چطور ممکن است زیبایی و قدرت را کنار هم قرار داد؟ چگونه خشونت در کنار وقار تعریف می‌شود؟ غزال در کنار چیتا. آتشی درست در انبار باروت. این همان شاهکاری است که آئودی خلق کرده است. اسطوره‌ای که در دو حرف خلاصه می‌شود؛ ‌آ ر 8 . اگر آر8 انسان بود قطعا از نظر روانشناسان به‌عنوان یک چندشخصیتی موردبررسی قرار می‌گرفت. یک بُعد آن خودرویی است آرام و سربه‌زیر. بعد دیگرش اسپرتی است که جوان‌ها را به سر حد جنون می‌رساند. اما شخصیت اصلی‌اش زمانی خود را به نمایش می‌گذارد که بخواهید بالاترین فشار روحی و فیزیکی را روی جاده تحمل کنید. ارباب حلقه‌ها حقیقتا با این محصول هنری تحسین‌برانگیز را به اجرا گذاشت. برای دوستانش غول چراغ جادو است و برای دشمنانش غول کابوس‌ها. اگر روزی قرار باشد فضایی‌ها زمین را تسخیر کنند قطعا با آر 8 رابطه برادری برقرار خواهند کرد. این خودرو آمیزه‌ای است از مدیریت فولکس، مهندسی خود آئودی و خشونت لامبورگینی. درحالی‌که نمونه‌های 2/ 4 لیتری هشت سیلندرش هم روی زمین بند نبودند، شرکت به طرزی افسارگسیخته سراغ نمونه‌های تقویت‌شده 2/ 5 لیتری 10 سیلندر رفت. با همین گزینه دوم است که زمین و زمان را به هم دوخت.

سکانس اول؛ تاریخچه
ایتالیا، بولونیا، سنت‌آگاتا،‌ کارخانه لامبورگینی، سال ۱۹۹۷. اگرچه شرکت با کوپه سوپراسپرت «دیابلو» ایام خوبی را پشت سر می‌گذارد، ولی واقعیت این است که در پشت پرده،‌ مشکلات مالی فشار شدیدی را وارد می‌کند. گاو خشمگین ایتالیا بعد از دست به دست شدن‌های فراوان توسط مالکان متعدد حالا خسته و رنجور به دنبال یک سرمایه‌گذار درست و حسابی می‌گردد. اگر این اتفاق رخ ندهد شاید پایان تلخی در انتظارش باشد. ناگهان دستی از آسمان می‌رسد؛ آئودی. یکی از غول‌های سرشناس خودروسازی اروپا. مذاکرات اولیه خیلی سریع صورت می‌گیرد.‌ آلمان‌ها انبوهی از علم و دانش خودرویی دارند و ایتالیایی‌ها موجی از هنر و هیجان. ترکیب این دو می‌تواند به معامله‌ای برد-برد برای دو طرف تبدیل شود. یک سال بعد این اتفاق بزرگ رخ می‌دهد و لامبورگینی به راحتی تبدیل به یکی از زیرمجموعه‌های آئودی می‌شود. حالا مهندسان با خیالی راحت و شرکت با دستانی باز سراغ تولید خودروهای جدید می‌روند. اولین پروژه، هیولایی است به اسم مورسیه‌لاگو. یک اسطوره به تمام معنا. کمی بعد لامبو برای آنهایی که هیجان گاو وحشی‌سواری را در مقیاس کوچک‌تر می‌خواستند، پدیده‌ای به اسم گالاردو را تولید کرد. شاید این خودرو به قدرت و سرعت مورسیه‌لاگو نبود، ولی به طرزی اعجاب‌آور با اقبال روبه‌رو شد. قیمت نه‌چندان بالا و ابعاد نه‌چندان غول‌آسا، گالاردو را خیلی سریع تبدیل به پرفروش‌ترین خودرو تاریخ لامبورگینی کرد. یکه‌تازی فراری F۴۳۰ طی چند روز زیر سوال رفت. تمام این اتفاقات مالک اصلی برند لامبورگینی یعنی آئودی را دچار یک حسرت عمیق و شاید یک افسردگی شدید کرده بود. وقتی این شرکت آلمانی از روی بذل و بخشش داشت لامبو را زنده می‌کرد، هیچ‌گاه فکرش را هم نمی‌کرد که روزی دست‌پرورده‌اش کار خودش را خراب کند.

سکانس دوم؛ موهبت حسادت
آلمان، بایرن، اینگولشتات، کارخانه آئودی سال ۲۰۰۶. این کابوس از ۲۰۰۳ که گالاردو رونمایی شد به مدت ۳ سال شب و روز آئودی را خراب کرده بود. تا اینکه با دستور مستقیم مدیریت وقت،‌ کار روی ساخت اولین سوپراسپرت سایز بزرگ استارت خورد. آئودی خوب می‌دانست نه وقت طراحی پلت‌فرم جدیدی دارد و نه توانش را. به همین خاطر با استفاده از زیرساخت‌های فنی فرزند خوانده خود لامبورگینی، جادویی عصیانگر به اسم آر ۸ را تولید کرد. البته شرکت اکیدا مایل بود که کوچک‌ترین شباهتی هم بین گالاردو و آر ۸ نباشد. همین لجبازی کاری کرد که طراحی‌اش به گونه‌ای خارق‌العاده زیبا شد. چهره این آئودی بی‌تردید یکی از خلاقانه‌ترین زبان‌های طراحی را ارائه داده است. چشمانی نافذ و گیرا با بدنه‌ای کشیده منحنی‌شکل. چیزی مانند یک کوسه. واقعا با استادی تمام خشونت بی‌محابا را در قالبی تحسین‌برانگیز به کنترل خود درآورده است. با تمام این اوصاف در زمینه فنی کاری از دست آلمان‌ها برنمی‌آمد. توانایی‌های لامبورگینی گالاردو آنقدر چشمگیر و دهان‌پُرکن بود که بدون کوچک‌ترین تغییری درون کالبد آر ۸ قرار گرفت. یعنی همان پیشرانه اولیه ۲/ ۴ لیتری هشت سیلندر V شکل ۴۲۰ اسب‌بخاری، همان جعبه‌دنده مسابقه‌ای ۶ سرعته و همان سیستم انتقال قدرت AWD. البته مهندسی آئودی، نحوه ارتباط بین اجزای فنی را به سلیقه خودش ترکیب کرده بود. مثلا زمان‌بندی احتراق، توزیع وزن، ضرایب دنده‌ها و محدودکننده‌های هوشمند الکترونیکی بیشتر باب میل آلمان‌ها بود تا ایتالیایی‌ها.

از سوی دیگر باید قبول کرد که آر ۸ از نظر آپشن‌های دیجیتال داخلی حتی از محصولات امروزه لامبو نیز مدرن‌تر بود. حضور برق‌آسای این خودرو و فروش عالی‌اش، کار برای عرضه نمونه تقویت‌شده ۵.۲ لیتری ۱۰ سیلندر V شکل ۵۳۲ اسب‌بخار هموار کرد. آئودی کمتر از یک دهه با آر ۸ نسل اول خوشگذرانی کرد. تا اینکه در سال ۲۰۱۵ نسل دومش آمد. باز آفرینی درخور توجه همان نمونه قدیمی این‌بار با زبانی مدرن و آینده‌نگر. شاید گزاف نباشد ولی این خودرو به واقع یک سفینه چرخ‌دار است. هوشمندی آئودی آنجا بود که خود را درگیر هیجان زودگذر نکرد و اساس طراحی را روی همان نسل اول گذاشت. پیشرانه پایه همان پکیج بود ۲/ ۵ لیتری ۱۰ سیلندر V شکل قدیم بود ولی این‌بار قدرتش به مرز ۵۴۰ اسب‌بخار رسیده بود. حتی روی نسل دوم آئودی آر ۸ نیز سایه جانشین لامبورگینی گالاردو یعنی هوراکان سنگینی می‌کرد. آلمان‌ها پیش از آنکه زیرمجموعه ایتالیایی‌‌شان بخواهد نمونه تقویت‌شده‌ای را راهی بازار کند، پیش‌دستی کردند و آر ۸ پلاس را به بازی آوردند. خودرویی که حالا خودش را در حد و اندازه‌های پورشه ۹۱۱ توربو S، مک‌لارن ۵۷۰S، و حتی فراری ۴۵۸ Italia می‌بیند.

سکانس سوم؛ جنگ با کل دنیا
آلمان، هانوفر، اهرا-لسن، پیست اختصاصی فولکس‌واگن،‌ سال ۲۰۱۶. آئودی می‌خواهد با آر ۸ پلاس چه کند؟ مگر قرار است در رقابت‌های فرمول یک شرکت کند که این محصول را تا این حد تقویت کرده است؟ همکاری آئودی و لامبورگینی تحت مدیریت فولکس‌واگن منجر به خلق کوپه اسپرتی شد که به راحتی می‌تواند از پیشرانه ۵۲۰۴ سی‌سی ۱۰ سیلندر V شکل خود ۶۱۰ اسب‌بخار نیرو در دور موتور باورنکردنی ۸۲۵۰ rpm و ۵۶۰ نیوتن‌متر گشتاور در دور موتور ۶۵۰۰ دور در دقیقه بیرون بکشد. آر ۸ پلاس با سیلندرهایی که هر یک ۸۴.۵ میلی‌متر قطر دارند، می‌تواند به ضریب تراکم عالی ۱۲.۷ بر یک دست پیدا کند. در نظر داشته باشید که این پیشرانه یک قوای محرکه بدون توربو و در حقیقت تنفس‌طبیعی است. از دور که نگاه کنیم، تفاوت خاصی بین ابعاد هوراکان و آر ۸ پلاس نمی‌بینیم، به‌طوری‌که طول، عرض و ارتفاع ابرخودروی ایتالیایی‌ها به ترتیب ۴۴۵۹، ۱۹۲۴ و ۱۱۶۵ میلی‌متر و ابعاد سوپراسپرت آلمان‌ها به ترتیب ۴۴۲۶، ۱۹۴۰ و ۱۲۴ میلی‌متر شده است. بد نیست بدانید زیر کاپوت جلوی این خودرو فضایی به اندازه ۲۲۵ لیتر وجود دارد. فضایی برای قرار دادن یک چمدان و یا ۲ ساک. شاید طول لامبورگینی بیشتر باشد ولی فاصله بین دو محور آئودی با ثبت رقم ۲۶۵۰ میلی‌متر عدد طویل‌تری را نشان می‌دهد. میدان گردش فرمان آر ۸ پلاس دایره‌ای است به قطر ۱۱.۲ متر. آئودی سلطان کاهش وزن است. این خودروی مسابقه‌ای با وزن ۱۴۵۰ کیلوگرمی‌اش جرمی در حد و اندازه‌های یک سدان ژاپنی دارد.

با این حال می‌توان تا ۳۴۰ کیلوگرم روی ظرفیت کشش آن حساب باز کرد. شرکت سازنده خیلی روی جعبه‌دنده این خودرو مایه گذاشته است. جعبه‌دنده‌ای ۷ سرعته دو کلاچه با فناوری S ترونیک. آنطور که خودشان می‌گویند در بین دنده‌های ۲ به ۳ و ۶ به ۷ ناگهان شاهد باز شدن دریچه‌های ورودی گاز به سیلندرها و افزایش شدید قدرت هستیم. شاید به همین دلیل باشد که شتاب صفر تا صدش فقط ۳.۳ ثانیه ثبت شده است. صفر تا ۱۶۰ کیلومتر در ساعت آن ۶.۸ ثانیه و شتاب صفر تا ۲۰۰ آر ۸ فقط ۱۰.۴ ثانیه است. صفر تا ۲۵۰ با این خودرو تنها ۱۷.۷ ثانیه طول می‌کشد و دست آخر صفر تا ۳۰۰ کیلومتر در ساعت را نیز در ۳۵ ثانیه می‌پیماید. علاوه بر نقش پررنگ پیشرانه قدرتی و جعبه‌دنده سریع‌السیر، نباید از حضور سیستم انتقال قدرت هوشمند AWD دو دیفرانسیل این خودرو چشم‌پوشی کرد. ترکیب تمام قابلیت‌های جادویی آر ۸ پلاس خودش را در جای دیگری هم نشان می‌دهد؛ سرعت نهایی با ثبت رقم ۳۲۵ کیلومتر در ساعت. این در حالی است که یک‌چهارم مایل یا ۴۰۲ متر با آن ۱/ ۱۱ ثانیه و با سرعت ۲۰۵ کیلومتر در ساعت پیموده می‌شود. شتاب‌گیری‌های ناگهانی این خودرو معرکه است. مانند شتاب آنی بین سرعت ۶۰ تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت که فقط ۹/ ۲ ثانیه زمان می‌خواهد. شتاب ۸۰ تا ۱۲۰ کیلومتر در ساعت هم ۲.۸ ثانیه‌ای طی می‌شود. باک ۸۳ لیتری و مصرف میانگین ۸/ ۱۳ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتری کار کرده است که با یک بار سوخت‌گیری بتوانیم با این خودرو حدود ۴۲۰ کیلومتر پیمایش داشته باشیم.

سکانس چهارم؛ نظر اهل فن
مجله «کار‌اند درایور» آر ۸ پلاس را یکی از زیباترین اسپرت‌های ۲ درب دنیا می‌داند. به عقیده نویسنده،‌ این خودرو دیگر مانند نسل اول نمی‌تواند مدام با لامبورگینی مقایسه شود. بدون‌شک بزرگ‌ترین جلوه مهندسی این خودرو همان سیستم انتقال قدرت هوشمندی است که نیروی خروجی پیشرانه را در زمان‌های لازم به میزان‌های لازم بین چرخ‌ها توزیع می‌کند. این چیزی نیست که بشود در هر خودرویی دید.مجله دیگر «رود‌اند ترک» است که درباره این خودرو می‌آورد: در ایامی که محبوبیت هشت سیلندرهای V شکل به مراتب بیشتر از هر آرایش پیشرانه‌ای است و انگار دیگر V۱۰‌ها فراموش شده‌اند، آر ۸ پلاس می‌آید و با تمام نیرو استثنایی بودن خود را نشان می‌دهد. آیرودینامیک کردن خودرویی در این ابعاد با تحسین و تشویق همراه است. تنها نیم‌درصد از دنیای این خودرو در دور موتور قبل از ۲۵۰۰ rpm‌ و مابقی در دورهای بعد از آن است. وقتی عقربه کیلومتر را می‌بینید که ثانیه به ثانیه بالا می‌رود، فرصت حتی یک پلک زدن هم نخواهید داشت. سایت هواداران تیونینگ «جی‌تی اسپریت» نیز با بررسی این خودرو طی مقاله‌ای آورده: راستش را بخواهید آر ۸ جایی نرفته بود که حالا بخواهد برگردد. شرکت روی آن لباس فضانوردی فقط یک موشک نصب کرده است. همین. آئودی این‌طور که پیش می‌رود تا چند سال دیگر باید فعالیتش را در عرصه هوا-فضا پیگیری کنیم. عجیب‌ترین سوال درباره این خودرو آن است که چرا باید در قسمت کنسول میانی آن حالتی با عنوان Normal‌ وجود داشته باشد؟ کجای این خودرو نرمال است؟هفته‌نامه نام‌دار «اتو ویک» بعد از تست فنی آر ۸ پلاس می‌نویسد: هرکسی هم باشید باز دلتان می‌خواهد که باک این آئودی را به بزرگ‌ترین مخزن بنزین دنیا وصل کنید تا هرگز متوقف نشود. با اینکه فنربندی بسیار خشک است ولی آرگونومی صندلی به قدری دقیق و مهندسی بوده که با راحتی تمام می‌توانید صدها کیلومتر رانندگی کنید. شاید کمی غیرواقعی به نظر بیاید ولی حتی اگر این همه آپشن را هم درون کابین لامبورگینی هوراکان بریزیم باز هم نتواند جذابیت آر ۸ را داشته باشد.

وبسایت «کار کانکشن» ویرایش جدید آر ۸ با عنوان پلاس را نام‌گذاری درستی می‌داند و می‌آورد: خیلی‌های دیگر به محض اینکه یک مدل استاندارد را تا ۱۰ اسب‌بخار تقویت می‌کنند ناگهان از خود بی‌خود می‌شوند و از اسامی بی‌محتوایی چون جی‌تی ۳، آر. اس یا ادیشن‌های مختلف بهره می‌گیرند، اما پلاس درست همان کاری را می‌کند که ادعایش را دارد. فقط بهتر شده است. این بهینه‌سازی را در گوشه گوشه پیدا و پنهان خودرو می‌توان دید از موکت‌های زیر پایی گرفته تا تغییر اندازه محفظه احتراق درون سیلندر. پایگاه اینترنتی «کار ادوایس» هم با تعریف و تمجید از سریع‌ترین و قوی‌ترین محصول آئودی به این نکته اشاره می‌کند که: در میان این همه سوت و کف زدن‌های پیاپی کسی از خودش نمی‌پرسد وقتی ۳۸۹ هزار دلار پرداخت می‌کنید،‌ باید هم چنین امکانات و توانمندی‌هایی را به دست بیاورید. با این پول حداقل می‌توانید دو دستگاه از بهترین ویرایش‌های پورشه ۹۱۱ یا حتی یک لامبورگینی فوق سفارشی اونتادور خریداری کنید. آئودی بابت این هزینه گزافی که می‌گیرد، کار خوبی هم ارائه داده است.دست آخر مجله «موتور ترند» را می‌بینیم که خودش را شیفته آر ۸ پلاس معرفی کرده است و می‌نویسد: خودروبازهای دنیا دو دسته هستند،‌ دسته‌ای که این آئودی را دوست دارند پول خریدنش را دارند و در اسرع وقت آن را راهی گاراژ خود می‌کنند و البته دسته‌ای که این آئودی را دوست دارند ولی پول خریدش را ندارند. خلاصه که در دنیا کسی پیدا نمی‌شود که حتی با نیم‌نگاهی عاشق این رویای واقعی نشود.