اقتصادهای نوظهورآسیایی
به اعتقاد موسسات راهبردی غرب، اقتصادهای نوظهور آسیایی این قدرت را دارند که با پیشی گرفتن از همتایان غربی خود دنیا را از شر رکود برهانند. به زبان سادهتر شواهد نشان میدهد که بازارهای آینده در تسلط آسیاییها خواهد بود. اکنون کشورهای آسیای شرقی مثل کرهجنوبی، تایوان و مالزی، پا جای پای چینگذاشتهاند و با دنبال کردن ردپای این کشور در تلاشند تا برخی خلأهای بهوجود آمده در اقتصاد بزرگترین قدرت اقتصادی آسیا، مانند بالا رفتن دستمزدها و افزایش هزینه تولید را پوشش دهند. چنین مزیتهایی موجب میشود که رقابت کارخانههای آسیایی در تولید با مناطقی مثل آمریکای لاتین یا آفریقا، به نفع بازارهای نوظهور آسیا باشد و همچنان برای آینده اقتصادی جهان، بازارهای نوظهور در تسلط آسیا باقی بماند.
به اعتقاد موسسات راهبردی غرب، اقتصادهای نوظهور آسیایی این قدرت را دارند که با پیشی گرفتن از همتایان غربی خود دنیا را از شر رکود برهانند. به زبان سادهتر شواهد نشان میدهد که بازارهای آینده در تسلط آسیاییها خواهد بود. اکنون کشورهای آسیای شرقی مثل کرهجنوبی، تایوان و مالزی، پا جای پای چینگذاشتهاند و با دنبال کردن ردپای این کشور در تلاشند تا برخی خلأهای بهوجود آمده در اقتصاد بزرگترین قدرت اقتصادی آسیا، مانند بالا رفتن دستمزدها و افزایش هزینه تولید را پوشش دهند. چنین مزیتهایی موجب میشود که رقابت کارخانههای آسیایی در تولید با مناطقی مثل آمریکای لاتین یا آفریقا، به نفع بازارهای نوظهور آسیا باشد و همچنان برای آینده اقتصادی جهان، بازارهای نوظهور در تسلط آسیا باقی بماند.نگاهی به گزارش بانک جهانی از وضعیت اقتصادی کشورهای جهان در سال ۲۰۱۵م، نشان میدهد، در میان ۱۸۹کشور جهان، مالزی رتبه نخست اقتصادهای نوظهور را به خود اختصاص داده است.
این گزارش همچنین ۳ کشور سنگاپور، نیوزلند و هنگکنگ را در رتبههای بعدی قرار میدهد. در ردهبندی بانک جهانی، تایوان در رده ۱۹، سوئیس در رده ۲۰ و بالاخره ژاپن در رتبه ۲۹ دیده میشوند. با این همه برخی از اقتصاددانان جهان معتقدند که وضعیت اقتصادی منطقه آسیا بیشتر بستگی به شرایط چین یعنی بزرگترین اقتصاد آسیا دارد. در واقع پس از اینکه چین، نرخ رشد اقتصادی دو رقمی را در ۳دهه گذشته تجربه کرد، آهنگ رشد اقتصادی این کشور به دلیل تکیه بیش از حد به تقاضای داخلی، با کندی روبهرو شد. دیوید کاربن، رئیس پژوهشگاه ارزی و اقتصادی بانک دی.بی.اس (بزرگترین شرکت مالی وخدماتی سنگاپور) معتقد است که منطقه آسیا، نرخ رشد اقتصادی اندکی را تجربه خواهد کرد و مفهوم آن این است که این رشد بزرگ نخواهد بود؛ البته شاید وضعیت بدی هم نباشد اما فقط آنچه که در دو سال گذشته رشد داشته از این سطح فراتر نخواهد رفت. با این همه آنچه در پیشبینی وضعیت اقتصاد آسیا مهم به نظر میرسد این است که چین چگونه اقتصاد خود را مدیریت میکند تا اعتبار سرمایهگذاری بیشتری کسب کند.
تهدید بدهیهای فزاینده
بهمن آرمان، یکی از کارشناسان حوزه اقتصاد، علت تولد اقتصادهای نوظهور آسیایی را سیاستهایی عنوان میکند که برای مهار قدرت اقتصادی چین برنامهریزی شده است. او با اشاره به نقش آمریکا در سرمایهگذاری اقتصادی در جنوب شرق آسیا یادآور میشود: در این باره آمریکا با محوریت ژاپن اقدام به سرمایهگذاریهای گسترده در جنوب شرق آسیا کرد تا از این طریق با قدرت اقتصادی چین مقابله کند، اما درحالحاضر توان اقتصادی کشورهایی مانند مالزی، سنگاپور و ویتنام به حدی افزایش یافته که اقتصاد آنها در مناسبات جهانی تاثیرگذار تلقی میشود.او همچنین محدوده فعالیت اقتصادهای نوظهور در جهان را فراتر از کشورهای جنوب شرق آسیا میداند و افزایش سرمایهگذاری و فراهم آوردن تمهیدات لازم برای این امر به همراه خصوصیسازی و گسترش بازاربورس را مبنای رشد اقتصادی این کشورها برمیشمارد و میگوید: در ترکیه در برههای از زمان برای رشد صنعت فولاد ارائه تسهیلاتی به فعالان این صنعت مانند محاسبه رایگان هزینه برق، موجب شد این کشور در این صنعت به جایگاه مناسبی در جهان دست یابد. این کارشناس اقتصادی در ادامه رشد بدهیهای مالی را بزرگترین بحران پیش روی آسیا میداند و توضیح میدهد: «تداوم قیمتهای کوچک» به نفع اقتصادهای بزرگی چون چین، هندوستان و تایلند و به زیان اقتصادهای کوچکی چون مغولستان، مالزی و اندونزی خواهد بود. او میگوید: پیشبینیهای موسسه آماری و خدمات مالی آمریکا «فیچ» نشان میدهد اقتصادهای نوظهور آسیا در سال ۲۰۱۵م همچنان بیشترین رشد اقتصادی جهان را خواهند داشت و انتظار میرود میانگین رشد اقتصادی منطقه آسیا به استثنای چین، در سال ۲۰۱۵م به ۵/ ۹ درصد و در سال ۲۰۱۶م به ۶/ ۱ درصد برسد، حال آنکه میانگین رشد اقتصادهای نوظهور جهان در همین سالها ۴/ ۱ تا ۴/ ۵ درصد خواهد بود.
موفقیت بهواسطه بازارهای مصرفی
اما آلبرت بغزیان، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران نقش اقتصادهای نوظهورآسیایی را در صحنه اقتصاد جهانی چندان پررنگ نمیداند و میگوید: اقتصادهای نوظهور بهطور معمول پیشرو محسوب نمیشوند و چون معلول سرمایهگذاری مستقیم قدرتهای برتر اقتصادی هستند، نمیتوانند اقتصادهای جهانی را به دنبال خود بکشانند. او بازارهای مصرفی را از جمله دلایل موفقیت اقتصادهای نوظهور میداند و میگوید: یکی از دلایلی که سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری در کشورهایی مانند سنگاپور و مالزی تشویق میکند، همین بازار به نسبت مطلوبی است که در این کشورها وجود دارد بهطوریکه از دست رفتن این بازارها میتواند ضربه تقریبا سنگینی به اقتصاد این کشورها (سرمایهگذاران) وارد کند.بغزیان در ادامه سرمایهگذاری در اقتصادهای نوظهور را یک فرصت کسب بازدهی بالا میداند و اضافه میکند: این اقتصادها از نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سریعتری برخوردار هستند و روند صنعتیشدن را به سرعت طی میکنند اما در عوض سرمایهگذاران در اقتصاد بازارهای در حال ظهور با ریسکهای بزرگتری مواجه هستند که از بیثباتی اقتصادی، مسائل زیرساختی داخلی، نوسانات نرخ ارز و محدود بودن فرصتهای منصفانه ناشی میشود؛ چراکه بیشتر بنگاههای بزرگ از سوی دولت یا بخش خصوصی دارای نفوذ مدیریت میشود. همچنین بازار سهام این کشورها بازار نقدشونده خوبی برای سرمایهگذاران خارجی نیست. او با اشاره به اینکه بیشتر اقتصادهای نوظهور از اصلاحات اقتصادی بهره میبرند و دارای تجارت مرزی به شکل قاچاق یا بازارچهای هستند، عنوان میکند: این عوامل در مجموع موجب میشود تا قوانین پولی اقتصادهای نوظهور سست باشد، به همین خاطر بازارهای سهام در آنها پر خطر است.
از طرفی اقتصادهایی هستند که عوامل خارجی بسیاری آنها را به شدت تحتتاثیر قرار میدهد؛ از افزایش نرخهای بهره و تورم جهانی گرفته تا سردی و رکود اقتصادی. با این همه، براساس اعلام صندوق بینالمللی پول و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، کشورهای دارای اقتصاد نوظهور تا سال ۲۰۳۰م نیروی محرکه رشد اقتصادی جهان خواهند بود، چرا که تا سال ۲۰۳۰م، کشورهای با اقتصاد نوظهور۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی و ۳۰ درصد کل اقتصاد جهان را به خود اختصاص میدهند. تحلیلگران اقتصادی معتقدند تا سال ۲۰۳۰م قرار است وضع مالی ۳میلیارد نفر از جمعیت این کشورها به حالت متوسط برسد که دو میلیارد نفر آنها در کشورهای آسیایی خواهند بود. وجود ۳ میلیارد نفر با وضع مالی متوسط در کشورهای با اقتصاد نوظهور، موجب خواهد شد تا بازار قابل توجهی برای دیگر کشورهای جهان ایجاد شود. صادرات بالای کشورهای دارای اقتصاد نوظهور، به آنها این امکان را داده است که تنها در سال ۲۰۱۲م حدود ۹۲ میلیارد یورو در کشورهای خارجی سرمایهگذاری کنند. کشورهای دارای اقتصاد نوظهور هماکنون ۴۰ درصد کل ذخایر ارزی جهان را در اختیار دارند. این آمار و ارقام نویدبخش اقتصادی، برخی کشورهای اروپایی و مناطق اقتصادی جهان را به این فکر انداخته است که از رونق اقتصادی درکشورهای بااقتصاد نوظهور به نفع خود استفاده کنند. کشورهای اروپایی برای کمک به ازسرگیری رشد اقتصادی خود، به کشورهای با اقتصاد نوظهور چشم دوختهاند که رشد اقتصادی بالایی دارند. توجه به این کشورها از آن جهت مهم است که آنها بازارهای امروز و فردا را در اختیار دارند و خواهند داشت و سرمایهگذاران بالقوه آینده هستند.
ارسال نظر