. اما میخواهم در ابتدایی ترین جملاتم بایستم و تمام قد برای حمید نعمتالله دست بزنم. شاید اگر این فیلم را کسی همچون پوران درخشنده و رخشان بنیاعتماد میساخت، اینطور تحت تاثیر آن قرار نمیگرفتم. چون کارگردانیِ یک حس زنانه از یک زن برمیآید و بدیهی است. در مقابل تمام تحسین من برای این کارگردان؛ بابت مرد بودنش است که این جسارت را در خود دید تا رگ خواب یک زن را مقابل دوربین به تصویر بکشد.
آزاده باقری
روزنامهنگار
من به شخصه نه فمینیست هستم و نه میخواهم از نگاه یک فمینیست درباره فیلم «رگ خواب» بنویسم. اما میخواهم در ابتدایی ترین جملاتم بایستم و تمام قد برای حمید نعمتالله دست بزنم. شاید اگر این فیلم را کسی همچون پوران درخشنده و رخشان بنیاعتماد میساخت، اینطور تحت تاثیر آن قرار نمیگرفتم. چون کارگردانیِ یک حس زنانه از یک زن برمیآید و بدیهی است. در مقابل تمام تحسین من برای این کارگردان؛ بابت مرد بودنش است که این جسارت را در خود دید تا رگ خواب یک زن را مقابل دوربین به تصویر بکشد. با وجود آنکه برخی از منتقدان، نعمتالله را در این فیلم مردستیز دیدند اما بهنظر نمیرسد که روحیه مردستیزی در رگ خواب وجود داشته باشد. اتفاقا آنجا که تخطی شخصیت مرد قصه نمایش داده میشود، نشانههای فیلم وروایت آن نشان میدهد که رویکرد کاملا منحصربهفرد و متکی بر شخصیت خاص مرد است. یعنی نگاهی نوعی به مرد بهعنوان موجودی قدرتمند و صاحب سلطه ندارد.
حمید نعمتالله توانسته بهخوبی زنانی را به تصویر بکشد که در جامعه ما قابلمشاهده هستند. زنانی که در جستوجوی خوشبختی هستند و تصورشان بر این است که این خوشبختی را میتوانند در یک مرد پیدا کنند. برای همین است که وقتی مردی میخواهد به زنی نزدیک شود آن زن خوشبختی را در وجود او میجوید. کلام مرد، توجه مرد، نگاه مرد و... را طوری کنکاش میکند تا به این نتیجه برسد که خوشبختی در وجود او خلاصه میشود. برای همین یک زن با تمام کلنجاری که با خود میرود اسیر آن مرد میشود. به یاد او نفس میکشد، حرف میزند، میخندد، غذا میخورد، خرید میکند و... زن به مردی که احساس میکند دوستش دارد اعتماد میکند. چون آن مرد به او قوت قلب میدهد. آرامش میدهد. آرامش و قوت قلبی که شاید هیچ وقت آنها را نداشته. در یک سکانس فیلم کوروش تهامی پشت چراغ قرمز ایستاده و به لیلا حاتمی میگوید فقط تا سبز شدن این چراغ فرصت دارد تا دوست داشتنش را ابراز کند. ثانیههای قرمز در گذر است و تنها یک ثانیه به سبز شدن چراغ راهنمایی مانده که لیلا میگوید دوستش دارد و تمام زندگیاش میشود مسیرِ بعد از این چراغ سبز... از پشت سرش دیگر خبر ندارد.
برخی از منتقدانی که حمید نعمتالله را مردستیز خواندهاند، او را به سبب همین یک پلان مورد انتقاد قرار میدهند، این در حالی است که از قضا در این پلان آنچه در کانون توجه فیلم است، موقعیت و تصمیم زن است، نه پرسش و خطابه مرد. وقتی یک زن مردی را دوست دارد تمام داراییاش را میگذارد تا علاقهاش را نشان دهد. همانطور که لیلا تمام حقوقش را خرج غذا و لباسی کرد تا مادر مرد بیاید و به کدبانوگری و زیباییاش احسنت بگوید؛ اما وقتی بعد از مدتی متوجه میشود خیلی هم نمیشود روی این مرد حساب باز کرد ویران میشود. یک زن وقتی به مرحله ویرانی میرسد، یا میمیرد یا میکشد یا در وجودش غرق میشود... لیلا در رگ خواب غرق شد. باید این غرق شدن زن را درک کنید تا بفهمید این فیلم روایتی ضد مرد نیست؛ بلکه روایت زنانهای است که حس واقعی یک زن را با تمام وجود به نمایش میگذارد. نعمتالله میخواهد در رگ خواب سردرگمی و زنانگی و قصه فروپاشی یک زن را به تصویر بکشد، نه اینکه بگوید مردها دیو سیرت هستند و همه شان زنان را دستمایه تفریح و هوس زودگذر خود میکنند.
بهنظر میرسد اگرچه کارگردانی و متن این فیلم بسیار خوب، در داوری جشنواره فیلم فجر دیده نشد، اما اکران این فیلم در سینماها میتواند نظر بسیاری از دوستداران سینما را به خود جلب کند. نکته جالب توجه دیگر در فیلم رگ خواب بازی بسیار تحسینبرانگیز لیلا حاتمی است که البته بهخاطر این بازی شایسته مشترکا همراه با مریلا زارعی توانست سیمرغ بلورین جشنواره را هم کسب کند. اما باز هم این همه ماجرا نیست. موسیقی متن فیلم که آلبوم آن نیز در اواخر سال گذشته به بازار آمد ساخته سهراب پورناظری است که همایون شجریان، قطعات ووکال آن را اجرا کرده است. همنشینی موسیقی با تصاویر فیلم که گاهی به کلیپ هم شبیه میشود، یکی از جذابترین بخشهای این فیلم برای مخاطبان در سالن سینماهاست. در کنار موسیقی اختصاصی رگ خواب، گاهی در فیلم بخشهایی از ترانههای خواننده مطرح پاپ لارا فابین نیز شنیده میشود.
ارسال نظر